همسر بسیجی شهید مدافع وطن: مسئولان قدر مردم را بدانند
گروه استانها- همسر شهید مرتضی عسگریزاده گفت: وطن و مردم ما خیلی عزیز و نجیب هستند از مسئولان میخواهم قدر مردم را بدانند و از مردم هم میخواهم قدر اسلام را بدانند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، گلزار شهدا که بروی خانوادههای شهید زیادی را میبینی که بعد از زیارت مزار مطهر شهید سپهبد قاسم سلیمانی بر سر مزار شهید خود مینشینند و زیارت میخوانند، بغض میکنند و در خود میشکنند، شاید سالها از شهادت عزیزشان گذشته باشد اما هنوز چشمشان گریان است و درد فراق آنها را رنج میدهد.
از شهدا گفتن و نوشتن شاید کار چندان سادهای نباشد اما عشق میخواهد و کمی اندیشه برای تأمل در سبک زندگی آنها، علاقه به نوشتن در مورد شهدا بعد از شهادت حاج قاسم عزیز در وجودم بیشتر شد، هر بار که به گلزار شهدای کرمان میروم صحنههای نابی از حضور خانوادهها و فرزندان شهدا را نظارهگر هستم که چگونه با صبوری و مقاومت درد این فراق را به دوش میکشند.
نوای مداحی پخش شده از گلزار شهدای کرمان آنقدر جانسوز بود که کمتر کسی بود که با خودش خلوت نکرده و سر به زیر نیاندازد و آرام آرام اشک نریزد اما در این میان وجود سراسر غربت یک مادر و دختر شهید در کنار مزار پدر که دخترک 10 ساله مشغول خواندن دلنوشتهاش برای پدر بود توجهام را جلب کرد.
بعد از سلام و احوالپرسی خواستم که برایم از شهید بگویند، ویژگیهای شهید، چگونگی شهادتش و اینکه حس و حالشان بعد از شهادت؟ خواستم توقعشان از مسئولان را هم برایم بگویند.
همسر شهید مرتضی عسگریزاده با بیان اینکه همسرم 31 فروردین سال 97 شهید شد گفت: همسرم بسیجی بود، حدود دو سال تصمیم داشت به سوریه برود و بهعنوان مدافع حرم خدمت کند اما از آنجا که روند اعزام طول کشید به اداره مواد مخدر رفت و در آنجا برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر فعالیت میکرد.
وی با اشاره به اینکه چند ماه به عنوان پلیس افتخاری کار میکرد و به ماموریتهای مختلف میرفت روز شهادت را این گونه بیان کرد: سحرگاه 31 فروردین سال 97 مصادف با سوم شعبان روز تولد آقا امام حسین(ع) در ماموریتی در درگیری با اشرار و قاچاقچیان مسلح در بردسیر به شهادت رسید.
همسر شهید مرتضی عسگریزاده گفت: یادم است روز جمعه بود و من برای دعای ندبه به مسجد مقدس صاحبالزمان(عج) کرمان آمده بودم، در مسیر برگشت به خانه بودم که خواهرم زنگ زد و گفت بیا اینجا پیش ما اما من منتظر بودم.
رحیمه کوهستانی ادامه داد: در روز تماس زیادی با مرتضی داشتم و احوالپرسی میکردیم اما آن روز جواب نداد، ساعت حدود 12 ظهر بود که به منزل پدرم رفتم و دیدم حال و احوال ناراحتی دارند و برادرم بعد از مدتی گفت که مرتضی شهید شده است.
همسر شهید مرتضی عسگریزاده همسرش را مردی صبور و با اخلاق توصیف کرد و گفت: فرد فوقالعاده با شخصیت و چشم پاک بود و به نمازش خیلی اهمیت میداد، 13 سال با هم زندگی کردیم و اصلا یاد نمیدهم که نمازش قضا شده باشد و همیشه سر وقت نماز میخواند.
وی با اشاره به اینکه خیلی دوست داشت شهید شود اما من از اینکه تکرار میکرد، ناراحت بودم یادآور شد: حتی یک روز گفتم اگر شما بروی خیلی به ما سخت خواهد گذشت، شبی که فردای آن شب شهید شد با هم به سینما رفتیم، فیلم "به وقت شام" بود، بعد از تماشای فیلم به من گفت تمام این مسائلی که برای خانواده شهدا پیش میآید در این فیلم بود و شهدا برای نجات اسلام، مردم و وطن رفتند و یک وظیفه است.
کوهستانی بیان کرد: بعد از این صحبتها قبول کردم اما فکر نمیکردم به این سرعت قرار است از پیش ما برود و شهید شود و فردای آن روز مرتضی شهید شد.
وی در بیان توقع انتظارش از مسئولان گفت: وطن و مردم ما خیلی عزیز و نجیب هستند از مسئولان میخواهم قدر مردم را بدانند و از مردم هم میخواهم قدر اسلام را بدانند چرا که دین بسیار خوب و عزیزی داریم، آرامشی که امروز داریم از برکت خون شهدا است که رفتند تا اسلام بماند.
گزارش از ثارالله انکوتی
انتهای پیام/511/ح