ابهامات درگذشت "اشکان منصوری" + پاسخ بیمارستان میلاد
وقتی روز پنجشنبه دوم اردیبهشت ماه خبر درگذشت اشکان منصوری، خبرنگار و بازیگر سینما در رسانهها منتشر شد، دلیل فوت عارضه کلیوی عنوان شده بود، اما در نهایت دلیل فوت در گواهی پزشکی، کووید ۱۹ درج شد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ اشکان منصوری پورشیرازی خبرنگار و بازیگر حوزه سینما پنجشنبه گذشته و در بیمارستان میلاد تهران دار فانی را وداع گفت.
همان روز، رسانهها دلیل فوت این خبرنگار را عارضه کلیوی عنوان کردند و رسانههای دیگر از همین عنوان برای درج اخبار درگذشت اشکان منصوری استفاده کردند اما دلیل فوت او روز بعد و در گواهی فوت ابتلا به کووید 19 درج شده بود و در زمان انتقال پیکر او به شهرستان جهرم که زادگاه این خبرنگار بود عنوان کرونا بر پیکر او نگاشته شد.
اما روایت ایمان منصوری پورشیرازی، برادر اشکان در گفتوگو با خبرنگار رسانه تسنیم چیز دیگری است؛ وی درباره دلایل درگذشت برادرش میگوید: تیروئید اشکان پرکار شده بود و در نهایت بعد از چکآپهای متعدد مشخص شد او در کلیهاش غدهای دارد که در حال رشد است اما به گفته دکتر معالجش جای نگرانی نبود و این امکان بود که با یک عمل جراحی، غده را از بدن خارج کرد.
وی افزود: قرار شد بعد از پایان تعطیلات نوروز 1400 عمل خارج کردن غده از بدن او اتفاق بیفتد، بنابراین با پایان تعطیلات اشکان در بیمارستان میلاد بستری شد تا مقدمات جراحی فراهم شود اما بهدلیل تب بالایی که داشت دکتر بیهوشی اجازه عمل صادر نمیکرد و چند احتمال برای بالا بودن تب داده میشد، یکی اینکه عفونت کلیه باعث تب شده و دیگر ابتلا به کووید 19 بود که سه بار از او تست کرونا گرفتند و پاسخ این تستها منفی بود. همین موضوع باعث شد تا اشکان 14 روز در بیمارستان بستری بماند و در همان بخش به بیماری کرونا مبتلا شد.
ایمان منصوری گفت: اول باید به ما توضیح دهند که چرا نباید بخشهای دیگر بیمارستان نسبت به انتشار ویروس ایمن باشند؟ اما در نهایت اشکان با وجود ابتلا به کرونا در وضعیت خوبی به سر میبرد و در بخش، بدون استفاده از دستگاه اکسیژن خوب نفس میکشید و سطح اکسیژنش 92 بود. در همان هفته آخر دکتر نسخهای را برای اشکان تجویز کرد و از من خواست تا آن را تهیه کنم. من این نسخه را تهیه کردم و در اختیار بیمارستان قرار دادم.
وی ادامه داد: از همان روز ورم پای اشکان بیشتر و بیشتر شد، وقتی دلایل این موضوع را پیگیری کردم یکی از دکترها احتمال داد تزریق اشتباهی صورت گرفته باشد و دکتر دیگر دلایل تورم پا را افت آلبومین خون عنوان کرد.
منصوری توضیح داد: در نهایت صبح برای ملاقات برادرم به بیمارستان رفتم و به دستور پرستاران آنجا را ترک کردم، بردارم در وضعیت خوبی به سر میبرد و حالش هم خوب بود. بعد از ظهر همان روز با من تماس گرفتند که به بیمارستان بیایم و وقتی به آنجا رسیدم گفتند که برادرت فوت کرده است!
وی افزود: من بسیار تعجب کرده بودم، البته خود پرستاران بخش هم متعجب بودند منتها در نهایت به من گفتند که کرونا کار خودش را کرده است. دلایل فوت برادرم برای من پر از ابهام بود و در نهایت یکی از پزشکان به من پیشنهاد کرد که برای مشخص شدن دلایل فوت درخواست کالبدشکافی بدهم اما پزشک دیگر دلایل فوت را همان کووید 19 عنوان کرده بود! متاسفانه به دلایل شرایطی که داشتیم نمیتوانستم درخواست کالبدشکافی بدهم.
اما دکتر مهدی ناقوسی؛ معاون درمان بیمارستان میلاد در واکنش به مرگ منصوری گفت: متوفی در تعطیلات عید نوروز طی تماس تلفنی با پزشک متخصص ارولوژی بیمارستان میلاد اظهار کرده که در بیمارستانی در شهرستان جهرم به علت تب و لرز و عفونت بستری است که برای ادامه درمان در تاریخ 16 فروردین ماه بیمار با حال عمومی بد و تب و لرز شدید در زمینه سرطان پیشرفته کلیه به این مرکز آورده و در بخش ارولوژی بستری شد.
وی افزود: دو بار به اتاق عمل انتقال یافت و هر بار به علت حال عمومی بد، عمل جراحی کنسل شد و در نهایت با تشخیص کووید تحت درمان قرار گرفت و متاسفانه فوت شد.
ناقوسی بیان کرد: بیمار در زمینه سرطان پیشرفته آلبومین و پتاسیم خون پائینی داشت که منجر به ورم پا شده بود که آلبومین و پتاسیم دریافت میکرد؛ هیچگونه قصوری انجام نشده و هیچ گونه داروی اشتباهی تزریق نشده است. در بیمارستان میلاد یکبار تست کرونا از بیمار انجام شده که مثبت بوده است نه سه بار.
سرایت ویروس به بخشهای غیر کرونایی میتواند فاجعهآفرین باشد
با این اوصاف، نخستین سوالی که باید پرسید این است که آیا بیمارستانهایی مانند بیمارستان میلاد نباید بتوانند مانع از سرایت ویروس کرونا از بخش مخصوص بیماران کرونایی به سایر بخشها شوند؟ و آیا نباید شرایط ایزولاسیون برای بخشهای بستری ضروری و جراحیهای ضروری فراهم باشد؟
قبح واژه کالبدشکافی، مانعی برای پیگیری پروندههای قصور پزشکی
نکته دیگری که مبتلابه خانوادههایی است که بیماران خود را از دست میدهند، قبح واژه کالبدشکافی برای پیبردن به دلایل فوت عزیزانشان است. بسیاری از پروندههای قصور پزشکی بهدلیل همین قبح ناتمام مانده و به سرانجامی نمیرسند، در صورتی که این یک حق برای خانوادههایی است که دلایل دقیق فوت عزیزانشان را نمیدانند و گاهی این حق در بیمارستانها و پزشکان به خانواده متوفی یادآوری میشود و گاهی هم نه!
اتوپسی یا کالبدشکافی صرفا به علت مرگ ناشناخته یا به دنبال مرگ ناگهانی، خشن یا غیر منتظره صورت نمیگیرد و گاهی پزشک بیمارستان برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد یک بیماری یا علت مرگ، یا تحقیقات و درک پزشکی بیشتر اقدام به این کار میکند. واژه کالبدشکافی نباید ابزاری برای صرف نظر کردن خانواده متوفی از فهم دلایل درگذشت عزیزانشان باشد.
انتهای پیام/