یادآوری کاراکترِ خاطرهانگیزِ "روزی روزگاری" در سریال شبکه۲/ ایکاش «داریوش یاری» به ضرباهنگ توجه میکرد
مشکلِ سریالهای این روزها ضرباهنگ و تعلیق است که کنارِ مفاهیم خوب و شخصیتپردازی اصولی، میتوانست بیشتر به کارِ "در کنار پروانهها" بیاید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داریوش یاری در مقام کارگردان و بهروز مفید بهعنوان تهیهکننده سالها پیش در مرکز سیمافیلم تلهفیلم "حبیب" را ساختند که داستان جوان فقیری به همین نام را روایت میکند که برای رسیدن به ثروت بیشتر به کار قاچاق روی میآورد. او دستگیر میشود، به زندان میافتد و به اعدام محکوم میشود.
در زندان حبیب پی میبرد که قانونی وجود دارد که اگر او موفق به حفظ قرآن شود، میتواند از طناب دار بگریزد. او شروع به یادگیری قرآن میکند و با نکتههایی آشنا میشود که منجر به تحول درونی و اخلاقی در او میشود. حالا این دو در سریال "در کنار پروانهها" بار دیگر تم تحول اخلاقی و اعتقادی را دستمایه قصه خود قرار دادهاند. البته نمونههایی از چنین قصههایی را که روایتگر تحول تدریجی یک شخصیت باشد پیشتر هم دیدیم از جمله سریال "شب دهم" حسن فتحی.
"در کنار پروانهها" سریال 30 قسمتی درباره جوانی است که به دلیل مشکلاتی که پی در پی در زندگیاش پیش میآید امیدش را از دست میدهد اما در ادامه اتفاقاتی برایش میافتد که باعث تحولش میشود و به بلوغ میرسد. بهانه این تحول هم با قرآن و همنشینی با آن گره میخورد. نقطه کانونی قصه و جذابیتش دقیقاً برساخته از همین تحول است. تحولی که خوشبختانه فاقد منطق دراماتیک یا روانشناختی نیست و در یک فرآیند باورپذیر رخ میدهد. «رهی» با بازی سامرند معروفی شخصیت اصلی و قهرمان این قصه است که به واسطه پیوند قلبگویی نوری هم در دلش ایجاد شده و قلب یک معلم قرآن در سینه او موجب میشود که سینهاش نورانی و پُر از رمز و رازهای معنوی شود.
"در کنار پروانهها" در واقع قصهای اجتماعی-خانوادگی را در بستر باورها و مناسبات مذهبی بازنمایی میکند و به نوعی مسئله ایمان را با زندگی عملی پیوند میزند. پیوند خوردن قلب یک مقتول به قلب یک قاتل و تأثیرات اخلاقی و معنوی آن که در تحول شخصیتی قاتل میبینیم ایده بکری است که میتواند مخاطب را هم نسبت به سیر تحول شخصیت اصلی از یک ضد قهرمان به قهرمان کنجکاو کند. ضمن اینکه این موقعیت به قصه تعلیق درونی هم میبخشد. تعلیقی که انگار از ظلمات به نور و روشنایی میرسد.
رهی که با چالشهای بزرگی در زندگی مثل بیماری پدر، بیماری قلبی خود و گرفتار شدن خواهرش در زندان مواجه میشود به نوعی به کفر میرسد و با خدا قهر میکند. در واقع او در باتلاق شک و شاکی بودن گرفتار میشود و شاکر بودن را فراموش میکند. رهی در درون خود هنوز فطرت پاک الهی را از دست نداده و همچنان سرشتی پاک دارد. از سوی دیگر قصه این مجموعه با خوابی که شخصیت اصلی قصه «رهی» میبیند و مرتبط با آیهای از قرآن است، آغاز میشود؛ آیه «وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَ یَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ» (انعام/59) مدام در رویاهای «رهی» تکرار میشود و به نظر میرسد تا پایان گره قصه را باز میکند. در واقع دیدن مداوم این آیه در خوابهایش هم گواه این است که هنوز درهای رحمت الهی به رویش گشوده است و کلید رهایی از سرگشتگی و اضطراب و سختیهای زندگیاش، به دست کسی است که عالم به غیب و اسرار نهان است. او در مسیر تغییر و تحول درونی و شخصیتیاش با زنی به نام گیلسو با بازی پروانه معصومی همراه میشود. گیلسو سعی دارد با صبوری و البته روشهای خاص مادرانه تربیتی خود از رهی که حالا قلب فرزندش در سینه او میتپد، مرد دیگری را بسازد.
