یادداشت:بازتولید امپریالیسم نوین و اصول ۸گانه "آنتونی بلینکن"

به گزارش گروه پارلمانی خبرگزرای تسنیم، غلامرضا شریعتی دبیر فراکسیون دیپلماسی بین‌المللی مجلس طی یادداشتی به بررسی بازتولید امپریالیسم نوین از سوی آمریکا در دوره ریاست جمهوری جو بایدن پرداخته است که متن این یادداشت به شرح زیر است:

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

بدون تردید ائتلاف سازی و تقویت لجستیکی در برخی کشورهای خاورمیانه توسط بایدن یعنی، تداوم رویکرد ترامپ. نکته قابل توجه، تشویق‌های رسانه‌های وابسته و تمجید از الگوی سیاست خارجی کاخ سفید توسط جریانات همسو با غرب است! این هیاهو و دوگانگی آشکار و استانداردهای دوگانه و تفاوت فاحش سیاست‌های اعلامی و اعمالی مسبوق به سابقه است. طنزهای اینگونه را نیز، پیش ازین شاهد بودیم. زمانی که در مراسم اعطای جایزه صلح نوبل ، رسانه‌ها و روشنفکران و مدعیان جهان وطن‌گرایی لیبرال، برای اوباما، دست افشانی کردند درصورتی که این اعطای جایزه تنها بعد از 9 روز از تصمیم اوباما برای ارسال 30 هزار نظامی بیشتر به خاورمیانه صورت گرفت! و همچنین درکنار اقدامات بایدن در خاورمیانه باید گفت که سخنان تمامیت خواهانه  وزیر امور خارجه او را با هر لحنی و با هر زاویه ای اگر ترجمه کنیم، بازهم رنگ و بوی امپریالیستی و سلطه گری دارد.

 تک تک کلمات و سخنان آنتونی بلینکن، رنگ بوی استکبار دارد. او صراحتا گفت که هرجا منافع آمریکا و ارزش های آمریکا در خطر باشد، سربازان لیبرالیسم و محافظان ارزشهای لیبرال دموکراسی، هم در آنجا خواهند بود. بلینکن صراحتا گفت که «اقتدار دیپلماسی ما به قوت نظامی ماست» و البته جمهوری اسلامی نیز از پاسداران انقلاب و آرمان‌های خود و رزمندگان بدون مرز، بصراحت سخن می‌گوید اما برخلاف خوی امپریالیستی، عیناً سیاست‌های اعلامی و اعمالی خود را یکپارچه میدانیم.

البته سایه سنگین تعارضات ساختاری آمریکا و لرزه‌های کمرشکن «جامعه امریکایی» و اختلافات جامعه امریکا درخصوص بازتعریف از مفهوم منافع ملی و منافع ملت امریکا، در سراسر سخنان آنتونی بلینکن،  مشهود بود. تعارضی که در جنبش های مشابه 99 درصدی ها بعضاً خودنمایی نموده بود.

بهرحال اصول 8گانه ای که وزیر امورخارجه کاخ سفید قرائت نمود، بازخوانی «مانیفست امپریالیسم نوین» بوده که البته نیم نگاهی به فرازها و فرودهای شبح ترامپیسم در درون جامعه آمریکا داشته است.بایدن در قبال اروپا، احیای دوران هم‌پیمانی استراتژیک را مدنظر دارد و این استراتژی مطلق او در قبال اروپا، اما شکل دیگری در خاورمیانه بخود می‌گیرد.

آمریکا در خاورمیانه احساس شکنندگی می‌کند و هیچ استراتژی مطلقی را نمی‌تواند تدوین نماید لذا مجبور خواهد بود، «افق های کوتاه مدتی» را تدوین ، و البته تحرکات آهسته و گام به گام را دستورکار قرار دهد ، و بهترین سناریو برای جوبایدن، بهره گیری از مکانیسم های ست که میراث ترامپ قلمداد میشود و تحرکات لجستیکی اخیر در سوریه و اقداماتی نظیر ائتلاف‌سازی های او نیز متاثر ازین نگاه است ؛ چراکه دغدغه چین و روسیه ، روزبه‌روز برای کاخ سفید پررنگ تر و سطح ابهام روابط کاخ سفید با این «دو قطب عصر جدید»، پیچیده تر میشود و ازین رو بلینکن، در اظهارات خود در عین ناباوری و سردرگمی ، سیاست «تقابل _ تعامل» را در برابر چین و روسیه مطرح نمود چراکه، امکان تدوین استراتژی بلند مدت برای کاخ سفید (با رویکرد یکجانبه گرایی) در برابر این دو کشور قابل تدوین نیست و درعین حال ورود به تقابل با این دو کشور هم ، بسیار #هزینهزا خواهد بود و نیز اقدامات قابل تامل چین در حوزه دریایی و امثالهم، از سطح «پرستیژ سیاسینظامی» فراتر بوده و معنایی بیش ازین دارد.

لذا کاخ سفید در درون جامعه آمریکایی با بحران جدی ساختاری مواجه بوده و در پهنه جهان و مناسبات قدرت، توان تدوین یک #استراتژیواحد را نداشته و امکان عملیاتی نمودن تمام آنچه در کمپین های انتخاباتی وعده داده بود را نداشته و چاره ای جز «عبور از بحران داخلی» یا #فرافکنی بحران داخلی و یا #صدوربحران داخلی ندارد و رویکرد 8 گانه بلینکن در سخنان اخیرش، بدین معنا، #مانیفستامپرالیسمنوین بوده که بنای صدور بحران از درون جامعه آمریکایی دارد و نیز «احیای روابط استراتژیک» با اروپا از آن جهت حایز اهمیت بوده که کاخ سفید، دیگر توان یکجانبه گرایی نداشته و عملا شاهد ظهور قطب های جدید در جهان هستیم!

انتهای پیام/