جایگاه سیاستی و کلان گردشگری در ایران؛ ضعفها و راهکارها
گردشگری در کشور ما بعد از گذشت حدود ۲۵ سال از ورود دانشگاهی آن به کشور کماکان مثل یک بار سنگین بر زمین مانده است و مسئولان به طور مشخص نمیدانند که از آن، چه میخواهند!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ در حالی به پایان برنامه ششم توسعه نزدیک می شویم که برنامه هفتم توسعه کشور برای تدوین در حال تهیه و آماده سازی است. تجربه تدوین سیاست های کلان حوزه گردشگری در این اسناد از جمله سند توسعه چشم انداز 20 ساله نیز گویای این واقعیت است که متاسفانه در کشورمان این سیاست های راهبردی و کلان که نقشه راهی برای توسعه گردشگری و اجزای وابسته به آن در همه ابعاد است، کماکان از ضعف و نواقص زیادی برخوردار است.
باید توجه داشت قوانین و اسناد بالادستی در هر حوزه نشان دهنده نگاه راهبردی و اولویت دار حاکمیت به آن حوزه است. نقشه راه کلان زمانی اثربخشی دارد و می توان در اسناد بالادستی آنرا گنجاند که به یک تعریف و مدل واحد، منسجم و راهبردی از جایگاه صنعت گردشگری در جمهوری اسلامی ایران و نقش آن در رونق اقتصاد کشور و بالطبع تولید ناخالص داخلی کشور رسید. به تعبیر نخبگان این حوزه، گردشگری در کشور ما بعد از گذشت حدود 25 سال از ورود دانشگاهی آن به کشور کماکان مثل یک بار سنگین بر زمین مانده است و مسئولان به طور مشخص نمیدانند که از آن، چه میخواهند! حال سوال اینجاست که چرا متولیان آموزش و پژوهش گردشگری و حتی خروجیهای دانشگاهی ما، بعد از این همه سال تاکنون به طور جدی و مسئله محور به این عرصه ورود پیدا نکرده اند؟
بررسیها نشان میدهد یکی از علل ضعف سیاستهای گردشگری که در این اسناد آورده میشود نوعی عدم تخصص و بیتجربگی در تدوینکنندگان اولویتهای سیاستی در بخش میراث فرهنگی و گردشگری دیده میشود و ظاهرا عوامل و دست اندرکارانی که سیاستهای گردشگری را به منظور ابلاغ، تهیه و تنظیم میکنند به خوبی از اولویتها و ظرفیتهای ناشناخته این حوزه که میتواند نقش موثر و فعالی را در اقتصاد کشور ایفا کنند مطلع نیستند و نتیجه همه این عوامل، عدم ایجاد ارتباط بین ظرفیتهای موثر گردشگری کشور با اولویتهای سیاستی کشور دانست.
صنعت گردشگری به عنوان یک صنعت خدماتی درآمدزا در جهان همواره مورد توجه و اولویت حاکمان دنیا قرار داشته است و به عنوان بخشی از درآمدهای کلان کشورها و اثرگذاریهای فرهنگی-اجتماعی و سیاسی مدنظر قرار میگیرد اما متاسفانه هنوز در کشور ما با توجه به ظرفیتهای فراوان درآمدزایی آن و مشکلاتی که تحریمهای اقتصادی و تبلیغات فراوان سیاسی علیه کشور حاکم است کماکان حلقه مفقودهای در عدم ارتباط موثر بین فعالان و نخبگان گردشگری کشور با سیاست گذاران کشور وجود داشته و باعث شده حداقل اهمیت این حوزه در سیاستهای راهبردی کشور و بهرهبرداری ممکن از ظرفیتهای گردشگری به حداقل ممکن برسد.
باید به نگاه غیرتخصصی، یکجانبه گرایانه و بخشینگر در حوزه گردشگری پایان داد
با توجه به اینکه از حدود سال 91 - 92 بخش گردشگری در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی راهاندازی شده است و پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نیز به عنوان مرکز پژوهشی متولی ذیل وزارت خانه فعال است شایسته و بایسته است که تمام بخشهای خصوصی، اصناف، دولتی و عمومی ذینفع و دانشگاهها در امر آموزش و پژوهش حوزه گردشگری را یاری رسانند و به نگاه غیرتخصصی، یکجانبه گرایانه و بخشینگری خود پایان دهند.
از آن طرف نیز سیاستگذاران کشور باید در جمهوری اسلامی ایران به یک تفاهم گفتمانی در خصوص اینکه از گردشگری چه میخواهند و نقش و جایگاه آن در سیاست های کلان در رابطه با توسعه اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی کشور نیز چه میتواند باشد را ارائه تا ارتباطی موثر و هم افزایی فکری و راهبردی بین عوامل انسانی و نهادهای ذینفع در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری در کشورمان شکل گیرد و بتوان به طور واضح و صحیح نتیجه آن را در اسناد فرادستی و راهبردی کشور در آینده مشاهده کرد.
دکتر سید محمد موسوی (پژوهشگر حوزه گردشگری)
انتهای پیام/