از دفترچه یک داعشی تا «جاده‌‌ یوتیوب»؛ گزارشی صادقانه از سوریه و مدافعان حرم

از دفترچه یک داعشی تا «جاده‌‌ یوتیوب»؛ گزارشی صادقانه از سوریه و مدافعان حرم

جعفری در واقع با نگارش کتاب «جاده یوتیوب» دو تصویر را پیش روی مخاطب ایرانی خود قرار می‌دهد؛ تصویری از ایران و تصویری از سوریه که وجب به وجبش خط مقدم است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، طی سال‌های اخیر کتاب‌های متعددی درباره مدافعان حرم، سوریه، داعش و هر آنچه در شام رخ می‌دهد، منتشر شده است. کتاب‌هایی که عمدتاً با محوریت یکی از شهدای مدافع حرم، قصد دارد سبک زندگی او را در گفت‌وگو با نزدیکان و همراهان شهید، به تصویر بکشد.

محمدعلی جعفری از جمله نویسندگانی است که تاکنون از او چند اثر با این حال و هوا منتشر شده است؛ از «قصه دلبری» گرفته تا «سربلند» و... . به قول معروف نامش با این حوزه پیوند خورده است. او که در دو اثر خود با نام‌های «قصه دلبری» و «عمار حلب» به سراغ زندگی شهید محمدحسین محمدخانی رفته، در کتاب جدید خود با عنوان «جاده یوتیوب» نیز تلاش کرده تا با زاویه دید جدیدی مخاطب را با سبک و سلوک زندگی شهید محمدخانی آشنا کند.

جعفری که بارها در خواستش برای رفتن به سوریه و آشنا شدن با مناطقی که شهید محمدخانی در آنجا حضور داشت و افرادی که با او در ارتباط بودند، رد شده بود و چندین‌بار دست رد به سینه‌اش خورده بود، این‌بار به صورت غیر مترقبه و کاملاً اتفاقی درخواستش قبول می‌شود. او همراه با «مجید»، از دوستان مستندسازش، راهی سفر سوریه می‌شوند تا مستندی درباره شهید محمدخانی تولید کنند؛ مستندی که در نهایت در کتاب معلوم نمی‌شود که به سرانجام رسید یا نه.

«جاده یوتیوب» ماجرای سفر جعفری به عنوان نویسنده‌ای دغدغه‌مند به سوریه و مناطق مختلف آن و برخورد و گفت‌وگویش با مدافعان حرم است؛ از ایرانی‌ها گرفته تا سوری‌ها و ... . «جاده یوتیوب» از چند جهت کتابی خواندنی است. نخست آنکه کتاب روایتی صادق دارد از هرآنچه در زاویه دید نگاهش قرار داشته است. او کوشش بیهوده نکرده تا چهره‌ای خاص از مدافعان حرم نشان دهد. مخاطب صداقت در کلام راوی را بارها و بارها احساس می‌کند و همین، شاید اولین دلیل برای خواندن کتاب توسط مخاطبی باشد که کمتر با حال و هوای این نوع آثار آشنا و دم‌خور است.

سوریه برای ما ایرانی‌ها یعنی مدافعان حرم. مدافعانی که عمدتاً گمنام‌اند و با این گمنامی، افتخار سربازی عمه سادات را دارند. سوریه برای ما ایرانی‌ها گاه رنگ دیگری هم دارد، رنگ شایعه. شایعه حقوق‌های نجومی که به سربازان و مدافعان می‌دهند. «جاده یوتیوب» از این منظر برای هر مخاطب ایرانی خواندنی است؛ روایتی نزدیک از سوریه در اوج بحران و جنگ که گوشه گوشه خاکش به یغما رفته و مردمانش با طعم هجران و رنج به اندازه بوی خون و آتش آشنا شده‌اند. سوریه‌ای که دیگر همه مناطقش خط مقدم است. نویسنده با کمرنگ کردن خود در این سفر، اطلاعات جالبی از سوریه ارائه می‌دهد؛ اطلاعاتی که ما آن را در اخبار یا در مصاحبه‌های شاهدان نمی‌شنویم و این دقت نویسنده را نشان می‌دهد.

اگرچه نگارش این کتاب به یاد شهید محمدخانی نوشته شده، اما در واقع سفرنامه جعفری به سوریه و برخی از مناطق در حال جنگ این کشور است. «جاده یوتیوب» از جمله سفرنامه‌های خواندنی است که در این سال‌ها نوشته شده؛ از قلم ساده و روان نویسنده گرفته که گاه با چاشنی طنز هم همراه می‌شود، تا روایت‌های متفاوت از سوریه، درگیری‌ها، فرهنگ و آداب مردم این کشور و مدافعان حرم. نویسنده آسمان و ریسمان نبافته تا روایتش را جذاب کند، روایت او ساده و صمیمی است. در کنار همه این موارد، به نظر می‌رسد که جای خالی روایت‌ها از برخی مناطقی یا افرادی که سال‌هاست نام آنها را فقط در اخبار شنیده‌ایم، خالی است. البته ناگفته نماند که این ضعف متوجه کتاب و نویسنده نیست.

جعفری در واقع با نگارش این کتاب دو تصویر را پیش روی مخاطب ایرانی خود قرار می‌دهد؛ تصویری از ایران و تصویری از سوریه. تصویری که به مخاطب تلنگر می‌زند و به او یادآوری می‌کند که اگر الآن در حال خواندن این کتاب است، مدیون مردانی است که بی‌چشم‌داشت در خط مقدم ایستاده‌اند تا آرامش کشورشان آشفته نشود و هواپیماها خواب کودکان سرزمینشان را بمباران نکنند. تلنگر می‌زند که ما کجای این قصه ایستاده‌ایم؟ تصویری که در آخرین جمله کتاب به خوبی خود را نشان می‌دهد: حتم راننده داشت با خودش هزار فکر جور و ناجور می‌کرد! انگار یوسف آمد درِ گوشم گفت: «جبهة النصره جنازه‌ها رو نگا همی‌دارن برای تبادل و سوء استفاده. داعشی‌ها هستند که فقط سر می‌برن و جنازه رو ول می‌کنن به امون خدا». نگران مقر بچه‌ها شدم در محرده. دوباره نقطه ثبتی خانه‌شان را پیدا کرده‌اند؟!

هوف هوف باد پیچید توی سر و صورتم. به یاد حرف‌های جواد افتادم.

-نمی‌دونی وقتی از زیر این آتیش و خمپاره، نصف شب می‌رسی تهران، چه آرامشی داره!

چشمانم را بستم. بدون هیچ دلهره‌ای هوای بیرون را نفس کشیدم. باد یخ بیرون، وجودم را گرم کرد.

«جاده یوتیوب» در مدت دو ماه پس از انتشار، با استقبال مخاطبان به چاپ دوم رسید. نشر معارف کتاب حاضر را با طرح جلدی جذاب در دو هزار نسخه به چاپ رسانده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران