پای صحبتهای فؤاد بابان از خبر فتح خرمشهر تا تلخی زلزله بم/ تلویزیون مراقب باشد در اطلاعرسانی عقب نماند
"بابان" سالهاست که دیگر برای تلویزیون خبر نمیگوید، بازنشسته شدهاست اما هنوز اخبار را دنبال میکند و از ضعفهایش هم خبر دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از کمکاریهای مهمی که به ویژه در دو دهه اخیر، تلویزیون را گرفتار کرده، نقص و ضعف در اطلاعرسانی است. به گونهای که جامعه امروز بسیار زودتر در جریان اخبار و رویدادهای ایران و جهان قرار میگیرد. اتفاق مهمی مانند ترور دانشمند هستهای بزرگ کشور چرا باید بسیار دیرتر از زمان لازم توسط شبکههای مختلف به ویژه از آنتن "شبکه خبر" در معرضِ نگاه مخاطب قرار بگیرد؟
در حالی است که مردم از طریق فضای مجازی و حتی سینه به سینه در جریان اخبار کاملتری بودند که بعدها تلویزیون به طور ناقص پخش کرد و این برای رسانهای که مدعی اطلاعرسانی، فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ و دانش عمومی است نقص مهمی به حساب میآید.
برای واکاوی بیشتر این مسئله به سراغ یکی از قدیمیهای عرصه خبر رفتیم و با او همکلام شدیم. فؤاد بابان مدت زیادی است که روی آنتن نیامده اما بسیاری از مخاطبین هنوز با صدا و لحنِ گویندگیاش آشنایند و با او خاطره دارند. گویندهای که خبر شیرینِ فتح خرمشهر را از رادیو اعلام کرد و یکی از اتفاقات تلخِ ایران یعنی زلزله غمبار بَم را در تلویزیون خواند.
مشروح این گپ و گفت را در ادامه بخوانید:
* قبل از گفتوگو در مورد ضعفهای امروزِ اطلاعرسانی و خبررسانی در رسانه ملّی، بفرمایید که این روزها چه فعالیتی دارید و چرا غیبتتان طولانی شده است؟
این روزها شرایط کرونایی ما را هم مثل بسیاری، خانهنشین کرده است و کار خاصی نمیکنم. جوانان باید تجربه کسب کنند و خیلی از گویندگانِ جوان را هم میبینم خوشحال میشوم از این همه اجرای با کیفیت و درست.
* دلتان برای صحنه گویندگی خبر تنگ نشده است؟
بعد از 27 سال فعالیت رسمی و 46 سال غیررسمی، دلم تنگ نشده است.
هرگز نمیتوان به همه اخبار فضایمجازی اعتماد کرد
* این روزها انتقادها به ضعف بخش خبری و اطلاعرسانی صداوسیما بیشتر از قبل شده است. چرا آنقدر برخی از شبکههای خبری خارجی و حتی فضایمجازی اخبار مهم را زودتر از شبکههای خبری تلویزیون مخابره میکنند؟
این را در وهله اول بدانید که هرگز نمیتوان به همه اخبار فضایمجازی اعتماد کرد، چون در این فضا، هرکس آزاد است هرچیزی میخواهد بگوید و بنویسد. اما جایی مثل صداوسیما، شبکه خبر و یا هر قسمت دیگری از اخبار چه در رادیو و چه تلویزیون به هر صورت اخبار را بعد از پیگیری صحت و سقمِ آن اعلام میکنند و این رویه اصولی اطلاعرسانی است. همینطور بدون صحت و سقم و بررسی نشده، نمیتوانند خبری را روی آنتن اطلاعرسانی کنند. این بررسیها و آنالیزها اتفاق میافتد تا خیالِ مخاطب از بابتِ آن خبر و اطلاعرسانی صداوسیما راحت باشد.
میدانید که خبر پدیدهای است حتماً اتفاق میافتد و گفته میشود؛ صداوسیما و خبرگزاریهای رسمی مسئولاند خبری که اعلام میکنند اثبات شده و تأیید شده باشد. کاری به اینکه چقدر سانسور یا تحریف و حتی کم و زیاد میشود، ندارم اما در فضایمجازی هرچیزی را پخش میکنند و به هر اتفاقی بدون اعلام صحت و سقمش میپردازند.
هیچ خط قرمز و چارچوبی نمیشناسند
این فضایمجازی هیچ خط قرمز و چارچوبی نمیشناسد؛ بارها شده که دیدهایم نکتهای دست به دست میشود و هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده است و کماکان به عنوان پستی مجازی در معرض نگاهِ مخاطب قرار میگیرد. اما رسانههای رسمی همچون صداوسیما باید مسئولیت اطلاعرسانی و خبریشان را براساس واقعیتهای تأیید و اثبات شده پیش ببرند.
