لایو تسنیم با برزو نیک‌نژاد| از کمدی خسته‌ام!/ "باخانمان" به ماماها توهین نکرده/ هیچ هنرمندی دوست ندارد به تلویزیون ضربه بزند

لایو تسنیم با برزو نیک‌نژاد| از کمدی خسته‌ام!/ "باخانمان" به ماماها توهین نکرده/ هیچ هنرمندی دوست ندارد به تلویزیون ضربه بزند

کارگردان سریال "باخانمان" درباره سرانجام این مجموعه تلویزیونی، ساخته‌نشدن "دردسرهای عظیم" و مشکلات رقابت تلویزیون و نمایش خانگی صحبت کرد.

خبرگزاری تسنیم ـ مجتبی برزگر: سریال "باخانمان" این روزها از شبکه سه سیما روی آنتن می‌رود، کاری که برزو نیک‌نژاد کارگردانی کرده است و داستان و موقعیت‌های جدیدی نسبت به کارهای قبلی این نویسنده و کارگردان دارد. مسعود (با بازی حسام محمودی) جوانی است که ناگهان درمی‌یابد توسط پدر و مادرش از خانواده‌ای دیگر خریداری شده است و حالا درصدد برمی‌آید اصل و ریشه خود را جست‌وجو کند، دغدغه‌ای که بارها در ادبیات و داستان‌های رئالیستی و نیز اتوبیوگرافیک مورد مداقه بوده و بحث‌های پیرامونی بسیاری حول آن شکل گرفته است.

کمال در سریال "باخانمان" می‌تواند آینه تمام‌نمای سرنوشت فرضی برخی از مردم باشد تا در پسِ خنده و شوخی‌های تعبیه‌شده در لابه‌لای ماجراهایی که گرفتارش می‌شود، نوعی همذات‌پنداری عجیب و شگرف نیز با او شکل بگیرد و بیننده در ذهن خود دست به همانندسازی روایی بزند. یکی از کارهایی که معمولاً در کارهای نیک‌نژاد به چشم می‌خورد استفاده توأمان از بازیگران جوان و کارکشته کنار همدیگر است که اینجا هم با حسام محمودی و الهام اخوان در این سمت و حسن پورشیرازی، شهره لرستانی، آتیلا پسیانی و سعید امیرسلیمانی در آن سو،‌ اتفاق افتاده است.

سریال , شبکه نمایش خانگی , تلویزیون , سینما , شبکه سه سیما ,

لایو تسنیم با برزو نیک‌نژاد

نیک‌نژاد در مقام کارگردان تلاش کرده است این بازی‌ها را به ترکیبی یکدست برساند و در چارچوب قصه و فضای رئالی که به‌روال آثار قبلی‌اش در کمدی پر فراز و نشیبی تنیده شده است، کاراکترها را با یکدیگر پیوند دهد. گرچه باید منتظر بمانیم ماجراهای ناصرسینگ، هیئت علمی و آقای خاکپور به نکات عمیق‌تری برسند اما با این اوصاف برزو نیک‌نژاد کارگردان سریال "باخانمان" میهمان گفت‌وگوی لایوِ تسنیم  شد و درباره نقاط ضعف و قوت، حاشیه‌هایی در بحثِ هیئت علمی داستان، ساخت کارهای طنز در تلویزیون و ساخته شدن ادامه "دودکش"، چرایی ادامه پیدا نکردن "دردسرهای عظیم" و موضوع رقابت نمایش خانگی با تلویزیون، به نکاتی قابل توجه اشاره کرد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

سریال , شبکه نمایش خانگی , تلویزیون , سینما , شبکه سه سیما ,

رعایت پروتکل بهداشتی شوخی است!

* بگذارید از اینجا شروع کنیم، سریال "باخانمان" در دوران سخت کرونا فیلمبرداری شد و برخی از کارگردانان و هنرمندان ما سعی می‌کنند این دوران کار نکنند و ریسک بالایی دارد، مثل برخی از کارهای قبلی‌تان احساس تکلیف کردید که جامعه نیازمند خنده، شوخی و سرگرمی است، از این سختی‌های دوران کرونا بگویید.

با هم روراست باشیم؛ یک مدتی کار نکردیم به این امید که کرونا آرام می‌گیرد اما کرونا کم نشد، اجاره خانه نداشتیم و باید کار می‌کردیم. این اتفاق به‌شدت در بچه‌هایی که کار هنری می‌کنند، وجود دارد که در وضعیت معیشتی‌شان درمانده‌اند. البته در این مسیر کارهایی هم پیشنهاد شد که دوست نداشتیم به‌سراغ‌شان برویم اما "باخانمان" قصه‌ و طرح جذابی داشت. امیر برادران این قصه را نوشته بود؛ جدا از اینکه داستان اجازه می‌داد درباره امروز و روزگار فعلی‌ صحبت کنیم، قطعاً این ترس از کرونا برای 80 نفر هنرمند و عوامل سریال "باخانمان" وجود دارد.

این پروتکل و شیوه‌نامه‌ای که می‌گویند و گاهی در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی رعایت می‌شود همه شبیه به شوخی است، وقتی 80 نفر هر روز کنار هم کار می‌کنند با هم غذا می‌خورند، میزانسن‌هایی که 15 بازیگر و 80 هنرور دارند و کنار همدیگر پروتکل بهداشتی رعایت می‌کنند، یک شوخی است. در جریان پروژه "باخانمان" سعی شد همه‌چیز رعایت شود اما کلاً یک شوخی است.

من فکر می‌کنم بچه‌های هنری جدا از اینکه حتماً پول‌شان را می‌گیرند و بحث منت‌گذاری نیست اما بالاخره در شرایط کرونا، ساخت سریال و برنامه کار سختی است. آنچه این سریال و بسیاری از مجموعه‌های دیگر را پیش می‌برد، به‌خاطر آن انرژی است که از سمتِ هنرمندان به پروژه‌ها می‌رسد. آن انرژی کمک کرد که اتفاق عجیبی افتاد، با این اوصاف،‌ در پروژه ما از بازیگر گرفته تا عوامل، درگیر کرونا شدند.

بازیگران و عواملی که سریال "باخانمان"، کرونا گرفتند!

* خودتان که درگیر کرونا نشدید؟

من خودم به کرونا مبتلا شدم و رد کردم. الهام اخوان و امیر کاظمی هر دو درگیرِ این بیماری شدند و خوشبختانه هر دو رد کردند. طبق اطلاعاتم برخی از عزیزان دیگر هم به این بیماری مبتلا شدند و شاید دوست نداشته باشند من بگویم.

"باخانمان" و دغدغه انتخاب/ وقتی وارد هیئت علمی دانشگاه شد

* چطور شد وارد حوزه هیئت علمی دانشگاه شدید؛ حوزه‌ای که کمتر با آن شوخی شده بود؟

قصد سریال، رسیدن به خواسته آدمها بود. به‌نظر من در "باخانمان"، اتفاقی به‌نام انتخاب وجود دارد. بحث هیئت علمی و خانواده هر دو قطع به یقین در داستان سریال وجود دارد، هم بحث علمی و هم دانشی و هم اتفاق صیانت از خانواده مورد تأکیدند. فکر نمی‌کنم چیزی مهمتر از حفظ خانواده وجود داشته باشد.

شخصیت پرماجرای سریال "باخانمان"/ ناصرسینگ یا جبارسینگ

* یکی از انتقاداتی که به سریال وارد شد به کاراکتر ناصرسینگ برمی‌گردد؛ کارشناسان اعتقاد دارند که برزو نیک‌نژاد به‌دنبال ساخت کار هندی برای مخاطب بوده و به همین خاطر از شباهت ناصرسینگ به نام جبارسینگِ نوستالژی استفاده کرده است، ماجرای این کاراکتر چیست، آیا قصدی داشتید؟

در فیلمنامه بود. هرچیزی را که پخش می‌شود و به‌تصویر کشیده شده است من پذیرفتم. هر هنرمندی که وارد این عرصه می‌شود همان‌طوری که از تشویق و تمجید خوشحال می‌شود باید آمادگی توهین و نقد را هم داشته باشد. در هیچ کدام از کارهایم قطعاً نتوانستم، نمی‌توانم و نخواهم توانست صددرصد مخاطب را راضی نگه دارم، هر شخصیت و کاری در جایگاه خودش هم مورد نقد قرار می‌گیرد و هم تشویق!

شخصیت ناصرسینگ که حسن پورشیرازی ایفایش کرده است، به فیلم‌های هندی علاقه دارد، اتفاقاً نویسنده هوشمند بوده که از این فرصت استفاده کرده است تا مخاطب احساس نکند ما تعمدی به‌دنبال ساخت کار هندی بوده‌ایم، بلکه این اسم فقط اتفاقی بوده و قصه‌ای کاملاً ایرانی است.

گاهای در دوران کودکی صاحب لقب و نامی در محل زندگی‌مان بوده‌ایم،‌ خودِ این کاراکتر در جریان داستان سریال می‌گوید "به‌خاطر صورت سبزه و علاقه‌ام به فیلم‌های هندی،‌ نامم را ناصرسینگ گذاشتند". با احترام به همه کسانی که سریال را دنبال می‌کنند و نسبت به آن نقد دارند باید بگویم دامن زدن به چنین چیزهایی، نقد مفهوم و واقعیتِ سریال نیست، به‌جز سریال را وارد حاشیه کردن سودی ندارد، در هر صورت به همه مخاطبین چه منتقد و چه دوستدار سریال احترام می‌گزارم.

تقابل بازیگران جوان و بازیگران کارکشته

* یکی از اتفاقات خوبی که در سریال‌های شما افتاد مثل "دردسرهای عظیم" و چند اثر دیگر، از ترکیب بازیگران کارکشته و جوان، استفاده کردید در "باخانمان" هم این اتفاق افتاده است؛ هدف از انتخاب این بازیگران و این تلفیق و استفاده توأمان چیست؟

هر نوع انتخاب بازیگر ریسک است چه پیشکسوت و چه جوان؛ جوان‌هایی که انتخاب کردم همه فارغ‌التحصیل این رشته‌اند. حسام محمودی شخصیت اصلی این داستان پیش از این با کارگردان‌های بزرگی کار کرده است. اگر درباره این صحبت کنیم که شاید تا به الآن چنین نقشی را بازی نکرده،‌ مهمتر است. به چند انتخاب رسیدیم کنار اجماع شرایط، ترجیح دادیم با حسام محمودی کار کنیم و به‌نظرم حسام تمام تلاشش را کرد این اتفاق بیفتد و به‌شدت در آن شرایطی که کار کردیم کار سختی بود.

در این شرایط معمولاً آدم‌ها باید با جان و دل کار کنند و اگر این‌طور نبود امکان نداشت این پروژه جمع شود. شاید اگر بحث درباره این موضوع باشد که چه کسی جای حسام بود، اتفاق بهتری می‌افتاد!! الهام اخوان جدا از اینکه فیلم "دوزیست" را با او کار کردم، فوق‌لیسانس این رشته است و کار صحنه از او دیدم. اگر بازیگری که تا به الآن کار نکرده است استفاده می‌کردیم شاید ریسک به‌نظر می‌رسید یا بازیگرانی که نقش‌های ماندگار بازی می‌کنند و کارکشته‌اند، بازی‌هایشان یکدست نشود.

جنس بازیگری که رئالیسم است و جا انداختن این نوع بازیگری کار مشکلی است، فرمت فانتزی و غلوآمیز این‌طوری ندارد. یکدست کردن این نوع بازیگری به‌شدت سخت است. درباره خانم شهره لرستانی خیلی سعی کردیم به اتفاق باورپذیر برسیم. نه کسی قرار است خودنمایی کند و نه چیز دیگری؛ هدف سرگرم‌کردن و به‌وجود آوردن لحظات مفرح و شاد است.

