"مدیران آموزش و پرورش از ناعدالتی آموزشی ارتزاق میکنند/ تنها ۸ درصد بودجه کشور به آموزش اختصاص دارد"
یک پژوهشگر حوزه آموزش و تعلیم و تربیت گفت: در حال حاضر کسانی در آموزش و پرورش حضور دارند که از وضعیت فعلی سود میبرند. یک سود از برگزاری کنکور و یک سود از مدارس غیرانتفاعی.
گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم_زینب امیدی: عدالت آموزشی این روزها از جمله مسائلی است که در باب آن صحبتهای زیادی میان مردم جامعه و مسئولین در حال تبادل است. آموزشی که این روزها توزیع آن میان دانش آموزان در سراسر کشور با ناعدالتی فاحشی مواجه شده و تاثیر آن امسال در درصد قبولیهای کنکور به وضوح قابل مشاهده بود. چرا که بیشترین قبولیها در رتبههای تک رقمی و دو رقمی کنکور ازان کسانی شده بود که در مدارس غیرانتفاعی درس خوانده بودند؛ یعنی صرف پول بیشتر شانس قبولی بیشتر!
یا حتی پس از شیوع ویروس کرونا و شروع آموزشی آنلاین دانش آموز مدرسه دولتی باید با برنامه "شاد" و ضعفهای زیادش سروکله بزند؛ اما دانشآموز مدرسه غیرانتفاعی با اسکای روم و دیگر برنامههای آنلاین روز دنیا به راحتی درس بخواند!
چیزی که ممکن است دانش آموز در حال تحصیل در یک مدرسه دولتی از آن بیبهره باشد آن هم بیهیچ منطقی. چرا که هر دوی این دانش آموزان در حقیقت باید از یک میزان علم آموزی و ارائه امکانات در باب تحصیل برخوردار باشند؛ اما متاسفانه اینطور نیست و ما امروز شاهد گسترده تر شدن شکاف آموزشی در جامعه هستیم. به همین خاطر برای بررسی بیشتر این معضل اجتماعی در جامعه به سراغ میثم نهنگی پژوهشگر علوم تربیتی و کارشناس آموزشی رفتیم.
تسنیم: در خصوص مسئله عدالت آموزشی که این روزها در جامعه زیاد صحبت میشود، اگر بخواهیم به صورت ریشهای آن را ریشه یابی و علل آن را بررسی کنیم به نظر شما چگونه خواهد بود؟
نهنگی: من میخواهم به این مسئله از زاویه دیگری نگاه کنم. سه سال پیش که بودجه آموزش و پرورش را در دانشگاه تهران بررسی میکردیم یکی از اساتید ما که در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد معاون وزیر آموزش وپرورش بود، نکته جالبی را میگفت؛ اینکه میانگین شهریه مدارس غیرانتفاعی برای دانش آموزان در کل کشور چیزی حدود سه میلیون تومان بود اما همان سه سال پیش اگر بودجه آموزش و پرورش را تقسیم بر تعداد دانش آموزانی که در سیستم آموزش و پرورش در حال تحصیل بودند اعم از غیرانتفاعی و دولتی میکردیم؛ به ازای هر دانش آموز دولت 4.5 میلیون تومان هزینه میکرد. یعنی شما حساب کنید خرجی که دولت به ازای هر دانش آموز در آن سال میکرد، 4.5 میلیون تومان بود و خرجی که مدارس غیرانتفاعی برای دانش آموزان میکردند بین 2.5 تا 3 میلیون تومان تخمین خورده بود.
*مدارس غیرانتفاعی مولود ضعف سیستم آموزشی ما هستند
معنی این اعداد و ارقام این است که سیستم آموزش و پرورش آنقدر ضعف و کاستی دارد که هزینه تمام شده سرانه دانش آموز در مدارس دولتی از مدارس غیرانتفاعی بالاتر است. ما کنکور و سال دوازدهم تحصیلی را میبینیم طبیعی است که یک دانشآموز فقط در سال آخر تحصیلی خود برای قبولی در کنکور موفق نبوده؛ بلکه این حاصل یک دوره موفق تحصیلی است که نهایتاً منجر به قبولی در کنکور میشود.
شما نگاه کنید آموزش و پرورش با این همه خدمات ضعیفش 4.5 میلیون به ازای هر دانش آموز هزینه میکند اما مدارس غیرانتفاعی سوای از تورم و گرانی قیمت ها از سه سال گذشته تاکنون؛ رقم کمتری را صرف هزینه دانش آموزان خود کردند اما بازدهی شان از مدارس دولتی طبق آمار قبولی؛ در کنکور امسال بیشتر بوده است.
مدارس غیرانتفاعی مولود ضعف سیستم آموزشی ما هستند. یک زمانی ادعا میکردند که خصوصی سازی به بهترین نحو ممکن در آموزش و پرورش رخ داده است. یعنی اگر شما الان نوک پیکان انتقاد را به سمت مدارس غیرانتفاعی ببرید آنها سینه سپر میکنند که خصوصی سازی که میگفتند یعنی همین و ما هم خصوصی سازی کردیم. دروغ هم نمیگویند و از جهتهایی حتی درست میگویند چرا که از زمان آقای خاتمی این بحث گسترش پیدا کرد. البته آن زمان یک فرد میتوانست با 70-80 میلیون تومان یک ساختمان خریداری و مدرسه غیرانتفاعی اش را تأسیس کند اما الان میگویند خصوصی سازی شعار است حالا که به مدارس غیرانتفاعی رسید بد شد؟
*اگر آموزش و پرورش ضعفهایش را برطرف کند مردم دیوانه نیستند هزینه بیشتری کنند
شما خودتان در شرایط فعلی اگر پول داشته باشید، تمایل دارید در مدارس دولتی فرزندتان را ثبت نام کنید یا غیرانتفاعی؟ چکار میکنید آیا فرزندتان را در مدرسه غیرانتفاعی ثبت نام نمیکنید؟ خوب طبیعی است که ترجیح خیلی ها همین است اما علت چیست؟ اگر آموزش و پرورش ضعفهایش را برطرف کند مردم دیوانه نیستند هزینه بیشتری بدند تا فرزندشان بهتر درس بخواند. من خاطرم هست 14 سال پیش اولیایی را میدیدم که طی یک سال فقط یک دست لباس می پوشیدند! یک بار از یکی از اولیای خانم پرسیدم آن هم پاسخ داد: چه کنم شما مدرسه ای به من نشان بدهید که روی اخلاق بچه من هم اهمیت بدهد، شما مدرسه ای به من نشان بده که درست و حسابی به بچه من درس بدهد و در کنارش هم حواسش باشد که سیگاری نشود.
ببینید مدارس غیرانتفاعی در حقیقت مقصر اصلی نیستند چرا که آنها براساس بحث خصوصی سازی در کشور ایجاد شدند و ما نمیتوانیم آنها را تنها مقصر نابرابری و ناعدالتی آموزشی امروز در جامعه بدانیم چرا که در حال حاضر حتی بازده کاری آنها حتی از مدارس دولتی هم بهتر است. حتی خیلی از مدارس غیردولتی اجاره ساختمان میدهند که مدارس دولتی آن را هم ندارند. اما باز هم بازدهی که از مدارس دولتی توقع می رود چیزی نیست که در نتایج آن میبینید.
آن چیزی که معضل اصلی است، ضعف سیستم آموزشی کشور ما در مدارس دولتی است. از قدیم گفتند در شهر کورها یک چشم پادشاه است، سیستم غیرانتفاعی هم یک چشم است. من بارها با مشاوران مدارس غیرانتفاعی مناظره کردم که شما فکر نکنید آدم های هنرمندی هستید چرا که دانش آموزان تان را با فیلترهای قوی پذیرش میکنید و از بین آنها هم کسانی که قبول نمی شوند را تحقیر میکنید! من همین الان دانش آموزی در یکی از مدارس غیرانتفاعی که اسمش را نمی برم دارم که میگوید ما را از فرط مقایسه کردن با سایر دانش آموزان و رتبه و سطح سایر مدارس غیرانتفاعی دیوانه کردند. اگر در آزمونی رتبه کمی کسب کنیم ما را جلوی باقی هم کلاسیهایمان تحقیر و تنبیه میکنند که چرا رتبه مدرسه را پایین آوردی که چرا با درصد پایینت میانگین رتبه کلاس و مدرسه را پایین آوردی و رقابت مدرسه را کند کردی؟ درحالی که علم روز دنیا در سیستم آموزشی تاکید دارد که حتی تشویق دانش آموز در جمع انجام ندهید چرا که بچه برای تکرار این موفقیت دچار استرس می شود، تنبیه که دیگر بماند.
الان همان کاری که زمان ما انجام می دادند و از صف بیرون می کشیدند هم منسوخ شده است؛ اما این رفتاری که برای شما مثال زدم در حال حاضر بین مدارس شاخص غیرانتفاعی ما در حال رخ دادن است. آموزش و پرورش ما طبق مثالی که بالاتر گفتم همان شهر کورهاست. واقعیت امر این است که تا سیستم آموزش و پرورش اصلاح نشود ما نمیتوانیم مدارس غیرانتفاعی و عملکردشان را مقصر امر بدانیم.
تسنیم: اگر بخواهید علت اصلی این نابرابری آموزشی در جامعه را در یک جمله عنوان کنید آن چیست؟
نهنگی: به نظر من آموزش و پرورش ما مثل ساختمانی است که هر لحظه یک جایش در حال ریزش است مسئولین آن هم بدو بدو می روند تا آن قسمت ریخته شده را تعمیر کنند البته اگر بدو بدویی باشد. اصلا فکر این را ندارند که ریشه ای آن ساختمان را اصلاح کنند و حتی برای یکی دو سال آینده آن برنامه ریزی مدونی داشته باشند.
در حال حاضر 96 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق می شود و حتی حقوق حوزه تصحیح گاهاً دو سه سال طول میکشد که پرداخت شود. سیستمی به این ناقصی هیچ وقت فرصت و فکر این را نمیکند که برای اصلاح و تصحیح خود اقدام کند. چه برسد به یک توزیع عدالت آموزشی در یک کشوری که تمرکزگراست. یعنی امکانات آن بیشتر در کلان شهرها توزیع میشود و هرچه به مناطق مرزهای استانها میرویم این امکانات کم میشود. شما در کشوری که متمرکز اداره میشود با همچنین سیستم آموزش و پرورشی نباید این توقع داشته باشید که عدالت آموزشی اتفاق بیفتد پس مشکل اصلی ما ضعف در سیستم آموزشی و آموزش و پرورش ماست.
*بودجه آموزش و پرورش اسماً 15 درصد است اما عملاً 8 درصد کل بودجه است
طی بررسیهایی که سه سال پیش در دانشگاه تهران انجام دادیم متوجه شدیم که بودجه آموزش و پرورش اسماً 15 درصد از بودجه کل کشور است اما در حقیقت 8 درصد کل بودجه است. ما در کشورهای پیشرفته میبینیم که 15 درصد بودجه به آموزش و پرورش آن کشور اختصاص می یابد.
کشورهایی که به یک سطح قابل قبولی از نیروی انسانی تربیت منابع و ... رسیدند و خیلی نیازی به خرج کردن در این زمینهها ندارند؛ اما 15 درصد بودجه مملکت را صرف این حوزه میکنند. کشور ما که واقعاً از لحاظ منابع انسانی نسبت به آن ایده الی که باید باشد، تنها 30-40 درصد کسب کرده است. ما در کنار همه معلمان سخت کوش و وظیفه شناسی که در مدارس دولتی از جان و دل برای دانش آموزان مایه میگذارند؛ معلمانی را هم داریم که آنطور که باید سرکلاس تدریس نمیکنند و علم آموزی برای دانش آموزان ندارند.
همین سال گذشته در یکی از مدارس دولتی با معلمی مواجه شدم که مدام آرزو میکرد مدارس تعطیل شود به او گفتم: تو از این تعطیلیها اذیت نمیشوی و کارت بیشتر نمیشود؟ به من گفت: "من همین که به مدرسه میآیم و بچهها را ساکت میکنم اندازه حقوقم کار میکنم؛ اما این اندازه حقوق نمیگیرم که در کلاس دل بسوزانم و پیشرفت و ضعف درسی بچه ها را بررسی کنم اگر بخواهم این کار را بکنم باید اندازه یک کارمند وزارت نفت حقوق بگیرم." باید با این حقیقت کنار بیاییم که در سیستم آموزش و پرورش در کنار همه آن معلم های باوجدان معلم هایی از این دست نیز وجود دارند.
مدارس غیرانتفاعی هم شیطنتهایی دارند که منکر آن نمیشوم. هستند مدارس غیرانتفاعی که در دوران شکوفایی و پیشرفت شان برنامههایی بین خود داشتند که حتی تاجران و کاسبان هم این کارها را نمیکنند؛ اما موسسان بعضی از این مدارس این کارها را انجام دادند. به همین خاطر من به هیچ عنوان در مقام دفاع از مدارس غیرانتفاعی نیستم؛ اما من به شما میگویم که مدارس غیرانتفاعی نماد خصوصی سازی در کشور هستند.
*از 11 سال پیش طرح حذف کنکور من اجرایی نشده است
یکی پول دارد می رود بیمارستان خصوصی، میرود رستوران لاکچری در بالای شهر، یا ماشین آنچنانی می خرد اما؛ مقصر نه آن رستوران است نه آن بیمارستان اینها حاصل یک سیستم غلط است. در حوزه آموزشی نیز سیستم غلط آموزش و پرورش است که موجب همه این مشکلات شده است. من 11 سال پیش ایده ای مبنی بر حذف کنکور به آموزش و پرورش ارائه دادم هنوز که هنوز است آموزش و پرورش تازه ایده من را با فشار شورای عالی انقلاب فرهنگی آن هم به خاطر اینکه در تمامی این سالها من راه مجلس و شورا را گز کرده ام بالاخره حاضر به پیگیری شدند و حالا به ما گفته اند این طرح را تا سال 1401 عملیاتی میکنند. این ایده ایده ای است که در دانشگاه تهران و طی تحقیقات و بررسیهای حساب شده به آن رسیده ایم و به دید یک ایده برتر به آن نگاه می شود.
*کسانی در آموزش و پرورش حضور دارند که از وضعیت فعلی سود میبرند
بحث من این است که در حال حاضر کسانی در آموزش و پرورش حضور دارند که از وضعیت فعلی سود می برند. یک سود از برگزاری کنکور می برند که نماد بی عدالتی است و یک سود از مدارس غیرانتفاعی. آیا شما میدانستید از خانمهای وزرای ما مدارس غیرانتفاعی دارند؟ شما باشید میتوانید این نان دانی را تعطیل کنید؟ مگر اینکه کسانی وجدان داشته باشند که بخواهند این کار را بکنند که در حال حاضر من این وجدان را هم نمیبینم. پس اگر بخوام به سوال شما مبنی براینکه مشکل اصلی ناعدالتی آموزشی چیست را پاسخ دهم آن تنها این یک جمله خواهد بود: مسئولینی که نمیخواهند این عدالت باشد مشکل اصلی هستند.
چرا طرح من باید 11 سال بماند؟ الان هم شورای عالی انقلاب فرهنگی با 60 درصد از تاثیر سوابق تحصیلی و به شرط الکترونیکی بودن حوزه تصحیح به اجرای طرح من در سال 1401 موافقت کردند آن هم اگر اجرا بشود یا نشود.
پارسال من خدمت آقای زاهدی رئیس کمیسیون آموزش مجلس رفتم از طرحم خیلی تعریف کردند و به به و چه چه راه انداختند؛ اما آخرش این شد که ما همه اش می پرسیم چه شد بیاییم نیاییم اجرا میشود نمیشود؟ طرح من تا مرکز پژوهشهای مجلس هم رفته است و در تخصصی ترین کمیسیونهای کشور مورد بررسی قرار گرفته اما حالا شش ماه است که پشت در اتاق آقای ساکی رئیس سنجش و ارزشیابی هستم.
تسنیم: آیا به این معتقدید که کنکور یکی از عوامل ایجاد و تشدید ناعدالتی و نابرابری آموزشی در کشور است ؟
*شبکه آموزش به علت بی برنامگی و عدم پوششدهی دروس بیشتر باعث ناعدالتی آموزشی شده است
نهنگی: به عقیده من کنکور خانه آخر این مسئله است و البته که نقطه اوج آن است. پارسال که کرونا در کشور شیوع پیدا کرد من واقعا خون گریه کردم. به من زنگ زدند که برای آموزش مجازی دانش آموزان ایده بدهید. فعلا همین قدر بگویم که در باب آموزش مجازی در دوران کرونا به دانش آموزان ظلم میشود و من تحلیلهایی از آموزشهای تلویزیونی چند ماه اخیر دارم که نشان میدهد شبکه آموزش که الان به عنوان شبکه آموزش ملی در دوران کرونا به دانش آموزان در خانه درس یاد می دهد؛ به علت بی برنامگی، بی نظمی و عدم پوشش دهی درسها بیشتر از اینکه به عدالت آموزشی کمک کند خود باعث ایجاد ناعدالتی آموزشی شده است.
تسنیم: از زمان راه اندازی برنامه شاد انتقادات زیادی به این برنامه وارد شد و والدین و دانش آموزان نیز مدام از ضعف این برنامه گلایه مند هستند از طرف دیگر دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی به خاطر امکانات بیشتری که در دسترس دارند با اسکای روم درس میخوانند نظر شما در خصوص عملکرد آموزش و پرورش در دوران کرونا چیست؟
نهنگی: آموزش و پرورش ادعا میکند من دو شبکه معارف و آموزش را برای بحث تدریس دارم و میگویدکه همه مشکلات در باب آموزش مجازی از راه دور را حل کردهام در صورتی اصلا اینطور نیست. یعنی ما نتوانستیم یک کار ساده تدریس از تلویزیون را به یک برنامه مدون طی این هشت و نه ماه کرونایی تبدیل کره و آن را درست انجام دهیم.
*به جای خرید تبلت چهار میلیونی پیشنهاد طرح "کتاب من هدیه به تو" را دادیم اما...
الان برای استفاده از برنامه شاد به تهیه تبلت برای دانش آموزان گیر دادند ما برای سهولت این کار طرحی به آموزش و پرورش ارائه دادیم اما کسی صدای ما را نشنید. به نظر شما تبلت برای دانش آموزی که در مناطق محروم زندگی میکند و آنجا تنها 30 درصد آنتن دارد به چه درد میخورد؟ دوم اینکه پول اینترنت را چه کسی می دهد؟ خیلی از کسانی که در این مناطق سکونت دارند از لحاظ مالی دچار مشکل هستند. نظر ما در این مورد طرحی که ارائه دادیم راه اندازی پویشی تحت عنوان "کتاب من هدیه به تو " بود که کنکوریهای سالهای قبل کتابهای خود را که دیگر لازم ندارند اهدا کنند تا دانش آموزان مناطق محروم و کسانی که استطاعت خریداری این کتابها را ندارند بتوانند از آنها استفاده کنند. درحال حاضر کشور آلمان این روش را برای مدارس خود در سراسر کشور اجرا میکند یعنی دانش آموزان هر پایه موظفند کتابهای درسی خود را تا پایان سال سالم نگه داشته از آنها استفاده کنند و پایان سال آنها را به دانش آموزان جدید همان مقطع بدهند. یعنی هر دانش آموز علاوه بر تمرین امانت داری در چنین کار خیر و نیکویی سهیم میشوند.
در حال حاضر تهیه کتابهای تست در کشور هزینههای گزافی دارد و بعضا خرید یک یا دو کتاب کنکور 200 و 300 هزار تومان برای خانواده آن دانشآموز آب میخورد. به خاطر همین ما طرح راه اندازی این پویش را به آموزش و پرورش دادیم تا بسیاری از کتابهای خاک خورده به دست کسانی که نیازمند آنها هستند برسد. ما در این طرح به آموزش و پرورش پیشنهاد دادیم چگونگی توزیع این کتابها با ما و نحوه درست آموزش و توزیع عدالت آموزشی از طریق تلویزیونی در دوران کرونا با مسئولین آموزش و پرورش. اما متاسفانه چیزی که از تدریس تلویزیونی شاهد هستیم این است که یک هفته 4 کلاس شیمی تدریس میشود، یک هفته یک کلاس شیمی برگزار می شود و در واقع هیچ برنامه مدونی در آموزش مجازی از تلویزیون دیده نمی شود.
یعنی این پتانسیل در مسئولین آموزش و پرورش ما وجود ندارد که بتوانند یک برنامه ریزی دقیق برای دانش آموزان از منزل داشته باشند؟ پیشنهاد طرح ما و تاکیدمان بر روی آموزش از طریق تلویزیون پوشش دهی آنتن آن به نسبت اینترنت در مناطق محروم است. حتی اگر یک تلویزیون 30 اینچ بگذاریم 5 دانش آموز می توانند از آن استفاده کنند. اما در گوشی فقط یک نفر می تواند از آموزش استفاده کند و حتی ممکن است در کنارش درگیر هزاران معضل و خطرهای فضای مجازی هم بشود.
وقتی میشود از آنتن تلویزیون با کتابهای خوب آموزش را پیش برد چرا آن را انجام ندهیم؟ آیا دانش آموزی که می خواهد در کنکور شرکت کند بدون کتاب تست می تواند؟ طبیعی است که خیر تهیه این کتابها خود یک مسئله است و کار کردن روی آنها یک مسئله. بعضی از دانش آموزان مناطق محروم حتی در تهیه کتب درسی هم دچار مشکل هستند الان برای هر تبلت 4 میلیون تومان خرج شود اما اگر همین هزینه و بودجه را برای اجرای طرحی که گفتم بگذاریم درصد توزیع عدالت آموزشی در کشور بیشتر از چیزی خواهد بود که الان در شرایط کرونا و بسته بودن مدارس و آموزش از راه دور شاهدش هستیم.
ما عید سال گذشته با کمی فشار به آموزش و پرورش و استانداری سیستان و بلوچستان در کل عید برای دانش آموزان آنتن گرفتیم و تدریس به زبان بلوچی داشتیم. یعنی میخواهم بگویم قدرت توان و زیرساختهای انجام چنین کارهایی را داریم اما مهم مسئولینی هستند که باید دل به کار دهند.
علت اینکه چرا آموزش و پرورش توانایی اجرای عدالت آموزشی را در کشور ندارد این است که مدیران آموزش و پرورش نه توانایی این کار را دارند و نه تمایلی به انجام آن را که عدالت آموزشی را برقرار کنند و این یعنی از کنکور نفع می برند. یعنی اگر کنکور نباشد درصدی که از قلمچی میگیرند قطع میشود.
*گفت پسر جان فکر کردی گاج و قلمچی و ... چه کسانی هستند؟
کنکور نباشد همه این انتشارات کتب کنکور جمع میشود. درصد سود این کتابها به جیب چه کسانی میرود؟ این حرفها حرفهای من نیست امثال کسانی مثل معاون فناوری سنجش و ارزشیابی آموزش و پرورش این حرف را به من زد که نهنگی به جوانی خودت رحم کن و مواظب باش به او گفتم چرا به من گفت: طنابی که تو آن را تکان می دهی هزاران زنگوله به آن وصل است. به او گفتم منظورتان چیست؟ گفت: پسر جان فکر کردی گاج و قلمچی و ... چه کسانی هستند سود این موسسات به جیب چه کسانی می رود؟ فلان مدیر موسسه دخترخاله فلانی است دیگر موسسه پسرعموی فلان مسئول و همه این مجموعه متصل به هم از این سیستم ارتزاق میکنند. صحبتهایی که نقل کردم برای ده سال پیش است یعنی زمانی که من تازه طرح حذف کنکورم را ارائه داده بودم.
تسنیم: پس این برنامه های آموزش و پرورش مثل برنامه شاد در دوران کرونایی برای دانش آموزان طراحی کرده است چه تاثیری در روند توزیع عدالت آموزشی میان دانش آموزان کشور داشته است؟
*شاد بیشتر از اینکه به توزیع عدالت آموزشی کمک کرده باشد کار را سختتر کرده
نهنگی: مسئولین آموزش و پرورش مثل خیلی جاهای دیگر مثل صنعت خودروی ما و ... از این بی عدالتی ارتزاق میکنند. برنامه شاد هم بیشتر از آنکه به توزیع عدالت آموزشی کمک کرده باشد کار را سخت تر کرد. در مورد عرایضم در باب مسئولین و ارتزاق آنها از این نابرابری همینقدر بگویم که این مسئولین تا وقتی با این دیدگاه در سیستم آموزشی ما حضور دارند اجازه نخواهند داد که حتی صدایی برای دادخواست عدالت آموزشی بلند شود.
طی این سالها فقط خدا می داند چه اتهامات و پرونده سازیهایی برای من کردند چرا فقط برای اینکه من در مورد ناعدالتی آموزشی در کشور و به ضرر آنها صحبت کردم. چون طرح حذف کنکور را ارائه کردم که به نوعی نان بری آنها میشود. تا وقتی که عزم مسئولین در این خصوص جدی نشود مضاف براینکه دست از این ارتزاقها بردارند ما شاهد رفع این نوع ناعدالتیها در باب آموزش خواهیم بود. توزیع عدالت آموزشی در کشور واقعا کار سختی نیست. الان بحث مطالبهگری که در خصوص عدالت آموزشی رخ داده است خیلی ورق ها را برگردانده و ما چند سالی است که از طریق بسیج دانشگاه تهران روی این امر فشار می آوریم و در این مسیر هستند کسانی که دلسوزانه پای کار هستند و کمک میکنند.
انتهای پیام/