نوع ارتباط «رهی» و «گیلسو» در این سریال، به نوعی یادآور رابطه «مرادبیگ» و «خاله لیلا» با بازی ژاله علو در سریال «روزی و روزگاری» است. یک نوع مراد و مرشد زنانه که رهی را به رهایی رهنمود میکند. گرچه ریتم روایت از یکدستی و انسجام لازم برخوردار نیست و دچار قبض و بسط زمانی و رخدادی میشود اما قصه توانسته با تکیه بر منطق درونی درام و پرهیز از سانتی مانتالیسم اخلاقی هم این موقعیت و سیر تحول رهی را باورپذیر کند و هم با رمزگشایی تدریجی، کشش درونی لازم برای بسط قصه را شکل دهد.
"در کنار پروانهها" فضا و روایت آرامی دارد و قرار است در همین آرامش مفاهیم و مضمون اخلاقی خود را که مبتنی بر منطق تحولپذیری صورتبندی شده روایت کند. قصهای که مخاطب را به عمق و لایههای درونی روح بیقرار انسان میرود تا در کنار شخصیتهای قصه، او هم لذت بازگشت به حق و حقیقت را تجربه کند.
شاید یکی از ضعفهایی که عمدتاً بسیاری به آن اشاره کردهاند، بحثِ پیوند اعضایی است که اتفاق میافتد. بیمارستان به یک خانواده خواهان عضو میگوید یک بیمار مرگ مغزی داریم آن هم خانوادهاش هستند! میتوانیم قلب او را به بیمار شما پیوند کنیم. بعد این خانواده دنبال آن یکی خانواده راه بیفتد و التماس که تو رو خدا رضایت بدهید عضو عزیزتان را که هنوز به دستگاه وصل است به بچه ما اهداء کنند.
سریال "در کنار پروانهها" هم اتفاقات غمانگیزی را در معرضِ نگاه مخاطب قرار میدهد؛ بسیاری ناراحتاند از اتفاقاتی که برای رهی افتاده و در حال وقوع است. دوست ندارند این همه تلخی و ناراحتی و بیماری را که هر روز در میانِ اطرافیانشان شاهد و ناظرند در میانِ کاراکترهای سریالهای نمایشی تلویزیون هم ببینند. البته این نگاه در برخی سریالهای دیگر وجود دارد و عمدتاً در کارنامه داریوش یاری به عنوان کارگردان این سریال دیده میشود که او همواره به دنبال نمایشِ مفاهیم و محتواهای قرآنی و دینی است.
برخی هم به قصه تکراری سریال ایراد وارد کردهاند که البته میتوان گفت داریوش یاری اینجا قدرتمندانهتر از "پناه آخر" شبکه یک سیما، عمل کرده و از مستقیمگویی و دیالوگها و مضامین شعاری فرار کرده است. تنها ایرادی که بیشتر به چشم میخورد بحثِ تعلیق و ضرباهنگی است که میتوانست بیشتر به روایتِ داستان کمک کند و مخاطب را منتظرِ قسمت بعدی نگه دارد. این اتفاق در روندِ بسیاری از سریالهای سالهای اخیر تلویزیون وجود دارد که کمتر سازندگان به ضرباهنگ تند و داشتنِ اتفاق در قصه توجه میکنند.
به نظر میرسد مدیران و دستاندرکاران امر با نگاهی به نظرات مردم میتوانند در رویه نادرستِ درامسازی یا پررنگشدن تلخسازی در سیما، تجدیدنظری داشته باشند. به نظر میرسد در میانِ شخصیتهای قصه، حضور سامرند معروفی و استفاده از بازیگران توانمند تئاتری جای امیدواری دارد تلویزیون از سلبریتیمحوری فاصله گرفته و همچنین بازگشتِ پروانه معصومی به تلویزیون بعد از حضوری نه چندان موفقیتآمیز در دو سریال "مینو" و "شرایط خاص"، نقش گیلسو شاید ابعادِ هنرمندی این بازیگر را بهتر به رخ کشیده است.
البته خسرو شهراز که در "گاندو" نقشِ بازجو را به خوبی بازی کرده بود در اینجا هم نقش پدرِ رهی را به بهترین شکل ایفا کرده است و بعد از حضورِ در "ایلدا" حالا با این سریال تفاوت در شخصیتپردازی را میبینیم که این خودش درسی است برای بازیگرانی که در عینِ حال با چند سریال قرارداد دارند و این تفاوت و وجه تمایز کاراکتری را نمیتوانند ایجاد کنند. وحید رحیمیان هم که به عنوان شرکتکننده مسابقه "خندانندهشو" شناخته میشود و تجربه زیادی در زمینه بازیگری ندارد، بازی نسبتاً خوبی را در این مجموعه داشته است.
نگار عابدی و بیتا سحرخیز هم با نقش ویژه و جدیدی در سریال ظاهر نشدهاند و حضور چشمگیری نداشتهاند. باید دید سریال در ادامه چه روایتی از مسائل مذهبی و اخلاقی خواهد داشت.
انتهای پیام/