مدیران کشور حکمرانی خوب را نمیدانند/ وزرای دولتهای نهم و دهم افراد توانمندی هستند| گفتگوی انتخاباتی با "نامی"
امیر محمدحسن نامی داوطلب کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری که دارای مدرک دکترای مدیریت کشورداری است، میگوید ۶۴ برنامه برای اداره دولت دارد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - امیر سرتیپ «محمدحسن نامی» نامی است که در عرصه نظامیگری و وزارت شنیده شده است. او آخرین وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت احمدی نژاد بود و پیش از آن نیز معاونت وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را بر عهده داشت.
ریاست سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، معاونت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، جانشینی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، وابسته نظامی جمهوری اسلامی ایران در کشور کره شمالی، ریاست اداره دوم ستاد مشترک ارتش، عضویت شورای امنیت کشور، عضویت گروه پدافند غیرعامل کشور، استادی مشاور مطالعات گروهی دانشکده فرماندهی ستاد و فرماندهی یگانهای مختلف عملیاتی در سالهای دفاع مقدس از دیگر سوابق امیر نامی است.
گفتگوی ما با این داوطلب کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری را ادامه میخوانید:
تسنیم: شما جزو افرادی هستید که در انتخابات ثبتنام کردید و سوابق متعددی در نیروهای مسلح و دولت داشتید و فکر میکنم جز معدود کاندیداهایی هستید که رشته تحصیلیاش مرتبط با بحث ریاست جمهوری است و رشته کشورداری خواندید. چه انگیزهای موجب شد در این دوره وارد عرصه انتخابات شوید؟ با توجه به اینکه شرایط کشور از جهات مختلف معیشتی، اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجه و... دشوار است، چه برنامهای برای حل کردن مشکلات کشور دارید؟
امیر نامی: ما نمیگوییم کشور در شرایط سخت هست. زمانی این اتفاق میافتد که فشار دشمن زیاد باشد و امکان پاسخگویی به آن نباشد. اما به هرصورت بعضی قسمتها به خصوص اقتصاد، مردم را تحت فشار قرار داده است. اینکه من برای انتخابات اعلام حضور کردم به چند جهت است، یکی اینکه من در نیروهای مسلح توانمندی و آشنایی خوبی دارم. امروز ما در بُعد دفاعی، امنیتی و نظامی بسیار قوی هستیم، اگر قوی نبودیم آمریکا و صهیونیسم بین الملل ما را میزد و شاید اصلا کشور ایران دیگر وجود نداشت. چون رژیم صهیونیستی عقیده داشت که راه رسیدن به خاورمیانه بزرگ تنها از طریق حذف ایران امکانپذیر است. اما همچنان به دنبال راهکار هستند و امروز این راه برایشان از عراق میگذرد. البته با وجود محور مقاومت و نیروهای ارزشمند آن و وجود مرد و قهرمان ملی و جهانی مثل شهید سلیمانی تقریبا محدود شد.
همانطور که عرض کردم ما امروز در بعد دفاعی بسیار قوی هستیم. وقتی که نیروی هوافضای سپاه توانست در یک اقدام خارقالعاده با سامانه سوم خرداد پیشرفتهترین هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را هدف قرار دهد؛ آن هم هواپیمایی که از آسمان کشورهای زیادی عبور کرده بود. نشان میدهد که از توانمندی بسیار بالایی برخوردار هستیم.
** چرا علیرغم اقتدار دفاعی در سیاست عقب ماندیم؟
ما در بُعد دفاعی بسیار قوی هستیم. اگر امروز موشکهای نقطه زن ما نبود وضعیت ما اینگونه نبود. اما سایر بخشهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ...نتوانستند دوش به دوش اقتدار دفاعی ما پیش بروند. مثلا بعد سیاسی کشور میتوانست در کنار بُعد نظامی و دفاعی ما حرکت کند. ما الان میبینم کشورهایی که در بعد نظامی قوی هستند، بُعد سیاسیشان را نیز تحت آن حرکت میدهند.
چرا امروز در سیاست علیرغم اقتدار دفاعی عقب ماندیم؟ این جای بحث و بررسی دارد. ما باید از این توانمندی برای اقتدار سیاسی استفاده کنیم. اگرچه جمهوری اسلامی ایران به لحاظ ساختاری، جایگاهی و قدرتی که رهبری در هدایت کشور دارند بسیار قوی عمل کرده؛ اما مسئولین و عهده داران سیاست خارجی نتوانستد خوب عمل کنند. بُعد دیگر بعد اقتصادی است. نیروهای مسلح در اقدامات اقتصادی نیز میتوانند موثر باشند اما از آنها خواسته نشده است. من توان نیروهای مسلح را میشناسم.
به طور مثال عرض میکنم، در 8 سال گذشته 48 میلیارد دلار نهاده دامی مثل جو و ذرت وارد کردیم. به شما قول میدهم اگر دو یا سه میلیارد آن را به سپاه یا ارتش میدادند چندین برابر این نهاده دامی تولید میشد. ضمن اینکه ما نباید کشور را در خصوص محصولات استراتژیک به خارج و به ویژه دشمن وابسته کنیم. الان اگر نهاده دامی نباشد تولید مرغ، تخم مرغ، لبنیات و گوشت قرمزمان دچار مشکل میشود و این عدم بهره برداری از تواناییهای نیروهای مسلح در زمینه تولید نیز می تواند باشد.
در قانون اساسی آمده که دولت میتواند از تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی نیروهای مسلح به منظور خدمات دهی عمومی بهره برداری کند. من احساس میکنم که باید به این بعد پرداخته شود. من با توانمندی های نیروهای مسلح آشنایی دارم. اگرچه نیروهای مسلح تحت فرماندهی رهبری است اما اگر دولت درخواست کند حتما موافقت خواهد شد. ما الان در زمینه گوشت و ماهی مشکل داریم. به طور مثال به نیروی زمینی پرورش گاو و گوسفند هم در کنار کارشان محول شود یا به نیروی دریایی علاوه بر مسئولیتهای دیگر، ماهی گیری یا به عبارتی کمک به پایین آوردن قیمت ماهی محول شود. به مردم میگویند ماهی مصرف کنید اما با چه قیمتی؟ اصلا در دسترس مردم با این درآمدها هست؟
** کشور به تجدید برنامه نیاز دارد
کشور نیاز به تجدید برنامه دارد؛ نمیگویم تغییر ساختار. باید قوانینی که مربوط به وزارتخانهها و سازمانهایی که عهدهدار تولید، سیاست خارجه، سیاستهای فرهنگی و... هستند بازنگری شود. نکته مهم بعدی این است که ما برنامههای اجرایی مهم مثل آمایش ملی یا آمایش سرزمین است که سالهاست زمین مانده است. تعریف علمی آمایش ملی به قراری نسبت منظم بین انسان فعالین و فضا گفته میشود و ما نه تنها نزدیک به این نسبت نظم نیستیم بلکه سالهاست از آن دور شدهایم.
یکی از بی توجهیهایی که دولتهای گذشته به این امر کردهاند باعث شده که جمع بزرگی از روستانشینان ما که عهدهدار تولید بودند حاشیهنشین شوند. گفته میشود دوازده میلیون و هفتصد هزار نفر حاشیهنشین داریم. وقتی ما از نسبت منظم صحبت میکنیم انسان و فعالیت که مشخص است؛ اما فضا به چیزی گقته میشود که با دست بشر روی عرصه جغرافیا ایجاد میشود. الان ما در این فضا با یک بیعدالتی روبرو هستیم؛ کشوری با وسعت یک میلیون و 873 هزار و 959 کیلومتر. سوال اینجاست که چرا علیرغم این وسعت ما مردم را جمع کردیم در یک شهر بزرگی مثل تهران که باید با رنج و مشقت زندگی کنند؟ عدم اجرای آمایش سرزمینی موجب بیعدالتیهای دیگر نیز شده است. الان 29 تا 31 درصد اقتصاد کشور فقط در تهران است. 50 تا 53 درصد اقتصاد کشور در هفت شهر دیگر است.
