۱۳ مشکل بزرگی که "وزیر آینده آموزش و پرورش" باید خود را آماده مواجهه با آنها کند!
وزیر آینده آموزش و پرورش با فهرست بلندی از مشکلات ۱۳ گانه مواجه است و مردم توقع دارند هر فردی که برای کسب رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی معرفی میشود برنامه خود را برای حل این مشکلات تشریح کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ این روزها برخی افراد از ویژگیهای وزیر آینده آموزش و پرورش سخن میگویند که معمولا ذکر این ویژگیها، اسامی افراد خاصی را به ذهن مخاطب القاء میکند.
اما از نظر مردم و فعالان حوزه آموزش و پرورش، مهمترین بحث، میزان شناخت وزیر آموزش و پرورش از شرایط و مشکلات موجود، ارائه برنامهای واضح، زمانبندی شده و قابل ارزیابی برای بهبود وضعیت و ارائه مستنداتی در خصوص تبحر و توان برای اجرای آن است.
هدف این گزارش بررسی موضوعاتی است که به نظر میرسد وزیر آینده آموزش و پرورش برای دریافت رای اعتماد، باید به آنها پاسخ دهد؛ امید است وزیر آینده آموزش و پرورش پیش از معرفی به مجلس شورای اسلامی، این موضوعات را توضیح داده و تمایز برنامه خود با برنامهها و اقدامات وزرای پیشین را مشخص کند تا مردم دلیل تغییر وزیر را متوجه شوند.
- اجرای اصل 30 قانون اساسی
مهمترین پرسشی که وزیر آموزش و پرورش دولت آینده باید به آن پاسخ دهد، نحوه اجرای اصل 30 قانون اساسی است. آیا وزیر آموزش و پرورش طبق قانون اساسی که میثاق بین ملت و حکومت است، مسئولیت فراهم کردن وسایل آموزش و پروش "رایگان" برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه را پذیرفته و برای اجرای آن برنامهای زمانبندی شده، قابل ارزیابی و مشروح ارائه خواهد کرد؟
- ارتقای کیفیت مدارس دولتی
وزارت آموزش و پرورش دارای حدود 14 میلیون دانش آموز و حدود 700 هزار نفر معلم است که عمده آنان در مدارس عادی دولتی در حال تحصیل و فعالیت بوده و از شرایط این مدارس ناراضی هستند؛ خانوادهها و معلمان معتقدند صدایشان شنیده نشده و در تصمیمگیریها مشارکتی ندارند. برنامه وزیر آینده آموزش و پرورش برای ارتقای کیفیت مدارس دولتی و مشارکت بیشتر خانوادهها و معلمان در تصمیمگیریها چیست؟
- اصلاح ساختار جزیرهای و حل تعارض منافع
با نگاهی به نمودار سازمانی، تعداد پستهای مدیریتی و شرح وظایف سازمانی بخش ستادی وزارت آموزش و پرورش و سازمانهای متبوع آن، میتوان دریافت که این وزارتخانه ساختاری جزیرهای داشته و تناسبی بین شرح وظایف و تعداد پستهای مدیریتی وجود ندارد. وزارت آموزش و پرورش دارای 26 پست معاون وزیر و همتراز آن است و از آنجایی که این مدیران غالباً گروههای مختلف خارج از وزارتخانه را نمایندگی میکنند، فاقد یکپارچگی در عملکرد هستند.
همچنین این ساختار جزیرهای (به ویژه در سازمانهای ستادی) باعث شده است که آنها وظایف ملی خود را فراموش و با سایر بخشها همکاری نکنند. آیا کاهش تعداد پستهای مدیریتی در ستاد وزارتخانه و تجمیع سازمانها اتفاق خواهد افتاد؟ یا قرار است طبق روال گذشته برای هر وظیفه کوچکی که انجام آن در حد یک ادارهکل است، یک سازمان جدید ایجاد شود؟ راهکار وزیر آینده برای ایجاد یکپارچگی بین مدیران آموزش و پرورش در این دستگاه عریض و طویل چیست؟ موضوع تعارض منافع چگونه حل خواهد شد؟
- جبران ضعف در بهرهگیری از فناوری اطلاعات
میتوان گفت آموزش و پرورش با داشتن حدود 106 هزار مدرسه در سطح کشور و حدود 15 میلیون نفر ذینفع مستقیم (دانشآموز، معلم و کارمند) یکی از ضعیفترین دستگاهها در بخش فناوری اطلاعات (سازماندهی پایگاههای داده، ایجاد سامانههای اطلاعاتی و ارائه خدمات الکترونیک) است. این ضعف باعث بروز بینظمی، کندی انجام امور، کاهش امکان نظارت، و افزایش هزینههای اداره این وزارتخانه شده است. برنامه وزیر آینده برای ارتقای بخش فناوری اطلاعات، همچنین افزایش و بهبود خدمات الکترونیکی چیست؟
- افزایش مسئولیتپذیری و خروج از انفعال
آموزش و پرورش غالبا مسئولیت کاستیهای خود را نپذیرفته و همواره کمبود بودجه و کنکور سراسری را مسئول تمام اشکالات و نقایص در 12 پایه تحصیلی اعلام کرده است. این دو مقصر، هوشمندانه انتخاب شدهاند! چرا که بودجه مربوط به سازمان برنامه و بودجه و مجلس و کنکور سراسری مربوط به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است و مسئولیتی متوجه وزارت آموزش و پرورش نیست! به صورت خلاصه، همه مقصرند به جز آموزش و پرورش!
وزارت آموزش و پرورش نه تنها گزارشی از بازده و نحوه استفاده از منابع موجود خود ارائه نکرده است بلکه تلاشی نیز برای تامین ابزارهای مورد نیاز و کسب اختیارات قانونی برای حل مشکلات و رفع کاستیها نمیکند! در این زمینه میتوان به کنکور سراسری سال جاری و نداشتن اختیار قانونی نظارت بر سؤالات کنکور توسط آموزش و پرورش اشاره کرد؛ آیا این رویکرد منفعلانه ادامه خواهد داشت؟
- کنکورزدایی از آموزش و پرورش
همانطور که اشاره شد یکی از اصلیترین بهانههای آموزش و پرورش، وجود مقصری به نام کنکور است اما در واقعیت آموزش و پرورش سالیانه چند کنکور را با تعداد شرکتکننده مشابه کنکور سراسری برگزار میکند. دو کنکور سمپاد و کنکور مدارس نمونه دولتی، سه کنکوری هستند که آموزش و پرورش در حال برگزاری آنهاست. بهتر نیست حداقل در دوره آموزش عمومی (9 پایه اول) عاری از هر نوع کنکوری بشود؟ برگزاری این کنکورها چه دستاوردی برای آموزش و پرورش، و کشور داشته است؟ آیا رویه ایجاد مدارس متنوع و ایجاد کنکور برای ورود به هر کدام از آنها در دولت آینده پایان خواهد یافت و آرامش به دوره آموزش عمومی به ویژه دبستانها بازخواهد گشت؟
- ارتقای کیفیت کتابهای درسی و محتوای آموزشی مدارس
گرچه مدیران وزارت آموزش و پرورش همواره ضعف کیفیت کتابهای درسی را با محدود دانستن ظرفیت کتاب درسی، توجیه کرده و وعده تهیه محتوای مکمل چند رسانهای را دادهاند، اما هیچگاه به این پرسش پاسخ نگفتند که اگر ظرفیت کتاب محدود است، چرا کتابهای کمک درسی بخش خصوصی پرفروش بوده و با استقبال زیاد مواجه است! و مردم حاضرند با پرداخت مبالغ بیشتری کتابهای کمک درسی تولید شده در بخش خصوصی را بخرند ولی کتابهای درسی (که مبالغ هنگفتی از بیتالمال صرف تهیه آنها میشود) را به کنجی پرتاب کنند؟
بیکیفیتی محتوای آموزشی و کتابهای درسی محدود به نحوه ارائه و تشریح مطالب نشده و در لایهای عمیقتر عدم ارتباط دروس ارائه شده با نیازهای زندگی دانشآموزان را نیز شامل میشود. به جز شرکت در انواع کنکورها، فایده خواندن کتابهای درسی آموزش و پرورش چیست؟ محتوای آموزشی ارائه شده در مدارس باعث افزایش قانونمداری، کاهش خشونت و عصبیت، و ارتقای فرهنگ ایمنی و رعایت بهداشت در میان دانشآموزان شده است؟ راه حل وزیر آینده برای تغییر این فضا چیست؟ نحوه مشارکت سایر بخشهای قوه مجریه در تهیه محتوای آموزشی به چه صورت خواهد بود؟
- رسیدگی به وضعیت نگرانکننده تسلط به زبان فارسی
شواهد متعددی شامل برخی پژوهشهای علمی و نتایج آزمونهای مختلف وجود دارد که نشان از ضعف عمیق و خطرناک دانشآموزان در سواد فارسی و کاهش تسلط آنان به این زبان است. مشکلی که تاکنون با بیتفاوتی پرسش برانگیز و کلیگوییهای مدیران وزارت آموزش و پرورش مواجه شده است. برنامه وزیر آینده برای صیانت از زبان فارسی و ارتقای تسلط و سواد فارسی دانشآموزان چیست؟
- رفع انحصار و استفاده از مشارکت عمومی در اصلاح و بهبود سندتحول بنیادین آموزش و پرورش
سند تحول یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات آموزش و پرورش در سالهای اخیر بوده است. متاسفانه تحت تاثیر برنامه 2030، بحث درباره سند تحول بیش از آنکه تخصصی باشد، سیاسی شده است.
هر کدام از طیفهای فعال در حوزه آموزش و پرورش معتقدند این سند باید به سلیقه و توسط آنان تدوین شود و در این میان سهمی برای شهروندان و کارشناسان مستقل قائل نیستند. نتیجه این رویه و کشمکش، داشتن سندی است که در برخی بخشها، نه قابلیت اجرا دارد و نه قابلیت بازنگری و بهبود!
همچنین بدنه آموزش و پرورش و خانوادهها نسبت به آن تاحدی بی تفاوت هستند چرا که اصول برنامهریزی راهبردی در آن رعایت نشده، برخی گزارههای آن به شدت تفسیرپذیر بوده و عملکرد آن غیرقابل ارزیابی است؛ هر مدیری درصد متفاوتی از میزان اجرای آن ارائه کرده و امکان مشارکت عمومی در اصلاح و بهبود سند وجود ندارد. برخی از منتقدان سند به نادانی یا غربگرا بودن متهم شده و رانده میشوند؛ راهکار وزیر آینده آموزش و پرورش برای رفع انحصار و جلب مشارکت عمومی در اصلاح و بهبود و اجرای کامل سند تحول چیست؟
- ارتقای عملکرد و کیفیت دانشگاههای آموزش و پرورش
متاسفانه دانشگاههای آموزش و پرورش و پردیسهای آنان تبدیل به خط تولید معلم شدهاند که در ابتدای هر سال تحصیلی باید تعداد مشخصی معلم را تحویل مدارس دهند. دانشجومعلمان در ساختمانها و خوابگاههای فرسوده، زشت و ناایمن روزگار را میگذرانند. وجه دانشجویی آنان به فراموشی سپرده شده و باید کارمندی مطیع دستورات مدیران دانشگاهها باشند.
جذب هیئت علمی و انجام پژوهشهای مورد نیاز آموزش و پرورش تقریبا امری نادر در این دانشگاههاست. هیچگونه پاسخگویی به مردم درباره عملکرد و کیفیت خود ندارند، چرا که معتقدند اصلا به مردم مربوط نیست که کیفیت معلمانی که قرار است به مدارس بروند، چیست.
آیا در دولت آینده واحدهای تربیت معلم، موازیکاری را کنار گذاشته و منابع مادی، انسانی و تجارب خود را تجمیع خواهند کرد؟ آیا مدیران این دانشگاهها پاسخگویی به مردم (که دانشجومعلمان، اعضای هیئت علمی و کارمندان دانشگاهها هم جزئی از آن هستند) را شرط ماندگاری خود خواهند دانست؟ برنامه وزیر آینده برای بهبود کیفیت تربیت معلم چیست؟
- ارتقای شفافیت و جبران ضعف در پاسخگویی به مردم
با وجود اینکه حدود یک چهارم جمعیت کشور به صورت مستقیم، روزانه و مستمر با آموزش و پرورش سروکار دارند و مردمیترین وزارتخانه کشور محسوب میشود، ولی کمترین میزان شفافیت و پاسخگویی در آن وجود دارد. قریب به اتفاق مدیران وزارت آموزش و پرورش تعهد و الزامی برای ارائه آمار و گزارش عملکرد رسمی سالیانه حس نمیکنند!
به عنوان نمونه آخرین باری که وزارت آموزش و پرورش آمار رسمی مکتوب از خود منتشر کرده، چه زمانی بوده است؟ وزیر آینده چه برنامهای برای اصلاح این وضعیت و اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات دارد؟
- بهبود ارتباط با رسانهها
خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش گلایههای زیادی از رفتارهای مدیران آموزش و پرورش دارند. متاسفانه رفتارهای ضدارتباطی در میان مدیران ستادی وزارت آموزش و پرورش، و به صورت اعجابآوری در میان مدیران روابط عمومی آن، شایع و پررنگ است. تفاوتی بین روابط عمومی و رسانه قائل نبوده، از جملات دستوری زیاد استفاده شده و کوچکترین انتقادی را برنمیتابند. در دوره وزیر آینده آموزش و پرورش چگونه بر رفتار مدیران با خبرنگاران نظارت خواهد شد؟
- ارتقای بازده بودجه و فعالیتهای عمرانی
متاسفانه هر چقدر دولت تلاش میکند در قالب نظام فنی و اجرایی نسبت به کنترل و افزایش بازده بودجه عمرانی به پیش برود اما به نظر میرسد وزارت آموزش و پرورش از این امر گریزان است.
اطلاعاتی در خصوص تهیه نقشههای تیپ استاندارد، متناسب با بوم هر بخش از کشور منتشر نشده و مردم نمیدانند کمکهای مردمی واریز شده به حساب بانکی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس چگونه مصرف شده است.
بخش عمرانی وزارت آموزش و پرورش با کمبود شدید بودجه مواجه بوده و اگر مدارس خیّرساز نباشند، آموزش و پرورش تقریباً حرفی برای گفتن در این زمینه ندارد. با توجه به اینکه مدرسهسازی و تجهیز آنها به صورت مستقیم با ایمنی معلمان و دانشآموزان مرتبط است، راهکار وزیر آینده آموزش و پرورش برای بهبود وضعیت موجود، ارتقای بازده بودجه عمرانی فعلی و شفافسازی نحوه مصرف کمکهای مردمی چیست؟