ماجرای عقب افتادنِ تلویزیون در اطلاعرسانی شهادت دانشمند هستهای
* شما قبول دارید که بسیاری از اخبار را فضایمجازی اعلام میکند یا شبکههای خبری خارجی، بعداً با تأخیری برخی اوقات چند ساعت و بعضاً ناقص تلویزیون پخش میکند؛ این خودش میزان توجه مخاطب نسبت به اخبار رسانه ملّی را پایین میآورد؟
طبیعی است. همین الان هرکسی با تلفن همراه خودش میتواند گزارشگر و خبررسان باشد. کاری به درست یا غلط بودن خبر و نوع اطلاعرسانیاش ندارم. شاید این انتقادها از شهادت دانشمند هستهایمان شهید محسن فخریزاده بالا گرفت. کمتر از چند دقیقه عکس، خبر و جزئیات اتفاق در فضایمجازی توسط صفحات مختلف دست به دست میشد. اما خبری که از رادیو و تلویزیون پخش میشود حتماً باید آنالیز شده و براساس تأیید منابع و مراکز مختلف باشد.
در گذشته چنین سرعتی وجود نداشت اما الان همه با تلفن خودشان مثل خبرنگار عمل میکنند. سرعتِ اطلاعرسانی آنقدر بالا است که به سرعت نور میرسد. بنابراین در پاسخ به این نکته که بسیاری میگویند چرا صداوسیما و خبرگزاریها گاهی عقبتر از مردماند، باید گفت که سرعت اطلاعرسانی است که پیش آمده است و در گذشته در فقدان این تکنولوژی و ابزار رسانهای پیشرفته، چنین شرایطی را شاهد نبودیم.
37 سال فقط خبر خواندم
* این نکتهای که حالا بیشتر در جریانِ شهادت دانشمند هستهای، محسن فخریزاده زیاد به چشم خورد بحثِ شروع خبررسانی با شبکههای خارجی و فضایمجازی بود و با تأخیر چند دقیقهای آن هم به طور ناقص در شبکه خبر و دیگر بخشهای خبری صداوسیما...
ممکن است کشورهای دیگر سریعتر از ما عمل کنند اما بعضی از اتفاقات و خبرها واقعاً حسّاس است و به راحتی نمیتوان پخش کرد. ممنوعیتها و محدودیتهایی وجود دارد و یک سری مسائلی که باید رعایت شوند. نیاز به بررسی دارند و بعد از تأیید و اعلامِ صحت و سقمِ آن خبرها، پخش میشوند. من نمیخواهم بگویم همهچیزِ ما درست است و شک نکنید که همه کشورها برای برخی از اتفاقات خودشان ملاحظاتی در اطلاعرسانیشان دارند.
37 سال فقط خبر خواندم و برنامههای دیگر هم اجرا میکردم. قبل از آن سال 1339 برنامه کودک اجرا میکردم. بعد از دیپلم و سربازی از سال 1353 استخدام رادیو و تلویزیون ملی ایران شدم که بعداً به سازمان صداوسیما تغییر نام داد.
هیچجایی مثل آمریکا سانسور وجود ندارد
من از آن تاریخ در بطن خبر بودم و بیش از 4 سال در آمریکا تحصیل کردم؛ هیچجایی مثل آمریکا سانسور وجود ندارد و این را بدانید که بالاترین سانسور در تمام دنیا برای آمریکا است. اما در عین حال منکر این نیستم که ملاحظاتِ ما در بحث اطلاعرسانی گاهی خیلی زیاد از حدّ میشود و برخی اوقات رد شدن از کانالها و فیلترهای مختلف ما را از اطلاعرسانی سریع و به موقع عقب میاندازد.
آمریکا رادیوی موج کوتاه ندارد
* عدهای از کارشناسان اعتقاد دارند برخی از شبکههای خبری مثل BBC یا ایراناینترنشنال، اخباری که منافعش را به خطر نمیاندازد بدون ملاحظه روی آنتن میبرد؛ شما این تحلیل و نگاه را قبول دارید؟
برخی میگویند فضایمجازی و برخی از شبکههای خارجی فارسیزبان مثل BBC فارسی، از صداوسیما زودتر اخبار را منعکس میکند؛ چرا این اتفاق میافتد و با سرعتِ زیادی این اخبار را مخابره میکنند؟ چون برایشان موردی ندارد و در واقع منافعِ پشت پرده آن رسانه خبری را تحتالشعاع قرار نمیدهد. اما خیلی اتفاقها در همان کشورهای تحت سیطره آن رسانهها میافتد که خبرش هیچوقت مخابره نشده است.
