نگاهی به کپی ضعیف "آنها" از فیلم‌های خارجی و غفلت از مؤلفه‌های بومی ژانر وحشت

نگاهی به کپی ضعیف "آنها" از فیلم‌های خارجی و غفلت از مؤلفه‌های بومی ژانر وحشت

قسمت دوم آنها نشان می‌دهد که فیلم از عناصر بومی ژانر سینمای وحشت استفاده سطحی کرده و نتوانسته محتوای داخلی را در جهت غنای خود به کار بگیرد. فقدان تولیدات قوی در سینمای وحشت ایران و عدم شناخت سبک سینمای ترسناک ایرانی فیلم‌های این ژانر را آسیب زده است.

به گزارش خبرنرگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،  قسمت دوم سریال "آنها" برای فیلم‌بازان و تماشاگران حرفه‌ای سینمای وحشت یادآور فیلم‌ها و سریال‌هایی است که در سال‌های اخیر آنها را تماشا کرده‌اند؛ فیلم‌هایی مانند "مادر" ساخته دارن آرنوفسکی، سریال "خدمتکار" ساخته ام‌نایت شیامالان و البته فیلم حلقه به کارگردانی جورج وربینسکی.

الهام‌گیری سریال آنها از فضا، مضمون و سبک سریال خدمتکار شبکه اپل

تقریباً کلیت قسمت دوم "آنها" از فضای سریال "خدمتکار" ملهم است؛ فرزندی که با کمک و قدرت خاصی به منزل یک زوج می‌آید و توسط همان قدرت از خانه بیرون می‌رود. نفی و دفع تابو‌ها و شمن‌های رمال‌ها و جادوگران نیز توسط اعضای خانه اثری جز برگرداندن سحر و اهریمن به خانه و خانواده چیز دیگری نیست. فضای اتاق بچه کاملا طلسم شده و تحت تسخیر نیروهای اهریمنی است.

سینما , فیلم ,

اتاق طلسم‌شده سریال خدمتکار

سینما , فیلم ,

اتاق وحشتناک و طلسم شده بچه در آنها

 

اینها تنها بخشی از وجوه مشترک میان آنها و خدمتکار است. سکانس حضور بیگانگان در کوچه به نشانه تهدید باز گرداندن بچه دقیقا ارجاعی به سکانس مشابه خدمتکار است. میزانسن اتاق بچه و گهواره که سحر و ترس بر آن سایه افکنده است و خبر  از اتفاقی شوم دارد نیز ما را حسابی با سریال خدمتکار خاطره‌ساز می‌کند.

سینما , فیلم ,

غریبه‌های سریال خدمتکار در خیابان نمایان شده و برای بردن بچه می‌آیند

سینما , فیلم ,

غریبه‌های سریال آنها نیز برای ربودن بچه‌ آمده‌اند

البته این را هم باید گفت که خدمتکار در دو فصل نتوانست آن‌طور که لازم است نظر مخاطبین سینمای ترس را راضی کند و در فصل دوم نیز با افت جدی روبرو شد اما آنها در یک قسمت البته با افت و خیزهایی مخاطبین ایرانی سینمای ترس را  که کمتر فیلم یا سریال ترسناک ایرانی می‌بینند، توانست تا حدی راضی کند.

تقلید سکانس چرت زدن مهتاب در سریال آنها از جنیفر لارنس در فیلم مادر

اما شباهت روشن یکی از سکانس‌های این قسمت آنها با فیلم مادر ساخته آرونفسکی نیز دیده می‌شود. آن لحظه‌ای است که مهتاب فرزندش را از ترس اینکه دشمنان ماورایی او را بربایند در آغوش گرفته اما خستگی و خواب نمی‌گذارد که هوشیارا باشد و مدام چرت می‌زند و دوباره از خواب می‌پرد اما یکباره می‌بیند که بچه در آغوشش نیست و دشمنان فرزند را از دست او گرفته‌اند. ترس و واهمه او را فرامی‌گیرد و به دنبال پیدا کردن بچه‌اش می‌دود. البته یک نکته مهم و دقیق این است که در مادر بازیگر نقش مامان یعنی جنیفر لارنس که آن را به خوبی بازی کرده است، مدت زمان زیادی است که با دشمنان و تازه‌واردان غریبه منزل خود درگیر است و از فرط خستگی نمی‌تواند روی پا بماند و در نتیجه خواب بر او غلبه می‌کند اما مهتاب در آنها بعد از یک شب نشینی ساده و بدون زحمت و البته تهدیدی به این واضحی به راحتی با چند دقیقه نشستن خوابش می‌گیرد!

 

سینما , فیلم ,

 

کپی‌کاری سوم آنها از دو صحنه فیلم حلقه: تصاویر مخدوش و حضور دختر طلسم‌شده در تلویزیون

ارجاع دم‌دستی دیگر سریال آنها به فیلم حلقه است. در فیلم حلقه شخصیت دختر طلسم‌شده در فیلم و تلویزیون پرسه می‌زند و به دنبال فرصتی است که بتواند از درون تلویزیون به داخل خانه بیاید. تصویری موهوم و ترسناک که بیننده را خیره به خود می‌کند. البته این بیرون آمدن همراه با اطلاع‌رسانی و مخابره کردن مکرر و دم‌دستی نیست بلکه یکباره و غافلگیرانه است و باعث می‌شود که فیلم حسابی ترسناک شود.

 

سینما , فیلم ,

 

همینطور او در عکس‌ها چهره‌ای مبهم دارد که معلوم نیست چه کسی است. اما در آنها شخصیت اهریمنی مدام تلاش می‌کند که از دورن شیشه تلویزیون بگوید من هم هستم! او حتی زمانی که مرد و زن نیستند از وجود خود به ما! هم خبر می‌دهد گویا می‌داند که ما داریم فیلم او را تماشا می‌کنیم. در کنار این چندبار خود را از درون شیشه نشان می‌دهد و فرار می‌کند.

 

سینما , فیلم ,

 

دست آخر شخصیت ترسناک و شرور فیلم که معلوم نیست از کجا آمده است یکباره سروکله‌اش پیدا می‌شود و با حرکاتی بسیار شبیه به دختر طلسم شده فیلم حلقه به این ور و آن ور می‌دود و ما را با حرکاتش می‌ترساند.

تزلزل مبانی ژانر سینمای وحشت ایران و خروجی‌های شبه‌هالیوودی

اما علت این تقلیدها و ارجاعات دم دستی در این سریال و دیگر فیلم‌ها و سریال‌های ترسناک ما ریشه در این دارد که سبک و ژانر فیلم ترسناک در کشور ما جا افتاده نیست و هر نفر تلاش می‌کند تا آن‌طور که دلخواه خودش است فیلم ترسناک بسازد. قواعد ژانر در سینما بدون شک مؤلفه‌های محکم و استواری دارد که برای ساخت فیلمی که در ژانر باشد باید از آنان تبعیت کرد.

هانریک ولفلین منقد و نظریه‌پرداز هنری سوئیسی در تعریف سبک می‌گوید که در حقیقت این تکرار عناصر مشترک در شیوه ارائه آثار هنر است که در طول زمان، آن شیوه را به سبک تبدیل می‌کند. سبک، شکلی کلی و دلالتگر است.

اما در زمینه سینما به باور سوزان سانتاگ نظریه‌پرداز ادبی آمریکایی، سبک یعنی تکنیک‌های ویژه‌ای که یک فیلمساز معمولاً به کار می‌گیرد و شیوه‌های منحصر به فردی که طی آنها این تکنیک‌ها در آثار او به هم مربوط می‌شوند. بنابراین سبک عبارت است از آن سیستم فرمال که تکنیک‌های استفاده شده در فیلم را سازمان می‌دهد."

به عنوان مثال در ژانر وسترن باید از عناصری مانند دوئل، انتقام‌گیری، عدالت‌خواهی و قهرمان، آفتاب سوزان سر ظهر، شب‌های کویری و پرستاره و... استفاده کرد.

در ژانر ترسناک نیز قواعد و مؤلفه‌هایی وجود دارد اما در میان همه آنان محوری‌ترین آنها که در واقع حکم زیربنای سینمای ترسناک را دارد، نامأنوس بودن و عدم قرابت با افراد، جهان و پدیده‌های غریبه‌ای است که نمی‌شناسیمشان. این عدم آشنایی برای انسان در هر زمان و مکانی حالت استرس و تدافعی ایجاد می‌کند و او را می‌ترساند. ترس از اینکه چه اتفاق و سرنوشتی برای او توسط موجودات بیگانه رخ خواهد داد.

حول محور این مفهوم، صحنه‌های مخوف، نورهای با کنتراست بالا، حضور موجودات ماروالطبیعه، مکان‌های اسرار آمیز و در کل امر شروری است که حضور او به عنوان موجود خطرناک در فضای فیلم سایه افکنده است.

اما برای ساخت فیلم ترسناک متناسب با هر کشور، فرهنگ و قومی باید در کنار رعایت قواعد ژانر سینمای هراس HORROR که با ژانرهای دیگری مانند جنایی CRIME، دلهره‌آور THRILLER، رازآلود Mystery قرابت و همپوشانی دارد، از محتوای بومی و تاریخی آنجا نیز استفاده کرد. در هر کشوری و هر فرهنگی این فضا و تاریخ و مسائل درون جامعه و آداب و رسوم آنان است که محتوای فیلم را غنا می‌بخشد. مثلاً در فیلم ترسناک پرده آخر ساخته واروژ کریم مسیحی، خانه‌های قدیمی تهرانی همراه با مسائل خانوادگی رایج در خانواده‌های ایرانی مانند ارث و حسادت در کنار یک گروه نمایش دوره‌گرد که در خانه‌ها برای اجرای نمایش و سرگرمی می‌‌آمدند، فضا را برای باور کردن داستانی ترسناک و ایرانی مهیا می‌کند. زیرا اکثر مؤلفه‌ها و عناصر ترسناک پرده آخر به فضای ذهنی و تاریخی ما نزدیک است.

یا فیلم‌هایی مانند طلسم و شب بیست و نهم و یا حتی سریال کمدی-ترسناک سمندون نیز از فضای خانه قدیمی و خرافات رایج در میان ما استفاده می‌کند و می‌تواند به عنوان یک ژانر یونیک ترسناک ایرانی شناخته شود.

یا در هالیوود ژانر ترسناک به علت پی‌ریزی درست خود که در تاریخ سینما ریشه دوانده است توانسته چندین زیر ژانر برای خود پیدا کند و انواعی مانند اسلشر، جن‌گیری، تسخیر ارواح، هیولامحور و... برای خود پیدا می‌کند که هر کدام نیز دارای قواعد و اصول خود هستند.

همان‌طور که می‌بینیم در نمونه‌های گفته شده، نظام شکلی و فرمال و  محتوای بومی وجود دارد که مجموعه آنها زمینه ایجاد ژانر ترسناک را فراهم می‌کند.

در سریال آنها از عناصر ژانر ترسناک استفاده شده اما به علت کمبود مؤلفه‌های لازم برای سینمای ترسناک ایرانی به سمت کپی زدن از فیلم‌های خارجی رفته و عناصر هالیوودی را با ایرانی مخلوط کرده است. مثل نان و پنیر آوردیم دخترتان را بردیم که اساساً شعری در مراسم‌های عروسی و شاد است . تجانسی با فضای وحشتناک ندارد، بیشتر از اینکه رکاب محکمی برای پرداخت و طراحی قصه باشد، بهانه‌ای نچسب برای فیلم ترسناک ساختن است که به صورت ناشیانه‌ای سوژه فیلم ترسناک شده است. بهتر این بود که فیلمساز که مشخصاً قصد دارد تا با فضای بومی و قدیمی ایرانی فیلم ترسناک خود را می‌خواهد بسازد و به خوبی در بدو امر سراغ رمال‌ها رفته است، مضامین و سوژه‌های ایرانی ترسناکی را برای ادامه داستان انتخاب می‌کرد و با بهره‌بردن از عناصر سبک ترسناک ایرانی خود را از چالش‌های رایج ساخت فیلم‌ ترسناک ایرانی که عموما به آن دچارند نجات می‌داد.

بنابراین آنها از عناصر سینمای ترسناک تاحدی بهره‌مند شده است اما مشکل اصلی آن نداشتن مؤلفه‌ها و قواعد سینمای ترسناک بومی و ایرانی است. البته نمی‌توان کارگردان را در این امر یک تنه مقصر دانست زیرا این ژانر در داخل، به علت کم بود تولید و همینطور فقدان منابع مبنایی و نظری بومی، خلأهای زیادی دارد. به عنوان مثال یکی از زیرژانرهای سینمای ترسناک ما که طرفداران زیادی هم دارد، ماورایی است. تعریف ماورایی خود از همان ابتدا و اساس دچار مشکل است و از ابهام و ایهام رنج می‌برد. معلوم نیست که ماورایی به چه معنا است. آیا ماوراالطبیعه را مد نظر داریم؟ در این صورت حتی عالم جنیان نیز ماورالطبیعه نیست زیرا آنان نیز در عالم ماده و طبیعت زندگی می‌کنند و حتی حضرت علی (ع) به جنگ با آنان می‌رود و یا لشکرشان در روز عاشورا به کمک امام حسین (ع) می‌آیند. منظور از عالم ماورا یعنی ارواح و فرشتگان و عقول و... که هیچ نسبتی به ماده و جهان زمینی و ناسوتی ندارند اما با این وصف ما فیلم‌هایی که درباره جنیان باشد را نیز ماورایی حساب می‌کنیم یا اگر حتی یک ذهنیت غلطی در یک کاراکتر او را دچار ترس کند نیز آن را ماورایی می‌خوانیم. پس قبل از هر چیز معلوم است که باتوجه به این خلل در معنا و مفهوم ماورایی، تکنیک‌ها و عناصر مشترک لازم برای ساخت و تعریف ژانر ماورایی ترسناک نیز درست تبیین نشده است.

پس ما با دو چالش روبروییم اولاً مشخص نبودن قواعد و شیوه سینمای ترسناک در فرهنگ ما و دیگری کمبود محتوای غنی و بومی برای ساخت فیلم ترسناک ایرانی.

بدون شک برای برون رفت از چالش اول باید فیلمساز قواعد ژانر و سبکی سینمای وحشت را از نظر تئوریک و نظری بشناسند و در صورت لزوم این سینما را بازنگری و مطالعه کند. تماشای چندباره فیلم‌های ترسناک مؤلفه‌ها و عناصر سبک و ژانر آن را برای فیلمساز روشن می‌کند.

اما برای بیرون رفت از معضل دوم باید همان‌کاری را کرد که دیگر فیلمسازان جهان در غرب و شرق از آن بهره جستند: استفاده از منابع مکتوب و اولیه مانند قصه‌ها و داستان‌های فولکلور ایرانی که بتواند دست‌مایه خوبی برای اقتباس قرار گیرد و سپس فضاسازی غنی که پایه‌ای محکم برای فیلم‌های ترسناک ما باشد. فیلم کینه ژاپن اگر ترسناک و شرقی است تنها به این دلیل نیست که در خانه‌های سبک ژاپنی فیلمبرداری شده است بلکه برای این است که داستانی بومی و اهریمنانی شرقی دارد که در فضا و اتمسفری ژاپنی به خوبی در کنار هم جفت شده‌اند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران