پالیزدار: ۸ سال گذشته به دیپلماسی فرهنگی کمتوجهی شد/ سازمان فرهنگ و ارتباطات باید بازطراحی شود
رایزن فرهنگی اسبق ایران در ترکیه، هند و ژاپن معتقد است سازمان فرهنگ و ارتباطات قرارگاه و ستادی برای روابط فرهنگی بینالمللی ایران نیست و باید بازسازی شود.
به همت حلقه دیپلماسی عمومی انقلاب اسلامی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) نشست چهارم از سلسله نشستهای «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و افقهای پیشرو» با حضور آقای فرهاد پالیزدار معاون بینالملل سابق بنیاد سعدی و رایزن فرهنگی اسبق ایران در ترکیه، هند و ژاپن در مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
در ابتدای این نشست آقای پالیزدار با اشاره به تأسیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از طریق ادغام برخی از دستگاههای موازی در اواسط دهه 1370 بیان داشت: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای تمرکز بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور شکل گرفت، اما در ادامه، تداوم این فعالیتهای موازی و انشعاب و تشکیل نهادهای جدید، نشان داد که آن هدف اولیه قابل تحقق نبوده یا مدیران نتوانستند به آن تحقق ببخشند؛ بنابراین در حال حاضر تکثر نهادها و سازمانهای فعال در خارج از کشور مقبول واقع شده است. اهداف تخصصی که نهادهای مختلف مانند مجمع جهانی تقریب مذاهب، مجمع جهانی اهلبیت(ع) و بنیاد سعدی دنبال میکنند نشان میدهد اقتضاء تحقق آن اهداف، فعالیت تخصصی متمرکز در مؤسسات و نهادهای مختلف است که البته برای هماهنگی بین این نهادها شاید تشکیل یک شورای راهبردی لازم باشد تا بتواند یک هماهنگی در سطح راهبردی و سیاستهای کلان بین این نهادها ایجاد کند.
وی از جمله عوامل مؤثر در عدم توفیق این سازمان در نیل به اهداف اولیه را متناسب نبودن گستره اختیارات و جایگاه و ساختار سازمان و نیز توان کارشناسان و مدیران آن دانست و افزود: امروزه سازمان فرهنگ و ارتباطات یک پوسته و بدنه بزرگ و اساسنامهای با وظایف زیاد دارد که توقع و انتظارات از آن را در مدیریت کلان کشور بالا میبرد، در عین این که در عمل اختیارات و توان لازم را ندارد و وظایف آن در نهادها و سازمانهای مختلفی توزیع و تقسیم شده است. از طرف دیگر توان هدایت یا برنامهریزی برای این دستگاهها هم در سازمان فرهنگ و ارتباطات وجود ندارد.
رایزن فرهنگی اسبق ایران در ترکیه عامل دیگر را مناسب نبودن جایگاه سازمان فرهنگ و ارتباطات در نظام اداری کشور عنوان کرد و گفت: جایگاه سازمان در سیستم و نظام اداری کشور متناسب با انتظارات اساسنامه آن نیست و برخی نهادهای بالادستی آنطور که باید در عمل سازمان را به رسمیت نشناختند و همکاریهای لازم را صورت ندادند. در برخی موارد سفرای ما در خارج از کشور تصور میکردند که رایزنی فرهنگی بخش روابط عمومی سفارت است و مثلاً باید برای کارمندان سفارت برنامه و مراسم برگزار کند، یا فقط فعالیتهای فرهنگی که سفارت در نظر دارد را انجام بدهد و هرآنچه سفیر میخواهد را پیگیری کند و توجه نمیکردند که این سازمان با توجه به این که مستقل است و اهداف و سیاستهای خاص و شورای عالی جداگانه دارد، باید برنامههای خود را اجرایی کند.
وی افزود: البته این استقلال در برخی مواقع بعضی رایزنهای فرهنگی را دچار اشتباه میکرد، بهطوریکه لازم نمیدیدند با سفیر هماهنگ باشند؛ درحالیکه این هماهنگی ضروری است و آنها میبایست در ابتدای سال برنامههای خود را با سفیر در میان بگذارند تا سفیر در جریان برنامهها باشد و اگر نظری دارد در همان ابتدا بیان کند.
مدیر اسبق مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللی سازمان فرهنگ و ارتباطات درباره تداخل کاری این سازمان با وزارت امور خارجه خاطرنشان کرد: بهواسطه تأسیس سازمان فرهنگ و ارتباطات در دهه 1370، وزارت امور خارجه پس از چند سال مقاومت، اداره کل فرهنگی خود را تعطیل کرد اما در چند سال گذشته به نام دیپلماسی عمومی، سازمان فرهنگ و ارتباطات را دور زدهاند و مرکز دیپلماسی عمومی را تأسیس نمودهاند که در برخی امور دخالت در کار ما محسوب میشود؛ بهعنوانمثال بحث ایرانشناسی و زبان فارسی را در حوزه کار خود قرار دادهاند که موجب آشفتگی و موازیکاری در روابط فرهنگی ما با کشورها میشود؛ ازاینرو لازم است حداقل در کشورهایی که رایزن فرهنگی وجود دارد، کارشناس دیپلماسی عمومی اعزام نکنند، یا با وظایف محدودتر فعالیت کنند که تداخل و مشکل ایجاد نشود.
پالیزدار همچنین درخصوص ضعف منابع انسانی این سازمان معتقد بود: باید برای آموزش و ارتقاء کارکنان برنامهریزی کرد. رایزنان فرهنگی پس از بازگشت از مأموریت باید تا 1-2 سال از لحاظ فکری و دانشی خود را بازسازی کنند، چراکه در مأموریت صرفاً کار عملیاتی کردهاند. سازمان فرهنگ و ارتباطات در حالت مطلوب باید بهگونهای باشد که کارکنان آن دائماً آموزش ضمن خدمت ببینند و رشد کنند، درصورتیکه الآن اینگونه نیست. نظام ارتقای شغلی و سازمانی نیز وجود ندارد.
وی درباره دوران 8 ساله اخیر سازمان فرهنگ و ارتباطات افزود: ما در این دوران فکر میکردیم که اگر ریاست سازمان را یک نفر از درون سازمان بر عهده بگیرد بتواند با توجه به شناختی که از سازمان دارد بتواند اهداف سازمان را بهتر پیاده کند و از ظرفیتها و امکانات آن بیشتر استفاده نماید. ولی متأسفانه با عدم رعایت شایستهسالاری این اتفاق نیفتاد و بسیاری از نیروهای باتجربه و توانمند سازمان نادیده گرفته و منزوی شدند، بهطوریکه برخی بهواسطه فشارها سازمان را ترک کردند، یا زمان بازنشستگی آنها فرارسید و با اینکه مسئولان میتوانستند از آنها استفاده بکنند، اما فوراً آنها را بازنشست کردند.
رایزن اسبق کشورمان در ژاپن ادامه داد: اکثر نیروهای فرهنگی و کیفی در دوران اخیر بازنشست شدند؛ این ضرر و ضربه بزرگی بود. باید قبل از بازنشستگی این افراد نیروهای جوان وارد سازمان شده و آموزشهای لازم را میدیدند تا بتوانند جای بازنشستگان را بگیرند و سازمان دچار کمبود نیروی موردنیاز نشود؛ البته این کار نیاز به دوراندیشی و برنامهریزی و همکاری دستگاههای مرتبط دارد.
پالیزدار اظهار داشت: متأسفانه به خاطر نگاه نادرست، بعضی از رایزنهای فرهنگی نیز بهدرستی انتخاب نشدند و بعضاً افرادی اعزام شدند که واقعاً شایستگی این کار را نداشتند. در دوران اخیر برخی افراد بیتجربه را به کشورهای مهم اعزام کردند که روابط پیچیدهای با آنها داریم. در بعضی از موارد رایزنهای ما اینقدر کمتجربه و بیتجربه و ناتوان بودند که از ظرفیتهای موجود هم نتوانستند استفاده کنند و بعضیها هم گویا به مرخصی رفتند! بعضاً گزارشهایی از برخی رایزنیها میرسد که ما احساس میکنیم رایزن فرهنگی آنجا در حال استراحت است، چه بهانهای بهتر از کمبود بودجه و بروز کرونا.
معاون بینالملل سابق بنیاد سعدی گفت: در 8 سال گذشته در سطح کلان نیز از نهاد ریاست جمهوری گرفته تا وزارت امور خارجه و حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آنطور که باید سازمان فرهنگ و ارتباطات را جدی نگرفتند و سازمان نتوانست نقش خود را ایفا کند. البته برخی برنامههای عادی و معمولی انجام میشد اما در دورانی که ما دچار فعالیتهای مختلف رسانهای و فرهنگی در خارج از کشور علیه خودمان هستیم توقع میرفت که به دیپلماسی فرهنگی توجه بیشتری بشود تا بتواند بخشی از این تبلیغات را خنثی کند که متأسفانه این کار نشد.
وابسته فرهنگی اسبق ایران در بمبئی ادامه داد: در ابتدای دولت یازدهم با تغییر اساسنامه سازمان را به یک معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد تقلیل دادند؛ تا پیش از آن سازمان مستقلتر بود و حتی زمانی رئیس سازمان مشاور رئیسجمهور شد و در جلسات هیئت دولت شرکت میکرد. امروزه ما عملاً معاونت بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد هستیم، ازاینرو وزیر دستور میدهد فلانی رایزن شود و فردی بدون هیچ تجربه و با کمترین شرایط شایستگی، رایزن میشود و مسئولین سازمان نمیتوانند مخالفت کنند.
وی در خصوص آینده سازمان فرهنگ و ارتباطات بیان داشت: باید یک تحول و دگرگونی بنیادی در این قضیه رخ بدهد و اساسنامه، اهداف، جایگاه و فعالیتهای سازمان بازنگری شود. برای این کار نیازمند تغییر دیدگاه مسئولین عالیرتبه کشور و مقامات تصمیمگیر درباره سازمان هستیم، هم در دولت و هم در مجلس و مخصوصاً در وزارت امور خارجه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
پالیزدار افزود: حال که سازمان فرهنگ و ارتباطات قرارگاه و ستادی برای روابط فرهنگی بینالمللی ایران نیست، باید بازسازی و بلکه تعطیل شود و مأموریت آن در قالب یک سازمان دیگر همچون معاونت بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا معاونت فرهنگی وزارت امور خارجه ادامه یابد. آن موقع سازمان مسئول اجرا کردن موافقتنامههای فرهنگی و برنامه مبادلات فرهنگی با دیگر کشورها خواهد بود و تعریف مشخصی خواهد داشت. الآن توقع زیادی از رایزنها وجود دارد و نهایتاً دو نیرو به رایزنی اعزام میشوند که توان برآورده کردن آن توقعات را ندارند؛ درحالیکه وضعیت نیروی انسانی و بودجه سفارتخانهها بسیار بهتر است.
وی ادامه داد: شاید حدود 30 سفارتخانه ما هیچ نقشی در روابط بینالملل کشور ندارند و اگر برخی از آنها تعطیل شوند، بودجه دیپلماسی فرهنگی کشور تأمین میگردد. در بسیاری از مواقع ما برای سفارت میدان باز میکنیم و فضا در اختیار آنها قرار میدهیم. باید مسئولان و مقامات کشور به این دیدگاه برسند که امروزه دیپلماسی نوین دارای ابعاد گوناگون و تکمیلکننده هم است و باید به همه آنها توجه متناسب و مناسب شود، هم در منابع انسانی و هم تأمین منابع مالی.
سرپرست اسبق رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن با تأکید بر لزوم درآمدزایی رایزنیها اظهار داشت: به نظر من در کشورهایی که مردم از سطح مالی و اقتصادی خوبی برخوردار هستند بعضی برنامههای فرهنگی و آموزشی میتواند درآمدزا باشد و دستکم هزینههای خود را جبران نماید.
وی همچنین اضافه کرد: یکی از بخشهای مهم در توسعه ارتباطات فرهنگی «بانوان» هر جامعه هستند و زمانی در سازمان فرهنگ و ارتباطات مشاور رئیس در حوزه زنان داشتیم که تعطیل شد. درحالیکه میدانیم زنان نیمی از هر جامعه را تشکیل میدهند و علاقهمندی و پیگیری زیادی دارند. در کشور ما نیز پس از انقلاب اسلامی زنان پیشرفتهای چشمگیری در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی و اجتماعی داشتهاند که از این ظرفیت میتوان در توسعه ارتباطات فرهنگی و اجتماعی با جوامع دیگر استفادههای بسیاری کرد.
فرهاد پالیزدار با اشاره به ظرفیت علمی و پژوهشی کشور بخصوص در رشتههای ایرانشناسی و اسلامشناسی گفت: باید برای توسعه ارتباطات با کرسیهای ایرانشناسی، اسلامشناسی، دینشناسی و... در دیگر کشورها برنامهریزی کنیم. ما ظرفیت لازم برای تأمین بخشی از نیروی انسانی این رشتهها در دانشگاههای جهان را داریم و باید از این امکان در برنامههای مبادلات علمی و دانشگاهی بهره ببریم. همچنین با اعطای بورسیه تحصیلی به دانشجویان خارجی، به تربیت نیروی انسانی فرهیخته موردنیاز دیگر جوامع کمک کنیم. همچنین این نیروها میتوانند در آینده در توسعه ارتباطات فرهنگی و علمی دو کشور نقشی مؤثر ایفا کنند.
وی در پایان با انتقاد از ارزیابی کمّی فعالیتهای فرهنگی رایزنان بیان داشت: ارزیابی فعالیتهای فرهنگی باید بهصورت کیفی هم باشد و برای برنامههای اجراشده فرم نظرسنجی از مخاطبان تهیه تا امکان ارزشیابی کیفی این فعالیتها فراهم شود. هر برنامه باید نظرسنجی داشته باشد.
انتهای پیام/