نقش زنان محجبه در انتخابات و موازنات سیاسی ترکیه -بخش ۱
در ۳۰ سال اخیر، موضوعی به نام حجاب زنان و نقش بسیار تاثیرگذار آنان در صحنه انتخابات، برای احزاب ترکیه، اهمیت حیاتی دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، دیروز رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه و کمال کلیچدار اوغلو رهبر بزرگترین حزب مخالف دولت یعنی حزب جمهوری خلق، به خاطر موضوع حجاب زنان، به تندی به همدیگر تاختند.
پیش از این، حزب جمهوری خلق، همواره ادعا می کرد که حزب حاکم، حجاب را بر جامعه تحمیل کرده و آزادی زنان فاقد حجاب را دشوار کرده و تبعیض قائل می شود. اما حالا شاهد رویداد عجیبی هستیم که جنگ و نزاع بر سر حجاب را به فاز کاملاً متفاوتی برده و دعوای کنونی، بسیار قابل توجه است.
قضیه از این قرار است که حزب جمهوری خلق به عنوان یک حزب کمالیست و لائیک که موسس آن یعنی مصطفی کمال آتاتورک، بی حجابی را ترویج کرده بود، در چند سال گذشته، برای گرفتن رای بیشتر، به زنان محجبه متوسل شده است.
اردوغان با تعبیری تند، این زنان را مانکن های ویترینی قلمداد کرده و کلیچدار اوغلو نیز معتقد است که رئیس جمهور، باید از زنان محجبه عذرخواهی کند.
این موضوع یک بار دیگر نشان داد که در 30 سال اخیر، موضوعی به نام حجاب زنان و نقش بسیار تاثیرگذار آنان در صحنه انتخابات، برای احزاب ترکیه، اهمیت حیاتی دارد.
برای درک اهمیت این موضوع و ابعاد سیاسی، اجتماعی و تاریخی آن، در یک گزارش دو قسمتی، ابتدا به تاریخچه ممنوعیت حجاب زنان در ترکیه می پردازیم، سپس آغاز نقش زنان محجبه در معادلات سیاسی را بررسی می کنیم و در بخش بعدی، سراغ این موضوع می رویم که در حزب و دولت اردوغان، کدامیک از مقامات و مسئولین عالیرتبه و وزرا و کادرهای پیشرو، همسر محجبه دارند و اساساً حجاب زنان در رویکرد سیاسی و اجتماعی حزب عدالت و توسعه تا چه اندازه مهم است.
کشف حجاب از کوچه و بازار تا دانشگاه
زمانی که مصطفی کمال در سال 1923 میلادی، جمهوری ترکیه را تاسیس کرد، موضوعی به نام لائیسم در متن قانون گنجانده نشد و اتفاقاً جمهوری ترکیه به عنوان کشور دارای دین اسلام توصیف شد. در سال 1928 میلادی واژه اسلام را به شکل بی سر و صدا از قانون خارج کردند و در سال 1937 میلادی، برای نخستین بار لائیسم در قانون اساسی ترکیه گنجانده شد.
گفته می شود که رضاخان میرپنج، پس از سفر ملکه افغانستان به ایران و سفر خودش به ترکیه و دیدار با آتاتورک به صرافت منع حجاب افتاده است. رضاشاه پس از یک سال از سفر به ترکیه در آذر 1314 به محمود جم «رئیسالوزرا» چنین بازگو کرد:«نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.»
برخلاف چیزی که از تاثیرگذاری آتاتورک بر رضاخان تصور می شود، واقعیت این است که آتاتورک، هیچگاه در منع حجاب به اندازه یک دهم اقدامات رضاخان، قلدری به خرج نداد و آن چه در ایران و به ویژه در مورد مسجد گوهرشاد روی داده، در ترکیه وجود نداشته است.
با یک جستجوی ساده اینترنتی در مورد زندگی مصطفی کمال آتاتورک موسس نظام جمهوری ترکیه و مشاهده صدها عکس او، می توان به این واقعیت پی برد که او هیچگاه از ایستادن کنار زنان محجبه روی برنگردانده و با وجود آن که به رقص و ارتباط با زنان بی حجاب اهمیت داده، اما به زنان محجبه نیز بی حرمتی نکرده و حجاب را همچون رضاخان، به عنوان نمادی از ارتجاع و کهنه پرستی، توصیف نکرده است.
با آن که هیچگاه در قانون اساسی ترکیه، ماده ای در مورد ممنوعیت حجاب گنجانده نشد، اما در دانشگاه ها و ادارات، عملاً چنان فضا را بر زنان محجبه تنگ کردند که در طول چند دهه، صدها هزار دختر محجبه، از رفتن به دانشگاه بازماندند.
دانشگاه های مهم و بزرگ ترکیه، ورود دختران محجبه را ممنوع کردند و در دانشگاه های دیگر نیز، حتی در مقاطع دکترا و پس از دکترا، مجوز کار به زنان محجبه داده نمی شد و حجاب آنان را به عنوان نماد ارتجاع و خطر اسلام سیاسی، قلمداد می کردند.
احمد داود اوغلو نخست وزیر اسبق ترکیه که همسرش ساره داود اوغلو متخصص و جراح زنان است، در خاطرات خود نقل کرده که همسرش سه بار، پس از پایان دوره فلوشیپ، باز هم به خاطر حجاب، نتوانسته مجوز نهایی را کسب کند. علی باباجان از موسسین آکپارتی و از یاران مهم سابق اردوغان نیز اعلام کرده که عمه های او، از زنان مجاهد مسیر حفظ حجاب بوده و به این دلیل هزینه های هنگقتی داده اند و سه خواهر او نیز به خاطر حجاب از رفتن به دانشگاه دلخواه خود، بازمانده اند.
اربکان و دهه ای برای بانوان محجبه
بدون تردید، یکی از اقدامات مهم اربکان در تاریخ معاصر ترکیه، کشاندن زنان محجبه به صحنه سیاست بود. او کاری کرد که آخرین دهه قرن بیستم برای ترکیه، به دهه زنان محجبه ای تبدیل شود که با صدها هزار رای خود، زمینه پیروزی اسلامگرایان را فراهم کردند.
مرحوم پروفسور نجم الدین اربکان، پس از پایان تحصیلات در رشته مکانیک و موتور خودرو، در سال 1969 میلادی وارد عرصه سیاست شد و علاوه بر آن که به عنوان نماینده به مجلس رفت، نقش رهبر و موسس دو حزب اسلامی مهم را ایفا کرد.
اما با وجود مبارزات و فعالیت های گسترده او و همکاران و هوادارانش، 30 سال طول کشید تا سرانجام در سال 1999 میلادی، دختر یکی از دوستان نزدیک اربکان، در حوزه انتخابیه استانبول، آرای لازم را کسب کرد و به مجلس راه یافت.
خانم مروه صفا کاواکچی، تحصیل در رشته طب را در آنکارا نیمه کاره رها کرد و به آمریکا رفت. در آنجا با ازدواج با یک تاجر اردنی به نام علی احمد او شناب، اقامت آمریکایی گرفت.
اما بعدها، به خاطر آن که همسرش، تکلم به زبان ترکی را در خانه ممنوع کرده و زن دیگری گرفته بود، کاواکچی و دو فرزندش به ترکیه گریختند. پدرش پروفسور ضیا کاواکچی، دوست نزدیک اربکان بود و همین مساله کافی بود تا او مسیر چند ساله را یک شبه طی کرده و در انتخابات، با عکس های محجبه خود توجه مردم را به سوی خود جلب کند.
اما در روزی که قرار شد مراسم ادای سوگند نمایندگی مجلس اجرا شود، بلنت اجویت نخست وزیر وقت، در خفا از یاران خود خواست:« حجاب در شان پارلمان نیست و یک نشانه خطرناک و ارتجاعی است. اجازه ندهید سوگند یاد کند.» اما نکته ای که در رسانه ها مطرح شد این بود: «خانم کاواکچی، در مورد تابعیت آمریکایی خود، پنهان کاری کرده و به همین خاطر اجازه داده نشد سوگند یاد کند.»
خانم محجبه دیگری که از حزب باغچلی به پارلمان رفته بود، روسری خود را برداشت و توانست سوگند یاد کند اما نمایندگان تحت امر اجویت، تریبون مجلس را اشغال کرده و کاواکچی را از پارلمان بیرون راندند و این موضوع، در تاریخ معاصر ترکیه به یک رویداد سیاسی مهم تبدیل شد و حتی گفته می شود، همین واقعه بود که بعدها منجر به تعطیلی حزب فضیلت شد.
کاواکچی پس از آن واقعه و تجربه دو ازدواج ناموفق دیگر، حالا به عنوان سفیر ترکیه در مالزی مشغول به فعالیت است.
آکپارتی، ژنرال ها, حجابِ همسر گل
اگر چه حزب عدالت و توسعه در سال 2001 میلادی قدرت را در دست گرفت اما چندین سال طول کشید تا بحران حجاب در ترکیه حل شود. علاوه بر این، یکی از مشکلات مهم حزب عدالت و توسعه در آن دوران، این بود که کرسی ریاست جمهوری در اختیار احمد نجدت سزر بود که سایه محافظه کاران را با تیر می زد و از سال 2000 تا 2007 میلادی، اردوغان و یارانش مجبور شدند او را تحمل کنند.
در سال 2007 میلادی، تقسیم قدرت در حزب عدالت و توسعه به این شکل بود که اردوغان رهبر حزب و نخست وزیر بود و گل نیز پست وزارت امور خارجه و معاونت نخست وزیری را در اختیار داشت.
قرار بر این شد، اولین رئیس جمهور برخاسته از دل آکپارتی، گل باشد و او به کاخ چانکایا برود. اما جمعی از ژنرال های ارتش ترکیه، با انتشار بیانیه ای اعلام کردند: «رئیس جمهور شدن سیاستمداری که همسر او محجبه است، معنایی جز لگدمال کردن ارزش های جمهوری لاییک ترکیه ندارد.» انتشار این بیانیه، به یک معضل سیاسی و حقوقی مهم تبدیل شد و حزب عدالت و توسعه، با زحمت و دردسرهای فراوان و با همراهی قوه قضائیه، توانست حرف خود را بر کرسی نشانده و گل را رئیس جمهور کند.
جالب اینجاست که در تمام آن سال ها، در جشن های ملی و نظامی ترکیه، اردوغان و گل، برخلاف پروتوکول های مرسوم، بدون همسرانشان به ضیافت ملی می رفتند. یعنی دولت در دست اردوغان و یاران او بودند، اما ژنرال های لاییک، چنان قدرت و اختیاراتی داشتند که به همسران محجبه بالاترین مقامات کشور، اجازه حضور در ضیافت ملی، داده نمی شد.
در بخش پایانی این گزارش، به اهمیت انتخاباتی آراء زنان محجبه، رویکردهای متفاوت آکپارتی، اردوغان و همسران وزرای کابینه او و نگرش رهبران احزاب مخالف به مساله حجاب زنان پرداخته خواهد شد.
ادامه دارد...