ترکیه و تبعات افکار تند شریک ملی گرای اردوغان
سیاستهای دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی، بخش مهمی از سرمایههای اجتماعی و اعتبار حزب حاکم ترکیه را بر باد داده اما با این حال، اردوغان ناچار است برای تصمیمات مهم، از او اجازه بگیرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها حزب حاکم ترکیه و رهبر آن، آماج انتقادات فراوانی هستند. منتقدین و مخالفین بر این باورند که حزب عدالت و توسعه و رهبر آن یعنی رجب طیب اردوغان، مجموعه ای از معضلات سیاسی، حقوقی، اقتصادی و اجرایی را به وجود آورده اند و ترکیه عملاً در بن بست قرار گرفته است.
بسیاری از منتقدین بر این باورند که علت العلل مشکلات، تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی است. اما گروه دیگری نیز معتقدند که ریشه بسیاری از مشکلات را باید در افکار و مشاوره هایی جستجو کرد که دولت باغچلی به اردوغان دیکته می کند و این دیکته های تلخ، بخش مهمی از سرمایه های اجتماعی و اعتبار حزب حاکم ترکیه را بر باد داده است.
دولت باغچلی رهبر 73 ساله حزب حرکت ملی گرا (م.ه.پ) فردی است که اردوغان به کمک او، ائتلاف جمهور را تشکیل داده است. باغچلی، بر اساس سنت مرسوم، از اردوغان سهم وزارتی و مدیریتی نگرفته اما با یک رویکرد هوشمندانه، اراده و مکانیسم تصمیم گیری دولت را گروگان رفته است. او به راحتی می توانست دست کم 5 وزارتخانه را از اردوغان طلب کند. اما چنین نکرده و در عوض از اردوغان خواسته در تصمیمات مهم، از او مشورت بگیرد.
استاد تنش و دعوا
بسیاری از تحلیلگران ترکیه معتقدند که دولت باغچلی یک رهبر سیاسی و حزبی عادی نیست و متعلق به یک نهاد زیر زمینی بسیار قدرتمند به نام دولت پنهان است و بر سران ارکان نظامی و امنیتی ترکیه، تسلط و اشراف دارد.
باغچلی اعتقادی به حاکمیت قانون ندارد و بارها خواستار آن شده که دادگاه قانون اساسی ترکیه که در واقع دیوانعالی و شورای نگهبان قانون اساسی ترکیه است، تعطیل شود. از نظر او، امنیت ملی بر هر مساله دیگری مقدم است. به همین خاطر، در سخنرانی های خود، به راحتی، سران احزاب مخالف را خائن، مزدور، دست نشانده و ضدامنیت ملی می خواند.
احمد داود اوغلو رهبر حزب آینده گفته است: «به رویدادهای 25 سال اخیر ترکیه نگاه کنید. هر جا که سخن از بحران سیاسی و اقتصادی است و تنش و اختلاف مهمی در کشور روی داده، پای باغچلی در میان است. او سیاستمداری است که کل سرنوشت و حیات سیاسی خود را با تنش زایی و بحران آفرینی گره زده است».
علی باباجان رهبر حزب جهش و دموکراسی نیز معتقد است:«رئیس جمهور و شریک کوچک او باغچلی، به نقطه ای رسیده اند که برای هیچکدام از معضلات کشور راهکار ندارند و با سیاست های ناکارآمد خود، کشور را به بحران کشانده اند».
روابط اردوغان – باغچلی در دو مقطع متفاوت
زمانی که اردوغان و یاران او در سال 2002 میلادی با تاسیس حزب جدیدی به نام عدالت و توسعه، طوفان سیاسی به راه انداخته و قدرت را در دست گرفتند، دولت باغچلی، عملاً یک رهبر ملی گرای ورشکسته بود و به فترت و رکود رسیده بود.
در سالیان نخست تثبیت قدرت حزب عدالت و توسعه، باغچلی نه با این حزب همراهی کرد و نه موضع و زاویه تند گرفت. اما پس از سال 2008 میلادی و همزمان با ورود تدریجی و کُند اردوغان به مسیری به نام مذاکرات صلح با پ.ک.ک و تلاش برای ارائه راهکار دموکراتیک به منظور حل معضل کردها، باغچلی در میادین و در سخنرانی های عمومی خود، بارها به اردوغان تاخت و او را خائن و حامی تجزیه طلبان دانست.
اما از زمانی که حزب عدالت و توسعه، ناچار شده به منظور تشکیل دولت، با باغچلی از در آشتی وارد شود و ائتلاف جمهور را تشکیل دهد، اردوغان و باغچلی رفیق گرمابه و گلستان شده اند.
اردوغان بارها به خانه باغچلی رفته، او را با خود به سفرهای خارجی می برد و چندین بار از باغچلی هدایای ملی گرایانه خاصی همچون کلاه خود، زره و البسه نظامی عتیقه را دریافت کرده و شواهد نشان می دهد که بین اردوغانی که با باغچلی رفیق شده با اردوغان پیش از ائتلاف، تفاوت مشهود و معنی داری وجود دارد و حالا حزب محافظه کار عدالت و توسعه که لیبرالیسم، چندصدایی اجتماعی و قومی و توسعه سیاسی و دموکراسی را در اولویت گذاشته بود، عملاً به یک حزب و جریان ملی گرا تبدیل شده و تحت سیطره افکار باغچلی درآمده است.
