با این ستاره‌ها| شهیده زهره بحرینیان با سن کم به آگاه کردن مردم می‌پرداخت


گروه استان‌ها- شهیده زهره بحرینیان در قبل از پیروزی انقلاب فعالیت‌های زیادی داشت و هر کجا که بود به آگاه کردن مردم می‌پرداخت، به مسئله حجاب نیز اهمیت زیادی می‌داد و می‌دانست که بی‌حجابی منشاء تمام فسادها در جامعه است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، آرامستان تاریخی تخت فولاد محل دفن بسیاری از علما و دانشمندان ایرانی است، در نزدیکی آرامستان تخت فولاد گلستان شهدا قرار دارد. این گلستان محل دفن افرادی همچون شهیدان حسین خرازی، احمد کاظمی، محمود شهبازی، اکبر آقابابایی، غلامرضا یزدانی، عبدالله میثمی، عطاءالله اشرفی اصفهانی و بسیاری دیگر از شهدای دفاع مقدس، مدافع حرم و مدافع وطن است. این آرامگاه در 8 بهمن 1328 و با دفن سید ابوالحسن شمس‌آبادی شکل گرفت.

گلستان شهدا همه روزه میزبان مهمانانی از سراسر استان و گاهی کشور است که برای دیدار شهدا به آنجا می‌آیند، لازم نیست که آن شهید را از قبل بشناسند بسیاری از جوانان و نوجوانان به این مکان می‌آیند تا هم با شهدا آشنا شوند و هم شهیدی که در مورد آن شنیده‌اند را از نزدیک ببینند و با او دیدار کنند.

خبرگزاری تسنیم در سلسله گزارش‌هایی با عنوان «با این ستاره‌ها» به معرفی شهدای مدفون در گلستان شهدا می‌پردازد، در این گزارش شهیده زهره بحرینیان شهید 16 ساله اصفهانی و از شهدای دوران دفاع مقدس را معرفی خواهیم کرد.

نگاهی به شیوه زندگی و فعالیت‌های شهیده زهره بحرینیان

شهیده زهره بحرینیان در سال 1341 در شهر شهیدپرور اصفهان متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکمت گذراند و همیشه نفر اول بود. پس از اخذ گواهینامه پنجم ابتدایی وارد دوره راهنمایی شد. در مقاطع بالاتر تحصیل برای دانش‌آموزان کلاس قرآن و نهج‌البلاغه گذاشت، تا آنان را با دستورات دین آشنا سازد، در فعالیت‌های قرآنی حضوری پررنگ داشت و در مسابقه قرائت قرآن نفر دوم شد. اقامه نماز شب، قرائت دعا و رعایت حجاب از اصول زندگی‌اش بود.

اعتقاد داشت که دعا وسیله نزدیکی برای رسیدن به خدا است، در دبیرستان بهشت آیین مشغول تحصیل بود که در جریان قیام امام امت علیه شاه با سردادن فریاد الله اکبر، عاشقانه به حمایت از این نهضت آسمانی برخاست و بارها از سوی نیروهای ساواک تهدید شد. در اواخر زندگی‌اش که مصادف بود با دوران انقلاب اسلامی، نوارهای امام (ره) را که از خارج می‌رسید روی کاغذ پیاده و تکثیر می‌کرد و اغلب شب‌ها در کوچه‌ها و خانه‌ها پخش می‌کرد.

در منزل خود جلسه قرائت قرآن دایر کرده بود و محصلان بهشت آیین را برای فراگیری قرآن به منزل می‌آورد.

زهره بحرینیان در قبل از پیروزی انقلاب فعالیت‌های زیادی داشت و هر کجا که بود به آگاه کردن مردم می‌پرداخت. در زمانی که خفقان حاکم بر کشور بود او افرادی را که می دید در خط اسلام و انقلاب نیستند دعوت و برای آنها سخنرانی می‌کرد و آنها را از وظایف سنگینی که بر دوششان بود آگاه می‌کرد تا آنها نیز به راه راست هدایت شوند.

به مسئله حجاب نیز اهمیت زیادی می‌داد و می‌دانست که بی‌حجابی منشاء تمام فسادها در جامعه است. چون از نظر اخلاقی و درسی فرد لایقی بود دوستان زیادی داشت. او به نماز شب و خواندن دعا نیز اهمیت می‌داد و می‌گفت: «دعا وسیله نزدیکی به خداست» او در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت فعالانه داشت و دیگران را نیز تشویق به این‌کار می‌کرد و به خاطر روحیه‌ای که داشت و بچه‌ها را با مسائل آشنامی کرد ساواک او را مرتبا مورد تهدید قرار می‌داد.

فرازی از نیایش شهید زهره بحرینیان چند روز قبل از شهادتش

«خدایا اکنون که جوانه‌های آگاهی یکی پس از دیگری می‌شکفند و هر روز ابعاد وسیع‌تری می‌یابند و غنچه‌های نشکفته، وجود جوانان ما به دنبال هم پرپر می‌شوند و بر خاک می‌ریزند، روزی نیست که خبر شهادت گروهی از عزیزانمان را نشنویم. اکنون شهیدانمان شب و روز بربالای سرمان فریاد می‌زنند و از ما انتقام خونشان را می‌خواهند. اکنون هزاران دست برای بازگرداندنمان و هزاران مغز برای متوقف کردنمان و هزاران دسیسه برای منحرف کردنمان از مسیر اصلی در کارند که اگر نمی‌توانند بازمان دارند لااقل منحرفمان کنند.

اکنون تمامشان در تلاشند که از ما عروسک‌های کوکی بسازند. چنانچه ساخته بودند و اکنون که ماه خون فرا می‌رسد ماهی که رسواکننده ستمگران است و نمایش‌دهنده تمام شاهکارهای خلفت، خدایا یاری‌مان کن تا در راهی که آغاز شده است تا آنجا که توان داریم تلاش کنیم. خدایا تواناییمان ده که کلام تو را، قرآن تو را، تنها کتابی که از 14 قرن پیش تاکنون و تا آخر بشریت، راهنمای خلق برای رستگاری بوده و هست و تنها محرک آنها برای قیام در برابر ظلم و مبارزه با استضعاف و استکبار و تنها نجات بخششان و تنها مایه امیدشان که هر چه می‌کشیم و هر چه به روزمان آمده از نفهمیدن و نشناختن اوست، خدایا ما را توفیق ده کلامت را دریابیم.

ما را که نسبت به آیات، کور و کریم و بر قلبهایمان مهر زده‌اند و از پشت رویمان پرده‌هایی نامرئی کشیده‌اند، تا کلامت را نبینیم و پیامت را نشنویم و تو را به قلب درنیابیم. خدایا پرده‌ها را بدر و پرتوی از انوار تابناک سخنانت بر مغزمان بتابان و با نورش چشمان را بینایی بخش و با بینایی‌اش راه را بنمایان.

خدایا نور ایمان را در قلب‌های ما برافروز و وجودمان را با شعله عشقت شعله‌ور ساز که تا مومن به کار نباشیم و تا عاشق نباشیم هیچ کاری نمی‌توانیم کرد. خدایا به ما صدق در گفتار، در عمل و بصیرت در دین عطا فرما.»

یازدهم محرم 57 موقعی که شهید بحرینیان مشغول راز و نیاز با خدا بود عده‌ای از سربازان عمدا به طرف خانه آنها تیراندازی می‌کنند. پدرش می‌گوید که هنگام تیراندازی دیدم که سقف اتاق رنگین شد، وقتی برگشتم به زهره بگویم که سقف اتاق را ببین دیدم که او دست بر سر گرفته و در حال لبخند زدن جان به‌جان آفرین تسلیم کرده است. مزار وی در تخت فولاد، تکیه خادم‌الشریعه است.

انتهای پیام/164/ح