انزوای ترکیه در۲۰ سالگی آکپارتی- بخش پایانی
ترکیه اقدام اشتباهی در سوریه انجام داد و بر اساس پیشفرض سقوط بشار اسد، تمام تخم مرغها را در سبد سناریوی کنار نهادن او گذاشت؛ اما اسد نرفت، او هنوز ایستاده است. ترکیه با حمایت از بنیادگرایان افراطی مرتکب اشتباه بزرگی شد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در بخش نخست این گزارش، به این اشاره شد که حزب عدالت و توسعه (AKP) به عنوان حزب حاکم ترکیه، بیست ساله شده و حالا در بیست سالگی حزب، بسیاری از تحلیل گران، سراغ تحلیل کارنامه این حزب، بخصوص ابعاد مختلف کارنامه سیاست خارجی رفته اند.
یاشار یاکش، از موسسین حزب و نخستین وزیر امور خارجه آکپارتی، معتقد است که سیاست خارجی حزب حاکم ترکیه پس از دو دهه، روند و ساز و کاری دارد که روز به روز به ژرفای تنهایی و انزوای منطقه ای و بین المللی ترکیه افزوده است.
در بخش نخست به مشکلات آکپارتی در طراحی سیاست خارجی مرتبط با اتحادیه اروپا پرداخته شد. در این بخش، سیاست خارجی حزب حاکم ترکیه در سوریه و دیگر مسائل منطقه بررسی می شود.
از تنش صفر تا تناقض بزرگ
یاشار یاکش وزیر امور خارجه اسبق ترکیه و از موسسین حزب عدالت و توسعه، به این اشاره کرده که حزب حاکم ترکیه به رهبری اردوغان در یک مسیر کوتاه دو سه ساله، به ناگهان تغییر مسیر داده و با گردش ها و ویراژهای آنی و سریع، دچار تناقض شده است.
یاکش به وساطت و میانجیگری ترکیه بین سوریه و رژیم صهیونیستی در سال 2008 میلادی اشاره کرده که مورد توجه محافل سیاسی – دیپلماسی آمریکا و اروپا قرار گرفته است. اما در سال 2009 میلادی و به دنبال واقعه مشهور به «یک دقیقه» (One minute) بین اردوغان و شیمون پرز در نشست داووس، همه چیز به یک باره عوض شد و در سال 2010 میلادی کشتی ماوی مارمارای ترکیه در حین کمک رسانی به غزه، مورد هجوم صهیونیست ها قرار گرفت و در این حمله 10 نفر جان سپرده و 50 نفر نیز زخمی شدند.
تناقض بزرگ در سوریه «برادرم اسد»
یاکش، نوع مواجهه حزب عدالت و توسعه با سیاست خارجی منطقه ای و بین المللی در دوران موسوم به خیزش های بهار عربی را سرشار از خطا و تناقض می داند.
در دورانی که احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه و تئوری پرداز سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه، ایده «تنش صفر با همسایگان» را مطرح کرد، اردوغان نیز امیدوار بود تا بر سیاست سوریه تاثیر بگذارد.
به همین خاطر با همسرش امینه اردوغان به سوریه سفر کرد و عکس های دیدار خانوادگی آنان با بشار اسد و همسرش، توجه رسانه های جهان را به سوی خود جلب کرد.
اردوغان در مقام نخست وزیر ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه در آن مقطع، در سخنرانی های خود، رئیس جمهور سوریه را با لفظ «برادرم اسد» مورد خطاب قرار می داد. اما اندکی بعد، شاهد چرخشی ناگهانی بودیم و لفظ «دیکتاتور» جای «برادر» را گرفت.
طولی نکشید که این دو تغییر بزرگ روی دادند:
1.اردوغان که در چشم روسای جمهور و مقامات کشورهای جهان، فرد محبوبی بود و توجه همه را به سوی خود جلب می کرد، به یک باره تبدیل شده به رهبری که از دید مقامات خارجی، تفاوت چندانی با رهبران تمامیت خواه جهان عرب نداشت.
2.پیش از آن، ترکیه در نگاه همه کشورهای غرب، چنین شناسنامه ای داشت «مسلمان – لاییک – دموکرات – عضو ناتو». اما به یکباره تبدیل شد به دولتی که مهم ترین ویژگی اش «حامی جهادگران سنّی» بود.
اشتباهات آکپارتی سوریه
یاشار یاکش اشتباهات ترکیه در مورد سوریه را به این شکل بیان می کند:« ترکیه کار غلط و اقدام اشتباهی در سوریه انجام داد زیرا بر اساس پیشفرض سقوط بشار اسد، تمام تخم مرغ ها را در سبد سناریوی کنار نهادن اسد گذاشت. اما اسد نرفت، او هنوز ایستاده است. ترکیه با حمایت از بنیادگرایان افراطی مرتکب اشتباه بزرگی شد. اما باز هم به خطاهایش ادامه داد و با اعزام نیروهای خود به سوریه، وضعیت را بدتر کرد. حزب عدالت و توسعه نه تنها در سوریه، در مصر هم اشتباه کرد. به دلیل وابستگی ایدئولوژیکی به قدرت گرفتن اخوان المسلمین در مصر، کودتای این کشور را به شدت محکوم و با قاهره قطع رابطه کرد. وقتی که همه انتقاد کردند که با این کارها، ترکیه منزوی می شود. ابراهیم کالن سخنگوی اردوغان گفت: بله. اما این تنهایی، مقدس است».
به باور یاشار یاکش، در کنار خطاهای بزرگ حزب عدالت و توسعه در سیاست منطقه ای مرتبط با سوریه و مصر، در داخل نیز مشکلاتی به وجود آورد که بر روابط ترکیه با اتحادیه اروپا تاثیر منفی گذاشت.
حملات تند پلیس به معترضین پارک گزی استانبول و ضرب و شتم معترضین، موجب شد روابط ترکیه با اتحادیه اروپا رو به سردی و انجماد برود. در مقاطع بعدی نیز، پس از کودتای نافرجام سال 2016 میلادی، اردوغان، آمریکا و اروپا را به شدت متهم کرد.
در آغاز، آنان را به دست داشتن در کودتا متهم کرد و بعد پرسید: چرا سکوت کردید؟ سپس تمام تمرکز سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه، بر این قرار گرفت که گولن و شاگردان او به ترکیه بازگردانده شوند، اما این اقدام هیچ نتیجه ای به دنبال نیاورد. اردوغان حتی اعلام کرد که در صدد بازگرداندن اعدام به جزای کیفری ترکیه است و از دید او ترکیه نیاز چندانی به عضویت در اتحادیه اروپا ندارد.
به باور یاشار یاکش، ویراژهای مداوم و مواضع عجولانه آکپارتی و اردوغان در مورد اروپا، آمریکا، اس 400، دوستی با دونالد ترامپ و به رسمیت شناخته شدن ادعای نسل کشی ارامنه توسط جو بایدن، جملگی فضایی ایجاد کرده که در آن، ترکیه همچون کشوری گرفتار و بلاتکلیف بین غرب و شرق به نظر می رسد.
شکست یا استقلال استراتژیک؟
مفهوم «استقلال استراتژیک» یا خودمختاری در تعیین مسیر استراتژیک کشور، از مفاهیم مهمی است که در چند سال گذشته، حزب عدالت و توسعه بر روی آن تمرکز کرده است.
به باور سینان اولگن رئیس بنیاد مطالعات سیاست خارجی (EDAM)، «حزب عدالت و توسعه، در 10 سال نخست قدرت، با نهادهای غربی، به ویژه اتحادیه اروپا و ناتو، روابط خوبی برقرار کرد. اما شواهد نشان می دهد که در 10 سال دوم، از آن مسیر دور شده است. ترکیه در 10 سال گذشته سیاست خارجی در جهت ایجاد خودمختاری استراتژیک را دنبال می کند. اما تلاش آنکارا برای خودمختاری استراتژیک تا حدی با غرب ستیزی همراه شده و گاهی نیز به سمت رقابت رفته است. نمونه روشن آن نیز، نزدیک شدن به روسیه و خرید سامانه موشکی اس 400 است».
اولگن در ادامه گفته است: «ترکیه به عنوان یک قدرت رو به رشد، نتوانسته قدرت خود را در نظام بین الملل و در میدان بدون تنش، دشمن سازی و درگیری پیش ببرد. در نتیجه افزایش قدرت داشته اما در عین حال، مجموعه ای از اتحادهای نامطلوب در خارج از کشور پدیدار شد. ما این را به وضوح در مدیترانه شرقی مشاهده می کنیم. ما آن را در بحران روابط ترکیه با اروپا و ایالات متحده نیز مشاهده می کنیم. در ایستگاهی که امروز به آن رسیده ایم، ترکیه یک بازیگر و عنصر منزوی شده در منطقه است. ترکیه، کشوری است که در عرصه روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری با شرکای سنتی خود ضربه خورده است. به نظر می رسد آنکارا از وضعیت مطلع شده و سعی می کند، خطا و شکست را جبران کند».
در پایان باید گفت، در بیست سالگی حزب عدالت و توسعه ترکیه، حالا این حزب در شرایطی است که علاوه بر عدم توفیق در تداوم مسیر توسعه اقتصادی و تامین رفاه و عدالت، در حوزه سیاست خارجی نیز دچار مشکلات بزرگی شده است. تحلیل گران بر این باورند که بخشی از این مسائل، به خاطر نقش برجسته و تمامیت خواهانه رئیس جمهور در نظام جدید سیاسی – اجرایی ترکیه است و بخش دیگر نیز، مربوط به این است که شخص وزیر امور خارجه و کارشناسان و سفرا و دیپلمات های برجسته، یا در حوزه تولید سیاست و نظریه پردازی، توانایی خاصی ندارند و فقط در حد مجری و کارمند عمل می کنند، یا این که از این مساله اطمینان خاطر دارند که اردوغان نظرات آنان را نمی پذیرد و تمایل دارد که سیاست خارجی را به شکل دستوری و تک نفره پیش ببرد.
انتهای پیام/