اظهارات آخرین سفیر ترکیه در دمشق؛ دیگ ادلب در حال جوشیدن است
در روند سوریه، آمریکا و روسیه دارای نقش مهمی هستند. من فکر نمیکنم نزدیک شدن به یکی و فاصله گرفتن از دیگری، به نفع ما باشد. چنین رفتاری، موقعیت ما را ضعیف میکند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، دیدار اخیر روسای جمهور سوریه و روسیه، موجب نگرانی مقامات آنکارا شد. چرا که پوتین عملاً خواستار خروج نیروهای خارجی شده و پیداست که منظور اصلی او، ترکیه و آمریکا بود.
عمر اُنهُن آخرین سفیر ترکیه در سوریه، به تازگی کتابی درباره سوریه به نام «سوریه از دیدگاه سفیر» نوشته که مورد توجه بسیاری از کارشناسان سیاسی و روزنامه نگاران ترکیه قرار گرفته است.
او فرزند جان دمیر انهن، دیپلمات مشهور ترکیه است که مدت ها در مصر، فرانسه، عربستان سعودی و چند کشور دیگر سفیر بوده و عمر انهن نیز در دوران ماموریت، در پاریس به دنبا آمده است.
عمر اُنهُن از دانشگاه کینگستون فارغ التحصیل شده و در سال 1985 وارد وزارت امور خارجه شد. وی بین سال های 2002-2006 سرکنسول در نیویورک، در سال 2006 معاون مدیر کل خاورمیانه در وزارت امور خارجه و بین 2009-2012 سفیر ترکیه در دمشق بود و بین 2014 تا 2019 به عنوان سفیر در مادرید خدمت کرده است. حالا که بازنشسته شده، برای اظهار نظر در مورد سیاست خارجی ترکیه دست بازتری دارد.
اُنهُن در مصاحبه مفصلی با روزنامه جمهوریت، درباره اختلاف نظر ترکیه با روسیه و آمریکا در پرونده سوریه صحبت کرده و تسنیم، ترجمه مهم ترین بخش های این مصاحبه را منتشر می کند.
پیداست که برخی سخنان اُنهُن جانبدارانه است اما سخنان او، از جهت فهم وضعیت دشوار ترکیه و قرار گرفتن این کشور در بن بست سوریه، در نوع خود، قابل توجه است.
بازی پیچیده در ادلب
شما چند روز پیش، یک پست در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشتید و نوشتید که ادلب در آستانه تحول است. چند روز پس از اظهارنظر شما، رسانه های روسی مدعی شدند که نیروهای روسیه و دمشق، خود را برای مداخله در منطقه کاهش تنش ادلب سوریه آماده می کنند. چرا در شرایطی که از مارس 2020 تنش در ادلب نسبتاً آرام شده بود، حالا مجدداً افزایش یافته است؟
برای درک آنچه امروز اتفاق افتاده است، باید کمی به عقب برگردیم. در منطقه ادلب، یک وضعیت غیرعادی وجود دارد. پس از سقوط حلب در پایان سال 2016 برخی از معارضین به حومه حلب و ادلب رفتند. پس از آن، تصمیم به ایجاد مناطق کاهش تنش در آستانه گرفته شد.
هدف این بود که دسترسی بشردوستانه به این مناطق که سالها در محاصره بوده و غیرنظامیان به شدت آسیب دیده اند، امکان پذیر شود و درگیری متوقف شود. آنها افراد را با اتوبوس به ادلب فرستادند و گفتند که اینجا کسی به شما کاری ندارد. اما سوریه و روسیه به مرور زمان، همه این مناطق را پس گرفتند.
البته به غیر از ادلب.
بله. فقط ادلب ماند. جمعیت ادلب قبل از جنگ حدود یک میلیون نفر بود و جمعیت فعلی آن حدود 4.5 میلیون نفر است. گروه هیات التحریر الشام در ادلب حاکم است. گروهی که اول از القاعده بیرون آمد، سپس به النصره پیوست و بعدها جبهه فتح دمشق نام گرفت.
این مکان از سال 2017 تصاحب شده است و علاوه بر هیات التحریر، گروه هایی از قفقاز و آسیای میانه نیز در آنجا حضور دارند. روسیه در این منطقه تفسیر به رای می کند و هر بار که منطقه ای را در ادلب بمباران می کند، اعلام می کند که ما فقط تروریست ها را می زنیم.
بازیگران زیادی در سوریه حضور دارند. ولی روسیه حاکم میدان است. روسیه از وضعیت موجود برای حفظ سیاست های خود و یادآوری قدرت خود در سوریه استفاده می کند. در حال حاضر یک سوم استان ادلب در دست دولت اسد است. گروه های دیگر، در ادلب و در منطقه ای باریک جمع شده اند. این یک وضعیت غیر طبیعی است.
چرا عملیات در ادلب تا این اندازه حساس و پیچیده است؟
اجرای عملیات زمینی در ادلب از دو جهت، منجر به وقایع بسیار خونین و بسیار دردناک خواهد شد. اول این که معارضین را متحد می کند. دوم این که از منظر منطق نظامی، مهم نیست که چند بار آنجا را بمب بمباران کنید. در نهایت، ناچارید با نیروهای زمینی وارد شوید.
بین 30 تا 50 هزار نفر معارض مسلح در آنجا حضور دارند که در میدان درگیری و جنگ پخته شده اند. این می تواند یک نبرد زمینی بزرگ باشد. در این صورت، حفظ جان غیرنظامیان، یک چالش بزرگ است.
بخشی از معارضین مقاومت می کنند و بخشی نیز به ترکیه خواهند گریخت. در صورت آغاز عملیات زمینی در ادلب، سیل پناهجو به سوی ترکیه دوباره افزایش می یابد و این امر اجتناب ناپذیر است.
من نمی دانم که نتیجه جنگ در آنجا چه خواهد شد. اما در هر صورت، افراد مسلح در نهایت باید به جایی بروند. تنها آدرسی که دوباره سراغ آن می روند، ترکیه خواهد بود که اینها موضوعات مهمی برای نگرانی ترکیه است.
در 11 سپتامبر 3 سرباز ما به شهادت رسیدند. بنابراین ساختاری وجود دارد که سربازان ترکیه را هدف قرار می دهد. اخیراً می بینیم که پنج گروه مسلح که گفته می شود به ترکیه نزدیک هستند، زیر لوای جدیدی گرد هم آمده اند. بنابراین آمادگی وجود دارد و هرکس سعی می کند موقعیت خود را حفظ کند.
چیزی در حال جوشیدن است
آمادگی برای چه؟ عملیات زمینی؟ قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی، برخی اتفاقات روی خواهند داد. در پایان ماه اوت، دولت جدیدی در سوریه تشکیل شد. در مراسم تحلیف، اسد با تمرکز بر تمرکززدایی و تقویت ساختار محلی صحبت کرد. این پیامی برای کردها بود. کردها در حال حاضر 25-30 درصد از کشور را در اختیار دارند و این مناطق، حاصلخیزترین مناطق سوریه است. اسد می خواهد این مناطق را به نحوی به حاکمیت بازگرداند.
هیاتی از کردهای سوریه به مسکو رفت و مذاکراتی انجام داد. همین هیئت به سرپرستی الهام احمد، اکنون در واشنگتن است و با مقامات کاخ سفید دیدار کردند. آنها همچنین در اثنای برگزاری نشست سازمان ملل، به نیویورک رفتند.
این در حالی است که رئیس جمهور ما نمی تواند با بایدن دیدار کند. گلایه های اردوغان به وضوح نشان داد که روابط ما چه وضعیتی دارد. به یاد داشته باشید که چاووش اوغلو یک روز قبل با بلینکن ملاقات کرد و چند روز پیش سدات اونال معاون وزیر، با همتای خود وندی شرمن صحبت کرد.
در این دیدارها قطعاً سوریه مورد بحث قرار گرفت. حدس من این است که هیچ چیز مثبتی از این گفتگوها بیرون نیامد. اخیراً فرمانده سنتکام (CENTCOM) به شمال سوریه رفت و با مظلوم کوبانی دیدار کرد. آنها در مورد چه چیزی بحث کردند؟ آیا آمریکایی ها نتایج این گفتگوها را با نیروهای ما در میان گذاشتند؟ خیر. من اینطور فکر نمی کنم. پس می توانیم حدس بزنیم که در این دیگ بزرگ، چیزی در حال جوشیدن است.
اهمیت اظهارات پوتین و اسد
اظهارات اردوغان در بازگشت به ایالات متحده، هم گلایه آمیز بود و هم در مورد اس 400 اعلام کرد که معامله تمام شده و ترکیه انصراف نخواهد داد. او دو روز دیگر با پوتین دیدار خواهد کرد. ارزیابی شما از این تابلو چیست؟
بین ما و ایالات متحده مشکلات مهمی وجود دارد و هیچ گامی برای حل این مشکلات برداشته نشده است. مشکلات روز به روز پیچیده تر و غیر قابل حل می شوند.
اطلاعات چندانی از دیدار اخیر پوتین و اسد داده نشد. با این حال، اظهارات پوتین قابل توجه بود، او گفت که حضور نیروهای نظامی خارجی در منطقه غیرقابل قبول است و اوضاع را بدتر می کند. اسد و پوتین بدون ذکر نام ترکیه، درباره حضور نیروهای مسلح صحبت کردند.
این بدان معناست که به نحوی در دیدار پوتین و اردوغان نیز، این مساله در دستور کار قرار خواهد گرفت.
اخیراً وزیر خارجه اسراییل به دیدار لاوروف رفت. لاوروف گفت: «ما هنوز در ادلب به نتیجه دلخواه نرسیده ایم. ترکیه به تعهدات خود برای مبارزه با سازمان های تروریستی عمل نمی کند».
پیشنهاد برای دیدار اردوغان و اسد
ادعا شده که پوتین قصد دارد اردوغان را متقاعد کند که با اسد دیدار کند. آیا چنین چیزی امکان دارد؟
سوریه یگانه موضوع دیدار پوتین و اردوغان نخواهد بود. آنها بسیاری از مسائل از جمله مساله افغانستان را بررسی می کنند. حدس من این است که دو رهبر، یک بحث جدی در مورد آینده سوریه داشته باشند. ترکیه در هر حال باید با همسایه ای به نام سوریه دیدار کند اما نه با بشار اسد. آنها احتمالاً می گویند با سوریه دیدار کنید. اما من احتمال نمی دهم شاهد چیزی به نام دیدار اردوغان و اسد باشیم.
فیصل مقداد، وزیر امور خارجه سوریه گفت: ترکیه باید فوراً نیروهای خود را از سوریه خارج کند. ترکیه باید چه کار کند؟
ترکیه در حال حاضر در خاک جمهوری عربی سوریه قرار دارد. دلایلی که ما را ملزم به حضور در آنجا می کند، اطمینان از امنیت مرزهای ما و جلوگیری از همسایگی مرزهای ما با سازمان های تروریستی است. وقتی مرجعی برای اطمینان از امنیت مرزهای خود در سوریه باشد، طبیعتاً ترکیه به خاک خود عقب نشینی می کند. ترکیه می گوید به تعهدات خود عمل می کند اما روسیه با آن مخالف است. از سوی دیگر، ترکیه نیز نسبت به انجام تعهدات روسیه تردید دارد.
در جریان بحران سوریه، آمریکا و روسیه اقداماتی را انجام دادند که ترکیه را در شرایط سختی قرار داد. اولین نمونه هایی که به ذهن من می رسد حمایت آمریکا از ی.پ.گ و نهادهای اقماری پ.ک.ک است. ادامه عملیات روسیه در منطقه کاهش تنش و اقدامات آن در ادلب، مهم است. همچنین نباید از یاد ببریم که نقش روسیه در شهادت 34 سرباز ما در ادلب و حوادث مشابه، غیر قبال انکار است.
در روند سوریه، ایالات متحده و روسیه دارای نقش مهمی هستند. من فکر نمی کنم نزدیک شدن به یکی و فاصله گرفتن از دیگری، به نفع ما باشد. چنین رفتاری، موقعیت ما را ضعیف می کند. البته ایالات متحده و روسیه نیز باید نادیده گرفتن اهمیت و نقش ترکیه را کنار بگذارند. اما الان شرایطی داریم که می توان گفت روسیه از افول روابط آنکارا – واشنگتن، خشنود و کیفور شده است.
در کتاب خود می گویید که گروه های رادیکالی که در سوریه ظهور می کنند، تغییر دهندگان بازی هستند. آیا این گروه ها دوباره روی صحنه آمده اند تا بازی را تغییر دهند؟
گروه های رادیکال همیشه در صحنه هستند. اگر راه حل سیاسی بر اساس قطعنامه 2254 شورای امنیت سازمان ملل متحد و حمایت جامعه بین المللی در سوریه وجود نداشته باشد، شکاف های امنیتی در این کشور ایجاد می شود و گروه های رادیکال به فعالیت خود در آنجا ادامه می دهند. همین چند روز پیش، بیش از 10 سرباز سوریه در حمله داعش در دیرالزور کشته شدند. گروه های رادیکال تسلط ارضی خود را از دست داده اند، اما به عنوان ظرفیت تهدید، همچنان وجود دارند.
انتهای پیام/