فتورمان ـ به امید شهدا| خلبان شهیدی که در حین عملیات از زمین به آسمان اوج گرفت/ بازگشت پیکر مطهر سرلشکر "بربری" پس از ۲ دهه + فیلم
گروه استانها- سرلشکر شهید خلبان "بربری" از شهدای شاخص ارتشی استان مرکزی که در حین عملیات شهید شد و پیکر مطهرش پس از ۲ دهه به آغوش وطن بازگشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک ، دفاع مقدس چشمهای جوشان از معارف و آموزههای دینی رزمندگانی بود که در مکتب پاک امام راحل درس خوانده و در حماسهای عاشورایی بار دیگر علم عشق حسینی را در بلندای جهان به اهتزاز درآوردند.
به منظور معرفی بهتر سیره پاک شهدای گلگون کفن دفاع مقدس خبرگزاری تسنیم در پرونده ویژهای در آغاز هر هفته با عنوان "به امید شهدا" به معرفی یکی از شهدای شاخص دوران دفاع مقدس استان مرکزی خواهد پرداخت.
سرلشکر خلبان شهید اسدالله بربری یکی از نخبگان شهید استان مرکزی بود که در دهمین روز از مهر ماه سال 1326 در خانوادهای مذهبی و متدین در روستای راونج چشم به جهان هستی گشود.
تحصیلات را از هفت سالگی آغاز کرد و با جدیت و تلاشی که داشت توانست دورههای درسی را به بهترین شکل ممکن پشت سر بگذارد، دیپلم که گرفت وارد دانشگدهی افسری ارتش شد و توانست تا مقطع لیسانس درس بخواند.
در سال 1352 ازدواج کرد و 18 مهرماه 1359 در حین ماموریت انهدام تاسیسات نفتی کرکوک به شهادت رسید و پس از بیش از 2 دهه پیکر مطهرش به کیفر بازگشت این درحالی بود که سرلشکر خلبان شهید بربری در هنگام شهادت 2 فرزند داشت.
شهید بربری از هیچ کمکی به مردم کوتاهی نمیکرد
همسر شهید بربری در توصیف اخلاق و شخصیت وی میگوید: "شهید بربری فردی متدین، عاطفی، صبور، مردمی، خاکی و متواضع، سختکوش، شجاع و آیندهنگر بود. موید تواضع ایشان آن که همیشه تعریف میکردند که در کنار سربازان، غذای آنها را میخورد و میگفت ما همه خدمتگزار میهن اسلامی هستیم و گذشته از این، وی بیش از هر چیز علاقه زیادی به کمک به مستمندان داشتند.
خاطرم هست آخرین مرتبهای که از تبریز به تهران میآمدیم، در نیمه راه جهت استراحت، پارک کردیم که ناگهان متوجه فردی غمگین و ایستاده در گوشه استراحتگاه شدند، کنار وی رفتند و حدود یک ساعت با آن فرد ناشناس صحبت و سرانجام مقداری کمک مالی به وی کردند و یا چندمین مرتبه شاهد بودم که در مسیرهای مسافرتی بین شهری، وقتی با مصدومی یا در راه ماندهای مواجه میشد، بیدرنگ و بدون عواقب متحمل قانونی، بیندیشد، حادثه دیده را به مرکز درمانی میرساند و به واسطه همین خصلت زمانی که از ترکیه باز گشته بودیم، در راه مسافرت به زادگاهش راونج، بودیم که جوانی مصدوم و غرق به خون را از مرگ حتمی نجات داد.
جدای از شرکت فعال در مراسم و ایام مذهبی و عزاداری، خصوصاً در اوایل انقلاب بهطور کامل اخلاق و روحیاتش عوض شده بود و شدیداً دچار تحول فکری، معنوی و عقیدتی شده بودند و با قرآن و نهجالبلاغه انس و الفت خاصی داشتند تا جایی که ایشان پیوسته از روی قرآن نهجالبلاغه، مخصوصاً قرآن بازنویسی میکرد و علت آن را فهم و درک بهتر الفاظ و معانی قرآن بیان میکرد و دفترچهای از موارد دیگر این که، در ماه مبارک رمضان تحت هر شرایطی نسبت به فریضه الهی روزه اقدام میکردند، یادم هست آخرین سالی که بین ما بودند سال 59 سختترین آنژین بود و باز هم روزه میگرفتند.
شهید بربری خود را وقف آسایش و امنیت مردم کرد
شهید بربری در پادگانهای بوشهر و تبریز خدمت میکرد و ماموریتهایی را نیز در شهرهای دزفول، مشهد و کشورهایی چون ترکیه و پاکستان انجام میدادند و در تبریز فرمانده گردان شکاری بودند و حتی در روزهای تعطیل بر خلاف سایر فرماندهان در محل خدمتی حاضر بودند و میگفتند برای من مهم آن است که همکاران دیگر در روزهای تعطیل آسوده باشند.
در مدت یک سالی که در ترکیه بود وی در پیمان "سنتو" حضور داشتند که این پیمان بین کشورهای ایران – ترکیه و پاکستان بود و خلبانانی از ایران و ترکیه در تبادل بودند، مدت دو ماه نیز در پاکستان بود که از علت ماموریت ایشان اطلاع دقیقی نیست و فقط همین قدر میدانیم که اهمیت فوق العادهای داشت
شهید بربری پیوسته با اشاره به اهمیت و حساسیت این رشته، فلسفه انتخاب خلبانی را برای ما گوش زد میکردند و در همان اوایل حدود یک هفته به همافری رفته و رشته مورد علاقه خویش را خلبانی تشخیص و انتخاب کردند و در طول دوران خلبانی مهارتهای شایستهای را در رشتههای تیر اندازی و مسابقات هوایی کسب کرده بودند و در مسابقات این 2 رشته نیز چندین مرتبه برنده شدند که لوحها و مدالهای آن موجود است، مضافاً این که شهید، معلم خلبانی بودند و همیشه بالای دو هزار ساعت پرواز داشتند و در اسکادرانی که میرفتند، وی لیدر بود.
در بیان کوچکی از مهارت، به نقل قولی از همرزمش بسنده میکنم که ظاهراً در بازگشت از بمباران عراق متوجه میشوند 4هواپیمای جنگی عراقی وارد مرز ایران شده و قصد بمباران دارند که به هدایت شهید بربری، در حالی که هیچ تیری در سلاح نداشتند با تعقیب جنگندههای عراقی آنان را از خاک ایران خارج میکنند؛ مورد دیگر این که وی با خود کلت نمیبرد؛ من پرسیدم چرا؟ گفت من بچه طبیعت و صحرا و بیابانم هر جا که باشم خودم را نجات میدهم و احتیاجی به سلاح کمری ندارم."
اعلام رسمی صلیب سرخ مبنی بر شهادت سرلشکر خلبان شهید بربری
به گزارش تسنیم؛ یک سال نام شهید بربری در لیست اُسرا و یک سال در لیست شهدا بود تا اینکه 2 سال بعد از اسارت یعنی سال 1361 صلیب سرخ نامهای به خانواده این شهید داد که دولت عراق شهادت وی را تایید کرده و تاریخ شهادت "10. 10. 1980" میلادی قید شده بود.
انتهای پیام/711/س