** استقرار دولت الکترونیک، موجب شفافسازی خواهد شد
در آمایش ملی نیاز به یک حرکت برنامهریزی شده است. برای یک بار سند آمایش ملی تنظیم میشود. این آمایش 44 پیوست دارد. یکی از آنها پیوست محیط زیست است که الان بسیار هم آسیب دیده است. یکی دیگر از این پیوستها میتواند تغییر ساختار دولت باشد. پس چه زمانی باید دولت الکترونیک را پیاده کنیم؟ دولت الکترونیک به دولتی گفته میشود که 24 ساعته در 365 روزه سال آماده پاسخگویی است. ما بایستی شبکه ملی اطلاعاتمان را که در همین شبکه فیبر نوری و اینترنت داخلی داشته باشیم و این دولت الکترونیک را مستقر کنیم. در این صورت در دولت شاهد شفافسازی خواهیم بود. در این صورت هزینه پایین خواهد آمد و مردم به راحتی کارشان انجام خواهد شد.
تسنیم: شما در مورد نقش نیروهای مسلح در کمکرسانی به دولت اشاره کردید. در بحث کرونا هم شاهد خدمات شایان نیروهای مسلح بودیم. اما گاهاً از زبان برخیها مطرح میشود که نظامیها حق ورود به عرصه سیاسی ندارند. از طرف دیگر برخی مدعی میشوند که ورود نیروهای مسلح به عرصه خدمات به نوعی رقیب بخش خصوص محسوب میشود. در مورد این دو گزاره نظر شما چیست؟ حضور نیروهای مسلح در عرصه سیاست چه حدی دارد و حضورشان در عرصه خدمات چقدر ممکن است نافی بخش خصوص باشد؟
امیر نامی: از اواخر دهه سوم قرن بیستم تا کنون حدود 37 رییس جمهور نظامی در دنیا ورود کردند که البته آنها در دوران سخت وارد شدند. ما الان نمیگوییم دوران سختِ قحط الرجال است اما وقتی میگوییم نظامی یعنی کسی که قبلا نظامی بوده اما الان غیر نظامی محسوب میشود. مثلا ژنرال دوگول وقتی وارد شد که فرانسه با مشکلات زیادی مواجه بود و او طرح آمایش ملی را اجرا کرد و حتی یک جمله ای گفت که میخواهم دوباره سرزمینمان را تصرف کنم. بنابراین میبینیم نظامی به فردی اطلاق میشود که الان جز نیروهای رسمی هست.
وقتی بیرون از مجموعه های نظامی هستید، بنابر قانون میتوانید شرکت کنید؛ اما اگر نظامی به فردی گفته شود که تابع نظم و مقررات و اجرای قوانین باشد این خیلی خوب است. یکی از شالودههای کار این است که هر کس رییس جمهور شد اول باید قانون گرا باشد. به نظر من نظامیها صلح طلب، انسان دوست و مردمی هستند که مدیریتشان واقعی تر است. ما در این زمینه افراد زیادی مثل شهید صیاد شیرازی داشتیم که بسیار منضبط، معتقد و توانمند بود ولی در عین حال برادر و دوست یک سرباز و افسر بود که میشد به او تکیه کرد.
** کارها را باید به مردم واگذار کرد
در بُعد دوم که بخش خصوصی است بایستی تمام کارها را به مردم واگذار کنیم. امروزه در کشورهایی که دولت الکترونیک اجرا شده سه بُعد دیدند. خدمات دهنده و خدمات گیرنده که دو بعد اصلی و قسمت عمده "وار" است که توسط مردم انجام میشود و دولت فقط نظارت میکند. مدیران ما بیشتر مدیر هزینه هستند و به درآمد و اینکه از کجا بیاید فکر نمیکنند. الان تمام سازمانهای خصوصی در برابر مردم پاسخگو هستند اما دولتها کجا پاسخگو هستند؟ الان حتی در نیروهای مسلح نسبتهای نیروهای نظامی هم به افراد واگذار شده. به همین خاطر باید به سرعت به سمت خصوصی سازی برویم و هزینهها را کاهش دهیم. ضمن اینکه بایستی به مردم خدمت کنیم. باید عمده دولت را به مردم واگذار کنیم بویژه شرکتهای دولتی را. البته این شرکتها الان بیشتر زیان ده هستند.
تسنیم: یکی از مشکلاتی که الان در کشور مطرح است این می باشد که ما ایده حکمرانی نداریم؛ مسئولی که بر مسند قدرت مینشیند شاید ایده هایی در ذهن دارد که با سیاستهای کلی نظام و اهداف و چشم انداز همخوانی نداشته باشد یا اینکه اصلا ایدهای نداشته باشد. لذا یکی از مشکلات اصلی کشور ما ایده حکمرانی و برنامههایی است که باید با چشم انداز و برنامههای کلان کشور منطبق شود. خلا آن را در هشت سال گذشته به خوبی احساس کردیم. آیا شما ایدهای برای حکمرانی دارید و آیا برنامهای برای چگونه پیش بردن برنامهها و دستیابی به اهداف دارید؟ ضمن اینکه مسیری را باز کنید که در آینده دولتها پس از روی کار آمدن بر اساس ایدهها و برنامه عمل کنند. مردم هم به آنها رای بدهند.
نامی: اول اجازه میخواهم در خصوص حکمرانی مواردی را عرض کنم. میدانید که جمهوری اسلامی ایران چشم انداز داشته و برنامههای متعددی را تصویب کرده اما در اجرایشان ضعیف بودیم. فرمایشات رهبری اکثرا تدوین شده و برنامهای برای اینده هستند که میشود روی همه آنها کار شود و در مسیر اجرایی دولت قرار داد. ما در اجرا ضعیف هستیم چون مدیرانی که در سطح کلان قرار میگیرند نوع حکمرانی را خوب نمیدانند. الان خیلی از کشورها مدرسه حکمرانی دارند. ما هم چند سالی است مدرسه حکمرانی شهید بهشتی تحت نظر دانشگاه علی دفاع ایجاد کرده ایم. در این مدارس آموزش همزبانی، همراهی و هماهنگی داده میشود و اینکه چگونه حرکت کنیم و چگونه پشتیبانی کنیم تا به اهداف کلان ملی برسیم. به نظرم مهمترین ضعف ما در اجراست که برای اجرا در این مدارس انضباط اجرای قوانین و ... تاکید میشود.
** 64 برنامه برای اداره دولت دارم
مدیریت کلان یک مدیریت استراتژیک است. رئیس جمهور، وزرا و روسای سازمانها بایستی به مدیریت استراتژیک اشراف داشته باشند. این نیاز به آموزش دارد و حتما باید در مدرسه حکمرانی شهید بهشتی این کار انجام شود. من برای دولت آینده 64 برنامه نوشتم که آنها به ترتیب باید اجرا شود. مردم به دولت بی اعتماد شده اند و اعتمادشان خدشه دار شده یا همراهی نمی کنند یا اگر اقدامی باید انجام دهند منفعلانه عمل میکنند. پس یکی از برنامهها جلب اعتماد مردم ظرف 4 ماه اول دولت است. اگر مردم همراهی نکنند تمام برنامهها با شکست مواجه میشود؛ آن هم در جمهوری اسلامی ایران که اساسش بر پایه مردم سالاری دینی است.
علاوه بر این برنامه، در 4 ماهه اول برنامه دیگری نیز دارم که بتوانیم یک تعادل در توانمندسازی مردم برای خرید مایحتاج عمومیشان فراهم کنیم. کارگری که روزکار است از کجا بیارود و بخورد؟ او حتی اگر بخواهد نان و پنیر بخورد، ما بایستی در 4 ماهه اول قدرت خرید را برای دهکهای پایین، بالا بیاوریم و پس از آن با این اعتمادسازی جامعه را به سمت جلو حرکت دهیم. اعتماد یک روزه به دست نمیآید. چهار برنامه برای بازنگری قوانین دارم که مربوط به حوزه تولید است. اگر دقت کنید این قوانین وجود دارند اما در خیلی از جاها با یکدیگر تضاد دارند و همین عامل موجب میشود در زمینه تولید حرکت خوبی انجام نشود.
دو برنامه من شامل این میشود که چگونه ما تولیدگران را در بخشهای مختلف مثل صنعت، کشاورزی و خدمات فعال کمک کنیم. یک برنامه که بسیار مهم است مربوط به بخش مسکن و ساختمان است. این بخش بسیار آسیب دیده و مسکن به قیمتی رسیده که خیلی از زوجهای ما توانایی داشتن یک واحد خانه را ندارند. حالا ما مدام به جوانها میگوییم ازدواج کنید اما توانایی مهیا کردن مسکن ندارند! کشور ما با این همه ثروت دارد یعنی بالقوه همه مردم ایران ثروتمند هستند؛ اما کسی نبوده که این منابع را به ثروت تبدیل کند. الان در کره شمالی که ثروتش اندازه ورامین ما نیست برای زوجی که یک سال به ازدواجشان مانده خانه فراهم است و این از نکات مثبتی است که میشود از این جامعه بسیار پادگانی استفاده کنیم.
** به زودی شاهد سقوط هژمونی آمریکا خواهیم بود
تسنیم: یک فایل صوتی که از آقای ظریف منتشر شد نشان داد که ایشان دوگانهای میان میدان و دیپلماسی میان اذهان عمومی مردم ایجاد کرده است که شاید قبلاً چنین دوگانهای در ذهن آنها وجود نداشت. آقای ظریف خودشان را در این سخنان بخشی از دیپلماسی دانستند و سردار سلیمانی را نماد میدان معرفی کردند و میدان و دیپلماسی را در تقابل یکدیگر قرار دادند. شاید بخشی از این اظهارات به ضعف ما در حکمرانی برگردد که مدیران کشور نگاه درستی به عرصه تحولات کشور و تحولات منطقه ندارند و به فکر تقابل و همپوشانی هستند. به نظر شما که بیش از 40 سال در ارتش حضور داشتید این دوقطبی چقدر حصحیح است و آیا در کشورهای دیگر نیز ما این دوگانه را داریم و اینکه آیا تلاشهای شهید سلیمانی در تقابل با عرصه دیپلماسی کشور بود یا خیر؟
امیرنامی: قدرت دفاعی می تواند پشتیبان دیپلماسی باشد. اگر امریکا الان قدرت نظامی نداشت چگونه می توانست آنقدر به مردم دنیا زور بگوید؟ سیاست امریکا در جهت توسعه استکبار و قدرت نظامی اش است. به عقیده من این عدم شناخت یا به قول معروف عدم آموزش حکمرانی موجب چنین خطاهایی می شود.
شهید سلیمانی توانست در وضعیت سختی ماجرا را به خوبی مدیریت کند و با مدیریت مستشاری که صورت گرفت کشور عراق و سوریه و منطقه غرب آسیا را از خطر داعش نجات دهد. داعش سالها توسط یکی از کشورهای منطقه آماده بود، آموزش داده میشد و هزینهاش توسط کشورهای مرتجع تامین میشد. برنامه ریزی و طراحی آن با انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی بود و هرآنچه داشتند پای کار آوردند. اسلحه، اطلاعات، بودجه و فضای مجازی توسط آنها به داعش داده شد. آنها جذب نیرو کردند و عملیات روانی انجام دادند.
وقتی که داعش وارد موصل شد همه فکر میکردند ارتش مجهزی وارد شده درصورتی که 400-500 نفر بیشتر نبودند؛ اما چون از طریق فضای مجازی که صهیونیستها در اختیار آنها گذاشته بود با یک عملیات روانی میان مردم رعب و وحشت ایجاد کردند و مردم قالب تهی کردند. آن موقع بیش از سه هزار و 800 نفر نیروی نظامی ارتش عراق آنجا بودند؛ به طور مثال وقتی پایگاه آموزشی نیروی هوایی عراق را گرفتند جوانان بسیاری را که در اوج قدرت و توان جوانی بودند، سربریدند و بعضیها را تیر زدند و در کانال انداختند.
هرکسی باشد فکر میکند انجام این کار توسط دو سه هزار نفر انجام شده اما اینطور نبود و آنها فقط 126 نفر بودند اما فضای مجازی به آنها کمک می کرد. نظر من این است که اگر تلاشهای مخلصانه، عارفانه و از جان گذشته شهید سلیمانی نبود الان شهرهای ما وضعی بهتر از حلب و موصل نداشتند و معلوم نبود که سرهای ما در سبد کدام یک از داعشی ها باشد.
سیاست خارجی می توانست از این قدرتی که جمهوری اسلامی به برکت رهنمودهای فرمانده معظم کل قوا و به برکت دلاورمردیهای شهید بزرگوار سردار سلیمانی داشت را بهترین بهرهبرداری داشته باشد؛ البته این کار را کردند اما با تردید.
تسنیم: تعدادی از افرادی که اعلام کاندیداتوری کردهاند از مدیران دولت نهم و دهم هستند، آیا شما با آقای احمدی نژاد برای کاندیداتوری دیداری داشته و بعد از وزارت هم با ایشان ارتباط سیاسی داشتهاید؟
امیر نامی: اکثر کسانی که الان اعلام کاندیداتوری کردهاند، ارتباطی خاصی ندارم. اگر دولت نهم و دهم خوب کار کرد شاید بخشی از آن به خاطر وزرای پاکدستی بودند که کار کردند و آینده نشان خواهد داد که آنها مشکلی نداشتند. من حقوق وزارت نگرفتم و همان حقوق که سازمان جغرافیایی می داد را میگرفتم و به قول معروف در فکر مالاندوزی نبودم و نیستم.
اینگونه نبودم که بگویم امریکا بد است اما فرزندم را برای تحصیل و زندگی به آمریکا بفرستیم. یا بگویم انگلیس یا فرانسه این طور و آن طور هستند آن وقت خانوادهام آنجا زندگی کنند. این دوگانگی توسط مردم در بین مسئولین خیلی دیده میشود. بعد از آن مردم دیگر به شما اعتماد نخواهند کرد. افرادی که از دولت نهم و دهم درحال حاضر برای کاندیداتوری آمده اند افراد توانمندی هستند و آدمهایی بودند که خیلی می دویدند. ماباید تلاش کنیم به روستاها و شهرهای مختلف کشور برویم چرا که با نشستن کاری درست نمی شود. ما اگر به مردم اتکا کنیم به حرکت و مدیریت ما برکت میدهد.
ما در نیروهای مسلح چند اصل داریم که یکی از مهمترین آن ها اصل وحدت است. اگر این محقق نشود شما به هیچ کدام از اهدافتان نمیرسید حتی علی رغم اینکه همه امکانات دیگر را داشته باشید. در کشورداری نیاز است که اصل وحدت مدیریتی رعایت شود.
تسنیم: به عنوان سوال آخر آیا عنوانی برای دولت خود انتخاب کردهاید؟ و کابینهای مدنظرتان است؟
امیرنامی: من در گفته اولم عرض کردم که وقتی بزرگی داریم و به جایگاه ولایت اعتقاد داریم هرکس بخواهد دولت را دست بگیرد اول باید رهنمودهای رهبری را در دستور کار خود قرار دهد. چرا که این رهنمودها می تواند برای ما خیلی کارساز باشد. احتمال دارد من چیزی در ذهنم باشد اما وقتی خدمت رهبری برسم رهنمود ایشان می تواند مرا به خیر هدایت کند و می تواند برای آینده خودم و کشور مفید باشد. وگرنه همان سرنوشتی را دچار خواهیم شد که با لعن و نفرین مردم مواجه شویم. بایستی خوب حرکت کنیم.
من فعلا هیچ فردی را درنظر ندارم و هیچ تبلیغی هم تا موقع تایید صلاحیتم از سوی شورای نگهبان نخواهم کرد و در چارچوب قانون اساسی حرکت خواهم کرد. اگر مردم براساس گذشته من و برنامه هایم و همچنین شناختی که از روی خانواده من دارند به من رای دادند و من را به عنوان خادم خودشان پذیرفتند اولین کاری که خواهم کرد خدمت مقام معظم رهبری می رسم و رهنمودهای ایشان برای دولت آینده و چگونه انتخاب کردن وزرا برداشت خواهم کرد.
تسنیم: از اینکه وقت گذاشتید و به سوالات ما پاسخ دادید خیلی متشکرم.
انتهای پیام/