نظرات منتقدان درباره "شیشلیک" مهدویان و "ستاره بازی" هاتف
فیلم سینمایی "شیشلیک" به کارگردانی محمدحسین مهدویان واکنش بسیاری از منتقدین و فعالان رسانه را به همراه داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در دومین روز از جشنواره فیلم فجر، دو فیلم سینمایی «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی و «شیشلیک» به کارگردانی محمدحسین مهدویان در برج میلاد و پردیس ملت به نمایش درآمد.
در این گزارش، مروری بر نظرات منتقدین سینمایی درباره این دو فیلم داریم:
علیرضا مجمع درباره فیلم "ستاره بازی" نوشت:
"ستاره بازی" مسئله من نیست، مسئله بچههای مهاجر است. هاتف علیمردانی توانسته فضای تلخ مهاجرت را بر خلاف فیلم قبلیاش، «کلمبوس» دربیاورد. بازی ملیسا ذاکری با اتمسفر فیلم هماهنگ است و دقیقاً همان است که باید.کارگردانی هاتف هم از چند فیلم قبلش سنجیدهتر است، او تازه دارد فیلمساز میشود.
او شیشلیک را نماد از بین رفتن عزت نفس میداند و نوشته:
"شیشلیک" آرزوی مردم را کاسبی میکند و کارگردانش واضح است اعتقادی به طبقهای که از آنها فیلم ساخته ندارد. "شیشلیک" هم مثلاً نماد از بین رفتن عزت نفس در جامعه بیهدف است و اینجا مهدویان نقش رئیس کارخانه «پشم ایران» را دارد. همان رطب خورده منع رطب کرده. آخرین روزهای زمستان نزدیک است.
سعید الهی درباره فیلم سینمایی "شیشلیک" چنین نوشت:
درباره "شیشلیک" هم همین که شوخیهای جنسیاش به دو سه پلان خلاصه شده راضیایم؛ طعنهگوییهای سیاسیاش را میگذاریم پای ظرفیت نظام و لغزندگی مهدویان!
پویان عسگری، منتقد سینما نیز به انتقاد از فیلم سینمایی "شیشلیک" پرداخت و نوشت:
"شیشلیک" به شکل واضحی بدترین فیلم محمدحسین مهدویان است. حاصل عصبانیت و حملات تند چپ و راست به او. حاصل گیر افتادن گوشه رینگ و تلاش برای خلاصی از آن. در این مسیر مهدویان از همهچیز انتقام میگیرد. از خودش، از دهه شصت، از مردم عادی و از چیزی که بر اساس تبحر و دقت در فیلمسازی، طی فیلمهای اولیهاش به آن رسیده بود. اینگونه «شیشلیک» به فیلمی شلخته و زشت و زننده بدل شده. با فیلمنامهای فاقد ساختار داستانی که هم بسیار بد و دیر شروع میشود و هم اوقات (نا)درام بدترکیباش را صرف جزئیات بیاهمیت میکند. فیلم نه بامزه است و نه از منظر تحلیل اجتماعی روزگار فعلی، روزآمد و فهمیده جلوه میکند.
مهدویان و ژوله چیزی را برجسته میکنند که محمدرضا هنرمند 18 سال پیش در «عزیزم من کوک نیستم!» با سلیقه بهتر به آن رسیده بود. فیلم ناقص و تلفشده هنرمند یک کمبود زیستی/معیشتی را بهانهای برای تبدیل یک کمدی به فیلمی تراژیک میکرد و گرچه در نهایت به بنبست در زیباشناسی سینمایی میرسید اما در قیاس با فیلم مهدویان، اثری پیشروتر و جدیتر بود....
خسرو نقیبی در خصوص فیلم شیشلیک نوشته است:
فیلمنامه امیرمهدی ژوله در دستان محمدحسین مهدویان، بهسان تیغ دو دم است. از یکسو جهانی که نویسنده خلق میکند مرعوبکننده است و نو، با ظرفیتی بالا برای ساختهشدن یکی از تند و تیزترین نقدهای اجتماعی این 40 سال و سوی دیگرش، شوخیها و جنس کمدی سبکسرانهای است که علیه خود فیلم، بخشی از آن پتانسیل بالا برای جدیگرفتهشدن را از بین میبرد.
قابل حدس است که چه چیزی در این فیلمنامه، مهدویان را جذب خود کرده است. «شیشلیک» آشکارا ادامهای بر جهان «لاتاری» است. حاشیهنشینانی نادیدهگرفتهشده که تراژدیشان برای مردمان چند کیلومتر آنسوتر شوخی است. چه این تراژدی ناموس باشد، چه فقر. اگر مهدویان در «لاتاری» درست پیش از حوادث سال 96 هشدار میداد که همین کنار گوشتان مردمانی زندگی میکنند که «نداری» آنها را به سرحد یک خط ترسناک رسانده، حالا «شیشلیک» بهشکلی نمادینتر قرار است هشداری باشد برای یک سرخوردگی جمعی، از شماری باور.
جهانی که ژوله میآفریند، همهچیز دارد: جغرافیا، تاریخ جایگزین و سبک زندگی. چیزی که یکبار پیشتر زمانی که پیمان قاسمخانی برره را خلق کرد دربارهاش نوشتم «تولد یک ملت». با این حال مهدویان میخواهد از این قصه همانی را برداشت کند که در «لاتاری» کرده بود و افتراق با فیلمنامه در همین نقطه اتفاق میافتد. متن در جزئیات از همان جنسی است که روزگاری قاسمخانی برای طنزهای سیاه مدیری مینوشت و بعدتر خود ژوله. جنسی از طنز مبتنی بر شوخیهای روز مردمان کوچه و بازار که ژورنالیستی است و بهروز، اما نه عمیق و زخمزننده. شکاف میان متن و اجرا، اینجا حاصل میشود.
محسن اقبال دوست از فعالین رسانه درباره شیشلیک نوشته است:
شیشلیک دوست داشت در بهترین حالت یک کاریکاتور باشد که حتی به اینجا هم نتوانست برسد!
انتهای پیام/