وظایف خانوادهها در تربیت دینی فرزندان/ خانهاى که کودک در آن نباشد، برکت ندارد
یکی از نعمتهای که خدای متعال به بسیاری از خانوادهها ارزانی داشته، نعمت کودکان دوستداشتنی و زیباست که امانتهای الهی به والدین هستند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از نعمتهای بسیار ارزشمندی که خدای متعال به بسیاری از خانوادهها ارزانی داشته، نعمت کودکان دوستداشتنی و زیباست، کودکانی که وجود قشنگشان در محیط خانواده نویدبخش آرامش، فرح و شادی و همچنین نزول برکات آسمانی است.[1] در واقع این غنچههای زیبا، نه فقط یک نعمت آسمانی، بلکه به طور دقیقتر امانتهای الهی به والدین به شمار میآیند که در حفظ، نگهداری و پرورش آنها مسئولیت و وظایف مهم و راهبردی را بر عهده دارند، به همین جهت والدین میبایست به خوبی در پرورش و تکامل آنها نقش سازنده و دینی خود را ایفا کنند. مقدمه پیش رو بهانهای بود تا اینکه به مناسبت روز جهانی کودک به برخی از وظایف و مسئولیتهای کلیدی والدین در امر تربیت دینی کودکان اشاره کنیم.
مهارت آموزی و تربیت دینی و اجتماعی
بدون شک هیچ پدر و مادری را نمیتوان مشاهده کرد که دوستدار و عاشق فرزندان خود نباشد. هر پدر و مادری بیشترین سختی و مشکلات را به جان و دل میخرد تا کودک و فرزندانشان، زندگی سعادتمند و خوبی را تجربه کنند و با کمترین سختی و ناراحتی در زندگی مواجه شوند، گاهی یک بیماری ساده فرزند چنان والدین را دگرگون و ناراحت میکند که آسایش و آرامش خود را از دست میدهند، از این رو حاضرند برای بهبودی فرزند خود هر رنج و سختی را متحمل شوند تا اینکه خطری فرزندشان را تهدید نکنند.
رفتار ایثارگرایانه والدین در مباحث رفاهی، معیشتی و اقتصادی، فرزندان غیرقابل توصیف است اما با وجود این همه فداکاریهای شگفتانگیز شاهد کاستیهای رفتاری در نوع مهارت آموزی والدین به فرزندانشان هستیم، کاستیهای مرگباری که نه فقط زندگی و حیات مادی کودکان، بلکه زندگی اخروی آنها را نیز به مخاطره میاندازد. کاستی و ضعفی که نشأت گرفته از فقدان مهارتهای لازم دینی و اجتماعی است. موضوع بسیار مهمی که میبایست از همان دوران کودکی و طفولیت برای آن طرح و برنامه هوشمندانه و راهبردی داشت. خدای متعال در قرآن کریم پیشتر وظیفه سنگین والدین را در این خصوص این چنین بازگو کرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ؛[2] اى کسانى که ایمان آوردهاید، خودتان و کسانتان را از آتشى که سوخت آن، مردم و سنگهاست حفظ کنید: بر آن [آتش] فرشتگانى خشن [و] سختگیر [گمارده شده] اند. از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپیچى نمى کنند و آنچه را که مأمورند انجام مى دهند».
راهبرد تربیتی و آموزشی از ابتدای کودکی
در مقوله تربیت دینی کودکان، والدین گرامی میبایست خود را ملزم به پیروی و تبعیت از الگوهای مناسب فرزند پروری کنند، لازمه این مهم، داشتن راهبرد صحیح و هوشمندانه در امر تربیت است. فقدان راهبرد و برنامه تربیتی به معنای عدم توانایی در پرورش صحیح فرزندان است، برخی افراد به واسطه عدم آگاهی از اصول و سبکهای تربیتی گرفتار اشتباهات رایجی میشوند، اشتباهاتی که نشأت گرفته از نوع نگاه آنها به امر تربیت است. برخی از سبک های رایج و مخرب در مقوله تربیت عبارتند از:
1ـ سبک فرزندپروری مستبدانه و سختگیرانه
فرزندپروری نوعی هنر و مهارت اخلاقی و تربیتی است که والدین در مقام یک مربی کارآزموده تلاش دارند با بهترین وجه و با بهرهگیری از زیباترین اصول و تکنیکها در امر تربیت فرزندانشان به نتیجه مطلوب دست یابند. برخی افراد بدون توجه به این موضوع تلاش دارند همه چیز را با قوه قهریه به فرزندان و کودکان خود تحمیل کنند. در این دسته از خانوادهها اگر فرزند و کودک مرتکب اشتباه شود، فرصت فکر کردن و اصلاح را به او نمیدهند، این چنین والدینی با نشان دادن سیمایی خشن و مستبدانه از خود و با حاکم کردن سایه ترس و تهدید، بر فرزندان تلاش دارند زمینه اطاعتپذیری را در آنها تقویت کنند؛ روش غلطی که تقریباً هیچگونه سنخیتی با الگوی اسلامی ندارد، چراکه در الگوی اسلامی بیشتر به دنبال اصلاح و تأثیرگذاری نرم بر روی فرزندان هستیم نه سخت و مستبدانه این مطلب را به خوبی میتوان در برخی روایات تربیتی مشاهده کرد: پیامبر (صلى الله علیه و آله) میفرمایند: «مَن کانَ عِندَهُ صَبِىٌّ فَلیَتَصابَ لَهُ ؛[3] هر فردی با کودک سروکار دارد، با او کودکانه رفتار کند».
2ـ سبک فرزندپروری سهلگیرانه
برخی از والدین برخلاف قسم اول به نوعی گرفتار تفریط و ولنگاری مسئولیتپذیری در امر تربیت فرزندان شدهاند. یک باغبان خوب به خوبی میداند که برای پرورش گلهای باغچه خود باید علاوه بر آب و خاک مناسب، فضای سالمی را فراهم کند و از این طریق آنها را از گزند هرگونه آفت دور نگه دارد اما در سبک فرزندپروری سهلگیرانه همه چیز عادی جلوه میکند. در این سبک گویی قرار نیست که والدین برای اصلاح و تربیت فرزند خود برنامه خاصی را دنبال کنند و مهارتآموزی را به آنها آموزش دهند، در این خانوادهها نه تنها خطاهای فرزندان به صورت غیر اصولی نادیده گرفته میشود، بلکه زمینه تقویت خطاها نیز فراهم است.
3ـ سبک فرزند مأیوسانه
طبیعت کودک همراه و عجین شده با شادی، فرح، شلوغی، نشاط، سرزندگی، و گاهی هم خرابکاری است، البته فقدان مهارت و آموزش صحیح در تربیت و پرورش فرزندان میتواند دامنه اشتباهات آنها را چشمگیرتر کند، در این بین برخی از والدین با دیدن کاستیهای مکرر فرزندان خود، به طور کل از اصلاح و پیشرفت آنها مأیوس میشوند و امیدی به موفقیت و پیشرفت را نه در کار خود دارند و نه آن را در خصوص فرزند خود به انتظار می نشینند. رویکرد غلطی که با آموزههای دینی و روایی به هیچوجه همخوانی ندارد.
4ـ سبک فرزندپروری اصولی و هوشمندانه
با نگاه علمی و دقیق به منابع دینی و اسلامی به خوبی میتوان با الگویهایی همچون سبک فرزندپروری مقتدرانه و اصولی آشنا شد، سبک فرزندپروری که برخی از شاخصهای آن را میتوان این چنین برشمرد: 1- حمایت اجتماعی از فرزندان، 2-ارتباط دو سویه بین فرزندان و والدین، 3-پاسخگویی، 4-روشنگری و بصیرتافزایی، 5-مسئولیتپذیری، 6-مشخص بودن حدود و مرزها و محدودیتهای تربیتی، 7-برقراری فضای امن و آرام در محیط خانواده 8-عزّت و استقلال نفس، 9-برجسته بودن اعتماد به نفس و خلاقیت و تفکر و اندیشه، در بین والدین و فرزندان.[4]
* حجتالاسلام علی بیرانوند استاد حوزه علمیه قم
-------------------------
پینوشت:
[1]. نهج الفصاحه ص 374 ، ح1096. پیامبر (صلى الله علیه و آله) :«بَیتٌ لا صِبیانَ فیهِ لا بَرَکَةَ فیهِ؛ خانهاى که کودک در آن نباشد، برکت ندارد».
[2]. سوره مبارکه تحریم، آیه 6.
[3]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 483، ح 4707.
[4].بهمن علیمرادی، پریسا غفوریان مرادی، 28 اشتباه والدین در تربیت فرزندان، ص 14.
انتهای پیام/