خانه سینما |شاهسواری: سینمای ما از سخت‌کوشی فاصله گرفته است/ به رقم طلایی مخاطبین دهه ۶۰ نرسیدیم

خانه سینما |شاهسواری: سینمای ما از سخت‌کوشی فاصله گرفته است/ به رقم طلایی مخاطبین دهه 60 نرسیدیم

مدیرعامل خانه سینما ضمن پذیرش مشکلاتی در این نهاد صنفی، معتقد است که سینمای ایران در این سال‌ها تحولات بسیاری داشته است اما هنوز با نقطه ایده‌ال فاصله دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، موضوع فاصله گرفتن مخاطب از سینما را شاید بتوان اصلی‌ترین معضل سینمای ایران تعریف کرد. محل ملاقات مخاطب با فیلم در سالن سینما است و این محل رویارویی متأسفانه از رونق سال‌های قبل برخوردار نیست.

تبیین علل این معضل می‌تواند از منظرهای گوناگون بررسی شود اما بدون شک نظر مدیران سینمایی کشور از اهمیت دیگری برخوردار است. مصاحبه‌ای که در ادامه می‌خوانید به روزهای قبل از کرونا بازمی‌گردد. گفت‌وگویی که بسیار طولانی شد و در مقاطع زیادی از مسیر اصلی خودش فاصله گرفت و به مباحث فرعی و نامربوط به اصل موضوع رسید که به مسیر مصاحبه لطمه می‌زد.

تلاش ما این بود که این گفت‌وگو از تنظیم مناسبی برخوردار باشد که خواننده دچار ابهام و سردرگمی‌نشود. گفت‌وگویی که امیدواریم مسیر تعامل و همفکری را با سلایق و نظرات مختلف در سینمای ایران را بیشتر فراهم کند.

موظفیم عدالت فرهنگی را رعایت کنیم

* سینمای ما یکی از ارکان مهم فرهنگی و راهبردی کشور است که متأسفانه به خاطر مسائل اقتصادی و گرانی بلیط تبدیل به یک سبد فرهنگی تجملاتی برای مخاطب شده است.

به عنوان مدیریت صنفی سینما که ارتباط مستیقیم با هنرمندان دارد و می‌تواند حلقه وصل بین مردم و هنرمندان باشد، در این زمنیه دیدگاهتان چیست و می‌خواهیم بدانیم چه اقداماتی توانسته‌اید در این حوزه برای بهتر شدن اوضاع سینما داشته باشید؟ شاید بهتر باشد که توضیحاتی را درباره روند سینما در سال‌های اخیر داشته باشید.

برای بررسی نکته مهم میزان تماشاگران ما نسبت به دهه شصت، قبل از هر چیز باید از این یک تحلیل آماری برخوردار باشیم که چه اتفاقی افتاده است؟ حتماً در تحلیل آماری میزان افزایش هزینه‌های تولید، گسترش نظام‌های ارتباطی و دسترسی مردم به منابع سرگرمی ‌اعم از سینما و سریال و همینطور فضای مجازی و صداوسیما، تفاوت‌های جدی و قابل توجهی صورت گرفته است که باید به همه آن‌ها توجه کنیم.

سینما , فیلم , خانه سینما ی ایران ,

 اگر این نکته را در نظر بگیریم حتماً تحلیل‌ها و دقت‌هایمان بر اساس آن تحلیل متفاوت می‌شود؛ البته از اصل حرف عبور نمی‌کنیم چون واقعیت آماری در این باره وجود دارد. البته در سال‌های فعلی نیز وضعیت فروش ما خوب بوده است. حدود سی میلیون بلیط فروخته‌ایم.

البته باید به میزان جمعیت در آن سال‌ها و سال‌های فعلی هم توجه کنیم. این میزان فروش با چه جمعیتی و برای چه تعداد فیلم است و در آن سال‌ها این میزان فروش برای چند فیلم و با چه جمعبتی بوده است؟

به نسبت جمعیت و به نسبت گسترش و عوامل دیگر اگر دقت کنیم و منحنی این هشتاد میلیون را رسم کنیم، می‌رسیم به سال 1394 که چیزی حدود 6 میلیون بلیط است. از فاصله اواخر سال 1394 و 1393 از 6 میلیون رشد شروع شده و رسیده به بیست و هفت میلیون یعنی یک دوره افول دارد و بعد دوباره منحنی شروع کرده به بالا آمدن این بالا آمدن را باید نگاه کنیم که به چه صورت اتفاق افتاده است؟

 اولاً برای هر تغییری به استناد تغییر رویکردهای جامعه و تغییر نیازهایش، پایگاه‌های فکری حاصل می‌شود. حتماً در این قیاس باید به جنس تولیدات و تنوع محصولات نگاه کنیم. اینها همه فاکتورهای مؤثر است.

همه فکر می‌کنیم چرا از سال 1394 یک ذره وضعمان بهتر شد برای اینکه در سال 1393 یک تصمیم درست گرفته شد و با یک بودجه قابل قبول، کل سالن‌های ایران از موقعیت نمایش آنالوگ به موقعیت نمایش دیجیتال تغییر پیدا کرد. دیجیتال در مقطع تولید وارد سینما شد اما  در مرحله نمایش وارد نشده بود، ما همچنان با دیجیتال کار می‌کردیم اما نسخه نهایی دوباره روی نگاتیو به سالن‌های سینما ارسال می‌شد.

سینما , فیلم , خانه سینما ی ایران ,

در یک روزگاری اگر یک فیلمی‌می‌توانست 60 کپی بزند یک اتفاق بزرگ بود در همان دهه 1370 مثلاً وقتی سینما دیجیتال می‌شود، دسترسی همه مردم ایران در نقاطی که سالن سینما موجود است هم زمان با تهران امکان پذیر می‌شود.

اولین خاصیت و نمود این ماجرا آن «عدالت فرهنگی» است که ما موظف هستیم عمل کنیم، یعنی امکان دسترسی مردم به سالن‌های سینما بدون طبقه بندی. ما فیلم را اول در تهران اکران می‌کردیم بعد به شهرهای درجه یک می‌رفتیم بعد به شهر های درجه دو شاید وقتی به شهرهای درجه سه می‌رفتیم یک سال از اکران فیلم گذشته بود چون با همان نسخی که در تهران داشتیم این فعالیت را انجام می‌دادیم.

هنوز به رقم طلایی مخاطبین دهه 1360 نتوانستیم برسیم

اتفاق دیگری که در این فاصله افتاد تغییر بافت سالن‌هایمان است. تا یک ایامی‌ همه سینماهای ایران تک سالن و تک فیلم بود. رشد ساخت و ساز پردیس‌ها و امکان هم زمانی چندین فیلم در یک مجموعه باز امکان دسترسی را وسیع‌تر کرد. می‌خواهم بگویم این رشدی که از سال نود و چهار انجام شد فاکتورهایی داشته که هنوز نتوانستیم به رقم طلایی دهه 1360 و  1370 برسیم. به نظر می‌رسد به این زودی هم نمی‌رسیم چون در دهه 1360 و 1370 شما با دو تا کانال تلویزیونی رسمی‌مواجهه هستید که یکی از آن دوچند ساعت برنامه دارد و یکی هم بعد هم تکرار می‌کند.

الان با چند شبکه تلویزیونی مواجه هستیم که دائم در حال پخش برنامه است با تکرارهای متعدد. بنابراین دسترسی‌ها هم بیشتر شده است. به این اضافه کنید رشد فضای دسترسی مردم به اینترنت و همه این نکات و فضا و جریاناتی که در فضای مجازی از باب استفاده از محتوا وجود دارد. بنابراین در این حوزه مسئولیت به عهده فیلم‌سازان است که درک شرایط جدید و مواجهه فاعلانه و اندیشه‌ورزانه با این طوفان تغییرات داشته باشند.

جنس فیلم‌سازی در ایران جدی نیست

* شما یک تحلیل آماری و کارشناسی گفتید که من هم قبول دارم و من با آن مخالف نیستم اما با این شرط که بتوانیم مخاطب را به سینما بیاوریم و جذب اکثری داشته باشیم؛ چیزی که در حال حاضر رخ نداده است.

بله، من دارم این نکته را به صورت تحلیلی بررسی می‌کنم و بعد به اینجا می‌رسم که این نقطه مهم است. وقتی یک مجموعه تغییرات اعم از تکنیکی، جامعه‌شناسی، نسلی و نحوه دسترسی و میزان تبلیغات و بالارفتن هزینه‌های تولید در همه بخش های کشور اتفاق افتاده است، طبیعتاً در سینما هم اتفاق افتاده است. اینطوری می‌شود که ما حالا در این موقعیت، خلاقیت و فهم درست از سینما می‌شود مسئله ما فیلمسازان.

سینما , فیلم , خانه سینما ی ایران ,

درباره جذب بالای مخاطب که پرسیدید دو تا قید مهم دارم. قید اول این است که سینمای ایران نیازمند تغییر شیوه تولیدش است. تغییر شیوه تولید یک عبارت است که هر کس ممکن است در ذهنش یک برداشتی از آن داشته باشد. من آن تعریفی که خودم دارم را می‌گویم: ما باید جنس فیلم‌سازیمان جدی باشد یعنی تو وقتی فیلم را می‌بینی احساس می‌کنی که فیلم، فیلمنامه قوی، فضا و صحنه جدی دارد و ارزش روی پرده دیدن و توی سالن رفتن فیلم دیدن با مردم را دارد.

همین امسال (سال 1398) با سه تا فیلم پرفروش مواجهه هستیم. سرخپوست، شبی که ماه کامل شد و متری شیش و نیم. فروش این فیلم‌ها یعنی سینما دارد درک می‌کند برای فیلم برتر ساختن باید کار سخت بکند.

متأسفانه باید بگویم الان همه ما از سخت کار کردن پرهیز داریم و این در کشور ما حاکم است. متأسفانه این موضوع در سینما هم خودش را نشان می‌دهد.

* این فیلم‌ها نمونه‌های قوی سینمای ما هستند در حالی که عمده فیلم‌های ما اصلاً فروش ندارد.

من این سه تا نمونه را ترکیب می‌کنم به دلیل امکان فروش خوبی که پیدا کرده‌اند وگرنه فیلم‌های دیگری داریم، مثلاً سال گذشته تنگه ابوقریب شکل دیگری از مسائل جنگ است و معنی‌اش این نیست که فیلم‌های دیگری نساختیم. شکل دیگری از جنگ است وگرنه همچنان فیلم‌های «احمدرضا درویش» و آقای «ملاقلی‌پور» همچنان برای همه ما هم خاطره و هم جذاب است و واقعاً کار بزرگی کرده‌اند که توانسته‌اند در آن دوران چنین فیلم‌هایی بسازند.

باید با اهل فکر و علم وارد گفت‌وگو بشویم

* البته بخش بزرگی از فروش فیلم‌های ما نیز منوط به فیلم‌های کمدی نازل است. فیلم‌هایی سرشار از  شوخی‌های جنسی با رده بندی‌هایی که نشان می‌دهد از چه محتوایی برخوردارند. ما در دوره‌ای کمدی داشتیم بدون حتی یک شوخی جنسی و کلی فروش داشته است و مردم در سالن سینما کلی می‌خندیدند. اما با این روش داریم جذب مخاطب می‌کنیم و به ماحصل فروش بالای سینما و بلیط هم افتخار می‌کنیم.

اتفاقاً بحث را به جای خوبی رساندید؛ مارمولک بدون شوخی جنسی توانست خوب بفروشد. سرنوشت این فیلم چه شد؟ کمدی بدون وجود این جنس از لایه‌ها امکان پذیر نیست شما اصلاً کمدی خوبی که با یک قشر و شخص یا با یک طبقه و سیاستمدار شوخی بکند نداری. این درد بزرگ است که مدیران ما تحملش را ندارند. بنابراین فیلمساز را به طور غیرمستقیم به سمت موضوعاتی می‌برند که هیچ کس شاید علاقه‌مند به آن نباشد اما او حرفه‌اش است و می‌خواهد کار بکند.

* مثال فراوان داریم که بدون شوخی بتواند بخندانند؛ البته بحث ما مردم و سینما است. وقتی مردم می‌خواهند فیلم را تماشا کنند، یا فیلم همانطور که خودتان گفتید از نظر کیفی پایین است یا کمدی‌های خوب خانواده‌پسند خیلی کم داریم. مدت‌ها بود مردم انقدر فیلم‌های مثبت 18 ندیده بودند.

به چند مسئله باید توجه کنیم. این که مردم به کمدی نیازمند یک امر بدهی است. فرض نکنیم بر اساس یک امر جدی درباره کمدی حرف بزنیم. هر فیلم ورای موضوعش، اگر بد ساخته شود، بد دکوپاژ بشود، بد فیلم‌برداری شود و بد بازی بشود اساساً امر مبتذلی است.

سینما , فیلم , خانه سینما ی ایران ,

نمایی از فیلم‌های کمدی

ما در خانه سینما تلاش‌هایی می‌کنیم که در بعضی بخش‌ها موفقیم و در بعضی جاها هم نیستیم که باید برای حل آن باب گفت‌وگو با اهل دانشگاه، فکر و پژوهش برقرار کنیم. به هر شکل وقتی شما می‌خواهید یک مسئله‌ای را بر اساس همین قواعد علمی‌ که وجود دارد بررسی کنید اول می‌گویید قواعد را بشناس چرا جامعه ایران الان میلش به کمدی بیشتر است. این را ممکن است من یک طور تعریف کنم شما یک طور اما متخصص علوم اجتماعی یک طور دیگر می‌فهمد.

فیلم‌های چارلی چاپلین عاری از شوخی جنسی است

اگر برویم فقط سر اینکه وقتی که شوخی جنسی وجود دارد این ابتذال است من به شما می‌گویم تقریباً فیلم کمدی یا دارد با امور جنسی شوخی می‌کند یا با امور سیاسی شوخی می‌کند یا بعضی وقت‌ها با امور فرهنگی و یا امور اعتقادی. در هر جای دنیا را بروید با یکی از این امور دارد شوخی می‌کند.

* با شما مخالفم؛ فیلم‌های چارلی چاپین شوخی‌های جنسی و سیاسی نیست حالا فیلمی‌مانند دیکتاتور تیکه‌های سیاسی دارد اما در آثار دیگرش خیر.

خب الان این موضوع به میزان زیادی در بخشی از فیلم‌ها است و در بخشی نیست. می‌پذیرم که ما نیازمند دیدگاه‌های هم‌گرایانه از سوی کارشناسانیم.

فضای زدوبندی اکران سینمای ایران

* بحث دیگر من که به خانه سینما نیز مربوط است موضوع توزیع و پخش است به عنوان مثال ما اصلاً فیلم کودک و نوجوان نداریم و بعد هم یکباره همه را با هم اکران می‌کنیم. یعنی مدیریت اکران سینمای ما از یک بی‌برنامگی رنج می‌برد که همین نیز به کم کردن مخاطب سینما دامن می‌زند.

سینما , فیلم , خانه سینما ی ایران ,

این در حالی است که در شورای صنفی نمایش اعضایی وجود دارد که تصمیم گیرنده‌اند و همان آقایان یا دفتر پخش دارند یا تهیه‌کننده فیلم رقیب‌اند و یا حتی سینما دارند. برخی از کارگردانان با ما گفت‌وگو و اشاره کردند که وقتی فیلمم را به شورا می‎‌برم افرادی آنجا هستند که منافعشان درگیر است و این موضوع در اکران و زمان‌بندی فیلم من تأثیرگذار است. برای همین فضای سالم و رقابتی وجود ندارد. وقتی کسی باشد که خودش دفتر پخش دارد، چطور می‌تواند بی طرف باشد همین باعث می‌شود که دچار این وضعیتی می‌شویم که می‌بینیم.

در نظام توزیع حرف شما را به عنوان یک امر کلی که دچار نقصان‌های جدی هستیم می‌پذیرم.مشکلاتی در بحث توزیع و نمایشمان وجود دارد. البته نظام توزیع ما یک نظام کاملا درون صنفی است. البته گاهی اوقات این نقد وجود دارد که دولت در نظام صنفی دخالت می‌کند.

این همان نقطه‌ای که باز تصمیم سخت می‌خواهد. کل نظام‌های حاکم بر نظام توزیع ما غلط است. من می‌گویم با مجموعه تغییرات و اشکالی که اتفاق افتاده ما باید نظام جدید و متفاوتی برای نظام عرضه فراهم کنیم این امر به ما فیلمسازان مربوط است به ما تهیه‌کننده و پخش‌کننده ها و...

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران