«معجزه آبخیزداری»| آبخیزداری در تمدن اسلامی از زبان ناصر خسرو/ "در قدس درختان بی آب(دیم) نهایت ندارد"
جمع آوری و ذخیره سازی آب و مهار سیل در تمدن اسلامی کاملا مشهود بوده به طوری که در شهرهای مختلف با شیوه های مختلف به جمع آوری آب باران می پرداختند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم «پرونده معجزه آبخیزداری»؛ جمع آوری و ذخیره سازی آب باران و مهار سیل و استفاده از آن در فصول گرم و بی باران سال از اصول و اهداف مسلم آبخیزداری است که سابقه آن به حدود 5 هزار سال پیش باز می گردد. طبق بررسی ها، در تمدن ایرانی اسلامی رویه پیشنیان و نیاکان ما آن بوده است که برای استفاده هر چه بیشتر، بهتر و بادوام تر از آب، راه های طبیعی را برمی گزیدند و در واقع به خاطر شرایط اقلیمی چاره ای جز این نداشتند؛ روش هایی که آسیبی به طبیعت نمی رساند و چهره پاک آن را نمی آلود.
در این گزارش به برخی از شیوه های جمع آوری و ذخیره سازی آب باران و آثار و دستاوردهای آن که در تاریخ تمدن اسلامی بدان اشاره شده است با استناد به سفرنامه ناصر خسرو بدان بدان می پردازیم. در سفرنامه ناصرخسرو درباره جمع آوری آب باران و ذخیره سازی آن در شهرهای مختلف اسلامی چنین آمده است:
رمله
ناصر خسرو می گوید: «(در یکی از روزهای ماه رمضان) به رمله رسیدیم... و آن شهرستانی بزرگ است و از لب شهر تا لب دریا سه فرسنگ است. آب ایشان از باران باشد و اندر هر سرای حوضی باشد که آب باران را بگیرند و همیشه از آب ذخیره باشد. در میان مسجد آدینه حوض های بزرگ است که چون پرآب باشد هر که خواهد برگیرد و ببرد. مسجد آنجا را سیصد گام اندر دویست گام مساحت است.»
بیت المقدس
بیت المقدس را اهل شام و آن طرف ها «قدس» گویند... سواد و رستاق (مزارع و روستاهای اطراف شهر) همه کوهستان است، همه کشاورزی و درخت زیتون و انجیر و غیره. تمام بی آبی (دیم) است. هر چه باران ببارد هیچ آب بیرون نرود و تلف نشود. همه در آبگیرها رود و مردم بر می دارند. پس از بیت المقدس زیارت ابراهیم خلیل الرحمن عزم کردم. تا آنجا شش فرسنگ است و راه سوی جنوب می رود. بر راه دیه های بسیار است و زرع و باغ بسیار است و درختان بی آب (دیم) از انگور و انجیر و زیتون و سماق خودروی نهایت ندارد.
مکه
آب چاه های مکه همه شور و تلخ باشد، چنانکه نتوان خورد. اما حوض ها و مصانع بسیار بزرگ کرده اند، که هر یک از آن به مقدار ده هزار دینار برآمده باشد و آن وقت به باران که از دره ها فرود می آید، پر کرده اند. در آن تاریخ که ما آنجا بودیم، تهی بودند. یکی که امیر عدن بود، و او را پسر شاد دل می گفتند، آبی در زیر زمین به مکه آورده بود، و اموال بسیار بر آن صرف کرده، و در عرفات بر آن کشت و زرع کرده بودند؛ و آن آب را بر آنجا بسته بودند و پالیزها ساخته و اندکی به مکه می آمد و به شهر نمی رسید. و حوضی ساخته اند که آن آب در آنجا جمع می شود و سقایان آن را در برگیرند و به شهر آورند و بفروشند.
ناحیه فلج
آنجا چهار کاریز بود و آب آن همه بر نخلستان می افتاد، و زرع ایشان بر زمین بلندتر بود و بیشتر آب از چاه می کشیدند که زرع را آب دهند... و من بدین فلج چهار ماه بماندم.
مهروبان
شهری بزرگ است بر لب دریا نهاده بر جانب شرقی و بازاری بزرگ دارد و مسجد جامعی نیکو. اما آب ایشان از باران بود و غیر از آب باران، چاه و کاریزی نبود که آب شیرین دهد. ایشان را حوض ها و آبگیر باشد که هرگز تنگی آب (کم آبی) نبود.
جده
جده شهری است کهن بر کنار دریا واقع شده و می گویند بنای شهر به دست ایرانیان بوده است. در خارج شهر آبگیرهای قدیمی وجود دارد و چاه هایی در وسط سنگ های سخت حفر کرده و آب آنها را به هم اتصال داده اند که شمار آنها بس زیاد است و پهلوی هم قرار دارد؛ و چون آن سال باران کم بود آب را از فاصله یک روزه راه به آنجا می آوردند و حجاج آب مصرفی خود را از خانه های مردم می گرفتند.
جزیره هرمز
من (ناصر خسرو) نخست به هرمز جدید وارد شدم که مرکز آن حبرون نام دارد. حبرون شهری است نیکو و بزرگ دارای بازارهای خوب که بندرگاه هند و سند می باشد و مال التجاره های هندوستان از این شهر به عراق عرب و عراق عجم و خراسان حمل می شود....آب در جزیره هرمز چیز گرانبهایی است. چشمه هایی در جزیره وجود دارد و آبدان هایی هم هست که آب باران را در آنها ذخیره می کنند، لیکن این منابع همه دور از شهر واقع شده و باید آب را در مشک ها به وسیله زورق به شهر بیاورند.
گزارش از: مهدی عرفانیان
از همین پرونده بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/