نگاهی به ایده البرادعی در مورد گفتوگوی جهان عرب با ایران و ترکیه
البرادعی به شکلی هوشمندانه نشان داده که دوکشور اسلامی غیر عربی به نام های ایران و ترکیه، تا چه اندازه بر سرنوشت منطقه و جهان عرب، اثرگذار هستند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تحلیل جدید البرادعی در مورد نقش منطقه ای ایران و ترکیه و ضرورت گفتگوها و همکاری های منطقه ای، بازتاب وسیعی در رسانه های عربی و ترکی منطقه پیدا کرد.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
محمد البرادعی مدیرکل اسبق آژانس بین المللی انرژی اتمی (97 تا 2002)، برنده جایزه صلح نوبل و معاون اسبق رئیس جمهور مصر، حالا غالباً در الجزیره و چند پایگاه اینترنتی قلم می زند و ایده های خود را در مورد جهان سیاست مطرح می کند.
البرادعی مقاله جدیدی در الجزیره و عربی 21 منتشر کرده که مورد توجه اغلب رسانه های ترکیه قرار گرفت. وی در این مقاله، به شکلی هوشمندانه نشان داده که دوکشور اسلامی غیر عربی به نام های ایران و ترکیه، تا چه اندازه بر سرنوشت منطقه و جهان عرب اثرگذار هستند.
البته این نخستین بار نیست که البرادعی به دنبال این ایده افتاده است. این دیپلمات مصری، در اردیبهشت سال 97 نیز خطاب به اتحادیه عرب نوشته بود:«در جهان عرب با فاجعه ای زشت و شکافی عمیق دست و پنجه نرم می کنیم و همین وضعیت نیز با همسایگان ما وجود دارد. همه می دانند که درگیری های پیچیده و دشمنی بحران را تشدید می کند و هیچ راه کاری بدون گفتگو امکان پذیر نیست. آیا فکر کرده ایم که همه ما با ایران و ترکیه مذاکره کنیم و اختلافاتمان را حل کنیم؟ آیا راهکار دیگری به غیر از این (مذاکره) برای دور شدن از لبه پرتگاه وجود دارد؟
البرادعی افزود: از حجم نزاع کشورهای عربی با ایران و ترکیه آگاه هستم اما همین مسأله لزوم مذاکره مستقیم را تشدید می کند که ما را از رویارویی ویرانگر به سود دیگران بی نیاز می کند، آزمودن این روش چه ضرری به ما وارد می کند؟
اما حالا البرادعی یک بار دیگر این ایده را مطرح کرده و توضیحاتی ارائه داده که نشان می دهد از دید او، توجه به یک الگوی منطقه ای جدید در جهان اسلام، خاورمیانه و کشورهای عربی، ارتباط دقیقی با توافق بین کشورهای عربی با دو قدرت مهم و تعیین کننده دارد که یکی از آنان ایران و دیگری ترکیه است.
مرگ بالینی اتحادیه عرب
البرادعی از ضرورت گفتگو و تعامل، سخن به میان آورده و توصیه می کند با کمک گرفتن از روشنفکران و نهادهای مدنی، اولویت ها بازتعریف شوند و نگاه ها مبتنی بر جستجوی پاسخ برای سوالات بنادینی باشد؛ دربرگیرنده این اهداف: ما که هستیم؟ عناصر امنیت ملی ما چیست؟ می خواهیم به چه چیزی برسیم و بهترین راه ها برای رسیدن به این هدف کدامند؟ سپس بر اساس این مقدمات، ایده یک سیستم امنیتی منطقه ای مستقل را به میان کشیده و از اتحادی حرف می زند که می توان به اعضا و قابلیت های آن اعتماد کرد.
البرادعی در ادامه، از اتحادیه عرب انتقاد کرده و نوشته است:«گفتگوی پویا، به ما اطمینان خواهد داد که اتحادیه عرب که تجسم هویت اصلی ما محسوب می شد، از نظر بالینی مرده است. همچنین به ما نشان می دهد که سیستم امنیتی منطقه ای ما زیر و رو شده و در بسیاری از موارد به کمک نیروهای خارجی وابسته شده است.
جهانِ عرب و انتقادات البرادعی
محمد البرادعی بی مسئولیتی نسبت به مسائل کشورها را محکوم کرده و چنین نوشته است: «در جهان عرب امروز، طبقه بندی هویت های انسانی نباید تنها مبتنی بر یک بُعد قومی یا دینی و ملی باشد و چنین چیزی یک پدیده خطرناک است. ما غالباً صداهایی می شنویم که می گویند چیزی به نام جهان عرب وجود ندارد یا این که دین اسلامی تنها هویت ما است، یا این که ظلم و ستم مردم فلسطین به ما تعلق ندارد. این روند خطرناک در تعریف هویت، به تضعیف انسجام اجتماعی و از هم پاشیدگی جهان عرب منجر شده است. همچنین بسیاری از مناطق را به چرخه خشونت و بدبختی فرو برده است. متأسفانه، این رویکرد کاملاً مغایر با واقعیت دنیای امروز ما است که با حرکت دائمی مردم، کالاها و ایده ها و تبادل پویا بین فرهنگ ها مشخص می شود. از این منظر، هویت چند بعدی و پیچیده تر از قبل شده است».
خاورمیانه و احداث مدلی همچون اتحادیه اروپا
دیدگاه البرادعی در مورد مسائل هویتی از آن جهت اهمیت دارد که برخی کشورهای عربی، تصورات غلطی در مورد جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه القا کرده و به دنبال طرح چنین شعارهایی هستند که ایران هویت شیعی و پارسی و ترکیه هویت ترکی دارد و نمی توانند با جهان عرب همراه و همنوا شوند.
شاید به همین خاطر است که البرادعی تلاش کرده تعریف نوینی از مرزهای هویتی به دست دهد و در این مورد چنین نوشته است: «تلاش های فراوانی برای برجسته کردن مخرج مشترک بین انسانها و کاهش اهمیت اختلافات با هدف ارتقا همزیستی مسالمت آمیز بین مردم و ملتها انجام شده است. این دیدگاه جدید در مورد درک هویت به این معنی است که یک شخص می تواند یک قبطی مصری، یک شیعه لبنانی، یک کُرد عراقی یا یک آمازیغ مراکشی باشد. آیا بهتر است از نظر امنیت، توسعه اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت تمدنی و فرهنگی، خود را گرفتار نهادهای کوچک و منزوی کنیم که فضای مانور زیادی ندارند و به راحتی طعمه خارجی ها می شود؟ یا بهتر است ما به مدل هایی مانند اتحادیه اروپا و سایر گروه های نوظهور در سراسر جهان نگاه کنیم»؟
توجه به نقش مهم ایران و ترکیه
البرادعی معتقد است که کشورهای عربی باید برای رسیدن به یک جهان بهتر و مدلی توسعه یافته تر، پیش از هر چیز، به حاکمیت قانون، کارآمدی اجرایی و اقتصادی، توجه به علم و فن آوری و احترام به حقوق اقلیت ها بیندیشند.
این دیپلمات مصری در ادامه نوشته است: «سرانجام و مهمتر از همه، ما باید به جنگ های بیهوده و خونریزی هولناکی که مردم ما را خُرد می کند پایان دهیم و اختلافات خود را از طریق گفتگو و زندگی مشترک حل کنیم. این جنگ ها هنوز لکه ای سیاه بر وجدان جمعی ما است. روند اصلاحات تدریجی و جامع اجتناب ناپذیر است و اگر بخواهیم از زوال بیشتر و خطر ناآرامی و ناآرامی های غیرقابل کنترل جلوگیری کنیم، زمان با ما نیست. وجود یک سیستم امنیتی منطقه ای مستقل، بسیار مهم است. این سیستم باید بتواند در برخورد با روابط پیچیده با همسایگان، ابتکار عمل را داشته باشد. در این زمینه گفتگو با ایران و ترکیه، از اولویت های مهم و حیاتی است. ما با آنها اشتراکات فراوانی داریم و در عین حال، در برخی مسائل، اختلاف نظر زیادی با آنها داریم. با این حال، برای گفتگو با ایران و ترکیه نباید تأخیر و تعلل کرد. همچنین داشتن یک استراتژی واحد و شفاف در مورد چگونگی برخورد با انکار آشکار حقوق فلسطین توسط اسرائیل، یک اولویت حیاتی است».
واقع بینی البرادعی در مورد بازیگران واقعی منطقه
در سالیان گذشته و به ویژه در دوران سیاه اقتدار دونالد ترامپ، صدها میلیارد دلار ثروت عربستان سعودی و امارات متحده عربی، سر از سلاح سازی های آمریکا و اروپا درآورد. اما نتیجه آن تامین امنیت نشد. بلکه، فرجامی به دنبال آورد به نام ویران تر شدن یمن، لگدمال شدن حقوق فلسطینیان و تقویت روند عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی.
اما البرادعی در هیچ جای متن خود، نامی از این دو کشور عربی فتنه برانگیز به میان نیاورده و به طور خردمندانه نشان داده، در جایی که سخن از قدرت های ریشه دار و اثرگذاری به نام ایران و ترکیه به میان می آید، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، نباید مانند دو فاکتور مهم دیده شوند.
انتهای پیام/