قله شهادت | نقش دین در شکل‌دهی به ارزش‌های عام بشری / لبّ لباب فرمایشات امروز رهبری، توجه مستمر به عنصر دین است

قله شهادت | نقش دین در شکل‌دهی به ارزش‌های عام بشری / لبّ لباب فرمایشات امروز رهبری، توجه مستمر به عنصر دین است

آرمان بلند این انقلاب نزد مردم و امامین انقلاب، گسترش دین و انتقال آن به نسل‌های جدید به منظور پرورش نسلی مهذب و واجد فضیلت‌های معنوی و اخلاقی بوده و همچنان هست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "دین" یک پدیده جهانی است و شاید یکی از خصایص اساسی و متمایز کننده نوع بشر باشد و بی‌گمان به اندازه زبان بشری قدمت دارد. هیچ جامعه‌‌ای را نمی‌توان پیدا کرد که عنصر دینی در آن نقش مهمی نداشته باشد. در هر حال قوانین فراوانی وجود دارد دال بر اینکه انسان‌ها به نحو اجتناب ناپذیری دینی هستند و دین نیرویی قوی در زندگی بشر است.

با وجود آنکه انسان‌شناسان هیچ قومی از اقوام بشری را نیافته‌اند که دین‌دار یا به هر حال صاحب نوعی دین نبوده باشند و محققان علوم اجتماعی نیز هیچ جامعه‌ شناخته شده‌ای را پیدا نکرده‌اند که در آن شکلی از دین وجود نداشته باشد و در همه فرهنگ‌های شناخته شده بشری اعتقادات و اعمال مذهبی یافت شده است ولی نمی‌توان این واقعیت مسلم را کتمان کرد که اندیشمندان رشته‌های مختلفی چون جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و... بنا به ماهیت رشته‌ای و محدودیت روشی خویش تاکنون کمتر به بررسی "دین به نفسه و فی‌نفسه" یا ماهیت و محتوای "عنصر دین" به عنوان متونی مقدس که در بردارنده تعالیم و دستورات الهی است، پرداخته‌اند.

به نظر می‌رسد بنا بر چنین نقصان و کمبودی است که مقام معظم رهبری در فرمایشات امروز خودشان سعی کردند با استفاده از این کلیدواژه مهم، اذهان و عقول اندیشمندان و قاطبه مردم را به این امر حیاتی و سرنوشت‌ساز توجه دهند.  تلاش ما در اینجا این است که از رهگذر گفت‌وگو با برخی صاحب‌نظران و انعکاس آرای آنان، پرتوی هر چند گذرا بر اهمیت و ضرورت التفات به "عنصر دین" در بسط و تعمیق هویت‌سازی اجتماعی بتابانیم.

امام خامنه‌ای , رهبر ,

عباس محمدیان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در این زمینه معتقد است: دین به عنوان نهادی اجتماعی دارای کارکردهای خاصی است که فقدان آن بقای جامعه را مخدوش می‌کند. تذکر این نکته حائز اهمیت است که اگرچه برای پرهیز از خلط مبحث و مغالطه در استدلال، ضروری است که بین عنصر دین (religion) و دینداری یا تدین (religiosity) تفکیک قائل شد چون دینداری (تدین) صفت و حالت انسان بوده که دین متعلق آن است، با این حال در علوم اجتماعی به اقتضای محدودیت‌های ناشی از موضوع و روش، دین و دینداری چندان از یکدیگر قابل تفکیک نیستند.

به عبارت دیگر "عنصر دین" موضوع مطالعه علوم اجتماعی نیست بلکه تنها وقتی تمام یا بخشی از تعالیم و دستورات دینی مورد پذیرش مردم یا گروهی از افراد قرار گرفت و جزئی از نظام فرهنگی جامعه شد، موضوع مطالعه دانش‌پژوهان علوم اجماعی قرار می‌گیرد. بنابراین وقتی در علوم اجتماعی صحبت از دین می‌شود؛ منظور دین به عنوان واقعیت یا نهادی اجتماعی است که همان دینداری و آثار و لوازم حضور آن در سطح فردی و اجتماعی است.

وی همچنین تبیین دینداری و معنا و مفهوم عنصر دین را از حیث نظری و تبعات کنشی آن واجد اهمیت بالایی می‌داند و می‌گوید: دین از حیث صوری، مجموعه‌ای از گزاره‌هاست که در متون مقدس مذهبی آمده و از حیث مضمونی عبارت از مجموعه تعالیم و دستوراتی است که بنابر عقیده معتقدانش از جانب یک منبع قدسی و مافوق بشری برای انسان‌ها فرستاده شده است از این رو دو ویژگی اصلی دین عبارت است از منشاء ماوراءالطبیعی و تقدس گزاره‌هایی که در قالب تعالیم و دستورات دینی آمده‌اند.

در حقیقت لب‌لباب دین، ماوراءالطبیعه یا حقیقت غایی قدسی است که در ادیان ابراهیمی خدا نامیده شده است. از سوی دیگر چون دین برای آدمیان آمده است پس تعالیم و دستورات آن نیز متناظر به حیطه‌های وجودی انسان‌ها است.

حکما، روانشناسان و روانشناسان اجتماعی عموماً و با اتفاق نظر بالایی انسان را واجد سه حیطه وجودی دانسته‌اند، شناختی، عاطفی و رفتاری. بر این اساس، می‌توان انتظار داشت که دین مشتمل باشد بر مجموعه‌ای از شناخت‌ها و الگوهایی برای عاطفه (احساسات) و دستوراتی برای عمل (احکام). به نظر می‌رسد این تعریف جامع از دین که تمامی حیطه‌های وجودی انسان را دربر می‌گیرد هم با رویکرد درون دینی (اسلام) و هم رویکرد برون دینی (علوم اجتماعی) سازگاری داشته باشد.

عنصر دین در کانون تحولات سیاسی اخیر ایران
ولی‌الله ملکوتی‌فر، پژوهشگر و مدرس فقه و مبانی حقوق اسلامی، معتقد است، بازخوانی مهم‌ترین تحولات سیاسی-اجتماعی یک سده اخیر ایران بدون توجه به نقش عنصر دین، امری سوء تفاهم‌زا و نادرست است و اضافه می‌کند: خیزش گسترده مردم در سال 57 که به شکل‌گیری انقلاب و نهایتا پیروزی آن و تشکیل جمهوری اسلامی انجامید، از دیدگاه‌های مختلف بررسی و با توجه به ویژگی‌هایی که داشته به اشکال متفاوتی توصیف و نامگذاری شده است. انقلاب آزادی بخش ملی، انقلاب دموکراتیک، انقلاب توده‌ای (مردمی)، انقلاب ضدامپریالیستی، انقلاب اجتماعی و... با این حال انقلاب ایران بیش از همه با نام "انقلاب اسلامی" مطرح و شناسایی شده است.

به نظر می‌رسد اطلاق قید و صفت اسلامی به انقلاب ایران به ویژگی منحصر به فرد این انقلاب در تجدید حیات دین در قلمرو سیاست و اجتماعی اشاره داشته باشد. در واقع انقلاب ایران با توجه به محوریت نقش عنصر دین و رهبری دینی با دیگر انقلاب‌های بزرگ جهان متفاوت است.

با در نظر گرفتن گفتمان حاکم بر انقلاب ایران و اهداف و خواسته‌های کنشگران انقلابی که در شعارهای انقلاب متجلی بوده است و نیز ویژگی‌های رهبری انقلاب و شکل حکومت و روابط اجتماعی بعد از آن، جا دارد که همواره انقلاب ایران با نام انقلاب اسلامی مطرح و نامیده شود. هدف انقلاب اسلامی. الهی کردن فرهنگ جامعه و چیزی که امام خمینی(ره) در مقام رهبر انقلاب می‌خواست تحقق یک جامعه الهی سیاسی بود.

وی با تأکید بر اینکه "اسلامی کردن" یا "اسلامی شدن" مهم‌ترین مسئله بعد از انقلاب تاکنون بوده است، می‌گوید: این یعنی عنصر دینی در مرکز توجه امام، مردم و رهبری انقلاب بوده و باید باشد و این یگانه راه حفظ و تداوم "انقلاب" است چون از یک دیدگاه کلان انقلاب چیزی نیست جز کوشش و تلاش برای دگرگون ساختن واقعیات برحسب اصول ایدئولوژی انسانی براساس همین آرمان محوری انقلاب، "تربیت دینی" یا "پرورش مذهبی" از اهداف عمده نظام اجتماعی ما تعریف شده که بهترین الگوهای آن شهدای جنگ تحمیلی و مدافعان وطن هستند.

به هر حال آرمان بلند این انقلاب نزد مراجع عظام، مردم انقلابی و امامین انقلاب گسترش دین اسلام و توجه مستمر و مداوم به عنصر دین در هر نسل تا حد ممکن و انتقال آن به نسل‌های جدید به منظور پرورش نسلی مهذب و واجد فضیلت‌های معنوی و اخلاقی بوده و همچنان می‌باشد.

مطابق ایدئولوژی انقلاب آن طوری که نزد بسیاری از علما و صاحبنظران انقلاب یافت می‌شود، جامعه و حکومت اسلامی در درجه اول مامور تربیت انسان الهی است لذا دین داری و توجه به عنصر دین اصل مقومی است که باید به وضوح در محصولات جامعه اسلامی جلوه کند و سلامت اعتقادی و اخلاقی مردم و حاکمیت فرهنگ معنوی بر فضای عمومی جامعه از لوازم اجتناب‌ناپذیری است که فرهنگ انقلاب همواره بر آن تأکید داشته است و فرمایش اخیر مقام معظم رهبری درباره "عنصر دین" را باید در همین چارچوب فهم و تبیین کرد.

امام خامنه‌ای , رهبر ,

نقش عنصر دین در سبک زندگی
احمدحسین شریفی، استاد تمام گروه فلسفه در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، می‌گوید: نوع نگاه انسان به جهان، خدا، انسان و حیات پس از مرگ و نوع ارزش‌های پذیرفته شده او، تأثیری مستقیم بر انتخاب‌ها و گزینش‌های وی دارند. به همین دلیل، در نخستین نگاه و به وضوح می‌توان دو نوع کلی سبک زندگی را از یکدیگر متمایز ساخت: سبک‌های زندگی مؤمنانه (زیستی مبتنی و متکی بر عنصر دینی) و سبک‌های زندگی غیرمؤمنانه.

