روایت تکان‌دهنده عکاس خبری ربوده شده از تحمل ۲۱ ضربه چاقو و از دست دادن ۲۰۰ میلیون تجهیزات/ ادوات دفاعی برای عکاسان لازم است

ماجرای وحشتناکی که برای محمد دلکش رخ داد، منجر به چاقو خوردن او و دزدیده شدن تمام تجهیزات عکاسی او شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هفته‌ی گذشته بود که خبری دردناک در فضای مجازی منتشر شد؛ یکی از عکاسان خبری در راه رفتن به ماموریت کاری، از سوی سه جوان مورد حمله قرار می‌گیرد و تمام وسایل همراهش به سرقت برده می‌شود. این عکاس خبری محمد دلکش نام دارد و سال‌های بسیاری است که در این عرصه فعال است.

این ماجرا به طُرق مختلف روایت شد و هر روایت هم با دیگری اختلاف‌هایی داشت. برای رسیدن به روایتی صحیح و دقیق سراغ محمد دلکش رفتیم تا ماجرا را از زبان خودش بشنویم. در ادامه روایت این عکاس خبری از حادثه‌ای دردناک را می‌خوانید:

«برای انجام مأموریتی کاری باید به رامسر می‌رفتم. ابتدا خواستم که با ماشین خودم بروم، اما به دلیل محدودیت‌های ترافیکی به علت شیوع ویروس کرونا، اجازه‌ خروج از تهران از مسیر جاده هراز و ورود به شهر‌های شمالی را نمی‌دادند.

به ترمینال تهرانپارس رفتم اما نه ماشین سواری بود و نه اتوبوس. به ترمینال بیهقی رفتم؛ آنجا هم خبری از تاکسی‌های بین شهری و اتوبوس نبود. از ترمینال بیهقی به ترمینال آزادی رفتم. آنجا هم همان وضعیتِ دیگر ترمینال‌ها را داشت. به ناچار در کنار میدان آزادی منتظر ماشین شدم. مسافر دیگری هم آنجا بود که او هم مقصدش رامسر بود. با او صحبت کردم تا با هم برویم که امنیتش بیشتر است.

پژو نقره‌ای جلوی پایمان ایستاد. در ماشین دو مسافر دیگر هم بودند. پنج نفری حرکت کردیم. در مسیر اتوبان لشکری به سرنشینان ماشین مشکوک شدم و از راننده خواستم که توقف کند. من کوله‌پشتی و لب‌تاپ و دوربینم را در صندوق عقب گذاشته بودم.

راننده توقف نکرد. به ما گفتند گوشی‌هایتان را بدهید تا پیاده‌تان کنیم. ما مقاومت کردیم. آنها سه نفر بودند و ما دو نفر. مسیر حرکت از اتوبان لشکری به اتوبان آزادگان و از آنجا به خروجی ساوه بود.

در همان ابتدای درگیری چاقویی به کف دست مسافرِ دیگر خورد و زمانی که از اتوبان لشکری وارد اتوبان آزادگان شدیم، او را پایین انداختند.

من تک افتاده بودم. زد و خورد وحشتناکی بینمان شکل گرفته بود. راننده 13 ضربه چاقو به پای راستم زد. یکی دیگر از سرنشینان که سمت شاگرد بود،  چاقویی به پهلویم زد. چندین ضربه دیگر به دست و بدنم زدند. چند ضربه هم با پشت چاقو به سرم زدند که دیگر من کم هوش شده بودم.

یکی از این افراد نزدیک به 30 سال داشت و دو نفر دیگر بین 16 تا 20 ساله بودند.

دعوای ما حدود یک ربع ادامه داشت. زمانی که رسیدیم به خروجی اتوبان ساوه، دقایقی در یکی از فرعی‌ها حرکت کردند و سپس من را در چاله‌ای انداختند. ارتفاع چاله شاید حدود 2 و نیم متر بود. شخص زباله‌گردی آنجا بود. از او خواستم تلفنش را به من بدهد تا تماس بگیرم، اما گفت موبایل ندارم و به پلیس هم خبر نمی‌دهم و رفت! به هر ترتیبی بود خودم را از چاله بیرون کشیدم و به لب جاده رساندم.

حدود یک ساعتی منتظر بودم و هیچ‌کدام از اتوموبیل‌ها توقف نمی‌کردند. بالأخره خودروی سمندی که سرنشینانش یک خانواده بودند من را دیدند و برای کمک کردن ایستادند. هم زمان ماشین‌های پلیس هم به من رسیدند. گویا مسافری که از ماشین بیرون انداخته بودند به پلیس خبر داده بود که چنین اتفاقی رخ داده است.

در حال حاضر استخوان دنده‌ام از سه جا ترک برداشته است. زخم دستم و شکمم در حال ترمیم است. پوست شکمم کنده شد است. بیشترین دردی که دارم از ناحیه‌ی دنده‌ها و پای راستم است. پای راستم از زانو به پایین غیر فعال است چون بافت عصبیِ پایم ضربه خورده است.

دو گوشی، کوله پشتی، دوربین عکاسی، لب تاپ و لنز و مودم‌های ارسال تصویر، وسایلی بودند که از من دزدیدند. حدود 200 میلیون تومان قیمت وسایلی بود که از من بردند.

تمام تجهیزات مال خودم بود. وسیله‌ها بیمه نبودند. خودم هم که بیمه بودم، در بیمارستان بیمه را قبول نکردند. یکی از قوانین بدی که در این زمینه وجود دارد این است که وقتی کسی خِفت شود و آسیب ببیند؛ باید پول بیمارستان را بدهد و بعداً برای دریافت مبلغ بیمه به اداره بیمه مراجعه کند!

از رسانه‌ها و همکاران رسانه‌ای و انجمن صنفی مطبوعات و انجمن ورزشی نویسان و انجمن عکاسان پیشکسوت بیانیه دادند.


حامد جعفرنژاد - عضو هیئت مدیره کانون‌های انجمن‌های صنفی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران ایران

عکاسان خبری همیشه در معرض خطرند / تجهیز به گاز اشک آور

مرور این اتفاق دردناک تأسف بسیاری در دل هر شهروندی خواهد آورد. اتفاقی که متأسفانه این روزها تعدادش زیاد شده و به شدت نیازمند برخورد قاطعِ نیروی انتظامی با افراد زورگیر است.
در همین باره گفت‌وگویی داشتیم با  حامد جعفرنژاد عضو هیئت مدیره کانون‌های انجمن‌های صنفی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران ایران تا از دیدگاه او به این ماجرا بپردازیم.

جعفرنژاد گفت: هفته‌ پیش خبردار شدیم که محمد دلکش یکی از عکاسان خبری که چندین سال سابقه فعالیت در عرصه عکاسی دارد، برای پوشش برنامه خبری عازم رامسر بوده و متأسفانه توسط سارقان زورگیر 21 ضربه چاقو به او زده شده است و لوازم عکاسی و تجهیزاتش را به سرقت بردند.

وی ادامه داد: این اتفاق شوک بزرگی بود. دلکش البته نخستین عکاسی نبوده که چنین اتفاقی برایش رخ داده ولی امیدواریم آخرین عکاس باشد.

دبیر عکس باشگاه خبرنگاران پویا(تسنیم) با اشاره به زیان‌های مالیِ‌ چنین اتفاق‌هایی برای عکاسان خبری، تأکید کرد: در سال‌های گذشته با بالا رفتن قیمت دلار، قیمت تجهیزات عکاسی هم گران شد. در حال حاضر خیلی سخت شده که علاقه‌مندان به رشته عکاسی، بتوانند دوربین و تجهیزات این کار را تهیه و در این رشته فعالیت کنند.

وی ادامه داد: این دغدغه برای همه عکاسان خبری هست که اگر از این دست حوادث باز هم بخواهد برای دوستان پیش بیاید چه باید کرد. ما در جایگاه انجمن صنفی خبرنگاران ایران از پلیس در این قضیه کمک بیشتری می‌خواهیم.

جعفرنژاد که سابقه‌ چندین سال عکاسی مطبوعاتی در کارنامه دارد، گفت: حدود 15 سال پیش انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران توانسته بود با رایزنی‌های انجام شده، برای عکاسان خبری مجوزِ حمل گاز اشک‌آور بگیرد. حداقلِ این ماجرا این بود که عکاس در چنین شرایطی می‌توانست از خودش دفاع کند. گاز اشک‌آوری که مجوز رسمی از سوی نیروی انتظامی داشت.

وی ادامه داد: دوستان ما در انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران تلاش‌های زیادی کردند که این مشکل برای بچه‌های عکاس حل شود، ولی احساسم این است که نیروی انتظامی با توجه به این حادثه اخیر، باید خودش پیش‌قدم شود تا عکاسان و خبرنگارانی که هر لحظه در معرض خطرند، مجهز به گاز اشک‌آور شوند.

جعفرنژاد تأکید کرد: بخش دیگر ماجرا باز هم به حمایتِ نیروهای انتظامی بازمی‌گردد. الان یک هفته از اتفاق اخیر می‌گذرد و ما شاهدیم که سارقان هنوز دستگیر نشده‌اند.

این عضو هیئت مدیره کانون‌های انجمن‌های صنفی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران ایران در پایان گفت: در کل عکاسان خبری و خبرنگاران واقعاً مظلوم‌اند. آنها نسبت به تلاشی که برای پوشش برنامه‌ها دارند، همیشه در معرض خطرند. در چنین اتفاق‌هایی علاوه بر خسارت مالی خسارت جانی هم در کمین آنهاست. امیدواریم که دیگر شاهد چنین اتفاق‌هایی برای فعالان عرصه خبر نباشیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط