نگاهی به نمایش "بیلمن" / اینجا همه چیز دروغ است
نمایش "بیلمن" طنزی اجتماعی است که با محوریت داستان فردی کذاب دروغی بزرگ را روایت کرده و پیامدهای فردی و اجتماعی آن را به همراه طنزی سطحی به نمایش میگذارد.
خبرگزاری تسنیم - سجاد رضایی مقدم| مطابقت دادن آثار نمایشهای نوشته شده در خارج کشور با فرهنگ داخلی کاری دشوار است که معمولا دراماتورژ مسئولیت آن را بر عهده میگیرد. به اصطلاح ایرانیزه کردن یک مفهوم، عملکردی است که باید در تمامی آثار به آن توجهی ویژه شود.
نمایش "بیلمن" که به تازگی در سالن ناظر زاده تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفته نمونهای است از نمایشی ایرانیزه شده که البته موضوع آن این کار را برای سازندهاش راحت کرده است؛ دروغ موضوعی است که شاید در تمامی فرهنگها قبیح بوده و عملی به دور از یک اجتماع موجه است.
"بیلمن" صحنهای است سراسر دروغ که در آن بزرگترین دروغ، قهرمانترین فرد را میسازد و کریستی بیلمن با دروغ بزرگ پدر کشی تبدیل به شخصیت مورد علاقه دختران روستا میشود.
پررنگترین اتفاق نمایش "بیلمن" پارادوکس دروغگویی است که در آن شکل گرفته است؛ پارادوکس دروغگو این مسئله را بیان میکند که اگر فرد کذاب به کذب خود اقرار کند، احتمال کذب همان گزاره هم وجود دارد.
کریستی بیلمن وارد روستایی میشود که همه چیز آن پوشالی است، قبح گناه در آن ریخته است و جوان مؤمن مسیحی مورد تمسخر اهالی قرار میگیرد.
ازدواج و اقبال دختران روستا هم دیگر راه نشان دادن دوگانه به وجود آمده در این نمایش است، جوان مؤمن مسیحی در مقابله با بیلمن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند ولی در نهایت این شخصیت دروغگو و البته محوری نمایش است که از تمامی رقابتهای عاشقانه سربلند بیرون میآید.
دروغ در جهان نمایش "بیلمن" عنصر اصلی زندگی افراد مختلف است، در نهایت کریستی بیلمن تمامی دروغهایی که گفته را باور کرده و خود را به قهرمان روستا تبدیل میکند.
اوج اول به نمایش درآمدن پارادوکس دروغگو در این اثر ورود پدر کشته شده کریستی بیلمن به نمایش است. ورودی که نشان میدهد تمامی پایههای داستان بر دروغی بزرگ سوار شده و تا به اینجا پیش رفتهاست.
مهدی چاکری و البته جان میلینگ تن سینگ به عنوان نویسنده متن اصلی "مرد جذاب سرزمینهای غرب" -که نمایش "بیلمن" با محوریت آن نوشته شده است- درتمامی صحنهها به وضوح نشان میدهند که جهان دروغین، پایههایی سست داشته و در آن اعتماد به هیچ چیزی صحت نخواهد داشت.
اعضای نمایش "بیلمن" میتوانند جوانی بیمایه را در لحظهای کوتاه، با دروغی بزرگ و انجام فعلی قبیح به اوج شهرت و محبوبیت برسانند و در مقابل درست در لحظه اوج او را داخل بشکهای کوچک حبس کنند.
گذاره اصلی دروغ همه چیزش سست است شاید یکی از مهمترین اشارهها و گفتمانهای این نمایش باشد.
دروغِ شخصیت اصلی نمایش "بیلمن" در جایی او را به فردی جانی تبدیل کرده و باعث میشود تا او بار دیگر برای قتل پدرش تلاش کند تا باز هم مورد ستایش اهالی قرار گیرد، البته در ادامه این کار با ترد اهالی روستا مواجه میشود گویی که فقط دروغ انجام این عمل دوست داشتنی بوده است.
قله دروغین این نمایش صحنه پایانی آن است، بعد از آنکه کریستی بیلمن اسیر توهمات دروغین خود شده و برای رسیدن به اوج قبلی اقدام به قتل پدر خود میکند، اقدامی که باعث میشود تا تمامی اهالی روستا به کریستی حمله و آن را در بشکهای محبوس کنند؛ اما در پایان نمایش عدم ثبات به اوج خود رسیده و پدر بیلمن سالم و سرحال بیلمن را از بشکه نجات داده و با خود میبرد.
تمامی صحنههای نمایش "بیلمن" دروغ را فریاد میزند، تمامی داستانها و گزارهها دروغی است که فقط با تکرار زیاد به مخاطب القا شده و او را مجبور به باور آن کرده است.
جدا از این موارد همه این اتفاقات پیام دیگری را هم در پی دارد: گاهی تلقینهای بعضا اشتباه دیگران میتواند مسیر زندگی و شخصیت افراد را دستخوش تغییر قرار میدهد.
شخصیت سست عنصر و شکست خورده بیلمن در این نمایش با دروغ ابتدایی خود محبوب مردم روستا شده و بعد از آن با تلقین مداوم آنها خود را قهرمانی بزرگ میپندارد و تغییراتش را به پدرش گوش زد میکند.
"بیلمن" در کنار این اشارات محتوایی ساختار فورمی سادهای دارد، نه شاهکار نمایش است و نه تئاتری پیش پا افتاده.
بازی های خوبی مثل بازی مازیار سیدی در نقش بیلمن نمایش را به خوبی پیش میبرد و چینش صحنهها هم حداقل استانداردهای نمایشی را داراست.
شاید تنها انتقاد به این نمایش اتفاقی باشد که مهدی چاکری در مسیر ایرانیزه کردن متن اصلی با پان روبهرو شده و در دام آن افتاده است.
شوخیهایی سطحی که بعضا لبه تیغ اخلاق راه میروند و تلاش میکنند تا محتوای نمایش را به صورت سرگرم کنندهای به مخاطب برسانند.
محتوای نمایش "بیلمن" قابل مطرح شدن است ولی طنز آن راه زیادی تا رسیدن به مفهوم طنز عالی و فرهیخته دارد؛ اگر بپذیریم نزدیک به طنز تئاترهایی که در سینما اجرا میشوند حرکت نمیکند.
در نهایت این نمایش به دور از محتوا و متن خود حاوی پیامی دیگر است، پیامی که به نظر نگارنده بحث مهمی در این روزهای تئاتر کشور است و بیان کننده این مطلب است که این روزها شوخی ها و لودگیهای جنسی به فضای تئاتر کمدی کشور رخنه کرده است.
اتفاق خطرناکی که هم تئاتر را به عنوان هنری فرهیخته از اخلاقیات دور میکند و هم هوش و خلاقیت هنرمندان نمایشهای طنز را با لودگیهای ساده و بی اخلاق کور میکند.
انتهای پیام/