به عنوان مثال، یکی از عوامل تأثیرگذار در سبک تغذیه افراد و جوامع مختلف، نوع باورها و ارزش‌های آنهاست. سبک تغذیه فرد یا جامعه‌ای که هدف اصلی آن سیر شدن و تقویت جسمانی باشد و مرزی میان تغذیه حلال و حرام قائل نباشد، متفاوت با کسی خواهد بود که قائل به حلال و حرام است. به همین دلیل، مشاهده می‌شود که فی‌المثل سبک تغذیه چینی‌ها تفاوت‌های بسیار زیادی با سبک تغذیه ما مسلمانان دارد. آنها از خوردن سالاد حشرات، گوشت سگ و خوک و گربه و امثال آن ابایی ندارند. بعضاً تحت تأثیر پاره‌ای خرافات سوپی که از لانه برخی پرندگان تهیه شده باشد را با هزینه‌ای هنگفت تهیه می‌کنند! اما چنین خوراکی‌هایی هیچ جایگاهی در سبد تغذیه‌ای یک فرد مسلمان ندارد. یا خورشت قورباغه از خورشت‌های محبوب پاره‌ای از جوامع دانسته می‌شود؛ اما یک انسان مسلمان ایرانی هیچ تمایلی به چنین نوع تغذیه‌ای ندارد.

در سبک پوشش نیز به همین صورت است. پوشش افراد و جوامع به شدت متأثر از باورها و ارزش‌های پذیرفته شده آنهاست. پوشش یک انسان مسلمان به دلیل باورهای دینی و متأثر از فلسفه‌ای که برای حیات انسانی و زندگی اجتماعی قائل است، متفاوت با پوشش یک انسان مادی‌گرای غربی است که هدفی جز لذت‌طلبی، سودگرایی و سوداگری نمی‌شناسد. می‌خواهم بگویم توجه به عنصر دین در زندگی، مسأله‌ای است که در همه ساحات و عرصه‌های خُرد و کلان زندگی ریزش می‌کند و خودش را نشان می‌دهد.

مقام معظم رهبری همواره اهتمام ویژه‌ای نسبت به مسأله سبک زندگی داشته و دارند و به نظر من تأکید ایشان بر نقش عنصر دین در زندگی را باید به مثابه دستوالعملی برای تدوین زیست مومنانه در دو عرصه فردی و اجتماعی در نظر آورد.

دین به مثابه راه حلّی برای بحران وجودی بشر
بر انسان‌های عقل‌مدار و منصف پوشیده نیست که حتی در جدیدترین جوامع غربی، هنوز هم دین و ارزش‌های دینی به حیات خود ادامه می‌دهند و نفوذ خود را از دست نداده‌اند. در جهان مدرن نیز نیاز و گرایش به مذهب و معنویت رو به افزایش است و بشر امروز غربی با وجود بهره‌مندی از انواع امکانات و پیشرفت‌های علمی، باز هم خود را نیازمند به دین می‌داند. این واقعیت مؤیّد آن است که دین به دلیل آنکه امری فطری است و با فطرت کمال‌طلبی و روحیه حقیقت‌جویی انسان مرتبط است، همیشه و در همه جوامع، به حیات و بقای خود ادامه خواهد داد؛ زیرا بشر برای شناخت مسیر واقعی کمال و سعادت خود، به دین نیاز دارد و بدون دین نمی‌تواند به آرامش مطلوب و کمال نهایی خود برسد و در واقع، فلسفه دین، هدایت انسان به سوی کمال حقیقی اوست.

از این‌رو، همواره انسان به دین نیاز داشته است و خواهد داشت. دین همانند سایر نیازهای اصیل و واقعی و فطری انسان، هرگز قابل تعطیل و اغماض نیست. نه علم و نه عقل‌گرایی و نه هیچ امر دنیوی دیگری نمی‌تواند جایگزین دین شود و انسان از آن نظر که به کشف حقیقت نیاز دارد، به دین، که راهی به سوی حقیت و یا خود حقیقت است، نیاز دارد.

اگر انسان طالب کمال است، دین می‌تواند کمال و سعادت همه‌جانبه انسان را تأمین کند. اگر انسان از پوچی و بی‌معنایی و احساس خلأ معنوی و تنهایی و فقدان آرامش رنج می‌برد، برای درمان و برون‌رفت از این بحران‌های معنوی، به دین نیاز خواهد داشت. اگر انسان خواهان عدالت و برابری و صلح و حاکمیت ارزش‌های اخلاقی در زندگی خود است، تنها به وسیله دین می‌تواند به این ارزش‌ها و آرمان‌ها دست یابد. به تعبیر دیگر، دین راه حلّی برای بحران وجودی بشر است و به تعبیر آخر، دین پاسخ‌ به عمیق‌ترین و متعالی‌ترین نیازهای بشر است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران