دگرگونی غزل زیر سایه نیما/ شعر نو چه تأثیری بر شعر کلاسیک گذاشت؟

یوسفی با اشاره به تأثیر جریان شعر نو گفت: این تحول انعکاسی هم در قالب‌های کلاسیک از جمله «غزل» داشت و غزل هم متأثر از این تحول‌ها در همان شکل ثابت و کهن، به تدریج تغییراتی یافت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گذر زمان هر جریانی را وادار به تغییر می‌کند و دنیای شعرها و قصه‌ها هم از این قاعده مستثنا نیست. در این بین گاهی برخی‌ها با گذاشتن بدعت‌های تازه‌ای باعث می‌شوند تا از جایی به بعد رد آن اتفاق را در خیلی از فضاها ببینیم. جناب نیما یوشیج یکی از این افراد است که علاوه بر جریان معروف شعر نو، در دگرگونی غزل هم تأثیر به‌سزایی داشته است. فریبا یوسفی، شاعر و پژوهشگر، در راستای همین جریان، با کتاب «غزل در سایه نیما» سراغ همین سلسه تغییرات رفته و با نگاه جامعی به این موضوع این دگرگونی را در آثار شعرای بعد از نیما بررسی کرده است.

در بخشی از این کتاب از قول محمدرضا شفیعی کدکنی در ترجمه شعر اخطل، شاعر عرب، با اشاره به دگرگونی شعر در طول زمان نوشته شده است: «جای سخن، دل است و زبان جز نشانه نیست» و به رابطه ذهن و زبان اشارات دقیقی کرده است. با تازه شدن دنیا و تغییرات زندگی، ذهن و زبان، که در ارتباطی مسلم با یکدیگرند تغییر یافته و نو می‌شوند. اگر بپذیریم که شعر شاعر زبان اندیشه و ذهن اوست، تردیدی نیست که به تبع زمانه، تغییر خواهد کرد و این تغییر نشانه‌های خود را در زبان، به رخ خواهد کشید. برخی غزل‌سرایان پس از نیما با سرودن غزل‌هایی تأثیرپذیرفته از آن بوطیقا، ظرفیت‌های قالب غزل را در هماهنگ شدن با زبان و تحولات ادبی روز نشان دادند.» این نگاه باعث شد تا  در آستانه تولد نیما یوشیج گفت‌وگویی با یوسفی داشته باشیم تا از کم‌وکیف شکل‌گیری این مجموعه باخبر شویم و ببینیم غزل بعد نیما چه مسیر رفته و چه کرده است. مشروح این گفت‌وگو را می‌توانید در ادامه بخوانید:

*با رویکرد و نگاهی که در تألیف «غزل در سایه نیما» داشتید شروع کنیم، از تولد این جریان بگویید.

این کتاب پایه پژوهشی دارد و به تحلیل و بررسی تغییرات مشخصی پرداخته که در قرن حاضر در قالب غزل ایجاد شده است؛ تغییراتی که مبتنی بر پیشنهادهایی است که نیما یوشیج حدود100 سال پیش، با تحول ادبی که رقم زد، به دنیای شعر ارائه داد و انعکاس آن در غزل معاصر قابل بررسی است.

*بازه زمانی که این تأثیرگذاری را مورد کند و کاو قرار دادید هم از موارد جالب توجه این کتاب است. این بازه دقیقاً به چه مقطعی اختصاص دارد؟

 آنچه حدود 100 سال پیش به عنوان تحول ادبی رقم خورد، ظهور شعر نو بود که غالباً آن را به نام شعر نیمایی می‌شناسیم و از پیامدهای آن شکل‌گیری و رواج شعر سپید بود. اما این تحول انعکاسی هم در قالب‌های کلاسیک از جمله «غزل» داشت و غزل هم متأثر از این تحول‌ها در همان شکل ثابت و کهن، به تدریج تغییراتی یافت که از جمله عواملِ این تغییرات، همان تحولی بود که نیما آن را رقم زد. در این کتاب با بررسی آراء و پیشنهاداتی که نیما برای شعر داده بود، تأثیر آن را در غزل بررسی کردم و بازه زمانی این تحقیق بیشتر متمرکز بر پنج دهۀ اخیر است.

*از انتخاب نمونه شعرهایی که در کتاب از شعرای مختلف آورده‌اید تا گویای تجلی نیما در غزل‌هایشان باشند، هم بگویید.

در این کتاب، شعر شاعران پیشرو غزل معاصر از جمله منوچهر نیستانی، سیمین بهبهانی، نوذر پرنگ، حسین منزوی و از نسل‌های نو که متأثر از آن غزل‌پردازان سرودند، قیصر امین‌پور، بررسی شده و نمونه‌هایی از شعرهای این شاعران در بخش‌های مختلف و از منظر عناصر گوناگون شعر از جمله زبان، صور خیال، موسیقی و شکل و صورت آورده شده است.

انتخاب این شاعران به دلیل انعکاس آشکارتر تغییرات در اشعار این شاعران بوده است. منوچهر نیستانی از اولین شاعرانی است که این آراء را دریافت و در اشعار خود به کار بست. حسین منزوی که در سرودن شعر پیروی صریحی از نیستانی دارد، در کاربرد این شیوۀ نو از جمله شاعران موفق بود و سیمین بهبانی هم در سروده‌های پس از دهۀ پنجم خود، صورت روشنی از این تغییرات را در شعر خود متجلی دارد. همچنین نوذر پرنگ که البته نسبت به سه شاعر دیگر، این تغییرات را کم‌رنگ‌تر در اشعار خود انعکاس داده است اما نمونه‌های قابل توجهی داشته است.

*تفاوت غزل گذشته با غزل شاعران حاضر در این کتاب در چه زمینه‌هایی قابل بررسی است؟

 در این‌باره باید گفت که بخش ارائۀ مصداق‌های این کتاب جزییات بیشتری را ارائه می‌دهد و اگر به اختصار بتوانم به آن‌ها اشاره کنم باید بگویم غزل امروز، زبانی ساده‌تر و نزدیک‌تر به لحن گفتار دارد و در موسیقی نیز برخی اوزان تازه، این دایره را وسعت بخشیده‌اند. از منظر صور خیال هم تازگی‌های تصویر و پرهیز از تکرار تصاویر کلیشه‌شدۀ گذشته و رسیدن به زاویه‌ها و میدان‌های دید تازه، شعر را از چرخیدن در دایره‌ای کم‌شعاع رهایی بخشیده است.

*«غزل در سایه نیما» از کارهای پژوهشی است که برگرفته از پایان‌نامه شماست، چه تغییراتی در آن برای رسیدن به اثر فعلی ایجاد کردید؟

یکی از مواردی که علاوه بر تغییر شکل آن پژوهش، توجه به آن را لازم دیدم، اضافه‌کردن بعضی از نمونه‌ها از نسل‌های تازۀ شعر بود از جمله توجه به شعر قیصر امین‌پور که جای خالی آن در این کتاب کاملاً حس می‌شد و البته این تحقیق می‌تواند به وسیلۀ شاعران و محققان و علاقه‌مندان به این موضوع، با ارائۀ نمونه‌های بیشتر از شاعران نوغزل‌پرداز، ادامه یابد و مباحث تازه‌تری بر این پژوهش افزوده شود؛ چرا که غزل همچنان ظرفیت‌های نو شدن دارد و جای بررسی برخی از انواع غزل معاصر نیز در این تحقیق خالی است.

*منابع و مراجعی که در شکل‌گیری این اثر دخیل بودند، گستردگی زیادی داشتند. با چه ملاکی سراغ این فضا رفتید؟

در انتخاب موضوع و پیش‌برد این تحقیق، علاوه بر گفت‌وگوهایی که با شاعران و استادان ارجمندم در خارج از دانشگاه و در دانشگاه داشتم، کتاب‌هایی که درباره آرای نیما نوشته و منتشر شده‌ بودند و آثار خود نیما از جمله منابع اصلی این کار بودند. «سیر تحول در غزل فارسی» از دکتر محمدرضا روزبه، «چشم‌انداز شعر معاصر ایران» از دکتر مهدی زرقانی و همچنین کتاب مهدی اخوان ثالث با نام «بدعت‌‎ها و بدایع نیما» و درک محضر استاد شفیعی کدکنی در کلاس‌های درس ایشان، در واقع پایه‌های اصلی این پژوهش را تشکیل دادند و امیدوارم برای نسل جوان و به‌ویژه شاعرانی که تازه وارد دنیای سرودن می‌شوند، اثری مفید و مؤثر باشد.

انتهای پیام/

 

 
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط