«عمو جواد»؛ شاعری برای تمام فصول

«عمو جواد»؛ شاعری برای تمام فصول

محدثی خراسانی در یادداشتی نوشت: محبت که نسل ما او را به «عموجواد» می‌شناسد، همان پاسخ معمایی است که توصیفات چند سطر اول این نوشتار در ذهن شما ایجاد کرد: محبت شاعری برای تمامی فصول.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مصطفی محدثی خراسانی، شاعر و پژوهشگر، در یادداشتی به مناسبت انتشار تازه‌ترین اثر محمدجواد محبت با عنوان «با چشم‌های شرقی» توسط مؤسسه شاعران پارسی‌زبان، نگاهی انداخته است به سبک سروده‌های محبت و تأثیرگذاری او بر جریان شعر معاصر:

معاصری متقدم و متقدمی معاصر

دائم الذکری، پرهیز و جلوگیری از غیبت، تقید به نماز اول وقت، رعایت بسیاری از مستحبات، دست و دلبازی و بخشش، بی‌اعتنایی به مال دنیا، آراستگی ظاهر، نزاکت رفتاری، خیرخواهی، گره‌گشایی بدون منت و بی‌نام و نشان، تبسم همیشگی، صبوری، تواضع، نقدپذیری، تقدم دیگران برخود، محترم شمردن همه حتی کودکان، حضور آرام بخش برای جمع، اهل هدیه دادن و سوغات آوردن و...

این‌ها بخشی از حسناتی بود که در این نوشته کوتاه مجال  برشمردن آنها را یافتم و اگر ادامه می‌دادم مصداق «این قصه سری دراز دارد» می‌شد. جمع شدن این همه فضیلت‌های انسانی و اسلامی در یک نفر و آنگاه افزودن چند ویژگی متفاوت دیگر چون: طبع جوشان شعر، خلاقیت و تخیل فرهیخته، دانش و بینش عمیق در حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات و... .

این مجموعه خوبی‌ها، ما را با شاعری مواجه می‌کند که معاصر است اما با این خصلت‌ها باید او را متقدم بشماریم، و با این خصلت‌ها متقدم است اما با ذهن و زبان امروزیش باید او را از معاصرترین شاعران روزگار قلمداد کنیم.

او در شب‌های شعر خوشه احمد شاملو از شاعران مهمان  ویژه بود و به همراه چهره‌های مطرح شعر روزگار، در آن مراسم شعر خوانده و باز هم او از شاعران حاضر در شب شعرهای دفاع مقدس در جبهه‌های نبرد و شعرخوان شب‌های شعر عاشورای شیراز بوده است.

حالا چند سطری به حاشیه برویم دوباره بازخواهیم گشت تا با نام بردن از این مجموعه ظرفیت‌ها و ظرایف، به حل این معما نزدیک شویم. زندگی بزرگان و مفاخر گذشته از جمله شاعران، به دلیل بُعد زمان در هاله‌ای از ابهامی شکوهمند قرار دارد و ما بیشتر با آثار آنها مأنوسیم و شناخت ما از زندگی و شخصیت آنها و نهایتاً تصویری که از آنها در ذهن ما نقش بسته است، فرایند شناختی است که از اندیشه و تفکر و احساس آنها در لابلای آثارشان به دست آورده‌ایم.

اما در فرایند این تصویر نسبت به بزرگانی که با ما هم‌عصرند، عناصر دیگری نیز دخالت دارند. ما علاوه بر آنکه آثار هم‌عصران خویش را می‌بینیم و مطالعه می‌کنیم، با خود آنها نیز در ارتباطیم و تصویری از این ارتباط نیز در ذهن ما نقش می‌بندد که بر ارتباطی که از طریق مطالعه آثارشان حاصل کرده‌ایم، تأثیر می‌گذارد. به همین خاطر گاهی آرزو می‌کنیم ای‌کاش فلان شاعر یا نویسنده و یا هنرمند، از بزرگان گذشته بود تا بدون ارتباط عصری می‌توانستیم از آثار شکوهمندش بهره ببریم و این شناخت عصری که معمولاً تأثیر منفی می‌گذارد وجود نداشت.

به یاد بیتی از جناب بهمنی می‌افتم که می‌گوید:

شاعر شنیدنی‌ است، ولی میل میل توست
آماده‌ای که بشنوی‌ام یا ببینی‌ام

گروهی از شاعران هم‌روزگار ما شاعران بزرگی هستند، اما شاعرانه زندگی نمی‌کنند و بین حرف و عمل‌شان دنیایی فاصله می‌بینی و همین روی ذهن تو به عنوان مخاطب تأثیر می‌گذارد و اجازه نمی‌دهد آن حظ واقعی را از مطالعه آثار آنها ببری.

گروهی دیگر از شاعران هم‌روزگار ما شاعران بزرگی هستند و شاعرانه هم زندگی می‌کنند، اما با تعریفی که آنها از شاعرانه زندگی کردن دارند که مثلاً باید ژولیده و بی‌نظم باشی و به قول و قرارهایت زیاد پایبند نباشی و بسیاری نشانه‌های دیگر که بهتر می‌دانید، باز آدم آرزو می‌کند ای‌کاش این بزرگان هم با او هم‌عصر نبودند تا بهتر می‌توانست از دریای تفکر و احساس آنها بهره‌مند شود و دیدن این ناهنجاری‌ها مانع ارتباط شفاف او با آثار این بزرگان نمی‌شد.

و اما گروه دیگری از شاعران هم‌روزگاز ما که البته دیگر نمی‌شود گفت گروهی که باید گفت تعداد انگشت‌شماری، هستند که آدم از اینکه با آنها هم‌عصر است به خود می‌بالد و با دیدن آنها آرزو می‌کند ای‌کاش می‌توانست با تمامی شاعران بزرگ هم‌عصر باشد. کسانی هستند که اولاً شاعران بزرگی هستند، ثانیاً شاعرانه زندگی می‌کنند و ثالثاً این شاعرانه زندگی کردن تعریف چندان شاقی ندارد و برآیندی است از تمامی کمالات و کراماتی که می‌شود یک انسان در زندگی فردی و اجتماعی و آداب معاشرتی خود به آنها نایل آید و محمدجواد محبت از این گروه انگشت‌شمار در بین شاعران هم‌روزگار ماست.

محمدجواد محبت که نسل ما او را به «عموجواد» می‌شناسد، همان پاسخ معمایی است که توصیفات چند سطر اول این نوشتار در ذهن شما ایجاد کرد:
محبت شاعری برای تمامی فصول.

بگذارید حسن ختام این نوشتار، سطرهای آغازین منظومه بلند «فصلی از یادها»ی استاد محمدجواد محبت باشد که تاریخ سرایش آن تابستان 1349؛ قصرشیرین است و ادامه آن را به همراه گفت‌وگوی خواندنی با استاد درشماره شصت و پنجم مجله شعر که اکنون روی سایت سوره مهر قابل دسترسی است، بخوانید:

« فصلی از یادها»
در من ـ
هر آن‌چه بود
تو را می‌گفت
از من، هر آن‌چه ماند
تو را می‌خواست

**
دیروز
جمعه بود
برنامه
کوه‌نوردی
بی‌دنگ و فنگ
ساده
همین‌طور...
من بودم و رفیق عزیزی

**
بیداری سحر
چه صفابخش است
نزدیک کوه
تازه هوا، گرگ و میش شد

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل