همپای کاروان| حضرت زینب (س) با چه ترفندی یزید و خاندان اموی را رسوا کرد
حضرت زینب (س) برای تخریب چهره یزید و در کل تاریخ خاندان بنیامیه از عبارتهایی کلیدی بهره برد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در همین ایام بود که کاروان اسرای کربلا به شام رسید؛ همان مکانی که با دسیسههای معاویه (لعنةالله علیه) هسته اولیه دشمنی با خاندان وحی شکل گرفت و مردم آن دیار به واسطه تبلیغات مسموم بنیامیه، تشنه خون عترت بودند. حال شهر شام پس از مرگ معاویه برای فرزند ناپاکش یزید به یادگار مانده بود و او اکنون خود را وارث اجداد خود و ادامهدهندگان راه شوم آنان در انتقام از بنیهاشم میدانست و به قتل رساندن امام حسین را مدال افتخاری در کارنامه مفتضحانه خویش محسوب میکرد. این کینه دیرینه تا حدی بود که سعی کرد از هیچ گونه گستاخی و رفتار کینهتوزانه در قبال خاندان عترت دریغ نکند؛ به این لحاظ زمانی که اسراء در کاخ یزید حضور یافتند، او سرمستانه رفتارها و صحبتهای جسورانهای از خود بروز داد، غافل از اینکه خداوند با مکر خویش این مجلس را مکانی برای تزلزل پایههای حکومت بنیامیه قرار داد؛ لذا در این شرایط بود که امام سجاد علیهالسلام برخاست و با خطبهای فصیح به معرفی خاندان عترت پرداخت و به این ترتیب نقاب از چهره پشت قاب بنیامیه برداشت.
حضرت زینب سلامالله علیها نیز با مشاهده جسارت یزید نسبت به سر مبارک برادرش امام حسین علیهالسلام تاب نیاورد و خطبهای بیان فرمود؛ ایشان پیرو این ماجرا پیشینه منحوس تاریخ بنیامیه را به رخ یزید کشید تا رسوایی آنها عیانتر شود. محورهای اصلی این خطبه عبارتند از: حمد پروردگار و درود بر پیامبر، اشاره به سنت الهی در مهلت دادن به کفار، زشتی رفتار یزید، نفرین بر یزیدیان، اشاره به عاقبت ستمکاران، شکایت به خداوند و جاودانگی اهلبیت.
اما حضرت زینب (س) برای تخریب چهره یزید و در کل تاریخ خاندان بنیامیه از عبارتهایی کلیدی بهره برد، از جمله آنکه در دو جا از عبارت «طُلقاء» استفاده کرد؛ از جمله آنکه در فرازی خطاب به یزید فرمود «آیا این از عدل است ای فرزند آزادشدهها که زنان و کنیزان تو در پس پرده باشند و دختران رسول اللَّه اسیر؟! أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَبَایَا قَدْ هَتَكْتَ. در جایی دیگر «طلقاء» را از حزب شیطان معرفی کرده، فرمود: «فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللَّهِ النُّجَبَاءِ بِحِزْبِ الشَّیْطَانِ الطُّلَقَاءِ فَهَذِهِ الْأَیْدِی تَنْطِفُ مِنْ دِمَائِنَا وَ الْأَفْوَاهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنَا؛ شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب اللَّه نجیبان به دست حزب شیطانِ طلقاء است، از دستهای پلیدشان خونهای ما میچکد، و دهانهای ناپاکشان از گوشت ما میخورد.»
عبارت تحقیرآمیز «طلقاء» از آنجا ریشه میگیرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از فتح مکه، به ابوسفیان پناه داد و خطاب به ایشان فرمود «إذهَبوا فأنتُم الطّلقاء»، یعنی بروید که شما آزادشدگان هستید؛ از آن زمان به بعد بنیامیه در جوامع اسلامی به عنوان «طُلقاء» یاد شدند که برای آنان بسیار بار منفی به همراه داشت. از این روست که آن بانوی بزرگوار در کاخ یزید از عبارت «طُلقاء» استفاده کرد که این عبارت یزید را بسیار سرافکنده کرد. یزید هم در عوض، قتل امام حسین را انتقام و کینهجویی از کشته شدن آباء و اجداد خود در جنگ بدر معرفی کرد.
حضرت زینب در ادامه و با کنایه به مادربزرگ یزید یعنی «هند» مشهور به «هند جگرخوار» اشاره کردند. در این فراز فرمود «كَیْفَ یُرْتَجَى مُرَاقَبَةُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ أَكْبَادَ الْأَزْكِیَاءِ وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ؛ چگونه امید میرود از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟!» این زن، همان مادر معاویه است که در پایان جنگ اُحد دستور داد سینه حمزه عموی پیامبر را بشکافند و بعد از جگر ایشان خورد. در فرازی از زیارت عاشورا معاویه را با عنوان «وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ» یعنی «فرزند آن زن جگرخوار» لعن میکنیم: اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلی لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ؛ خدایا این روز روزی است که مبارک و میمون دانستند آن را بنی امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد.
انتهایپیام/