باغچلی، اردوغان و اصلاحات
دولت باغچلی، یک شخصیت ملی گرای مدافع به کارگیری قدرت سخت، حمایت از ارتش و نهادهای امنیتی، برخورد سخت و قاطع با مخالفین و در یک کلام، یک رهبر میلیتاریست است. در نتیجه، سیاست ها و سخنرانی های تند او، میانه ای با اصلاحات سیاسی، حقوقی و اجتماعی ندارد و از زمانی که اردوغان ناچار شده به باغچلی بپیوندد، عملاً روند اصلاحات، متوقف شده است.
دکتر حاتم اته استاد دانشگاه ییلدرم بایزید ترکیه معتقد است که دولت باغچلی و سلیمان سویلو وزیر کشور، فضای ترکیه را پلیسی – نظامی کرده و راه نفس را بر جریان اصلاحات و حاکمیت قانون، بسته اند.
باغچلی و ملی گرایی در ورای مرزهای ترکیه
باغچلی به شکل جدی، معتقد به ضرورت مداخله نظامی ترکیه در ورای مرزهای کشور است. او همواره، اقدامات ارتش ترکیه در عراق، سوریه، لیبی، سومالی، آذربایجان، قبرس و کشورهای دیگر را تایید کرده و معتقد است که ترکیه باید پرچمدار حفظ حقوق ترک های قفقاز و آسیای میانه، ترک ها و ازبک های افغانستان، اویغورهای چین، تاتارهای کریمه، ترک های قبرس و ترکمان های سوریه و عراق باشد.
سنگین ترین شکست باغچلی
اگر چه باغچلی برای حزب حرکت ملی گرای ترکیه (م.ه.پ)، یک رهبر کاریزماتیک و مهم است اما بارها با شکست هم مواجه شده است. یک بار آرای حزب او چنان پایین آمد که به مدت چند سال، حتی یک کرسی هم در پارلمان نداشت و وارد مقطعی از رکود و ناتوانی شد. اما تازه ترین و مهمترین شکست باغچلی که در چند سال گذشته روی داد، نهضت و جنبش جنجالی چند تن از افراد برجسته حزب علیه باغچلی بود.
افرادی همچون کورای آیدین، مرال آکشنر، سینان اوغان، امید اوزداغ و چندین کادر برجسته و مشهور دیگر، از باغچلی خواستند کنگره برگزار کند. اما باغچلی که از احتمال شکست خود اطمینان یافته بود و می دانست که از بین کورای آیدین و آکشنر، یک نفر کرسی رهبری را در دست خواهد گرفت، بلوا به پا کرد و اجازه برگزاری کنگره نداد.
در نتیجه رهبران مزبور از حزب حرکت ملی جدا شدند و به رهبری خانم آکشنر، حزب خوب را تاسیس کردند. حالا حزب خوب از مجموع 600 کرسی پارلمان ترکیه 36 کرسی و حزب باغچلی نیز 48 کرسی دارد. اما یکایک آرا و کرسی های خانم آکشنر از سبد آرای باغچلی آمده و اگر آن انشقاق روی نداده بود، حالا حزب حرکت ملی در پارلمان بیش از 80 کرسی در اختیار داشت و برای اعمال فشار بر اردوغان، از امکانات بیشتری برخوردار بود.
نظرسنجی های اخیر نشان می دهد که آکشنر به شکلی معنی دار از باغچلی سبقت گرفته و محبوبیت فراوانی کسب کرده است.
جنید ازدیمر از روزنامه نگاران مشهور ترکیه در وصف افزایش محبوبیت اجتماعی آکشنر گفته است: «مرال خانم، عملاً کت و پیراهن از تن باغچلی درآورده و چیزی برای او باقی نگذاشته است. او آرای ملی گرایان را به سوی خود جذب کرده و با روندی که در پیش گرفته، در انتخابات آتی، حزب باغچلی، با شکست بسیار سنگینی مواجه خواهد شد و حتی آرای حد نصاب 10 درصدی را کسب نمی کند».
در پایان باید گفت، دولت باغچلی، مهمترین و برجسته ترین رهبر جریان راست افراطی ملی گرایی ترکیه با طعم و سس نژادپرستی است. اما واقعیت این است که او در میان ملی گرایان ترکیه، یک پیشکسوت معتبر است و نه یگانه رهبر.
بنابراین نباید انتظار داشت که پس از مرگ باغچلی یا کنار رفتن او از صحنه سیاسی، گفتمان ملی گرایی راست افراطی ترکی در ترکیه، به ایستگاه پایان و ممات برسد. چرا که علاوه بر شخصیت هایی همچون آکشنر، آیدین، مصطفی دستیجی و دیگران، در میان بسیاری از نهادهای حزبی، نظامی، امنیتی و نهادهای مدنی ترکیه، افرادی وجود دارند که برای در دست گرفتن سکان هدایت ملی گرایان، توانایی های بسیاری دارند و چه بسا در دوران پس از باغچلی، تندتر و افراطی تر عمل کنند.
انتهای پیام/