"دردسرهای عظیم" ادامه ندارد!/ برآورد همه "باخانمان" برابر دو قسمت سریال خانگی

* مردم کامنت می‌گذارند که چرا "دردسرهای عظیم" ادامه پیدا نمی‌کند؟

دردسرهای عظیم ساخته نمی‌شود به این شیوه، شاید خیلی از کارهای دیگر هم بخواهید قیاس کنید، نشود. زمانی که دردسرهای عظیم ساخته شد برآورد آن‌موقع دقیقه‌ای 3 میلیون تومان بوده و الآن با تورم و گرانی امروز، آن 3 میلیون، 30 میلیون است. برآورد دو قسمت سریال خانگی از سریال "باخانمان" که 30 قسمت است، بیشتر می‌شود.

می‌دانید سریال‌سازی و فیلم‌سازی یک نوع صنعت است، برخی از جاها پول باید کمک کند هنر و علم پیش برود. ما حتی در روزهای استراحت‌مان هم روزی 9 دقیقه فیلمبرداری داشتیم. در سرما شب‌کاری می‌کردیم و در این پروتکل‌های بهداشتی، 60 نفر از یک دستشویی استفاده می‌کردند، من نه‌تنها اعتراضی ندارم بلکه راضی‌ام از "باخانمان" که کار کردم و از مدیران شبکه هم تشکر می‌کنم.

خندیدن مردم با "باخانمان"

* یکی از برگِ برنده‌های این سریال، خنداندن مردم است، نکته‌ای که در سریال‌های کمدی امروز تلویزیون بعضاً کم‌وبیش شاهدیم...

خوشبختانه بی‌واسطه با مردم ارتباط دارم و خوشبختانه "باخانمان" را می‌بینند و می‌گویند با فلان صحنه و موقعیت خندیدند.

مردم دیگر به هرچیزی نمی‌خندند!/ همیشه می‌کوشم تا به کسی برنخورد

* چرا سریال‌های طنز امروز ما نمی‌توانند با فیلمنامه، داستان و موقعیت بخندانند و می‌روند به‌سمت ابتذال و به‌هرقیمتی خنداندن مخاطب و مصداق آن را در تلویزیون و نمایش خانگی دیده‌اید؟

من حاضرم به‌هرقیمتی تماشاچی را بخندانم اما مردم دیگر به هرچیزی نمی‌خندند و آن که ما می‌گوییم به هر قیمتی بخندانید و نمی‌خندند، ما داریم در جامعه زندگی می‌کنیم و آدم طنازی‌ایم. انگار زبانی در ایران‌زمین وجود دارد ما می‌توانیم با یک‌سری لحظات و کلماتی که باعث خوشحالی و خنده می‌شود مردم را شاد کنیم. ادبیات ایران سرشار از طنازی است و ما همیشه سعی می‌کنیم کمدی طوری ساخته شود که به قومیت و شهروندی برنخورد.

خیلی از حرف‌ها را ایرانی‌ها در خانواده و جمع مطرح نمی‌کنند و با کنایه و لفافه و ابهام با هم صحبت می‌کنند، چون جلوی بچه‌ها نباید این شوخی‌ها اتفاق بیفتد. وقتی کسی می‌آید و سریال می‌سازد باید بداند ساخت سریال با ساخت فیلم سینمایی متفاوت است، اینجا قرار است جلوی بچه‌ها و داخل خانواده‌ها شوخی کنند و از این جهت دست‌وبالِ سازندگان کمدی بسته می‌شود.

ساختن کمدی در تلویزیون سخت شده است

ما ادعایی نداریم بعد از سه سال و نیم آمدم اما واقعاً آن‌قدر سریال‌سازی تحت فشار است که این را نگوییم و آن موقعیت ایجاد نشود، کار خنداندن مخاطب و ساخت کمدی را به‌مراتب دشوارتر می‌کند. واقعیت این است که مخاطب ما به چیزهایی که قبلاً می‌خندیده است الآن نمی‌خندند، الآن همان سریال‌های کمدی گذشته بعضاً پخش شوند برای مخاطب ما خنده‌دار نیست.

کمدی ابزار می‌خواهد و فقط دیالوگ نیست

فرمت خنداندن و ساخت کمدی تغییر کرده است و بزرگترین کمدین‌هایی که در سینما میلیاردی می‌فروشند از تلویزیون آمده‌اند اما در تلویزیون دست‌وبال سازندگان کمدی، بسته است. دوباره می‌آیند درگیر "این را نگو و آن را نگو" می‌شوند، چطوری قرار است بخندانیم؟ کمدی ابزار می‌خواهد و فقط دیالوگ نیست. حالا ما در فرمت کمدی که ما کار کردیم چه "دردسرهای عظیم"، "باخانمان" و چه زمانی که "دودکش" را نوشتم.

"دودکش2" ساخته می‌شود

زمانی که "دودکش" را نوشتم، مگر قصه شیرین بود؟ زندگی خانواده پلمب بود از دیوار بالا و پایین می‌رفتند اما شرایطی به‌وجود آوردیم در آن شرایط هم بخندیم. اتفاقی وجود داشت، به همدیگر نخندیم سعی کردم با هم بخندیم و خیلی مقوله مهمی است.

* ساخت "دودکش2" خبر خوبی است؛ پس واقعیت دارد؟

ان‌شاءالله امیدوارم خدا کمک کند قصه‌اش به سرانجام برسد بچه‌ها در تلاشند کار را برسانند، این روزها کار در مرحله نگارش است تا تولید آن به 1400 برسد.

هومن برق‌نورد و بهنام تشکر دوباره کنارِ هم

* بازیگرانش حفظ می‌شوند؟ یعنی همان زوج بهنام تشکر و هومن برق‌نورد؟

صددرصد. به‌نظرم "دودکش" براساس کاراکترهایش شکل گرفت. از نظرمن هیچ قصه‌ای برای فصل دوم آن اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه آدم‌ها و شخصیت‌ها جذاب باشند، حتی "پایتخت" و "دودکش" را می‌گوییم شخصیت‌هایش دوست‌داشتنی‌اند، قطعاً بازیگران و شخصیت‌هایشان، مطالبه مخاطب‌اند.

وقتی "ساخت ایران" را ساختم از پول‌ بادآورده خبری نبود

* در این سری‌سازی، مشکلاتی برای تلویزیون به‌وجود آمد که یکی از آن‌ها موضوع دستمزدهای نجومی بود، نظر شما دراین‌باره چیست؟

من جزو آدم‌هایی‌ام که هم نمایش خانگی کار کردم و هم سریال تلویزیونی و هم فیلم سینمایی و هم در این مملکت در جشنواره فیلم فجر کاندیدای کارگردانی برای فیلم "ناخواسته" شدم و هم آن‌سوی مرزها جایزه گرفتم. من وقتی "ساخت ایران" را کار کردم نه پول بادآورده‌ای بود و نه کسی زیاد پول گرفت. من بحثم این است مثلاً می‌گویند "آقای گلزار آن‌قدر می‌گیرد"؛ کسی را مجبور نکرده‌اند که این پول را بپردازد اما یک‌سری از هنرپیشه‌ها خاص‌اند و قیمت ندارند، مثلاً "دردسرهای عظیم" بدون نیک‌نژاد ساخته می‌شود اما بدون جواد عزتی نه!

همه هنرمندانی که من می‌شناسم دوست دارند برای مردم کار کنند؛ سینما یا نمایش خانگی هم برای مردم است، پول عجیب و غریبی هم نمی‌گیرند اما در تلویزیون آچمز می‌شوند. بازیگری که در نمایش خانگی روزی 3، 4 دقیقه فیلمبرداری می‌کنند و روزی 10 دقیقه در تلویزیون، تمرکز و کیفیت کار پایین می‌آید؛ چرا فارغ از دستمزد به این نکات هم توجه نمی‌شود؟!!

من از کجا بدانم این پول از کجا آمده است!

* من کاری به "ساخت ایران" ندارم؛ اما قبول دارید دست‌هایی به‌میان آمد که تلویزیون را بی‌اعتبار کند؟

وظیفه من رسیدگی به این نکات نیست؛ من نویسنده و کارگردانم، کسی 60 میلیارد پول وارد پروژه می‌کند من از کجا بدانم این پول از کجا آمده است! تهیه‌کننده‌ای صحبت می‌کند و دستمزد می‌دهد سرمایه‌گذار با من صحبت نکرده، با تهیه‌کننده صحبت کرده است و به من ارتباطی ندارد. من شاید در رسانه خانگی دستمزد بیشتر از تلویزیون گرفتم مگر به تلویزیون نیامدم و کار نکردم، در همین مدتی که سریال "باخانمان" را کار کردم دو یا سه پروژه خانگی هم پیشنهاد دادند و کار انجام نشد.

مگر چند نفر فیلم سینمایی و سریال خانگی می‌بینند

حتی خبر رفتند که "نیک‌نژاد فلان سریال خانگی را کار می‌کند."، جایی گفتم "اصلاً دوست دارم برای مادرم که تلویزیون نگاه می‌کند کار کنم". مگر چند نفر در این مملکت از 80 میلیون، فیلم سینمایی یا رسانه خانگی می‌بینند، این رقابت ایرادی ندارد شاید به این واسطه، بر کیفیت کارها هم افزوده کند.

هیچ هنرمندی دوست ندارد که به تلویزیون لطمه بزند

شاید رسانه‌های خانگی آمده‌اند که کار باکیفیت آمده است، من در تلویزیون مجبور شوم با آن‌ها رقابت کنم و کیفیت کارم را بالا ببرم. مگر "مختارنامه" در تلویزیون ساخته نشد؟! واقعاً این سریال با سریال‌های خانگی قابل مقایسه نیست. قطع به یقین هیچ هنرمندی دوست ندارد که به تلویزیون لطمه بزند.

به مدیران ربط دارد نه مخاطب!

* مشکل سریال‌های تلویزیون فقط بودجه است یا مشکل سریال‌های خانگی فقط نشان‌دادن اشرافی‌گری و تجمل و کپی کردن از سریال‌های ترکیه‌ای است؛ مشکل کجاست؟

هرکسی برای مخاطب خودش کار می‌کند اما موضوع بودجه و این آشفتگی بازار به مدیران مربوط است و به مخاطب ربطی ندارد. به‌نظر من همه این‌ها ساخته شود کنار همدیگر اتفاق خوبی را رقم می‌زنند. در سینما، سرمایه‌گذار، ارگان دولتی، شرکت و سرمایه‌دار پول و بودجه اختصاص می‌دهند؛ فیلمی گران‌قیمت کنار فیلمی ارزان‌قیمت قرار می‌گیرد، این‌ها ربطی به مخاطب ندارد مخاطب می‌خواهد فیلم ببیند و لذت ببرد.

"ساخت ایران3" منتظر قصه خوب

* "ساخت ایران3" ساخته می‌شود؟

تهیه‌کنندگان تصمیم‌گیرنده‌اند، قصه بابِ‌میل همه دست‌اندرکاران نبود و قرار شد که با قصه بهتری بروند سراغ ساخت مجموعه. قطعاً امین‌ حیایی و محمدرضا گلزار کاراکترهای مهم این سریال‌اند و امیدوارم کاراکترها عوض نشوند.

از کمدی خسته‌ام/ دردمان بیاید به‌سراغ کمدی نرویم

* پس منتظر "دودکش2" باشیم؟

"دودکش" در حال نگارش است و من هستم، سینمایی و سریال خانگی هم صحبت کردیم، یک مقداری از کمدی خسته‌ام و از کمدی هرچه بلد باشم در نگارش "دودکش" کمک خواهم کرد، از کمدی خسته شده‌ام، چون دستمان برای خنداندن این مردم بسته است. من با کسی طرفم که به سریال کمدی می‌گوید "سریال طنز"! طنز فقط در ادبیات وجود دارد، مگر ژانر طنز داریم که سریال طنز داشته باشیم؟ سریال کمدی است؛ کمدی درد دارد و اگر قرار است دردمان بیاید و دردمان بگیرد به‌سراغ کمدی نرویم. به‌نظرم آن‌قدر از کمدی خسته‌ام ترجیحم این است یک مقدار جدی کار کنم.

خیلی منوط به فیلمنامه‌ام!

* کار جدیدتان جدّی خواهد بود؟

در سریال‌های خانگی هم کار جدّی و هم کمدی صحبت می‌کنم، خیلی منوط به فیلمنامه‌ام، و فیلمنامه‌ای باشد که بتواند مخاطب را بخنداند اگر بستری آماده باشد داند و اگر آن بستر جوابگو نباشد به خودمان خیلی تلخ می‌گذرد. آن کسی که می‌خنداند دلیل بر این نیست که حالش خیلی خوب باشد. من خیلی حرف دارم و خیلی هم درد دارم، جدا از این که خیلی درد هم می‌فهمم. شعار هم نمی‌دهم. خیلی خوشحالم اگر بتوانم کسی را بخندانم. به‌نظر من یک موهبت است کسی که یک کسی را بخنداند.

من به ماماها توهین نکردم

من به‌شدت به قشر ماماها احترام گزاردم، می‌گزارم و خواهم گزارد. من به هیچ قشری در جامعه تا الآن بی‌احترامی نکردم، متوجه شدم یک‌سری از ماماها با سریال "باخانمان" مشکل دارند؛ نفهمیدم چرا؟ یک قابله داریم، این قابله برای اینکه شخصیت پیدا کند همین طوری به خودش می‌گوید ماما، ما به کدام ماما توهین کردیم؟! اگر یادتان باشد زمانی آرایشگرها هم دندان می‌کشیدند به آن‌ها می‌گفتند "دندانپزشک"! من اصلاً نمی‌دانم باید عذرخواهی کنم یا نه؛ اصلاً این کار را نکردم، واقعاً توجه دارم به کسی برنخورد و کسی ناراحت نشود، امیدوارم آستانه تحمل‌ها بالا برود، من که نمی‌توانم شرایط حال مردم را خوب کنم اما همان چند دقیقه‌ای که مخاطب تلویزیون را روشن می‌کند سعی داریم تا حدودی حال مردم را خوب کنیم.

"باخانمان" ادامه دارد؟

* "باخانمان" ادامه پیدا می‌کند؟

من هیچ کاری را به‌امید آینده‌اش نساختم، آن موقع "دودکش" را می‌نوشتم به‌امید آینده نبود، زمان "دردسرهای عظیم" هم همان‌طور بود، اگر عمری باقی باشد باز هم ادامه می‌دهیم به نوشتن "دودکش".

زود قضاوت نکنید "باخانمان" را تا آخر ببینید

* عاقبت سریال "باخانمان" به کجا می‌رسد؟

نکته‌ای که قلقلکم داد که "باخانمان" ساخته شود به‌نظر من مهمترین موضوع انتخاب آدم‌ها است. این انتخاب ربطی به 1400 ندارد، دوم اینکه همه ما با هر مرام، مسلک، اعتقاد و سلیقه‌ای، با هر سطح سواد و طبقاتی، می‌توانیم کنار هم باشیم.

آدم‌ها می‌توانند کنار هم باشند، در غیر این صورت به‌زودی زود چند سال بعد متوجه می‌شوید که شاهد قحطی رفاقت و خانواده خواهیم بود. مگر در همین چند سال پیش نمی‌‎گفتند فرزند کمتر زندگی بهتر، حالا می‌گویند "اشتباه است". بحث سریال ما همین نکات است اما سریال را تا پایان نگاه کنید، تا پایان می‌گوید "یک جاهایی اشتباه کردی و چگونه می‌توان آنها را تغییر داد."، "باخانمان" را تا پایان ببینید و زود قضاوت نکنید.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران