امام زمان (عج) در چه شرایطی از آخرالزمان ظهور میکند؟
خداوند به واسطه وقایع آخرالزمان بشر را به استئصال و درماندگی و نیز ناامیدی از آنچه به عنوان تکنولوژی یاد میکنیم، میکشاند تا در سایۀ آنها با توجه کامل به معبود و نیز تحت ولایت آن منجی آسمانی، به عبودیت بپردازد و سیر تکامل خود را ادامه دهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، موضوع آخرالزمان از مهمترین معارف ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام است. طرح این موضوع، سبقهای به اندازه تاریخ انبیای الهی دارد به گونهای که مسئله آخرالزمان و پیشگوییهای آخرالزمانی از مفاد اصلی کتب آسمانی آنها شناخته میشد. ادیان الهی بر این اساس، معتقدند که هرگاه بشر به لحاظ معنوی و اخلاقی به انحطاط کشانده شود، پا در ورطه هلاک گذارد، از مبدأ هستی فاصله گیرد و جهان را تاریکی جهل، غفلت و ستم در بر گیرد، شخصیتی نجاتدهنده ظهور خواهد کرد. در هر آیین به صورت رمز به حقایقی اشاره شده که با معتقدات آیینهای دیگری توافق و هماهنگی دارد.
با مطالعه وقایع آخرالزمان در آموزههای ادیان، در مییابیم این دوران سخت، حکایت از عصری سراسر هرج و مرج دارد؛ وقایعی که خداوند به واسطه آنها، بشر را به استئصال و درماندگی و نیز ناامیدی از آنچه به عنوان تکنولوژی یاد میکنیم، میکشاند تا در سایۀ آنها با توجه کامل به معبود و نیز تحت ولایت آن منجی آسمانی، به عبودیت بپردازد و سیر تکامل خود را ادامه دهد.
گسترش فقر، ظهور بیماریهای ناشناخته و مُهلک، هلاکت نسل و حرث، هجوم موجودات عجیبالخلقه همچون یأجوج و مأجوج به دنیا، خروج لشکریان جنی و انسی به فرماندهی ابلیس و بسیاری از وقایع دیگر، عنصر مشترک آموزههای ادیان دربارۀ حوادث آخرالزمانی است؛ همچنان که در عهد جدید گاهی نیز از رجعت مسیح در آیندهای بسیار دور، پس از ظهور مسیحان دروغین و وقوع جنگها و قحطها و حوادث دیگر، سخن میرود، (عهد جدید، متی، 3:24ـ24) یا همچنان که نوشتهاند «قحطها و وباها و زلزلههای بزرگ و جنگها و بلاهای سخت روی خواهد داد، آفتاب و ماه تاریک میشوند و ستارگان فرومیریزند، اساس افلاک متزلزل میشود، برادر برادر را و فرزند پدر را به هلاکت میسپارد و پدر فرزند را به قتل میرساند، «اما همه اینها آغاز دردهای زه است» (عهد جدید، مرقس، 13: 4ـ27) یا همچون تلمود یهودیان که معتقد است «.. دورانی که زمان دنیا را از زمان عالم آخرت جدا میکند «ایام مسیحا» ست، و مدت آن گاهی 40 سال، گاهی 70 سال، گاهی 365 (به تعداد روزهای سال)، گاهی 400 و گاهی 1000 سال حساب میشود.در این دوران است که آشفتگیهای بزرگ در اوضاع طبیعی، حوادث خونبار و فتنههای صعب، ظهور جانوران دهشتناک و جنگهای سخت با یأجوج و مأجوج و سایر قدرتهای شیطانی روی خواهد داد و سرانجام خداوند جهان را از این بلاها پاک و هستی را نو خواهد کرد.»
اما همان طور که اشاره شد، آموزههای اسلام نسبت به این دوران پر تلاطم و درسهای آن تأکید ویژهای دارد، به گونهای که حجم روایات مربوط به عصر آخرالزمان دست کمی از روایات فقهی ما ندارد. با مطالعه این روایات میتوان تا حدودی چشماندازی کلی نسبت به وقایع آینده برای خود ترسیم کرد و بر این مبنا برنامهریزیهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را پایهریزی کرد، همچنان که شاهدیم جهان غرب به ویژه آمریکا و صهیونیستها، سیاستهای کلان خود را در راستای آخرالزمان تحریفشده خویش بنا نهادند.
در انتها به عنوان نمونه، روایتی از امام باقر علیهالسلام را میخوانیم. حضرت فرمود:
لَا یَقُومُ الْقَائِمُ إِلَّا عَلَى خَوْفٍ شَدِیدٍ وَ زَلَازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلَاءٍ یُصِیبُ النَّاسَ وَ طَاعُونٍ قَبْلَ ذَلِکَ وَ سَیْفٍ قَاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَ اخْتِلَافٍ شَدِیدٍ بَیْنَ النَّاسِ وَ تَشَتُّتٍ فِی دِینِهِمْ وَ تَغَیُّرٍ مِنْ حَالِهِمْ حَتَّى یَتَمَنَّى الْمُتَمَنِّی الْمَوْتَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً مِنْ عِظَمِ مَا یَرَى مِنْ کَلَبِ النَّاس وَ أَکْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً وَ خُرُوجُهُ إِذَا خَرَجَ عِنْدَ الْإِیَاسِ وَ الْقُنُوط
قائم قیام نمىکند مگر در دوره ترس و وحشت، و زمینلرزهها و گرفتارى و بلائى که گریبانگیر مردم مىشود و پیش از این وقایع، طاعون شیوع مییابد و دورهاى که در میان عرب شمشیرى برّان و بین مردم اختلافى سخت و پراکندگى و چنددستگى در دینشان پدیده آمده باشد و در حالشان دگرگونى پیدا شده تا جایى که آرزومند از شدّت آنچه که از هارى مردم و خوردن (درندگى) بعضى پاره دیگر را که مشاهده مىکند، شبانهروز آرزوى مرگ مىکند و هنگامى که خروج مىکند، خروجش در هنگام یأس و ناامیدى (مردم) است.
فَیَا طُوبَى لِمَنْ أَدْرَکَهُ وَ کَانَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ الْوَیْلُ کُلُّ الْوَیْلِ لِمَنْ خَالَفَهُ وَ خَالَفَ أَمْرَهُ وَ کَانَ مِنْ أَعْدَائِه
خوشا به حال آنکه او را در مییابد و از یاران اوست، واى و تمامى واى کسى را که با او مخالفت ورزد و از فرمانش سر باز زند و از دشمنان او باش.»
منبع: الغیبة( للنعمانی) ص235
انتهایپیام/