«پاسخ به نبرد مخفی با ایران»ـ۲۰/ تولد مقاومت در لبنان

«پاسخ به نبرد مخفی با ایران»-20/ تولد مقاوت در لبنان

«آن‌چه نگاه سطحی صهیونیست‌ها به قدرت را به نمایش می‌گذارد این تصور است که صرفاً شیعه برای آنان تهدید محسوب می‌شود.»

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ـ کتاب «نبرد مخفی با ایران» در سال 2008 میلادی به‌قلم «رونین برگمن» خبرنگار مشهور صهیونیست و توسط انتشارات سایمون اند شوستر در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است.

رونین برگمن (متولد 1972) دانش‌آموخته روابط سیاسی خاورمیانه از دانشگاه تل‌آویو، یکی از شناخته‌شده‌ترین خبرنگاران و تحلیل‌گران صهیونیست در حوزه نظامی و امنیتی است که سابقه همکاری با نشریات اسرائیلی نظیر «هاآرتص» و «یدیعوت آحارونوت»، نشریات آمریکایی نظیر «نیویورک تایمز»، «نیوزویک»، «وال استریت ژورنال» و همچنین رسانه‌های انگلیسی ازجمله «گاردین» و «تایمز» را در کارنامه خود دارد.

مسائل مربوط به دشمنان رژیم صهیونیستی (خصوصاً ایران، حزب‌الله و گروه‌های مقاومت فلسطینی) و نیز موضوعاتی نظیر تاریخچه عملیات‌های ترور این رژیم (کتاب اخیر وی با عنوان «برخیز و اول تو بکش» به این موضوع پرداخته است) ازجمله سرفصل‌های مورد علاقه برگمن است که علاوه بر نگاشتن کتاب، به ایراد سخنرانی، مصاحبه و نوشتن مقاله‌های متعدد نیز می‌پردازد.

او در گفتگو با تلویزیون فارسی‌زبان ایران اینترنشنال، مشخصاً به مسئله پرونده هسته‌ای ایران و مسائل مرتبط با آن ـ خصوصاً تلاش‌های مخفی صهیونیست‌ها برای متوقف کردن برنامه هسته‌ای و موضوع ترور دانشمندان ایرانی ـ می‌پردازد و از قول «مایکل هایدن» رئیس اسبق سیا می‌گوید که ترور دانشمندان هسته‌ای، بهترین راه برای جلوگیری از روند رو به رشد ایران در این زمینه است و تلویحاً اسرائیل را مسئول این کار معرفی می‌کند.

برگمن در کتاب «نبرد مخفی با ایران»، به تاریخچه‌ای از تقابلات ایران و رژیم صهیونیستی پرداخته است که البته بخش عمده‌ای از این کتاب به حزب‌الله لبنان ـ به‌عنوان مهمترین متحد جمهوری اسلامی در جبهه مقابله با این رژیم (از پیدایش تا جنگ 33روزه) با تمرکز بیشتر به‌روی نقش شهید عماد مغنیه ـ اختصاص دارد.

مقطع پایانی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، مقاطع کوتاهی از جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران (با تمرکز به‌روی موضوع مک‌فارلین)، نقش ایران در حمایت از گروه‌های مبارز فلسطینی و البته مسئله هسته‌ای کشورمان ازجمله موضوعاتی است که برگمن در کتاب خود به آنها پرداخته است.

اظهار نظرهای غیرمستند و خلاف‌واقع متعدد، کنار تحلیل‌های شخصی و هدفمند (با رویکرد اصلی نمایش قدرت اسرائیل خصوصاً در رقابت با ایالات متحده) که همچون اظهار نظرهایش، در جای جای کتاب او نیز دیده می‌شود، کتاب وی را مستلزم نقد و بررسی برای مخاطب ایرانی می‌کند.

عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در قالب یک کتاب به نقد مفصل «نبرد مخفی با ایران» پرداخته است.

سلیمی نمین متولد 1333 ازجمله روزنامه‌نگاران باسابقه و یکی از شناخته‌شده‌ترین محققان و پژوهشگران ایرانی در حوزه تاریخ و علوم سیاسی است که تا کنون مقالات و کتاب‌های متعددی از وی به چاپ رسیده است.

