تفسیر قرآن| معجزهای از کرامت اخلاقیِ لوط نبی (ع)
ماجرای قوم لوط نبی (ع) از داستانهای مشهور اما مغفول قرآن کریم است؛ آن زمان که قوم فاسدش به میهمانان او هجوم میآورند تا هتک حرمت کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سراسر زندگانیِ انبیا و اولیای الهی سرشار از شگفتیهای فراوان چه در بُعد ایمانی و معرفتی و چه در بُعد اخلاقی و رفتاری است. این بزرگواران در اوج جایگاهی که نزد خداوند داشتند، از خصلت تواضع در برابر مردم برخوردار بودند؛ مردمداری خصلت ذاتیِ آنها و اخلاقمداری جزوی از شاکلۀ ایشان بود؛ به گونهای که اگر هیچ معجزهای هم از خود بروز نمیدادند، همین اخلاقشان معجزهای برای حقطلبان عالم بود. این نخبگان بشر که هر کدام، ظرفیت ارائۀ سبک زندگیِ متعالی در بستر هر جامعهای را دارند، به گونهای در مکتب وحی تربیت یافتند که در اوج تلاطمهای زندگی ذرهای دلسرد نمیشدند و شخصیت خود را گم نمیکردند بلکه عالیتر از هر زمانی اقدام میکردند و قربشان به خداوند متعال بیشتر میشد.
شاید این خصیصه در این زمان که مردم دچار التهابات مختلف شدهاند، بیشتر جلوهگر باشد و چنین خصیصهای برایمان آرزویی باشد که صرفاً آن را در کتابهای داستان و در وصف قهرمانان خواندیم، اما خود کتاب مقدسمان یعنی قرآن کریم، گزارشهای خوبی در این باره ارائه داده است که خواندن آنها عبرتآموز است.
از جمله داستانهای مشهور اما مغفول قرآن، ماجرای مربوط به قوم لوط نبی (ع) است. آن زمان که قوم فاسدش به مهمانان او هجوم میآورند تا هتک حرمت کنند، ایشان نه تنها داد و هوار راه نینداخت بلکه عجیبتر اینکه پیشنهاد داد دخترانش را به نکاح آنها در آورد و بعد آنها را سفارش به تقوا کرد. در این باره در آیۀ 78 سورۀ هود میخوانیم «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ قالَ یا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فی ضَیْفی أَلَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشیدٌ؛ و قوم او شتابان به سویش آمدند، و پیش از آن کارهاى زشت مىکردند. [لوط] گفت: «اى قوم من، اینان دختران مناند. آنان براى شما پاکیزهترند. پس از خدا بترسید و مرا در کار مهمانانم رسوا نکنید. آیا در میان شما آدمى عقلرس پیدا نمىشود؟»
تصویر این ماجرا شاید برای ما انسانهای امروزی و در بند دنیا بسیار سخت و غیر قابل پذیرش باشد، اما از منظر یک تربیتیافتۀ مکتب وحی مسئله، مسئلۀ تربیت، امر به معروف و نهی از منکر به معنای حقیقیِ کلمه است. حال اگر همین اتفاق برای ما انسانهای امروزی رخ میداد، کمترین اقداممان ضرب و شتم با آن هتاکان بود. بنابراین در پیچ و تاب اضطراب و دلهره و مشکلات است که استعدادها و حالات روحى شکوفا مىشود.
منابع:
تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی
انتهایپیام/