بزرگترین بازندگان سیاستهای آمریکا در لبنان
هم زمان با نزدیک شدن سالگرد اعتراضات مردمی لبنان در اکتبر ۲۰۱۹ تحرکات ناامیدانه سفارتخانههای غربی ضد مقاومت در نزدیکی انتخابات پارلمانی این کشور ادامه دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بعد از اعتراضات اکتبر 2019 در لبنان متولیان سفارتخانههای غربی شروع به سرمایه گذاری روی این اعتراضات ضد مقاومت کردند تا مسئولیت فجایع لبنان را که ناشی از سیاستهای مهرههای فاسد آمریکا و غرب است، متوجه مقاومت کنند.
«ابراهیم امین» سردبیر روزنامه الاخبار در این زمینه با انتشار مقالهای اعلام کرد، شعار « همه یعنی همه» (کلن یعنی کلن) که در زمان اعتراضات اکتبر 2019 توسط برخی از افراد سر داده میشد دستاویزی برای ابزارهای آمریکایی جهت متهم کردن حزبالله در بحرانهای لبنان شد. در این میان برخی افراد که به شکل مشکوکی در جریان اعتراضات حضور داشتند طی چند هفته شروع به عقب نشینی از میدانها کرده و گفتند که از انفجار اوضاع و اقدامات خرابکارانه میترسند.
این افراد که مشخص بود توسط چه طرفهایی هدایت میشوند، مدعی شدند که حزبالله مسئول بحران اقتصادی و مالی لبنان است؛ زیرا نقشی که این حزب در سوریه و عراق و یمن ایفا میکند موجب اعمال تحریمهای واشنگتن علیه لبنان شده است و حزب الله همچنین با حمایت از فاسدان نقش بزرگی در بحران اقتصادی لبنان دارد!
ابراهیم امین در ادامه مقاله خود تاکید کرد، من به یاد دارم که در آن زمان حتی برخی از این افراد می گفتند حزبالله برای فرار از بحران داخلی به جنگ با دشمن متوسل میشود و در صورت هرگونه آسیب رسیدن به لبنان از طریق تجاوزات اسرائیل ما حزب الله را مسئول می دانیم!
در واقع این افراد تحت نظارت و هدایت سفارتخانههای غربی و در صدر آنها سفارتخانه آمریکا کمپینی علیه مقاومت برای اجرای پروژههای واشنگتن و رژیم صهیونیستی به راه انداخته بودند که هنوز هم ادامه دارد.
اما در سال 2020 اتفاقات زیادی رخ داد و بحث درباره رویکرد حزب الله نسبت به تحرکات مردمی و تعامل با بحران به وجود آمده در لبنان بود. اما بحران لبنان به گونهای تشدید شد که این کشور در یک تنگنای وحشتناک اقتصادی -مالی قرار گرفت و بار دیگر تیم سفارتخانههای غربی و آمریکا شروع اتهام زنی علیه حزب الله و معرفی کردن این حزب به عنوان مسئول بحران اقتصادی و مالی لبنان کردند.
اعضای این تیم همچنین همزمان خود را برای ایجاد هرج و مرج در لبنان بعد از شکست برنامههایشان ضد مقاومت آماده میکردند تا این که در تاریخ 4 آگوست 2020 انفجار مهیب بندر بیروت اتفاق افتاد. تیم مذکور در این شرایط نیز وارد عمل شد و در حالی که از خلال اعتراضات اکتبر 2019 موفق به سرنگونی دولت لبنان و تضعیف مقاومت نشده بود از این حادثه وحشتناک در لبنان به عنوان ابزاری جهت ادامه پروژه خود علیه حزب الله استفاده کرد.
طرفهای غربی و آمریکایی که بلافاصله بعد از وقوع انفجار بیروت بدون هیچ دلیل و مدرکی حزبالله را در این پرونده متهم میکردند گفتند، کمکهایی که قرار است برای مقابله با پیامدهای این انفجار به لبنانیها ارائه شود تنها از طریق جامعه مدنی توزیع می گردد؛ یعنی همان افراد و موسسات تحت حمایت و نظارت آمریکا.
همچنین این طرفها تحرکاتی برای همسو کردن ارتش لبنان با خود انجام دادند؛ البته به این دلیل که به ارتش این ارزش اعتماد داشتند بلکه به دلیل آنکه آمریکا تصور میکرد کاری که خودش نتوانسته در مقابله با حزب الله انجام دهد ارتش میتواند. در آن زمان بهترین گزینه برای پیشبرد برنامه آمریکا علیه مقاومت مسئول دانستن حزب الله در انفجار بیروت بود.
آمریکا و مهرههای آن با طرح اتهاماتی همچون استفاده حزبالله از بندر بیروت به عنوان انبار تجهیزات نظامی و وارد کردن نیترات آمونیوم به لبنان در خدمت نظام سوریه، تلاش زیادی برای تخریب چهره حزب الله و مجرم معرفی کردن آن در پرونده انفجار بیروت کردند.
این تحرکات همزمان با نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی لبنان که اهمیت زیادی برای آمریکاییها دارد، انجام می شد. واشنگتن که نتوانست علیرغم تلاشهای فراوان کاری برای حذف حزب الله از دولت لبنان انجام دهد اکنون انتخابات پارلمانی این کشور را آخرین راه برای ضربه زدن به مقاومت در عرصه سیاسی و ملی لبنان میداند.
چند هفته از انفجار بندر بیروت نگذشته بود که آمریکاییها و اروپاییها احساس کردند، میتوانند شکست قبلی خود در تشکیل دولت «حسان دیاب» (نخست وزیر سابق لبنان) را جبران کنند و بار دیگر یکی از مهرههای خود را در عرصه قدرت لبنان جای بدهند. به این ترتیب بود که دوباره مانورها برای بازگشت «سعد حریری» نخست وزیر پیشین لبنان به کاخ نخست وزیری این کشور آغاز شد که هیچ فایده ای نداشت و حریری بعد از گذشت نزدیک به 10 ماه تلاش بیهوده استعفا کرد.
اما چند هفته قبل که دولت «نجیب میقاتی» نخست وزیر جدید لبنان تشکیل شد و ساختار آن به گونهای که بتواند رضایت کامل آمریکاییها و غربیها را جلب کند، نبود سفارتخانههای آنها هیچ کاری نتوانستند انجام دهند و لبنانیها حتی شاهد برگزاری تجمعات ساده در برابر کاخ نخست وزیری در مرکز بیروت نبودند.
در واقع روحیه اعتراضی مردم کشورهایی همچون لبنان دستاویز بزرگی برای آمریکاییها جهت پیشبرد برنامههای خود در این کشورهاست. اکنون نیز با نزدیک شدن به زمان انتخابات پارلمانی لبنان شاهد سرمایهگذاری سیاسی آمریکا روی موسسات مدنی و انجمنهای خاص لبنان هستیم. واقعیت این است که آمریکاییها بر خلاف ادعای خود تغییر در ساختار اقتصادی لبنان را نمیخوهند بلکه چیزی که آنها می خواهند تغییر در ساختار اجتماعی و سیاسی این کشور است؛ زیرا تا زمانی که ساختار اجتماعی و سیاسی لبنان به همین شکل باقی بماند تلاشهای آمریکا علیه مقاومت به جایی نخواهد رسید.
در حال حاضر سفارت آمریکا در تکاپوی گسترده جهت خریدن رای برای مهرههای خود در پارلمان لبنان است. این تلاشها در حالی است که ابزارهای آمریکایی در لبنان که برای پیروزی در انتخابات پارلمانی نیاز مبرمی به جهت توجه مردم دارند حتی ظاهرا نیز کاری برای حل بحرانهای موجود در این کشور انجام نمیدهند و قادر نیستند که آمریکا و عربستان را متقاعد کنند که برای لبنان نفت بفرستند.
وقتی که حزب الله توانست با واردات سوخت از ایران و حل بحران سوخت لبنان جایگاه مردمی خود را تقویت کند، ابزارهای ایالات متحده در لبنان همچون «ولید جنبلاط» رئیس حزب سوسیالیست ترقی خواه و «سمیر جعجع» رئیس حزب نیروهای لبنانی از سرکردگان جریان غربگرای 14 مارس مجبور شدند، حتی برای جلوگیری از رسیدن سوخت ایران به مراکز حیاتی لبنان ، آن هم در شرایط اضطراری این کشور اقدام کنند. تنها بهانه آنها برای جلوگیری از ورود سوخت ایران این بود که چنین اقدامی موجب انزوای بیشتر لبنان و تشدید تحریمهای آمریکا میشود.
این ادعاها در حالی است که افرادی همچون سمیر جعجع و سعد حریری هیچ اهمیتی به چالشهای اصلی لبنان که کمبود سوخت و دارو، تعطیلی کارخانهها و داروخانه ها و مراکز درمانی است، نمیدهند و نگران اقدامات آمریکا هستند.
حقیقت آن است که این طرفها بسیاری از عناصر ابتکاری خود را در لبنان از دست دادهاند و در حالتی از نگرانی شدید قرار دارند. در این میان سفارتخانههای غربی و آمریکا در حال انتخاب بهترین مهره از میان همه مهرههای خود در لبنان هستند و اهمیتی به سرنوشت سیاسی و اجتماعی سایر ابزارهایشان در این کشور نمیدهند. در واقع برای آمریکا مهم نیست که مهره آن در لبنان یک سیاستمدار باشد یا یک فعال سیاسی و یا هر فرد دیگری.
در این بین بزرگترین بازندگان، ابزارهای ایالات متحده در داخل لبنان هستند که به دستور آمریکا به کشور خود خیانت میکنند و زمانی که تاریخ مصرفشان برای واشنگتن به پایان رسید نه جایی در سیاستهای آمریکا دارند و نه میان مردم لبنان.
انتهای پیام/