متن کامل کتاب وی را در نقد و بررسی نبرد مخفی با ایران ـ که در آینده به‌زبان‌های فارسی و انگلیسی منتشر خواهد شد ـ می‌توانید به‌صورت روزانه در قالب پاورقی در گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم بخوانید.

* * *

 قسمت بیستم:

فصل چهارم

صهیونیست‌ها در سال 1982 م. بعد از ارتباطات مخفی که از سال 1975 با فالانژهای لبنان برقرار کرده بودند، جنگ‌های داخلی خونینی را بر این کشور تحمیل و تصور می‌کنند فرصت مناسبی برای اشغال لبنان فراهم آمده است و می‌توانند آن را با انتصاب یک والی دست نشانده، عملاً ضمیمه سایر سرزمین‌های اشغالی سازند.

واقعیتی که آقای برگمن نیز تا حدی به آن اذعان دارد: «بگین علناً اعلام کرد که هدف از جنگ، پیشروی «تنها تا 40 کیلومتر» فراتر از مرز، یعنی دقیقاً منطقه برد موشک‌ها (مربوط به فلسطینی‌ها) بود تا تهدید را از بین ببرد، اما طرح واقعی ارتش، که تا حدودی حتی بگین هم از آن اطلاع نداشت، متفاوت بود. اریل شارون، وزیر دفاع، دستور داده بود تا نیروی دفاعی اسرائیل برای اخراج نیروهای سازمان آزادی‌بخش فلسطین و سوری‌ها از کل این کشور آماده باشند... روابط نزدیکی از طریق موساد میان وزیر دفاع ستیزه‌جوی اسرائیل یعنی بگین [احتمالاً اریل شارون] و فالانژها به وجود آمد. کسی که طرح جنگ را ارائه کرده بود شارون بود و در ورای این تفکر، ایده تغییر جامع در خاورمیانه مطرح گردید.» (فصل 4، ص 73)

به‌ کارگیری عبارت «تغییر جامع در خاورمیانه» برای توصیف هدف اصلی اشغال لبنان به حد کفایت گویاست؛ به همین دلیل نیز همه کسانی که چنین درکی داشتند که یک ملت هرگز اشغال را تحمل نخواهد کرد و راه مقاومت پنهان را در پیش خواهد گرفت و این موضوع، پایه‌های اشغالگری در همه سرزمین‌های اشغال شده را سست خواهد کرد در مقام انتقاد از تصمیم به اشغال لبنان برآمدند.

نویسنده ضمن اذعان به این واقعیت با جمله «دنیا تا حدودی دلیل این جنگ را درک کرد» در مقام تلطیف موج انتقادات برمی‌آید: «اگر چه دنیا تا حدودی دلیل این جنگ را درک کرد، اما زمانی که روشن شد اهداف آن اساساً با آن ‌چه که توسط نخست‌وزیر بگین مطرح شده بود تفاوت دارد، اسرائیل مورد انتقاد بی‌سابقه‌ بین‌المللی قرار گرفت. حتی رئیس‌جمهور رونالد ریگان از این که با او مشورت نشده بود یا حتی اطلاع داده نشده بود، به شدت برآشفت. گسترش مداوم جنگ و هم‌زمان افزایش آمار تلفات غیرنظامیان نیز به افزایش انتقادات شدت بخشید.» (فصل 4، ص75)

با آن که یکی از اهداف تصریح شده در چارچوب طرح تغییر جامع در خاورمیانه، اخراج فلسطینیان آواره از اردوگاه‌هایشان در لبنان بود، نویسنده می‌کوشد جنایت هولناک قتل‌عام در اردوگاه‌های صبرا و شتیلا به منظور ترساندن و فراری دادن همه فلسطینیان از این کشور را صرفاً به دست نشاندگان اسرائیل نسبت دهد.

نکته حائز اهمیت‌ این که مقاومت ملت لبنان علیه اشغالگران صهیونیست قبل از تولد حزب‌الله آغاز می‌شود، اما نویسنده در قالب همان سناریوی کلی تخریب هویت مستقل ایستادگی، حامی و پشتیبان این مقاومت را مردم سوریه عنوان می‌کند؛ به عبارت دیگر سعی می‌شود برای آن منشأ خارجی تراشیده شود تا به سهولت بیشتری سرکوب گردد: «اسرائیلی‌ها خیلی زود مورد هدف تعدادی از نیروهای چریکی قرار گرفتند که توسط مردم سوریه تشویق می‌شدند، و صد البته می‌خواستند هر کار که از دستشان برای آسیب زدن به اسرائیل برمی‌آمد انجام دهند. نیروهای سازمان آزادی‌بخش فلسطین تحت فرماندهی عرفات به سمت بیروت عقب‌نشینی کردند و در آن ‌جا محاصره و توسط تانک‌ها و توپخانه اسرائیل بمباران شدند. مأموران موساد اطمینان حاصل کردند که فرمانده نیروهای مسیحی، یعنی بشیر جمیل، به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شده است، اما دستگاه اطلاعاتی سوریه با بمب‌گذاری در جلسه‌ای واقع در دفتر مقر فالانژ در بیروت به این طرح اسرائیل خاتمه داد. پاسخ فالانژ به این اقدام، قتل‌عام صدها فلسطینی در اردوگاه‌های پناهندگان صبرا و شتیلا در جنوب بیروت بود. اسرائیل در این جنایت شریک نبود، اما نیروهایش نیز هیچ کاری برای جلوگیری یا توقف آن انجام ندادند.» (فصل 4، ص76)

در این زمینه چند نکته قابل تأمل است:

1- تلاش صهیونیست‌ها برای نادیده گرفته شدن مقاومت ملت‌ها در برابر جنایاتی که بر آن‌ها روا داشته می‌شود سیاستی است قدیمی. حتی زمانی که ملت ایران در برابر سلطه آمریکا، انگلیس و صهیونیست‌ها پایداری می‌نمود، به این ایستادگی انگ ارتباط با ارتش سرخ زده می‌شد تا سرکوب آن به سهولت از نظر افکار عمومی صورت گیرد.

در این مقطع که ایران حضوری در لبنان نداشت نویسنده به تبعیت از همان سیاست، مردم سوریه! را عامل محرک مقاومت در لبنان معرفی می‌کند.

2- یکی از اهداف اشغال لبنان «تغییر جامع در خاورمیانه» یعنی دور کردن فلسطینیان از سرزمین خود بود. سیاست صهیونیست‌ها از ابتدای طرح اشغال فلسطین راه‌اندازی کشتار برای ترساندن فلسطینیان و ترجیح آوارگی بر کشته شدن بود.

سال‌ها بعد همین سیاست در جنوب بیروت نیز به اجرا درآمد تا فلسطینی‌های ساکن در اردوگاه‌های آوارگان صبرا و شتیلا خود فرار را بر قرار ترجیح دهند و لبنان از آوارگانی که امید داشتند روزی به خانه‌های خود در سرزمین اشغال شده‌شان بازگردند کاملاً خالی شود؛ بنابراین قتل عام در دو اردوگاه به طور روشن در چارچوب سیاست صهیونیست‌ها صورت گرفت تا فلسطینیان به اردن کوچانده شوند.

3- آقای برگمن که تم به مطالبش انتقادی می‌دهد تا بهتر بتواند در مسائل اساسی از جهت‌گیری‌ها و اهداف کلان صهیونیست‌ها پشتیبانی کند مدعی است اطلاعات ارتش سوریه اقدامی علیه فالانژ‌ها صورت دادند و طرح صهیونیست‌‌ها در لبنان را با مشکل مواجه ساختند. فالانژها به تلافی این اقدام به قتل‌عام مردم عادی در اردوگاه‌های پناهندگان پرداختند.

اگر این ادعای آقای برگمن کمترین بهره‌ای از حقیقت برده بود اسرائیل به‌سهولت می‌توانست ضربه متقابلی به قوای سوری وارد سازد، اما در این واکنش علاوه بر فراری دادن فلسطینیان از لبنان هدف دیگر زهرچشم گرفتن ازمردم است برخلاف تبلیغات صهیونیست‌ها برای مخدوش کردن چهره مقاومت ملت‌ها، آنان به‌خوبی بر این واقعیت واقفند که مسئله اصلی آنان با ملت‌هاست والا دولت‌ها هیچ‌گاه مشکل محوری برایشان نبوده است.