مطمئن باشید این رفتارها جهتدار است
میدانید در آمریکایی که اشاره کردم رادیوی موج کوتاه پیدا نمیشود. در آمریکا هیچکس هیچشبکهای را به جز شبکههای تلویزیونی آمریکا نمیگیرند. در رادیویشان یک نفر نشسته روی میز صدا، ضبط صوت گذاشته خودش اپراتور، گوینده و کارگردان است و خبری پخش نمیکند. نه تنها آمریکا بلکه انگلیس هم ملاحظاتی برای اطلاعرسانی دارند. اما چرا خبرهای مربوط به ما را زودتر اطلاعرسانی میکنند؟ چون به آنها برنمیخورد و از این جهت ملاحظاتی ندارند. مطمئن باشید همه این رفتارها جهتدار است.
ملاحظات زیاد اجازه نمیدهد
* تلویزیون باید چه رویکردهایی را در دستور کار قرار دهد تا مخاطبِ بخشهای خبریاش را حفظ کند؟
عملکردمان در زمینه محتوایی، جای دفاع ندارد و خیلی ضعیفیم. خیلی سعی کردند فرمتهای ظاهری و بصری بخشهای خبری را تغییر دهند اما در کل با اشکالات متعددی مواجهیم؛ میتوانستیم خیلی بهتر در این راستا گام برداریم، همکاران ما خوشفکرند اما ملاحظات زیاد، اجازه نمیدهد.
خبرِ فتح خرمشهر و تلخی زلزله بم
* یک مقداری از این بحث فاصله میگیریم؛ آقای بابان! شیرین و تلخترین خبری که شما اطلاعرسانی کردید کدام اخبار بود؟
در طول این 37 سال گویندگی خبر، اتفاقات شیرین، تلخ، افتخارآمیز، ناراحتکننده و خوشحالکننده افتاده است و اخبار بسیاری از آنها را اعلام کردهام. خبرِ فتح خرمشهر را من در رادیو خواندم؛ یادم میآید همان زمان آزادسازی و فتح خرمشهر تازه از آمریکا برگشته بودم و یک سال نگذشته بود که گوینده خبر شدم.
بسیار خوشحالم افتخار پیدا کردم که خبرِ آزادسازی خرمشهر را در رادیو بخوانم. چرا که بچههای جنوب کشور خصوصاً خوزستانیها، سهمِ اعظمی در پیروزیها و موفقیتهای ما در دوران جنگ تحمیلی داشتند.
خبر تلخی که اعلام کردم هنوز هم به یادش میافتم بسیار ناراحتم میکند، خبر زلزله بَم بود.
* شنیدم که از شما برای قسمتهای مختلف آموزشی و حتی برای ارتقای گویندههای صداوسیما دعوت کردند؟
بله بعد از بازنشستگی، 13 سال اضافه بر سازمان کار کردم و بیشتر از آن جایز نبود که باشم. تا سال 1391 کار کردم و دوستان عزیز نمیگذاشتند بروم و میگفتند باشید. در دانشکدههای صداوسیما، گویندگی تدریس کردم و در قسمتهای مختلف آموزش هم با تمام مراکز رادیویی و تلویزیونی برای ارتقای گویندهها همکاری داشتم.
بخش خبری شبکه یک را دوست دارم
* به کدام بخش خبری صداوسیما علاقهمندید؟
بخش خبری شبکه یک را ترجیح میدهم، چون فینالِ کار صداوسیما در زمینه خبررسانی و اطلاعرسانی را این شبکه تلویزیونی میدانم. برخی از فرمتهای خبری مثل "20:30" که درست شد نیت دیگری داشت و چیزِ دیگری از آب درآمد اما شبکه یک خصوصاً بخش خبریاش همیشه مورد توجه بوده است.
هنوز مرا "گوینده تلویزیون" میشناسند
* مردم در خیابان شما را "فؤاد بابان" میشناسند و یا میگویند آقای گوینده خبرِ تلویزیون؟
خیلی مردم لطف دارند. بعد از گذشت 37 سال و 10 سال دوری از تلویزیون، روزی نیست دهها نفر من را ببینند و ابراز لطف نکنند. لطف مردم را هرگز فراموش نمیکنم و بهترین هدیه برایم محسوب میشود. هنوز مرا به یاد میآورند که روزی با افتخار، در پشتِ تریبون بخش خبری رسانه ملّی، برایشان اخبار و اتفاقات روز را روایت میکردم.
* چه آرزویی برای تلویزیون دارید؟
آرزوی من برای تلویزیون در راستکرداری، درستپنداری و عمل صالح و درست است که مردم باید قضاوت کنند که چقدر رادیو و تلویزیون از قدیمالایام تا به امروز در این راستا موفق بوده است؟ انتظار میرود سرعت اطلاعرسانی را همراه با دقت در اعلامِ صحت و سقمِ آن خبر، توأمان جلو ببرند.
انتهای پیام/