روایت تسنیم از نابغه گیلانی جبهه مقاومت/ شهید «حسین قمی» چگونه ژنرالهای روسی را شگفتزده کرد؟ + فیلم
گروه استانها- فرمانده شهید جبهه مقاومت "مرتضی حسینپور" معروف به حسین قمی همان جوان نابغه گیلانی است که حماسههایش در جبهه مقاومت مورد تحسین سردار شهید سلیمانی قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، ایثار و از خودگذشتگی رمز ماندگاری فرهنگ شهادت است و تاریخ هرگز از یاد نخواهد برد ایثار و مجاهدت جوانانی که برای دفاع از اسلام و حریم اهل بیت(ع) در قامت مدافعان حرم در جنگ با اندیشههای افراطی و تکفیری جامه برازنده شهادت را بر تن کردند.
هرچه از ایثار آنان بگوییم باز کم گفتهایم؛ این بار قلم به دست گرفتیم تا از مجاهدتهای بینظیر فرمانده جوان نابغهای در جبهه مقاومت بگوییم اما دریافتیم که زبان و قلم هم در بیان ایثار و جانفشانیهای او ناتوان است؛ جوانی که پس از شهادتش، سیدالشهدای جبهه مقاومت سردار سلیمانی درباره او گفت" ای کاش من به جای او شهید میشدم و او میماند".
شاید خیلیها در دنیا با این جمله معروف، سردار شهید سلیمانی را شناختند؛ وقتی حاج قاسم در 30 شهریور سال 1396 در شلمان لنگرود در مراسم چهلمین روز شهادت مرتضی حسینپور این فرمانده نابغه جبهه مقاومت گفت: "کمتر از 3 ماه دیگر، اعلام پایان داعش و حکومت داعش در این کره خاکی خواهد بود."
فرمانده شهید جبهه مقاومت "مرتضی حسینپور" همان فرمانده جوان نابغه و فرزندی از دیار میرزاکوچک است که امروز افتخار گیلانیان است و از قلم نیفتد که نهضت مقاومت عراق به پاس شجاعت و رشادتهایش به او لقب «بطلالابطال» یعنی قهرمان قهرمانان داده بود و نام وی لرزه به تن تکفیریها میانداخت.
مرتضی حسینپور ارادت خاصی به کریمه اهلبیت(س) داشت به همین دلیل نام مستعار "حسین قمی" را برای خود برگزیده بود و به گفته سردار شهید سلیمانی «مرتضی اسمش را حسین گذاشت تا راه ارباب را ادامه دهد و در میدان نبرد هرچه بحران سختتر میشد، شجاعت، قدرت و احاطه حسین بر بحران بیشتر میشد.
به همراه خبرنگاران عضو بسیج رسانه گیلان از شهر رشت فاصله گرفتیم و با هدف معرفی و شناخت بیشتر شهید مرتضی حسینپور معروف به"حسین قمی" به سمت دیار او شلمان لنگرود و گلزار شهدای این شهر حرکت کردیم و آنجا بود که توفیق دیدار پدر بزرگوار این شهید را داشتیم و پای صحبتهای ایشان نشستیم.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت در گفتوگو با تسنیم اظهار داشت: نهضت مقاومت عراق به سبب شجاعت بینظیر حسین به او لقب «بطل الابطال» به معنای "قهرمان قهرمانان" داده بودند؛ معمولاً آنها به همین سادگی به کسی چنین لقبی نمیدهند مگر اینکه آن شخص الگو و اسوه باشد.
وی با بیان اینکه رزمندگان و فرماندهان نهضت مقاومت شجاعت حسین را در صحنههای مختلف رزم دیده بودند و به او عنوان "شیر سامرا" داده بودند تصریح کرد: حسین به زبان عربی مسلط بود و حضور موثری در میان مردم بومی منطقه داشت و مشکلات مردم را مشکل خودش میدانست.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت با اشاره به تاثیرات حضور یک فرمانده در میان مردم بومی منطقه گفت: وقتی یک فرمانده برای عملیات در یک منطقه حضور پیدا میکند، یکی از مهمترین عوامل موفقیت در عملیات، مردم بومی آن منطقه هستند که باید به خوبی مدیریت شوند.
وی افزود: حسین اگر برای عملیات در منطقهای حاضر میشد قبل از هر چیزی به فکر مردم منطقه، جان مردم، غذا و داروی آنان بود و نحوه زندگی آنها را بررسی میکرد زیرا میدانست اگر به مردم منطقه رسیدگی نشود دشمن هم میتواند با امکانات و تجهیزات خودش مردم را به سمت خود بکشاند.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت گفت: کوچه پس کوچههای سوریه و عراق، مرتضی را به نام "حاج حسین" صدا میزدند و میشناختند چون در میان مردم بود و به آنها غذا و امکانات میرساند و مشکلاتشان را بررسی میکرد حتی حقوق و حق مأموریت خودش را بین بچهها و مردم تقسیم میکرد.
وی با یادآوری خاطرهای بیان کرد: حتی شده بود که در منطقه دختربچهای سه بار نزد حسین بیاید و از او درخواست پول کند، یکی از نیروهای حسین که کنارش بود در اعتراض گفت "این سومین بار است که این دختربچه درخواست پول دارد" اما حسین باز به آن دختربچه کمک میکرد و میگفت اشکالی ندارد.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت گفت: ابوعلی از عراق میگفت کار با نهضت مقاومت عراق بسیار سخت است ولی حسین توانست در دل نهضت مقاومت عراق جای بگیرد و اگر یک نیروی عراقی جانش به خطر میافتاد، حسین جانش را به خطر میانداخت و آن نیروی عراقی را از وسط داعشیها نجات میداد.
وی افزود: یک فرمانده در نهضت مقاومت همواره جلوتر از همه در میدان رزم قرار میگیرد و روحیه حسین نیز این گونه بود و در همان میدان مجروح شده بود اما نهتنها عقب نرفت بلکه با همان حالت مجروحیت اسلحه به دست گرفت و جنگید؛ کدام فرمانده را سراغ دارید که در همان حالت اسلحه به دست بگیرد و بجنگد؟
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت با بیان اینکه وقتی یک رزمنده افغانستانی، سوری، لبنانی و عراقی میدیدند که یک جوان ایرانی جلوی آنها به عنوان فرمانده ایستاده و در حال جنگیدن است بسیار روحیه میگرفتند افزود: 6 بار مجروح شد و تا مرز شهادت رفت و فیلمها و اسناد ایستادگی او در جلوی میدان امروز موجود است.
وی گفت: بسیاری از افراد بودند که به عنوان پشتیبانی به سوریه رفتند و در اتاق عملیات نشستند و هدایتگر بودند؛ ما در سوریه و عراق کانکس نداریم اما مرتضی اسلحه به دست میگرفت و جلوی صحنه میجنگید و همین باعث شد که از محبوبیت خاصی برخوردار شود.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت با بیان اینکه در نهضت مقاومت، فرمانده باید در میانِ نیروها، مردم و جلوی صحنه باشد تصریح کرد: نبوغ حسین حتی ژنرال روسی را متعجب کرده بود تا جاییکه ژنرال روسی میگفت" هرجا که حسین برود همراهش میروم، ما از ژنرالهایمان چنین نبوغی ندیده بودیم".
وی با اشاره به اینکه ژنرال روسی تا زانو خم شده بود و به توضیحات حسین در مورد منطقه حمدانیه سوریه گوش میداد و سرانجام حمدانیه به فرماندهی حسین آزاد شد افزود: متاسفانه امروز دستهایی هستند که جلوی معرفی بیشتر او را میگیرند.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت از ارادت فرزندش به سردار املاکی یکی از فرماندهان گیلان در دوران دفاع مقدس سخن گفت و ابراز داشت: حسین ارادت خاصی به شهید املاکی داشت و به همسرش میگفت اگر شما شهید همت دارید ما هم شهید املاکی داریم.
وی افزود: حسین در مورد مسئولیتش در نیروی قدس با من مشورت میکرد و بنده از مسئولیتش خبر داشتم؛ اتفاقاً به او گفتم چقدر خوب است که شما جوانها بیایید و در این عرصه ورود کنید و مسئولیت بپذیرید؛ در حالیکه از ابتدا میتوانست به دانشگاه برود و در رشته دیگری تحصیل کند.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت با یادآوری صحنه بوسیدن کف پای مادر توسط فرزند تصریح کرد: حسین قبل از رفتن به سوریه با التماس کف پای مادرش را که سجاده نمازش پهن بود میبوسید تا مادر رضایت بدهد و مادر هم برای شش ماه رضایت داد و این 6 ماه نزدیک به 11 سال طول کشید.
وی با بیان اینکه درک صحنههای 11 سال بسیار سخت است گفت: فقط 11 سال نبود بلکه ما هر روز انتظار شنیدن خبری از سوی حسین را داشتیم و اگر روزی از او خبری نمیشنیدیم مادرش با نگرانی میگفت "بروید از بچهام خبری بگیرید"؛ همه آنقدر پرس و جو میکردیم تا خبری از حسین بشنویم.
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت با بیان اینکه حسین در اوج جهاد، عشق و علاقه به خانواده و اوج تقوا بود و با دهان روزه در بسیاری از عملیاتها شرکت میکرد و نماز شبش هم ترک نمیشد افزود: آیا چنین شخصیتهایی نباید برای سایر جوانان الگو شوند؟
وی با گلایه از برخی افراد افزود: متاسفانه بعضیها که امروز زندگی خود را مدیون حسین هستند از او سخن نمیگویند و این باعث رنجش ما شده است؛ چرا جوانی که تا این حد جانفشانی و رشادت داشته است توسط عدهای بیان و معرفی نمیشود؟ و چرا برخی مانع از معرفی چنین جوانانی میشوند؟
پدر این فرمانده شهید جبهه مقاومت با اشاره به سخنان ماندگار و تاریخی سردار شهید سلیمانی درباره رشادتهای فرمانده نابغه جبهه مقاومت "مرتضی حسینپور" گفت: حاج قاسم با حضور در شهرمان گفت "من تکلیف دارم و میخواهم حسین را از گمنامی در بیاورم".
وی با بیان اینکه بسیاری از نیروها مانند شهید حججی در منطقه حضور داشتند که حسین قمی فرمانده آنها بود تصریح کرد: حاج قاسم میگفت "حضور ما در عراق و سوریه با رشادتهای حسین باید معرفی شود" و ایشان تاکید داشت که برای فرماندهان ما باید کتاب نوشته شود و مستند ساخته شود تا معرفی شوند.
یکی از نزدیکان این شهید جبهه مقاومت نیز در گفتوگو با تسنیم به برخی خصوصیات اخلاقی خاص و بارز شهید حسین قمی اشاره کرد و اظهار داشت: ایشان در مورد خصوصیات اخلاق خودش شدیداً پنهانکار بود و اصلاً بروز نمیداد و ما هم نمیدانستیم ایشان در عراق و سوریه چه نام و آوازهای دارد.
محمد رفیقخواه با اشاره به اهمیت شناخت شهدا گفت: برای شناختِ حسین قمی در ابتدا باید زمان و مکانی که او در آن رشد کرده است را بشناسیم از طرفی او شدیداً مراقب بود که کارها به نام خودش تمام نشود لذا کارها و مسئولیتها را انجام میداد اما ارائه گزارش را به شخص دیگری میسپرد.
وی بیان کرد: سال 83 یا 84 بود که مرتضی را برای آموزش به همراه 60 نفر به بندرانزلی آورده بودند و این 60 نفر در هوای بسیار گرم تابستان از صبح وارد مرداب شدند و ساعت 17 از مرداب با لباس غواصی خارج شدند و به محض خروج همگی به شدت تشنه بودند و یک کُلمَن آب با چند عدد لیوان هم آنجا قرار داشت.
رفیقخواه افزود: همه برای آب خوردن به سمت کلمن رفتند و اینجا بود که مرتضی همه را وارد صف میکند و خودش به همراه یک نفر دیگر به تک تک آنها آب میدهد و در نهایت آب به مرتضی و دوستش نمیرسد و همین 2 نفر امروز از بین آن 60 نفر به مقام شهادت رسیدند.
وی با اشاره به مومن بودن شهید حسین قمی گفت: مرتضی هر شب برای نماز شب بیدار میشد، یک شب که برای نماز بیدار شده بود همسرش سجاده را جمع کرد و میگوید "شنیدم نماز شب ورودی شهادت است من نگرانم که تو شهید شوی"، مرتضی دیگر اصرار نمیکند تا دل همسرش نشکند.
رفیقخواه خاطرنشان کرد: مرتضی میدانست که نماز شب، مستحب تاکید شده است اما شکستنِ دل همسر هم حرام است لذا نمیخواست آن لحظه برای عملِ مستحب دل همسرش را بشکند اما سعی میکرد تا فردا دلش را به دست بیاورد تا نماز شبش را هم بخواند و در عین حال حرمت همسر را حفظ میکرد.
وی افزود: مرتضی در عین حال که رزمندهای بسیار شجاع بود در میان مردم، بسیار دلرحم و روحیهای لطیف داشت و به تعبیر خودش میگفت "دیگر از خداوند تقاضای شهادت نمیکنم بلکه کاری میکنم که خداوند مرا انتخاب کند و بگوید این مرتضی مال من است و او را میخواهم."
رفیقخواه به ضرورت معرفی جوانانی همچون مرتضی حسینپور به نسل جوان اشاره کرد و گفت: مرتضی در فضای مجازی بسیار تبحر داشت و جزو بهترینها در المپیادهای ریاضی بود و در حوزه پهپاد و جنگ الکترونیک نیز با نخبگان و دانشجویان نابغه دانشگاه صنعتی شریف همصحبت بود.
وی با اشاره به نبوغ شهید حسینپور در حوزه ریاضی و فیزیک خاطرنشان کرد: دانشجویان نخبه دانشگاه شریف از نبوغ و استعداد او متعجب شده بود؛ ایشان اگر رزمنده و نظامی نبود حتماً یک استاد نابغه به تمام معنا میشد و امروز میتواند الگویی برای همه جوانان باشد.
به گزارش تسنیم، شهید مرتضی حسینپور شلمانی با نام جهادی "حسین قمی" در سال 1364 در لنگرود متولد شد و او یکی از فرماندهان نابغه جبهه مقاومت و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که سال 96 در راه دفاع از حرم اهلبیت(ع) به فیض شهادت نائل آمد.
انتهای پیام/612/ش