هجرت حضرت معصومه (س) الگوی آخرالزمانی شیعه است / زیارتنامه کریمه اهل بیت سمت و سویی مهدوی دارد
امام رضا علیهالسلام هنگام هجرت تمدنیشان به ایران، به ظاهر غایب از شهر و دیار بود؛ در چنین شرایطی حضرت مصعومه سلامالله علیها از مکان خویش به قصد امام هجرت کرد. این رفتار یکی از الگوهای آخرالزمانی ما محسوب میشود.
حجتالاسلام سیدمهدی توکل، کارشناس و محقق حوزوی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم هجرت حضرت فاطمه معصومه را دارای پشتوانهای معرفتی معرفی کرد و گفت: میان ولادت امام رضا علیهالسلام تا ولادت حضرت معصومه سلامالله علیها 25 سال فاصله است. امام زمانی که برای ولیعهدی به ایران رفتند، آن بانوی بزرگوار تصمیم به هجرت گرفت و این هجرت به دلیل همسویی با امام حیّ آن زمان بود. این محبتی که حضرت معصومه سلامالله علیها نسبت به برادرشان امام رضا داشت، سوای از رابطه خواهر و برادری، دارای پشتوانه معرفتی و تبعیتی بود.
وی افزود: همین رفتار حضرت معصومه (س) الگویی برای سایر شیعیان است به این معنا که ما همواره باید به امام خویش توجه داشته باشیم؛ چرا که اوضاع جهان در باطن، تحت مدیریت ایشان پیش میرود، هرچند دشمن هم بیکار نیست و با خباثتهای خود سعی دارد این نور الهی را خاموش کند که هر بار با شکستهای مفتضحانه مواجه میشود. در آن زمان، امام رضا به ظاهر غایب از شهر و دیار بود؛ در چنین شرایطی حضرت مصعومه سلامالله علیها از مکان خویش به قصد امام هجرت کرد. این رفتار یکی از الگوهای آخرالزمانی ما محسوب میشود. حکمت و تقدیر خداوند مبنی بر این شد که ایشان به سمت قم بروند و در همان جا از دنیا بروند و یا به نقلی، به شهادت برسند. همین مسئله زمینهسازی برای ظهور حضرت حجت بود؛ زیرا وقتی امام معصوم بخواهند ظهور کنند، دلها باید آماده و فرهنگ و معرفت مردم بالا باشد. وجود حضرت معصومه در قم این امکان را به وجود آورد تا این شهر یکی از بزرگترین مراکز دینی جهان محسوب شود. در سدههای بعد یعنی در عصر غیبت، علمای زیادی از کنار مضجع شریف این بانوی بزرگوار به مقامات بالا دست یافتند و انقلاب اسلامی هم به رهبری حضرت امام به عنوان شاگرد مکتب وحی، شکل گرفت.
این کارشناس دینی گره خوردن ماجرای حضرت معصومه سلامالله علیها با امر مهدویت و ظهور را مسئلهای جداناپذیر از حرکت تمدنی آن بانوی بزرگوار خواند و گفت: ردّ این مسئله را میتوانیم در زیارتنامۀ ایشان هم مشاهده کنیم. با مرور فرازهای مهدویتِ مندرج در زیارتنامه، یقیناً به این نکته دست مییابیم که خود آن حضرت ارتباط و اتصالی به امام عصر عجل الله تعالی فرجه دارد. مضاف بر اینکه زیارتنامۀ حضرت معصومه سلامالله علیها مأثوره یعنی از سوی عترت صادر شده است. این مسئله گویای آن است که پای معارف موجود در این زیارتنامه مُهر تأیید خداوند متعال خورده است. الفاظ زیارتها به زبان غایب است «السّلام عَلی آدَمَ صَفوةِ اللّه». وقتی به اهل بیت وحی میرسیم، زبان، زبان حاضر است؛ گویی تک تک اهل بیت حضور دارند «السّلام عَلیکَ یا رسولَ الله»؛ پس از آنکه به یک یک اهل بیت سلام میفرستیم، در فراز مربوط به امام عصر عجل الله تعالی فرجه دوباره با زبان غایب سلام میگوییم: «السَّلَامُ عَلَى الْوَصِیِ مِنْ بَعْدِه.»؛ شاید به این معنا باشد که از مدتها قبل وقتی زیارتنامه از سوی معصوم علیهالسلام صادر شد، مسئلۀ غیبت امام عصر مطرح است.
حجت الاسلام توکل افزود: در ادامه این فرازها امام عصر را با عنوان نور و سراج میخوانیم و میگوییم «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِکَ وَ سِرَاجِکَ وَ وَلِیِّ وَلِیِّکَ»؛ وقتی امام را نور خطاب میکنیم، یعنی امام وجود نورانی است که هر تاریکی و شبهه را میزداید. انسان در هر زمینهای به امام رجوع کند، او سراج، روشناییبخش و راهگشاست. در ادامه از خداوند میخواهیم سرور و فرج اهل بیت را در زمان ظهورشان به ما بنمایاند «أَسْئَلُ الله أَنْ یُر ِیَنا فیکُمُ السُّروُرَ وَ الْفَرَجَ.» بنابراین منظور از فرج، همان ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه است، همچنان که در احادیث داریم «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم.» از آنجا که با ظهور امام عصر (عج) همۀ گرهها گشوده و مسیر عبودیت برای انسانها فراهم میشود، اطلاق «فرج» به مسئلۀ ظهور قابل تعمیم است. از این جهت است که از خداوند میخواهیم در فرج ایشان تعجیل کند.
وی ادامه داد: در فراز بعد میخوانیم «وَ أَنْ یَجْمَعَنا وَ إِیّاکُمْ فى زُمْرَة ِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْه ِ وَ آلِه ِ وَ أَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرفَتَکُمْ إِنَّهُ وَلِىِّ قَدیرٌ»؛ یعنی از خداوند مىخواهم که سرور و فرج شما را به ما بنمایاند، ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمّد ـ که درود خدا بر او و آلش باد ـ گرد آورد، و معرفت شما را از ما نگیرد که او صاحب اختیار و مقتدر است.» برخی ممکن است محل تحقق این فراز را در روز قیامت بدانند؛ به این معنا که شیعیان در روز قیامت در جوار رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار میگیرند. اما به این مسئله در فقرۀ قبل اشاره شده است «وَ حَشَرَنَا فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ وَ سَقَانَا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ»؛ یعنی خدا ما را در زمره شما حشر کند و ما را به حوض نبیتان وارد و از دست جد شما ما را سیراب کند. بر این اساس، فراز جدید باید یک بار معناییِ متناسب با همان فراز داشته باشد. این چه مکانی است که خداوند ما را یک جا با پیامبر و اهل بیت جمع میکند؟ ممکن است این رویداد در موقع رجعت اتفاق بیفتد. پس از آنکه امام علیهالسلام ظهور میکنند، مؤمنین محض و کفار محض باز میگردند و در قالب دو سپاه مقابل هم میایستند. بنابراین ممکن است این فراز اشاره به رجعت داشته باشد. در هر صورت هم میتواند اشاره به ماجرای رجعت داشته باشد و هم قیامت. قرینه دیگر برای اثبات این امر، جمله «وَ أَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرفَتَکُمْ» در همان فرازِ مهدویت است. وقتی از خداوند میخواهیم معرفت عترت را از ما سلب نکند، معرفت مسئلهای است که در دنیا اتفاق میافتد.
انتهایپیام/