یادداشت|این حق خوشنویسی ایران نیست
در کشور ما مطالعه و پژوهش در حوزۀ خوشنویسی که رکن اساسی معرفی این هنر والا و متعالی به جهان است، در سطحی بسیار ضعیف و غیرقابلقبول قرار دارد.
مهدی قربانی-خوشنویسی بهعنوان یکی از مهمترین هنرهای اسلامی، مورد توجه بسیاری از ملتهای اسلامی است و این توجه و اهمیت در سالهای اخیر، بهسبب تلاشهایی که در جهت ثبت آن به نام خود داشتهاند، اهمیتی صدچندان یافته است. از آنجا که خوشنویسی فیذاته هنری اسلامی است، نسبت دادن آن به هیچ ملیت یا نژادی صحیح نیست مگر این که منظور از این نسبت، مطالعه و معرفی آثار مربوط به آن ملیت و نژاد باشد.
از سدههای نخستین اسلامی تاکنون، ایرانیان همواره سهمی عمده و بزرگ در پیشبرد این هنر داشتهاند؛ علاوه بر این جریان هنری قدرتمند، از قرن 9 ق. به بعد، شاهد حضور جریان دیگری در آناتولی هستیم که عثمانیان آن را پدید آوردند. این دو جریان، همواره از یکدیگر تأثیر گرفته و شیوهها و مکاتب مختلفی را به وجود آوردهاند که تا زمان ما نیز دوام یافتهاند. بنابراین باید گفت سهم ایرانیان و ترکان در خوشنویسی اسلامی از سایر ملل بیشتر و بزرگتر است.
متأسفانه در کشور ما مطالعه و پژوهش در حوزۀ خوشنویسی که رکن اساسی معرفی این هنر والا و متعالی به جهان است، در سطحی بسیار ضعیف و غیرقابلقبول قرار دارد. مهمترین نمود این ضعف را میتوان در تعداد اندک آثار پژوهشی خوشنویسی دید. تعداد این آثار در کشور ما در نیمقرن اخیر از تعداد انگشتان دست کمتر است. در معرفی خوشنویسان بزرگ ایران و اساتید نامدار و آثارشان، بسیار کوتاهی کردهایم. به جز میرعماد، استادان بزرگی همچون: شاهمحمود نیشابوری، علیرضای عباسی، علاءالدین تبریزی، احمد نیریزی و صدها هنرمند بزرگ دیگر را در خارج از ایران چه کسی میشناسد؟ حتی یک مرکز مطالعاتی و آکادمیک در این خصوص در کل کشور وجود ندارد. دانشگاههای هنر به تدریس چند واحد تاریخی یا تایپوگرافی در خوشنویسی بسنده کردهاند. عدم همکاری موزهها و مجموعهها با پژوهشگران و امساک در ارائه منابع تصویری را نیز باید به این دلایل افزود. آثار ارزشمندی در موزههای ما در حال خاکخوردن است و اجازۀ انتشار و معرفی آنها داده نمیشود و پژوهشگران علاقهمند بارها و بارها با دست خالی از موزهها برگشتهاند. مگر نه اینکه انتشار هر اثر و معرفی محل نگهداری آن موجب جذب علاقهمندان و هنرپژوهان بیشتری به این مراکز خواهد شد؟!
این در حالی است که در ترکیه، خوشنویسی علاوه بر این که بهعنوان یک هنر سنتی به همان شیوۀ قدما در حال آموزش است، تا مقطع دکتری نیز در چند دانشگاه معدود به شکل آکادمیک تدریس میشود. نقش دولت در این میان، فقط حمایتی است و خطاطان ترکیه هیچ نظام یا انجمن یا سازمانی ندارند. تعداد کتابهای پژوهشی منتشر شده در ترکیه دربارۀ هنر خوشنویسی بالغ بر بیش از 40 جلد است که برخی از آنها علاوه بر ترکی، به عربی و انگلیسی هم ترجمه شدهاند. برگزاری مسابقات بزرگ بینالمللی منظم و دورهای هم از دیگر بسترهای رشد و گسترش خوشنویسی در آنجاست. با این تلاشها، هماکنون ترکیه موفق شده تا خود را بهعنوان مرکز اصلی خوشنویسی در جهان اسلام معرفی نماید. اخیراً هم خبری دربارۀ ثبت هنر خوشنویسی توسط دولت ترکیه منتشر شده بود که واکنشهایی را در پی داشت؛ گرچه بسیاری از این واکنشها به همان بیانیه و مصاحبه ختم شد.
حمایت مادی و معنوی از امر پژوهش در خوشنویسی، گامی بزرگ در جهت تثبیت جایگاه ایران در این هنر در جهان اسلام خواهد بود و به طور قطع، عدم توجه مسئولین امر به این مهم، آثار زیانباری را متوجه جایگاه ایران در این حوزه خواهد کرد. امید است با نگاه جدیتر به مقولۀ پژوهش در خوشنویسی، بتوان ایران را به عنوان یکی از قلههای سترگ این هنر اسلامی به جهان معرفی کرد. خدا کند گوش شنوایی بریا این حرفها باشد؛ این حق خوشنویسی ایران نیست.
انتهای پیام/