«خلده» در خط آتش؛ هرج ومرج امنیتی لبنان در آستانه سالگرد انفجار بیروت
حوادث مشکوک و خونبار ۲ روز گذشته در لبنان پس از قتل «علی شلبی» عضو حزبالله زنگ خطر را برای لبنانیها در صورت عدم واکنش قاطع مسئولان به این جنایت به صدا درمیآورد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، این روزها لبنانیها شرایط پرالتهابی را پشت سر میگذاردند. درحالی که 2 روز به سالگرد انفجار مهیب بندر بیروت باقی مانده و قربانیان این حادثه هنوز تسکین پیدا نکردهاند، بحران مالی و اقتصادی و معیشتی در لبنان به اوج رسیده است.
هرج ومرج امنیتی لبنان
همه اینها در شرایطی است که لبنان هنوز فاقد یک دولت مستقل و کارآمد برای اداره امور کشور بوده و برخلاف آنچه که مسئولان این کشور هنگام انتخاب «نجیب میقاتی» به عنوان نخستوزیر مکلف بعد از استعفای «سعد حریری» از این ماموریت وعده داده بودند چشماندازی برای تشکیل دولت قبل از 4 آگوست (سالگرد انفجار بیروت) دیده نمیشود.
اما از ماهها قبل مسئولان امنیتی لبنان درباره سوءاستفاده عناصر خرابکار برای ایجاد هرج و مرج و برهم زدن اوضاع هشدار میدادند که میتواند بحران امنیتی و اجتماعی را نیز به چالشهای مالی و اقتصادی و سیاسی اضافه کند.
در همین چارچوب شنبه شب هفته جاری رسانههای لبنانی از ترور یک عضو وابسته به حزبالله به نام «علی شبلی» در یک مراسم عروسی خبر دادند که گفته میشد این جنایت یک حمله تلافیجویانه از سوی قبایل سنی بوده است.
البته کار به همین جا ختم نشد و تلاش برای گسترش این آشوب امنیتی در مراسم تشییع علی شبلی نیز ادامه داشت و افراد ناشناسی با تیراندازی به سوی مشارکتکنندگان در این مراسم منجر به بروز درگیریهای گسترده شدند که طی آن 4 تن به قتل رسیده و 10 نفر نیز زخمی شدند.
اگر این فرضیه که حوادث خونبار 2 روز گذشته در لبنان تنها یک اتفاق انتقامجویانه بود درست باشد، این سوال به وجود میآید که چرا عوامل این جنایت باید در شرایط کنونی بحرانی لبنان در آستانه سالگرد انفجار بیروت و رایزنیها برای خروج از بنبست سیاسی دست به این اقدام بزنند؟ همچنین چرا در زمانی که سفارتخانههای عربستان و آمریکا در تلاش برای اجرای پروژههای جدید علیه مقاومت در لبنان هستند یک عضو حزبالله مورد هدف قرار میگیرد؟
همچنین سوالات امنیتی و جنایی زیادی درباره این حادثه وجود دارد که تنها یک تحقیق جدی و بیطرفانه میتواند پاسخ آنها را روشن کند. اما نکته مسلم آنجاست که هرگز نمی توان حوادث لبنان به ویژه پروندههای جنایی این کشور را جدا از روند سیاسی تحلیل و ارزیابی کرد. نگاهی به حوادث 3 سال اخیر لبنان موید این امر است.
دستهای عربستان و آمریکا آغشته به خون لبنانیها
بعد از اعتراضات اکتبر 2019 و سپس انفجار بیروت و ادامه بحران سیاسی در لبنان ائتلاف ضد مقاومت شامل آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدان غربی و عربی آنها برای تضعیف حزبالله ابتدا چشم به دولت و سپس انتخابات پارلمانی این کشور دوختهاند.
طی این سالها ائتلاف مذکور سعی میکند از هر حادثهای در لبنان که اغلب موارد تحت نظارت مستقیم سفارت آمریکا انجام میشود برای پیشبرد برنامههای خود ضد مقاومت استفاده کند. اما آنچه که طی دو روز قبل اتفاق افتاد چیزی فراتر از موجسواری محور آمریکایی-صهیونیستی-سعودی برای حوادث لبنان بود و مستقیما به خود حادثه برمیگردد؛ جایی که روزنامه لبنانی الاخبار فاش کرد عربستان و آمریکا دیگر اهمیت چندانی به پرونده دولت لبنان نمیدهند و قصد دارند برنامههای خود را ضد حزبالله از دریچه دیگری دنبال کنند.
درباره عربستان، پوشیده نیست که همواره ردپای این کشور در هر آشوبی که در لبنان انجام شود وجود دارد. مداخلات ریاض در امور لبنان و ایجاد هرج و مرج در این کشور به اندازهای است که «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در سال 2017 به راحتی و بدون اینکه محاکمه یا بازخواست شود «سعد حریری» نخست وزیر وقت لبنان را در عربستان به گروگان گرفت و او را مجبور به استعفا کرد؛ چرا که حریری توان اجرای پروژههای سعودیها را نداشت.
عربستان از سالهای گذشته تنها یک هدف را در لبنان دنبال میکند: نابودی حزبالله بدون توجه به خطراتی که برای مردم لبنان به وجود میآید. متحد اماراتی عربستان نیز در این زمینه هموار کنار سعودیها بوده است و دو طرف تحت نظارت آمریکا پروژههای خود را اجرا میکنند.
اخیرا نیز رسانههای لبنانی از طرح جدید آمریکا با استفاده از گروههای مدنی شامل فعالان و هنرمندان و شبکههای وابسته به غرب پردهبرداری کرد که بر اساس آن واشنگتن تامین بودجه مالی این گروه ها را در آستانه انتخابات پارلمانی لبنان بر عهده گرفته تا شروع به انجام تبلیغات ضد مقاومت و متحدان آن در راستای منافع مهرههای ایالات متحده کنند.
مانور مهرههای آمریکا پس از جنایت قتل علی شبلی
درباره حوادث اخیر جنوب بیروت و قتل مشکوک علی شبلی نگاهی به توییتهای منتشر شده توسط آمریکاییها که نوشته بودند: «علی شبلی توسط یک قهرمان کشته شد»، سودبرندگان این جنایت را مشخص میکند.
در همین زمینه «راغده درغام» با تابعیت آمریکایی در اشاره به کشته شدن عضو حزبالله در برنامه صدای بیروت از اینترنشنال گفت:«انقلاب به خون نیاز دارد».
بسیاری دیگر از فعالان مدنی لبنان که بودجه مالی آنها توسط واشنگتن تامین میشود نیز شروع به موضعگیریهای مشابه در شبکههای اجتماعی کردند.
در این شرایط تحلیلگران هشدار می دهند که ممکن است لبنان در آستانه آغاز دور تازهای از ترورها تحت نظارت سفارت آمریکا برای اجرای پروژه «هرج و مرج خلاق» که «کاندولیزا رایس» وزیرخارجه وقت آمریکا از سال 2006 و پیروزی حزبالله بر رژیم اشغالگر صهیونیستی آرزوی آن را داشت، قرار بگیرد.
واقعیت آن است که از دو سال گذشته منطقه جنوب بیروت همواره شاهد چنین درگیریهایی بوده که جدا از تحریکات سفارتخانه آمریکا نبوده است و همواره دیدهایم که در جریان درگیریهای این چنینی همواره عناصر و گروههای مخالف جبهه غرب هدف قرار گرفته میشوند.
بر همین اساس قتل علی شلبی را نیز نمیتوان جدا از این روند و فتنههای آمریکایی-سعودی-صهیونیستی توصیف کرد و همانطور که «حسن فضل الله» عضو فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان اعلام کرد اگر اظهارات تهدیدآمیز اخیر صهیونیستها ضد لبنان را بازخوانی کنیم بخشی از حقیقت پشت پرده این جنایت روشن میشود.
نتیجهای که می توان حاصل کرد این است که عاملان حوادث دو روز گذشته وابسته به هرطرفی که بودند قصد تحریک حزبالله در شرایط بحرانی لبنان و نهایتا متهم کردن آن به انفجار اوضاع امنیتی داشتند که واضح است چه طرفهایی از این اتفاق سود میبرند. اما حزبالله با خویشتنداری اعلام کرد که برای جلوگیری از هرگونه فتنه و اتفاق تلخ برای لبنانیها صبوری میکند و جنایتکاران باید با زبان قانون مجازات شوند.
زنگ خطر برای لبنانیها
اما نکته تاسفآور ماجرا آنجاست که برخی مسئولان امنیتی و نیز مسئولان سیاسی لبنان سالهاست که این جنایتکاران را میشناسند اما حرکتی نمیکنند. حتی دستگاه قضایی این کشور به اقدامات تحریکآمیز برخی افراد که جنایت قتل علی شلبی را در قالب یک انقلاب توصیف میکنند نیز واکنش نشان نداد.
لبنانیها هرگز نمیتوانند جنایتهای آمریکا و عربستان در کشورشان را فراموش کنند. ترور ناکام علامه «سید محمد حسین فضل الله» مرجع عالی شیعیان لبنان با همکاری سازمان جاسوسی سیا و عربستان به دست شخص «بندر بن سلطان» سفیر سابق عربستان در واشنگتن که 80 کشته و بیش از 100 زخمی به جا گذاشت از جمله جنایت های بارز ریاض و واشنگتن در لبنان است.
اما آنچه در این شرایط زنگ خطر را برای لبنانیها به صدا درمیآورد بیتوجهی و سهل انگاری مقامات این کشور است که در موارد این چنینی به دلیل ترس از آمریکا سکوت را ترجیح میدهند. در هرصورت اگر پاسخ قاطعی از جانب مسئولان لبنان به این اتفاقات ضد بشری داده نشود راه برای ادامه آنها باز است و مرحله چهارم طرح آمریکا علیه لبنان یعنی انفجار امنیتی وارد مرحله اجرایی میشود.
انتهای پیام/