یادداشت| آمریکا باخت، برای چهکسی دست تکان میدهید؟
زمانی که انتخابات ۲۰۲۰ برای آمریکا معنایی جز شکست در راهبردیترین ادعاهای نظام سیاسی این کشور ندارد و رسانههای این کشور آزمون آزادی در بیان همه وقایع را باختند، بخشی از فعالان سیاسی در تهران به تمجید از همین نظام سیاسی و آزادی رسانهها میپردازند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مسعود فروغی سردبیر روزنامه فرهیختگان طی مطلبی در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: انتخابات 2020 ریاستجمهوری آمریکا هنوز تمام نشده، صبح چهارشنبه چهارم نوامبر یعنی یک روز بعد از رأیگیری نهایی هر دو کاندیدا اعلام کردند پیروز انتخابات هستند.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
حتماً مواضع متعدد شخص «دونالد ترامپ» رئیسجمهور مستقر و کاندیدای انتخابات جاری را دیدهاید، او صراحتاً از فساد در سازوکار برگزاری انتخابات آمریکا میگوید، مشاوران و مسئولان ستاد انتخاباتی ترامپ و البته اعضای خانوادهاش هم مسئولان برگزاری انتخابات را به سختترین اتهامات پیرامون دستکاری در نتایج آرا، مخاطب قرار دادند.
آنسو هم شخص «جو بایدن» درحالی که کمتر از 50درصد آرا شمارش شده بود گفت او رئیسجمهور آینده آمریکا خواهد بود. انتخابات در آمریکا بهدلایل مختلف همیشه با حاشیههای زیادی روبهرو است اما اینبار موضوع متفاوتتر از انتخاباتهای پیشین این کشور بود و درگیریهای سیاسی با سطح و عمق کمنظیر توجهات را فراتر از مرزهای آمریکا بهسوی رقابت کاملاً دوقطبی ترامپ ــ بایدن جلب کرد.
تقریباً در اکثر کشورهایی که «توئیتر» موضوعیت دارد انتخابات آمریکا ترند اول شد، در ایران اما آنچه را دولت روحانی 8سال پیش قبل از انتخابات سال 92 کاشته بود برداشت کردیم، بهطوری که شوخیهای روزمره در کوچهوخیابان هم متأثر از جریان انتخابات در آنسوی دنیا شد. شاید تسلط بخش زیادی از جامعه ایران به فرآیند خاص انتخابات آمریکا مهمترین نشانه از وضعیت کنونی باشد، اما تا اینجای کار مشکل غیرقابلحلی وجود ندارد، بالاخره دولت مستقر در تهران در طول 8سال اخیر بهساعت واشنگتن تنظیم شده بود اما مشکل بزرگتر موضع شگفتانگیز بخشی از اصلاحطلبان ایرانی است که از همین انتخابات فاجعهبار آمریکا تصویر رؤیایی میسازند.
میان تحلیلهای متنوع سیاسی درباره انتخابات آمریکا مطلبی با عنوان «آموختنیها از انتخابات آمریکا» بهخاطر تیتر و نام نویسنده توجهم را جلب کرد، نویسنده یک استاد دانشگاه اصلاحطلب است که سابقه معاونت در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری دولت روحانی را دارد، اما انگار بدون توجه به تحولات آمریکا مطلبی از قبل آماده را بهتازگی منتشر کرده باشد! او در این یادداشت از سیستم سیاسی آمریکا بهخاطر آزادی رسانهها، استقلال آنها و حفاظت از رأی و قابل اعتماد بودن تمجید میکند! جالبتر استقبال رسانههای اصلاحطلب و دولتی از این یادداشت بود، احتمالاً تصور کردهاند زمان سفرنامهنویسیهای 100 سال پیش است و کسی از امر واقع در آنسوی دنیا خبر ندارد.
حالا که ادعایی مکتوب درباره سیستم سیاسی آمریکا ازسوی یکی از چهرههای دانشگاهی جریان اصلاحطلب موجود است و بازتاب آن در رسانههای مجازی (بهخاطر تعطیلات آخر هفته واکنش رسانههای مکتوب هنوز معلوم نیست) طیفهای دیگر اصلاحطلب معنای تأیید ضمنی محتوا را دارد خوب است این ادعاها نقدی اجمالی شود.
نکته ابتدایی درباره تمجید از آزادی رسانهها در آمریکا است، بهتر بود استاد دانشگاه از بدیهیات دقت در صحت مطلب پیروی کند، چگونه میتوان اسم سیستمی را که در آن فقط منابعی محدود حق اطلاعرسانی و صحبت درباره نتیجه انتخابات را دارند «آزادی رسانهها» گذاشت؟ یعنی اینکه حتی نظرات رئیسجمهور مستقر درباره فرآیند انتخابات مارک غیرقابل اعتماد دریافت کند و دیگران هم حق هیچگونه درج اطلاعات نداشته باشند، نشانه خوبی برای آزادی بیان و آزادی رسانههاست؟ فارغ از اینکه پیروز انتخابات آمریکا کدام طرف است، یکی از موضوعات جنجالی این دور از انتخابات در این کشور محدودیتهای فراوانی است که رسانهها حداقل برای بازتاب ادعاها درخصوص مخدوشبودن انتخابات در ایالتهای مختلف دارند.
یک سؤال مهم درباره تعداد کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا است، اینکه با وجود کاندیداهای دیگر، تریبونها فقط برای دو نفر است با آزادی و استقلال رسانهها قابل جمع است؟ اینکه افرادی درون سیستم سیاسی آمریکا ادعاهایی درباره دستکاری در نتایج انتخابات دارند و رسانهها بهدلیل سیاستهای سختگیرانه نظام سیاسی آن را سانسور و حتی بایکوت میکنند چگونه نام آزادی میگیرد؟
جالبتر اینکه روز جمعه رئیسجمهور مستقر آمریکا درحال سخنرانی درخصوص انتخابات بود و سه شبکه تلویزیونی نهتنها جریان پخش زنده را قطع کردند بلکه علیه ادعاهای او شبهبیانیهای هم خواندند! ما هیچ ابزاری برای صحتسنجی ادعاهای طرفین دعوا در انتخابات آمریکا نداریم و نمیدانیم آیا واقعاً در آرا دستکاری شده یا خیر، نمیدانیم ادعاهای ترامپ درباره تقلب برخی فرمانداران ایالات آمریکا در انتخابات حقیقت دارد یا خیر، اما حداقل میدانیم هیچکدام از شبکههای اجتماعی در آمریکا اجازه نشر این اطلاعات را نمیدهند و واضح است از این فرآیند نمیتوان تمجید کرد!
نکته تناقضآمیز این ماجرا این است که خود آمریکاییها حداقل به روایت آمار رسمی نزدیک 48درصد آرا (تا این لحظات که این یادداشت درحال نگارش است) به طرفی رأی دادهاند که هماکنون ادعای تقلب در انتخابات را دارد، و حداقل قابل تصور است بخش بزرگی از این جمعیت رأیدهنده اظهارات ترامپ را قبول داشته باشد، ولی استاد دانشگاهی در تهران اینگونه مینویسد: «میزان دقت انتخابات در شمارش آرا بهاندازهای است که هزار رأی یا کمتر هم میتواند تعیینکننده باشد. شمرده شدن تا آخرین برگه رأی معنا دارد. لازم نیست فاصله آرای برنده تا بازنده چندمیلیون شود تا مردم و کاندیداها خیالشان از بابت صحت انتخابات راحت باشد. نهاد انتخابات با جزئیات فنی آن بهدقت و با فناوری مناسب طراحی شده است.»
این ازخودگذشتگی اصلاحطلب ایرانی برای پاککردن افتضاح انتخابات 2020 آمریکا چگونه قابل توجیه است؟ مسئله طرف پیروز انتخابات نیست، ترجیح یکی از طرفین بر دیگری ازسوی یک ناظر سیاسی دور از ذهن نیست، از طرفی شکست ترامپ بهعنوان فرمانده عملیات شهادت حاجقاسم برای ایرانیها خوشحالکننده است، اما انتخابات 2020 آمریکا اساساً طرف پیروز درون خاک این کشور ندارد.
در تمام فرآیند این انتخابات یعنی از زمان انتخاب رقیب ترامپ در حزب دموکرات تا مناظره بایدن و ترامپ و دستآخر اعلام پیروزی هر دو طرف حین شمارش آرا، نظام سیاسی آمریکا را بیآبرو کرد و ریاستجمهوری هرکدام از طرفین این مشروعیتزدایی تاریخی را جبران نمیکند.
نکته بدتر چالشهای سیاسی دو سال اخیر در جامعه آمریکا و شکاف اجتماعی بیسابقه است که حالا با انتخاباتی که رسماً ازسوی دولت وقت آمریکا زیرسؤال رفته وضعیتی بهمراتب بدتر پیدا میکند. همه دنیا از زبان رئیسجمهور آمریکا شنیدند که سازوکار سیاسی در این کشور به فساد کشیده شده است و بهیکباره پخش زنده تلویزیونی قطع میشود، واضحترین نکته ماجرا مخدوش شدن اعتبار سیاسی آمریکا و نقض آشکار ادعای آزادی بیان در این کشور است.
یعنی در زمانی که انتخابات 2020 برای آمریکا معنایی جز شکست در راهبردیترین ادعاهای نظام سیاسی این کشور ندارد و رسانههای این کشور آزمون آزادی در بیان همه وقایع را باختند، بخشی از فعالان سیاسی در تهران به تمجید از همین نظام سیاسی و آزادی رسانهها میپردازند، این اتفاق فضیلت نیست، یک خودتحقیری تاریخی است.
انتهای پیام/+