یادداشت: نظریه نظام انقلابی و دولت سیزدهم
حجت الاسلام ذوعلم در یادداشتی به بررسی نظریه نظام انقلابی و دولت سیزدهم پرداخته است.
حجت الاسلام علی ذوعلم در یادداشتی با عنوان نظریه نظام انقلابی و دولت سیزدهم نوشته است: به بنابر یک نظریّهی مشهور، "انقلابها" اگر به موفّقیّت برسند و بتوانند نظام جدید را جایگزین نظام پیشین سازند، پس از مدّتی به "نظام" تبدیل میشوند. گذر زمان، موجب افول انگیزهها و شور انقلابی میگردد و پس از انقلاب، یک نظام حکومتی معمولی شکل میگیرد. بتدریج آرمانها و اهداف انقلاب فراموش شده، ضوابط و چهارچوبهای بوروکراتیکِ رایج جایگزین دغدغهها و رسالتهای انقلابی میگردد. امّا «انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریهی "نظام انقلابی" تا ابد دفاع میکند.» (بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی)
نظریّهی نظام انقلابی، یعنی اعتقاد به امکانِ شکلگیری یک نظامِ برخوردار از قانون و ساختار و نهادهای رایج حکومتی، امّا در عین حال انقلابی و پویا و تحوّلخواه.
اگر نقطهی مقابل نظاممندی را هرج و مرج و بیقانونی و ساختارشکنی بدانیم و نقطهی مقابل انقلابی بودن را محافظهکاری و عدول از ارزشها و آرمانها و انگیزههای تحوّلخواهانه، در این صورت معنای "نظریّهی انقلابی" روشن میشود.
در اندیشة انقلاب اسلامی، هم نظام سیاسی الهی و مبتنی بر حق، و هم انقلاب اجتماعیِ برخاسته از ایمان و باور الهی، هر دو ابزار و زمینهای هستند برای تحقّق آرمانهای انسانی و نجات مستضعفان و استقرار عدالت؛ لذا "نظام بودن" و "انقلابی بودن" از منظر اسلام ناب، ذاتاً همافزا و متلازماند: اساساً "انقلاب" برای استقرار نظامِ برحق و مردمی و رفع موانع پیشرفت و تعالی است و "نظام"، برای امتداد و تعمیق انقلاب و استمرار و تحقّق آرمانها و ارزشها در راستای تعالی و پیشرفت همهجانبه و پایدار.
آنچه در نظریّهی "نظام انقلابی" از اهمّیّت ویژهای برخوردار است، توجه به تفاوتهای اساسی ساختارها، فرایندها و قواعد حاکم بر نظام انقلابی با وضعیّت امروز ما است که ناخواسته ــ و البتّه با مسامحهها و کوتاهیها ــ همچنان میراثخوار نظام بوروکراتیک و محافظهکارِ بازمانده از دوران حاکمیّت منحوس شاهنشاهی هستیم و گرفتار رسوبات و چارچوبهای تحمیلشدهی آن بر "انقلاب".
بنابراین لازم است به این وجوه تفاوت بیندیشیم و تحقّق بیانیّهی گام دوّم انقلاب در نظام حکومتی جاری و عینی حاکم بر جامعه را تلاش مجاهدتآمیز برای کاهش فاصلة وضع کنونی با نظام انقلابی بدانیم:
ـ در نظام انقلابی، ساختارها و فرایندها، ابزارهایی نرم برای تحقّق اهداف و آرمانهای انقلاب است.
ـ در نظام انقلابی، کارگزار خود را یک "انقلابیِ متعهّد در برابر خدا و خلق" میداند و جایگاه خود را سنگر خدمت به پیشرفت و تعالی جامعه تلقّی میکند.
ـ در نظام انقلابی، منشها و رفتارها تنها در ذیل قانون و چهارچوب رسمی تعریف نمیشود، بلکه فراتر از آن، چارچوبهای معنوی و اخلاقی نیز بر منشها و رفتارها حاکم است.
ـ در نظام انقلابی، جایگاههای حقوقی و پستهای سازمانی، تعیینکنندهی شأن واقعی و ارزش حقیقی انسانها نیست، و هرگز موجب خودبرتربینی فرادستها و نگاه تحقیرآمیز به فرودستها نمیشود.
ـ در نظام انقلابی، منافع و آرمانهای جامعه، مقدّم بر منافع سازمانی است و منافع سازمانی، مقدّم بر منافع شخصی و جناحی و ...
ـ در نظام انقلابی، پاسخگویی، شفّافیّت، سرعت عمل، نقدپذیری و روحیهی کار جهادی، با قانونمداری، اخلاق، معنویّت، انضباط و برادری درهمآمیخته است و هیچ کدام موجب نادیده گرفته شدن دیگری نمیگردد.
ـ در نظام انقلابی، محافظهکاری، مصلحتاندیشیهای فردی و جناحی، بخشی و منطقهای، حاکمیّت رابطه به جای ضابطه و ... هیچ جایگاهی ندارد و علاوه بر اینکه در قوانین حتّیالمقدور پیشگیری خواهد شد، در فرهنگِ سازمانی دستگاهها و مجموعههای اداری نهادینه میشود.
ـ و بالاخره، در نظام انقلابی، انگیزهها و ارزشهای انقلاب در تار و پود ساختارها و قوانین و فرایندها و در تعاملات و رفتارهای ارکان و کارگزاران نظام با یکدیگر و با مردم، قابل مشاهده است.
اینها مهمترین ویژگیهایی است که برای تحقّق "نظام انقلابی" سرلوحهی خودسازی ساختاریِ دستگاههای حکومتی باید قرار گیرد و بسترساز حرکت تحولی دولت سیزدهم در راستای اهتمام به بیانیه گام دوم گردد.
البته این مسیر، طولانی و دشوار است، اما با عزم و ارادة انقلابی، همدلی و همافزایی ملّی و تلاش مخلصانه و جهادی، قطعاً طی شدنی است. انشاءالله.
*رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم
دفتر حفظ و نشر حضرت آیتالله خامنهای
انتهای پیام/