روایتی تازه از خانواده «مشتاق» تلویزیون/ دودکش۱ بهتر بود یا دودکش۲ ؟

سریال "دودکش۲" تلاش دارد شخصیت‌پردازی و ساختار روایی خودش را نسبت به سری اول حفظ کند و با این شناسنامه‌سازی‌ها امکان ادامه سری‌سازی در تلویزیون را داشته باشد؛ اما همچنان سوال رایج بین مخاطبان این مجموعه این است که «دودکش۱ بهتر بود یا دودکش۲؟».

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،  قالیشویی «مشتاق»، همان قالیشویی‌ است که این روزها در سریالی به نام "دودکش" اتفاقات جالب و شاید تلخی برایش پیش می‌آید. یک روز پلمپ می‌شود، یک روز فرش‌های دزدی شده قبول می‌کند، یک روز باران می‌بارد و تمام فرش‌ها را خیس می‌کند و هزاران ماجرای دیگر.

سریال نام‌آشنایی که برای اولین بار در رمضان 1392 روی آنتن رفت. فصل دیگری توسط محمدحسین لطیفی تحت عنوان "پادری" ساخته شد و حالا فصل دوم "دودکش" به کارگردانی برزو نیک‌نژاد چند قسمتی است بعد از پایان پخش سریال "زیرخاکی2" خودش را به آنتن شبکه یک سیما رسانده است.

این سریال برای اولین بار، در تعطیلات نوروزی سال 1392 تولید شد و قرار بود در صورتی که سریال پایتخت آماده نشود، روی آنتن برود و پخش آن پس از تعطیلات نوروز نیز ادامه یابد. اما با آماده‌شدن آن سریال، شبکه یک با انجام تغییراتی در سریال دودکش، این سریال را در 24 قسمت برای ماه رمضان درنظر گرفت. سری دوم این مجموعه نیز در سال 1395 به نام پادری به کارگردانی محمدحسین لطیفی ساخته شد.

دودکش، زندگی افرادی را در قالب طنز به تصویر می‌کشد که با مشکلات مالی و دیگر درگیری‌های زندگی‌شان، دست و پنجه نرم می‌کنند. بعضی از آنان مثل فیروز، به خدا توکل می‌کنند و دست‌ روی زانو گذاشته، از جای برمی‌خیزند و بعضی دیگر مثل نصرت، برادر همسر او، نگاه‌شان را به دستان دیگران می‌دوزند. فیروز مرد خانواده‌دوست و زحمت‌کشی است که به همراه خانواده و آشنایانش، یک قالی‌شویی را اداره می‌کند؛ اما با پلمپ شدن درب محل کار و زندگی او توسط مأموران شهرداری، دردسرهایش دوچندان می‌شود.

لوکیشن اصلی داستان یک قالیشویی است که اتفاقات بامزه زیادی در آنجا رخ می‌دهد. هومن برق نورد و بهنام تشکر و امیرحسین رستمی نقش‌های اصلی داستان هستند که پس از کارهای موفق ساختمان پزشکان و دزد و پلیس بار دیگر با همکاری هم سریالی طنز و بامزه روایت می‌کنند.

فصل دوم "دودکش" از اواخر سال 1399 جلوی دوربین رفت و فقط تنها توقف این سریال به علت ابتلای چند بازیگر سریال به کرونا، به بیش از دو هفته نرسید.  هومن برق‌نورد، امیرحسین رستمی، سیما تیرانداز، نگار عابدی، محمدرضا شیرخانلو، یاس نوروزی و بهنام تشکر گروه بازیگران "دودکش 2" را تشکیل می‌دهند و  الهام اخوان نیز به این ترکیب اضافه شد.

نگاهی تحلیلی به چند قسمتِ پخش شده این سریال تلویزیونی داریم که بیش از هرچیز می‌توان خانواده را در جای‌جای این مجموعه تلویزیونی دید؛ و همچنین نکته‌ای که در این سریال و برخی از مجموعه‌های تلویزیونی وجود دارد و برخی هم از سازندگان هم به آن توجهی ندارند، رضایتِ مخاطبان است. در نگاهِ مخاطبان چه آمارهای تلوبیون و چه پیگیری‌ها از سامانه 162 نشان می‌دهد مردم در این شرایط سخت، پایِ تماشای "دودکش" و ماجرای فیروز مشتاق و خانواده‌اش می‌نشینند. حالا در لایه‌های مختلف این سریال چه چیزهایی دیده می‌شود تو‌جه‌تان را به این تحلیل جلب می‌کنم:

"دودکش2" محصول جدیدی از مجموعه سری‌سازی‌های هر از گاه تلویزیون، چند شبی است که روی آنتن شبکه یک سیما رفته است. سریالی کمدی که قصد دارد با بهره‌گیری از پیشینه ذهنی مثبت مخاطبان نسبت به کاراکترهایی با شناسنامه و الگوهای رفتاری و کلامی آنان بیننده را سرگرم کند و خنده بگیرد. شخصیت‌هایی که به یُمن حضور بازیگرانی توانمند از جمله هومن برق‌نورد و سیما تیرانداز و پتانسیل بالای آنان در ایفای نقش‌های کمدی، همچنان پس از چند سال با طراوت‌اند و غبار کهنگی رویشان ننشسته. روندی که با کنش و واکنش‌های شخصیت‌ها قوام بهتری نیز می‌گیرد و به سریال سمت و سو می‌بخشد.

در واقع کمدی‌سازی و بهره‌گیری از کمدین‌های خلاق در سریال‌ها، به ویژه در روزگار دشوار فعلی، اهمیتی خطیر دارد و مطالبه بسیاری از بینندگان تلویزیون نیز هست. البته اصولاً سری‌سازی در تلویزیون به مثابه تیغ دو لبه‌ای است که هم می‌تواند ضمن جلب توجه بینندگان و تسهیل امور برای سازندگان، اثری جذاب را تحویل دهد و هم با ایجاد شرایط مقایسه‌ای، مخاطب را وادار به قیاس سری جدید با نمونه‌های قبلی کند تا کار گروه تولید را به شدت زیر ذره‌بین ببرد. به همین دلیل هم تعداد سری مجموعه‌های نمایشی در تلویزیون چندان زیاد نیست.

در چنین شرایطی آثاری چون "دودکش2" می‌توانند با رجوع به پتانسیل‌های قابل اعتنایی که در مواردی از جمله کستینگ، تم‌محوری و خصایص شخصیتی‌شان وجود دارد، ارتباط مستمر و سریع‌تری با مخاطب برقرار کنند.

به ویژه آن‌که در "دودکش2" به شدت با کمدی موقعیتی مواجهیم که چه بسا گاه به کلیشه‌ها طعنه می‌زند. به قول "جرمی تانستال" از نظریه‌پردازان ارتباطات جمعی در کتاب «تهیه‌کنندگان تلویزیونی» کمدی موقعیت را ژانری مقبول در تلویزیون انگلیس و آمریکا هم می‌داند و می‌نویسد: «در چنین کمدی‌های موفقی، تمرکز بر آدم‌های منزوی طبقه کارگر، افراد غیرعادی و نیز اشخاص متعصب است».

بر این اساس، کاراکترهایی مثل فیروز(هومن برق نورد) و بهروز مشتاق(امیرحسین رستمی) و یا نصرت(بهنام تشکر) همگی در چنین تعریف و استدلالی می‌گنجند. چنین کاراکترهایی با تکیه بر فضای شبه فانتزی و در اصل واقعیت‌گرای سریال "دودکش2"، مطالبات و نیازهای اقشار پایین و متوسط جامعه را نیز در بستر مناسبات و روابط اجتماعی و خانوادگی خود، نمایندگی می‌کنند. از فقر و بضاعت اندک مالی می‌گویند و فشارهای معیشتی را در لفافه طنز، مطرح می‌کنند. گرچه این شکل از کمدی گاه به هجو نیز راه می‌یابد و شاید در لحظاتی از آنچه استانداردها خوانده می‌شوند نیز عدول کند.

با این وصف همچنان آدم‌های "دودکش2" به جهت ملموس بودن رفتارها و خواسته‌هایشان به موازات مسائل مبتلابهی که بینندگان نیز با آن‌ها درگیرند، خود را به مخاطب نزدیک می‌کنند. این امتیاز مهمی برای نویسندگان بوده تا با اتکا بر آن، گاه حتی بدون توسل به نمادسازی و تعارفات مرسوم، آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی را در بوته نقد بگذارند و یا حتی در مواردی در کنار طرح مسئله، راه حل نیز ارائه دهند.

نکات ریزی همچون استفاده از ماشین ظرفشویی در منزل نصرت و یا سونا و استخر که به تفاوت‌های طبقاتی در بین دو خانواده اشاره دارد، لحظاتی را خلق می‌کند که هرچند سویه کمدی دارند، اما در پسِ خود، اشارات گزنده‌ای را یدک می‌کشند.

ضمن اینکه "دودکش2" تأکید دارد از رهگذر همین روابط و مراودات خانوادگی و تقویت ارکان خانواده، به رغم اختلاف نظرات و بحث و جدل‌های معمول چقدر می‌توان به استحکام خانواده کمک کرد و بر شیوه تربیتی اعضای آن مؤثر بود. به ویژه آن‌که تلاش شده این توصیه‌های تعبیه شده در لایه‌های زیرین روایت، شعاری و دل‌زده‌کننده نباشند تا مخاطب از ادامه همراهی منصرف نشود. 

از سویی دیگر در "دودکش2" خرده روایت‌ها به مرور در تلفیق با یکدیگر، بدنه‌ای قرص و محکم را می‌سازند تا پیرنگ اصلی با اتکا به نقش خانواده شکل بگیرد. به اعتبار همین امکان، فرصت حسابی مهیا است تا سازندگان هر لحظه دوربین را سمت موضوعی خاص سوق دهند.

در نهایت باید گفت اگر سریال "دودکش2" پرداخت بهتر و مستمری در ساخت کاراکترها داشته باشد می‌تواند برای شخصیت‌هایش یک شناسنامه دائمی درست کرده تا در سری‌های بعدی از این شناسنامه برای پرداخت بهتر اثر بهره ببرد. همچنین لازم است اصول روایی و داستانی را در پی‌رنگ اصلی به گونه‌ای رعایت کند تا خرده روایت‌ها امکان تغییر اساسی در روایت را نداشته باشند. این جزئیات می‌تواند امکان استمرار این سری‌سازی‌ها را بیشتر کرده و کمدی را برای بیان مفهوم به خدمت بگیرد.

کمدی‌سازان کشور بهتر است به این نکته توجه داشته باشند که مفهوم طنز تنها برای کمک به انتقال مفهوم است و به خودی خود، مقصود تلقی نمی‌شود. البته محمد حسین لطیفی با ساخت آثار سینمایی طنزی چون «به وقت خماری» اثبات کرده‌است که توانایی استفاده استعاری از طنز را برای انتقال مفهوم دارد و همین نگاه در «دودکش1» قابل پیگیری بود. البته قصد مقایسه دو مجموعه را نداریم اما به‌هر حال در ضمیر ناخودگاه مخاطب این قیاس شکل می‌گیرد و شاید اندکی با سری اول این مجموعه موافق‌تر باشد.

همانطور که ذکر شد راه گریزی از این قیاس وجود ندارد و به خصوص اینکه این مجموعه با تغییر کارگردان هم مواجه شده‌است. بنابر این سازندگان دودکش2 این روزها بیشتر با این عبارت در فضای عمومی جامعه  مواجه‌اند که «دودکش1 بهتر بود یا دودکش2؟».

 

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط