چالشهای سینمایی دولت رئیسی(۲) | امید به شکوفایی با سیاستگذاری جدید/ تأکید بر خرد جمعی برای پیشرفت سینما
محمدعلی باشهآهنگر، عبدالله علیخانی، وحید موساییان، ابراهیم فروزش، احسان کاوه و تورج منصوری، ۶ سینماگری هستند که دیدگاههای خود را درباره چالشهای سینمایی دولت رئیسی در زمینههای گوناگون ناظر به سیاستگذاری فرهنگی بیان کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بعد از گزارش چالشهای سینمایی دولت رئیسی که در آن مسائل مهم سینمایی دولت را در زمینههای مختلف بررسی کردیم، این بار در گزارشی دیگر بهسراغ چهرههای مختلفی رفتیم تا نظرات آنان را در خصوص مشکلات اکران، رسمی نشناختن انیمیشن بهعنوان بخش مهم و راهبردی سینما، موانع تولید فیلمهای فاخر دفاع مقدس، محتوای بومی در سینمای کودک و نوجوان، جهانی شدن سینمای ایران و... جویا شویم.
امیدوارم سینما و رسانه بهگفته بزرگان شکوفا شود
زمانی نسلی از سینماگران دفاع مقدس در سینما فیلمهای متنوعی میساختند که خاطرات آنها هنوز برای مردم ما زنده و پویا است. یکی از چهرههای سینمای دفاع مقدس که توانست سبک و نگاهی تازه را به دفاع مقدس داشته باشد، «محمدعلی باشهآهنگر» کارگردان فیلمهای ملکه و بیداری رؤیاها است. باشهآهنگر بعد از فیلم سرو زیر آب، تا امروز فیلم جدیدی برای سینما نساخته است، اما گویا مشغول نگارش یک مجموعه است.
این کارگردان سینمای ایران در خصوص زمینههای فاصله سینماگران دفاع مقدس از سینمای کشور بیان کرد: مشکلات اقتصادی و موضوعات دیگر باعث شده است که خیلی چیزها در کشور تغییر کند، در زمان حاضر پروژههای سنگین نیز نمیتوانند برای خود هزینه کنند، علاوه بر این کرونا نیز مزید بر علت شده است که شرایط جهان را تغییر داده است، کسبوکارهای سینما نیز مانند دیگر مشاغل تغییر کرده است.
وی ادامه داد: در این شرایط بخش دولتی و خصوصی چندان راغب به ساخت کار سنگین نیست، مخاطب نیز تغییر کرده است و باید با ذائقه تازه او آشنا شد، همه اینها دست به دست هم داده است تا سینمای مدنظر ما در شرایط دیگری قرار بگیرد اما همیشه باید امیدوار بود زیرا بهتوصیه بزرگان ما قرار است که انشاءالله سینما و رسانههای تصویری شکوفا شود و امیدواریم که رسانه سینما نیز تغییر کند و بهتر شود، البته امکان دارد این تغییر در شرایط کوتاهمدت نباشد اما در بلندمدت تغییر کند.
باشهآهنگر در پاسخ به این سؤال که دولت توسط بخشهای وابسته به خود مانند فارابی چگونه میتواند رونق تولید فیلمهای دفاع مقدسی را به جریان بیندازد گفت: بودجههایی که برای این دست آثار باید در نظر گرفته شود، نسبت به سالهای قبل قابل مقایسه نیست و تولید فیلم آنقدر خستهکننده شده است که فارابی و مانند آن هم مثل گذشته توانایی لازم را ندارند مگر اینکه دولت جدید بخواهد حرکت تازهای کند، البته شنیدهام بخش خصوصی بیشتر فعال شده است اگرچه آن هم توان پروژه سنگین را بهتنهایی ندارد، باید برخی از ارگانها مانند قبل وارد عمل شوند و بتوانند بازوی اجرایی باشند که مانند سالهای قبل کمک کنند بهطورکلی اما شرایط اقتصادی تولیدات سینمای ما خوب نیست.
این کارگردان دفاع مقدس درباره اینکه "آیا نسل جوان و دهههشتادی به تماشای فیلمهای دفاع مقدسی ما خواهد نشست؟" گفت: باید تحول مهمی در سینمای دفاع مقدس صورت بگیرد که نهفقط برای دهههشتادیها بلکه اگر همه اقشار و مخاطبین را بخواهیم باید برای آنها تغییر ایجاد کنیم برای اینکه شیوههای روایت در سینمای جهان تغییر کرده است. امروز شیوههای فیلمسازی و تکنیکی مانند جلوههای ویژه میدانی بهتری در سینما آمده است که باید ما نیز از آنان استفاده کنیم. بهنظرم باید روایتهای نویی درباره جریان هشت سال دفاع مقدس در سینمای جنگی ما رخ دهد، نمیگویم که فیلمهای دهه 1360 پرفروش نبودند اما میان آنان و مخاطبینشان خستگی حس میشود.
وی در پایان گفت: شاید علت اینکه روایتهای جدید در سینمای ما نمیآید به بسته بودن فضا از نظر اقتصادی و سیاستگذاری است. عملاً سیاستگذاری مشخصی در این باره وجود ندارد، خود هنرمند نیز با این مشکلات روبهرو میشود و منجر به نوعی سرگردانی برای او میشود. خیلی نمیتوان امید به این داشت که در کوتاهمدت اتفاقات خوبی رخ دهد. بهنظرم سبک تولیدات 5 سال قبل که ساخته شدند شرایط بهتری برای ساخته شدن دارند.
توزیع و اکران به قانوننویسی و بازنگری جدی نیاز دارد
عبدالله علیخانی تهیهکننده و سینمادار قدیمی در خصوص کم شدن مخاطبین سینما و از رونق افتادن سینمارفتن بهعنوان یک برنامه سنتی و خانوادگی در کشور بیان کرد: اوضاع ما اصلاً مناسب نیست. در شرایطی که شبکه نمایش خانگی رشد کرده است و هزینه سینما رفتن باتوجه به گرانی بلیت آنقدر بالا رفته است، مردم دیگر اقبال گذشته را به سینما رفتن نمیبینند.
وی با انتقاد از رویه و ضعف قانون موجود در خصوص اکران و توزیع فیلمهای سینمایی در سینما و حوزه نمایش خانگی بیان کرد که قبلتر تا فیلم در سینما اکران نمیشد و بعد از چند ماه از گذشت آن حق این را که در نمایش خانگی بیاید نداشت اما الآن این قانون وجود ندارد و فیلم میتواند براحتی در نمایش خانگی نیز اکران شود که همین باعث از رونق افتادن چرخ صنعت سینما خصوصاً در حوزه اکران میشود، جدای از اینکه اکران فیلمها در نمایش خانگی همواره با تهدید قاچاق و سرقت فیلم همراه است، همین الآن میبنید که شبکههای ماهوارهای معاند نیز فیلمها را بلافاصله بعد از نمایش در پلتفرمها، سرقت میکنند و نمایش میدهند.
او با ابراز اینکه اکران آنلاین و نمایش فیلمها در اینترنت برای صاحبان این بسترها بد نشده است گفت: اما ما سینماداران ضرر بسیار زیادی کردیم و در صورتی که این روال ادامه داشته باشد بزودی بیشتر سینماداران بهغیر از چند نفر باید کاملاً تعطیل کنند، برای همین باید قانونگذاری درست شود با این شرح که فیلمی که میخواهد در نمایش خانگی اکران شود بعد از اکران در سینماها به فضای آنلاین برود. بهنظرم کلاً باید برای سینما یک برنامهریزی درست و جامع کرد تا بتواند متحول شود در غیر این صورت اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.
کره و چین جایگزین ما در جهان شدهاند
در سالهای اخیر سینمای ایران در جشنوارههای مختلفی شرکت کرده و جوایز زیادی را برده است، چه در خصوص سینمای بلند داستانی، کوتاه، مستند و انیمیشن، ما از این موفقیتها خوشحالیم اما، آیا این برای جهانی شدن سینمای ایران کافی است؟ موساییان کارگردان فرزند چهارم و گلچهره معتقد است که ایران جایگاه قدیم خود را در جهانی شدن تا حدی از دست داده است و کشورهای دیگر در این عرصه جایگزین آن شدهاند.
این کارگردان سینمای ایران بیان کرد که شرایط سختی برای سینمای ایران ایجاد شده است و برخی از مدیران مدام به فکر اعمال نظر و سلیقه خود هستند، اینگونه باعث شده است که ارزشهای هنری و سینمایی که روزگاری در فیلمها دیده میشد از دست برود، برای همین سینماگران یا بهسمت زیرزمینی ساختن میروند یا فیلمشان دیگر فیلم خودشان نیست.
وی ادامه داد: زمانی اوج موفقیت سینمای ایران در جهان بود که هم سینماگر و هم مدیر ارزش داشت و سینما در بازی سیاسی اسیر نبود، سعی میشد که به سینماگر نزدیک شوند، آن روزها، روزهای اوج شکوه ما بود. این دیدگاه اشتباه که اگر هرکسی به جشنواره برود و جایزه بگیرد وطنفروش است به سینما لطمه زد. کمکم اهمیت سینما برای مسئولینش کم شد و همانطور که گفتم بیشتر سینماگران داخل بازیهای سیاسی شدند و جزئی از سیاستگران شدند در حالی که انتظار داشتیم که فیلم خوب ساخته شود. از سوی دیگر اعمال نظر نیز با انگهایی مانند سیاهنمایی باعث شد که فیلمسازان کمتر فیلم بسازند زیرا برای حل مشکلات فیلمهایشان باید در ماراتن خستهکننده رفتوآمد به وزارت ارشاد برای حل مشکلات فیلمهایشان تردد میکردند و دستآخر هم چیزی که ساخته میشد چیزی که مدنظر کارگردان بود، نبود.
موساییان در بخش پایانی حرفهایش سؤال کرد: این بازتاب در سینمای جهان چه میتواند باشد؟ این رویه سیاستزده باعث شد که مجموعه سینما از فیلمهای خوبی که نماینده سینمای ما در ابعاد فرهنگی و هنری باشد، تهی بشود، برای همین سینمای ما رفت بهسوی سرمایهسالاری و همسویی با سیاستگذار مدیر فرهنگی و سرمایهگذار و در نتیجه عنصر کارگردان و نویسنده خلاق تبدیل به عنصر درجه 3 شد. فارغ از اینکه فیلمهای ساختهشده خوب یا بد است، ما در زمان حاضر با سلطه سرمایه و همسویی با دستاندرکاران مدیریت فرهنگی روبهرو شدهایم و به سینمای معمولی و بینتیجه رسیدهایم.
اگر روال بر همین باشد سینما جایگاه جهانی قبلیاش را بهدست نخواهد آورد، تنها نگاه نکنید به اینکه در چند جشنواره جایزه آوردیم، در زمان حاضر جایگاه دو دهه قبلی ما در سینمای دنیا جوری تغییر کرده است که کره و چین جایگزین ما شدهاند، این جایگاه باید به سینمای ما بازگردد.
غفلت از قصههای ایرانی برای فیلمهای کودک و نوجوان
روزگاری بود که سینمای کودک و نوجوان ما با داستانهای اصیل ایرانی و کهن روبهرو بود. فیلمهای کودک و نوجوان راوی اصالت و داستانهایی بود که بچهها به آنها عشق میورزیدند و با رؤیای آنان بازی میکردند و به خواب میرفتند اما گویا بذر این سبک در سینمای کودک و نوجوان ما خورده شده است، علاوه بر آن بهصورت کلی سینمای کودک و نوجوان ما کمرنگ و کمرونق شده است، چرا؟ آیا سینمای کودک بهگرانی دیگر فیلمهای سینمایی است که در سال دهها فیلم مانند آن ساخته میشود و فروش و مخاطب خاصی ندارند؟
ابراهیم فروزش فیلمساز قدیمی سینمای کودک و نوجوان در این باره میگوید: فضای تکراری بر سینمای کودک و نوجوان ما حاکم شده است. باید در فیلمهای بچههای ما قصه و رؤیاپردازی حاکم شود. وقتی که فضای سینمای کودک و نوجوان ما خیلی خستهکننده و تکراری شود، بچههای ما بهسراغ فیلمها و سریالهای خارجی میروند، دولتها نیز از نظر کیفی برنامههای خودشان را در نظر دارند و آنها را انجام میدهند برای همین یک روال ادامهدار و منسجم در کشور شکل نمیگیرد.
وی ادامه داد: باتوجه به مشکلاتی که از نظر تولید داریم باید گفت که تنها کارهایی ساخته میشود که برگشت سرمایه داشته باشند؛ پخش و سینما و اکران یک طرف قضیه است، طرف دیگر تولیداتی است که بسیار کم است. عرضه متوقف بر تقاضا است زمانی که فیلمهای کودک از رشد بسیار کمی برخوردار است، فکر اکران و توزیع دیگر معنایی ندارد.
کارگردان خمره و بچههای نفت در ادامه با توجه به افت کیفیت فیلمهای این بخش مهم سینمای ایران تصریح کرد: باید کاری شود که صندلیهای سینما برای بچهها پر شود، البته ما در این مسیر مشکل خوراک نداریم زیرا هم کتابهای فراوانی در حوزه کودک و نوجوان داریم که محتوای قدیمی و اصیل دارند هم نویسندگان زیادی داریم که میتوانند فیلمنامه اوریجینال بنویسند اما آنچه مهم است اینکه این محتواها باید جنبههای آموزشی و نوآورانه داشته باشند تا رشد فکری داشته باشند، این همگرایی میان جذابیت و محتوا کار سخت اما مهمی است که باید برای سینمای کودک و نوجوان به آن توجه داشت.
وی با تأکید به اینکه سینمای کودک و نوجوان باید مورد حمایت دولت و بخش خصوصی باشد گفت: بچهها مخاطبین زیادی از کشور را تشکیل میدهند ما حتی از نظر ردهبندی سنی تا 18 سالگی را نوجوان حساب میکنیم، بنابراین طیف وسیعی از مخاطبین هست که باید برای آنان محصولی که دلکش باشد ساخته شود.
پلتفرمها به انیمیشنسازی بیتوجهاند
انیمیشن در کشور ما رشد کرده است و امروز شاهد فیلمها و سریالهایی هستیم که اخبار ساخت و اکران آن بهمرور به گوش میرسد اما گرانی این حوزه کنار پخش انیمیشنهای خارجی باعث شده است سرعت تولیدات ما در این حوزه کم شود و به جایی برسیم که یک کار خوب ما میان دهها کار دیگر خارجی گم شود.
احسان کاوه رئیس شورای سیاستگذاری رویازی (فعال در حوزه جذب سرمایهگذاری برای صنعت انیمیشن) در این خصوص گفت: عدم درک صحیح تولیدکننده و توزیعکننده از انیمیشن و فضای حقوقی محصول باعث ضربه بزرگی به صنعت انیمیشن کشور ما شده است. سینمای ما هنوز انیمیشن را بهعنوان یک محصول فرهنگی بزرگ نشناخته است این در حالی است که در کشورهای دیگر که به صنعت انیمیشن توجه دارند به تمام لوازم و جوانب آن توجه دارند و بهعنوان یک محصول فرهنگی شناسایی شده است.
وی ادامه داد: انیمیشن یکی از راهبردیترین هنرهای ما است برای آنکه ما کشوری هستیم که نسبت به آینده طرح داریم. وقتی رهبری از تمدن اسلامی حرف میزنند در واقع دارند از آینده صحبت میکنند، این نشانه آن است که مخاطبی وقتی میخواهد این مفهوم انتزاعی را فهم کند باید آن را ببیند تا موتورش گرم بشود و این را میتواند در سینما ببیند، چه مدیومی این تصویر آیندهنگرانه را نشان میدهد؟ انیمیشن و جلوههای ویژه. از سویی دیگر عقبه ادبیاتی عظیم داریم که همهجای دنیا درگیر سوژه است و نیاز به آن دارد و حتی اگر به برخی از آثار خارجی نگاه کنیم ردپای داستانها و قصههای ما در آنجا دیده میشود، ما شاهنامه را داریم که دریایی از ایده است، چهچیزی میتواند مانند نخی اینها را به هم وصل کند؟ بهنظرم انیمیشن یکی از حوزههایی است که میتواند اثرگذار باشد، در این صورت است که بزرگ میشود و شکل میگیرد و مخاطب را درک میکند، نگاه جشنوارهای و هنری به انیمیشن جواب نمیدهد.
این کارشناس فرهنگی با ابراز اینکه در حوزه انیمیشن بیش از 30 عنوان شغلی وجود دارد گفت: انیمیشنسازی یکی از پرکارترین کارهای کشور است و همین هزینههای آن را بالا برده است، در این میان تنها کارگردانی است که آموزش داده میشود، آیا ما اینهمه کارگردان انیمیشن نیاز داریم؟ باقی کارهای مربوط چه میشود؟ شغلهای دیگری نیاز داریم که در حد دبیرستان هم باشد میتواند به کمک ما بیاید.
کاوه در بخش دیگری از صحبتهایش خاطرنشان کرد: تا مشکلات کپیرایت و حقوقی در این حوزه باشد، پلتفرمها میتوانند آثار خارجی را براحتی و با کمترین میزان هزینه در بسترهای خود دانلود و پخش کنند و همین آنها را از حمایت در تولید انیمیشن ایرانی بینیاز میکند. باید برای انیمیشن رایت تعیین کرد تا آنان بهجای پرداخت هزینههای سنگین به فکر تولید انیمیشن داخلی باشند و شرایط و قانونی ایجاد کرد که دیگر تولیدکنندگان هم هویت بگیرند و خودشان را در عنوان شغلی غیر از کارگردانی ببینند؛ این دو میتواند انیمیشن را رشد دهد، این ظرفیت نباید نادیده گرفته شود. دولت باید بسترها را مجبور کند که ضمن آنکه انیمیشن خارجی را پخش میکنند بههرشکلی که میتواند از انیمیشن ایرانی حمایت کنند، یا از محل درآمد یا کنار پخش هر یک فیلم خارجی یک ایرانی را پخش کند. انیمیشن ما توسط بچههای دغدغهمند ساخته میشود که به مضامین مهم فرهنگی و ملی ما نیاز دارند این اتفاق خوبی است که حداقل نگرانی ما را نسبت به محتوا برطرف میکند.
سهمدهی به آدمهای همیشگی ممنوع شود
سینمای ایران تا قبل از سال 1398 درگیر یک نوع تکژانری شده بود، بیشتر فیلمها یا درام بودند یا اگر هم در ژانرهایی مانند دفاع مقدس فیلمی ساخته میشد آن جان و قدرت گذشته را نداشت اما کمکم از سال 1398 به این سو فیلمهایی در دیگر ژانرهای سینمایی ساخته و پیدا شد که البته تمام آنها در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و تعداد کمتری از آنان هنوز فرصت اکران پیدا کرده است.
آیا این جریان میتواند ادامه پیدا کند و فیلمهایی با مقیاس پرده عریض سینما تولید شوند؟
تورج منصوری فیلمساز سینمای ایران و فیلمبردار باسابقه در این باره به خبرنگار تسنیم گفت: در سینمای ما زمانی که یک ژانر در آن جواب بدهد همه بهسمت آن میروند تا مثل آن را بسازند و زمانی که فروش نداشته باشد هیچکس سمت آن نمیرود. باید گفت که در سینمای ما همیشه ژانر جوابگو است چه ترسناک و کمدی چه اکشن و درام منتها بستگی به این دارد که کدام یک در چهزمانی ساخته و دیده شود تا بازار پیدا کند اما بهمحض اینکه بازارش پیدا شد یکباره چنان همه به آن حمله میکنند که بهخاطر عدم پرداخت اصولی و درست به آن سبک، خراب میشود و ژانر دیگری باید پیدا شود که سینما را گرم کند.
منصوری با ابراز اینکه "در زمان حاضر سینماها در واقع تعطیلاند و چندان فروشی ندارند" گفت: این پروسه باعث شده است که سینمای ما از نظر اقتصادی ضربه بخورد، حال اگر بهسراغ فیلمهای فاخر و ارزشمند برویم بهتبع آن میزان خطرات آن هم بالا میرود چون امکان دارد ضربه بیشتری بهخاطر عدم تمایل حضور در سینما بخورد، همه این عوامل باعث شده است که فیلمسازان ما بهسمت سریالسازی بروند و نمایش خانگی بازار پیدا کند. ساخت یک سریال 10 قسمتی 60 دقیقهای نسبت به یک فیلم 90 دقیقهای منجر به سرشکن شدن هزینهها در آن میشود و زمان بیشتری هم برای کار فراهم میکند. البته باتوجه به اینکه سرمایهگذاران سرمایه لازم را فراهم کردهاند، مراقب پولشان هستند زیرا در پخش مانند سینما عمل نمیکنند و تنها در بستر خودشان کار میکنند و در نتیجه پول بیشتری در جیبشان باقی میماند.
وی با تصریح به اینکه راهحل بازگشت به سینمای قوی یارانههایی که جیب عدهای را پر کند نیست گفت: ما به سینمای گلخانهای هم نیاز نداریم زیرا تنها برای دوره خود فایده داشته است، بلکه راهحل درست این است که گروهی در مقام مشاوران و اتاق فکر سینمای کشور تشکیل شود که به وزیر و مسئول راهحل بدهند. اگر کسی راهحل جدی برای سینما میدانست خودش آن راه را میرفت اما وقتی اینهمه حرفهای بزرگ گفته میشود و هیچکس هم سراغ آن نمیرود یعنی این مسیر جوابگو نیست و باید با خرد جمعی و کار گروهی مشکلات سینما و راهحل افزایش تولیدات سینمایی پیدا شود.
این تهیهکننده و فیلمبردار سینمای ایران مثال زد: ببینید در همین ایام اخیر که مشکلات کرونایی همه را گرفتار کرده بود، با کار جمعی دولت حداقل میبینیم که اتفاقاتی در حال رخدادن است و واکسیناسیون تکانی خورده است، همین وضعیت باید در سینما نیز رخ دهد و با کار جمعی و هدفمند و دنبالهدار سینمای ما نیز به روزهای خوبی که داشت بازگردد.
منصوری همینطور بیان کرد ارگانهایی که سرمایه دارند نباید بار دیگر همان مسیر قبلی را تکرار کنند و باید به دیگر فیلمسازان نیز بها بدهند و در را بر اساس میزان توانایی و تجارب افراد برای دیگران نیز باز کنند، اگر سینمای هالیوود و جهان محتوای جالب دارد ریشه در این دارد که اتاق فکر و چهرههایی دارد که سالها روی این موضوع کار کردهاند. اگر یک فیلم پلیسی ساخته میشود که در آن نفوذ مواد مخدر وجود دارد از آن سو نیز یک پلیس قهرمان و خوب پیدا میشود که نیرو و زور او به تمام آن باند فاسد در پلیس میچربد، همین شکل از کار باعث میشود که افزایش استخدام نیروی پلیس در آمریکا چندبرابر شود. خب، این اتفاق بزرگ و خوب در این صورت رخ داده است که نویسندهای روی این موضوع نشسته فکر کرده و کتاب خوانده است، به این صورت است که اتفاقات مهمی در سینما رخ خواهد داد.
اما اگر با متر صرفاً سیاسی و سفارشی کار را دست یک نفر بدهیم و از هنگام ساخت محدودیت ایجاد کنیم، امکان خلاقیت را از بین بردهایم، باید به فیلمسازان جوان اعتماد کنند و اگر در نهادها ایده خوبی وجود دارد باید به سناریونویس کاربلد بدهند، اگر تا الآن به چند نفر اعتماد شده است حالا باید به افرادی دیگر اعتماد کنند و آنها را آزاد بگذارند، اگر نتیجه خوبی از آب درآمد میتوان باز هم کارهای دیگری را ساخت. کدام یک از ارگانها از این روند ضرر کردهاند؟ تنها افرادی مخالف این رویه هستند که جیب خودشان خالی میشود.
انتهای پیام/+