به این واقعیت در فراز بعدی این فصل اذعان شده است؛ اذعانی که پوشالی بودن قدرت صهیونیست‌ها را نیز به نمایش می‌گذارد: «زمانی که بخش زیادی از برنج‌هایی که روستاییان شیعه در جنوب لبنان در مناطق مورد هجوم نیروهای اسرائیلی کاشته بودند تبدیل به تگرگ نارنجک‌ها و بمب‌های کنارجاده‌ای شد، معاون نخست‌وزیر اسرائیل، سیمچ ارلیچ، سخن به گلایه گشود و گفت: «آن‌ها هرگز به ما نگفته بودند که شیعیان در این مناطق هستند».

به‌طور خلاصه وضعیت واقعی آن زمان را این‌طور می‌توان شرح داد: یک دولت نادان اسرائیلی که هرگز نمی‌دانست که شیعیان در لبنان بزرگ‌ترین بخش جمعیت این کشور را تشکیل می‌دادند و این که اساساً نمی‌دانست اصلاً شیعه چیست. آژانس اطلاعات اسرائیل تحت تأثیر مسیحیانی بود که صرفاً آن‌چه را دوست داشتند ببینند می‌دیدند.» (همان)

آقای برگمن ضمن این اعتراف سعی می‌کند پوشالی بودن قدرت صهیونیست‌ها را محدود به بخشی از دست اندرکاران و صرفاً متوجه «دولت وقت» نماید و این که مقامات اجرایی آن زمان ابتدایی‌ترین شناخت را از لبنان نداشتند. اما در تناقضی آشکار سازمان‌های اطلاعاتی را که قدرت اصلی اشغالگران فلسطین را تشکیل می‌دهند و هویت مستقلی از آمد و شد احزاب دارند (هرچند حکم رؤسای آن‌ها توسط نخست‌وزیر صادر می‌شود) فریب‌خورده فالانژها در حمله به لبنان عنوان می‌دارد.

بنابراین اگر آژانس‌های اطلاعاتی صهیونیست‌ها نقش محوری در این زمینه داشته‌اند این نشان از پوشالی بودن اساس و پایه‌های قدرت در سرزمین‌های اشغالی است.

آن‌ چه نگاه سطحی صهیونیست‌ها به قدرت را به نمایش می‌گذارد این تصور است که صرفاً شیعه برای آنان تهدید محسوب می‌شود.

نویسنده کتاب و به طور کلی اشغالگران فلسطین بر چه پایه و اساسی این تصور را داشتند که می‌توانند کشوری را اشغال و سپس برای آن رئیس‌جمهور تعیین کنند، قتل‌عام‌های فجیعی برای زهرچشم گرفتن، از مردم مرتکب شوند و ... اما با هیچ واکنشی مواجه نگردند.

حتی اگر اهالی جنوب لبنان پیرو آیین دیگری بودند آیا در برابر تجاوز به میهنشان کاملاً بی‌تفاوت می‌ماندند؟ مگر در جنگ جهانی دوم کشورهای مسیحی‌نشین اروپایی که به اشغال قوای هیتلر درآمدند هسته‌های مقاومت زیرزمینی تشکیل ندادند و برای آزادی کشورشان به اقدامات ایذایی علیه اشغالگران نپرداختند؟

چرا کشتن سربازان آلمانی با بمب‌گذاری در مقرها یا مسیر آنان اعمالی قهرمانانه ارزیابی می‌شد، اما مقاومت ملت لبنان در برابر اشغالگری هجده ساله صهیونیست‌ها امری ضدانسانی و تروریستی تبلیغ می‌گردد و تلاش می‌شود این میهن‌پرستی، ناشی از وابستگی به قدرت‌های بیرونی القا شود؟

در همین چارچوب آقای برگمن نیز برای منکوب و ملکوک کردن مقاومت لبنان در شرایطی که هنوز حزب‌الله در این کشور اصولاً متولد نشده بود ضمن اذعان به مواجه شدن نیروهای صهیونیست با واکنش شدید، عامل و محرک مقاومت را مردم سوریه!! عنوان می‌کند.

 

ادامه دارد... .

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
مدیران
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon