متروکه شدن ۴۰۰۰۰ روستا در کشور؛ مهاجرت از روستاها نتیجه ناکارآمدی "مدیریت سرزمین"
آمارها حاکی از آن است که از سال ۱۳۳۵ تا دهه ۹۰، حدود ۴۰ هزار روستا کاملاً از سکنه خالی و متروکه شدهاند؛ به طوری که سهم جمعیت روستایی از ٣٩ درصد در سال ۱۳۷۵ به ٢٩ درصد در سال ۱۳۹۵کاهش یافته است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ جمعیت انسانی در یک پهنه اکولوژیک شکل گرفته است که فعالیتهای انسانی را حمایت یا محدود میکند. مهاجرت به عنوان یکی از انواع واکنشهای انسانی بیانگر روابط بین انسانها و بستر زیستمحیطی است. شواهد تاریخی حاکی از آن است که مهاجرت انسانی با تغییرات اکولوژیکی دارای یک رابطه تنگاتنگ است.
مهاجرت انسانها از روستا به شهر بدون شک به یکی از مهمترین پیامدهای تخریب محیطزیست تبدیل شده است؛ واکنش افراد در پاسخ به تغییرات اقلیم متفاوت است و مهمترین واکنش افراد به زوال زیستمحیطی و دفع مخاطرات, مهاجرت است. بانک جهانی در سال 2018 تخمین زده تا سال 2050، بیش از صدها میلیون نفر در اثر تغییرات اقلیمی در جهان مجبور به مهاجرت از روستا به شهر خواهند شد.
ایران کشوری خشک و نیمهخشک است و منابع آبی محدودی دارد و از دیرباز با پدیده خشکسالی مواجه بوده است. مدیریت علمی و سنجیده منابع آب در ایران میتوانست خسارتهای خشکسالیهای پیدرپی را کاهش دهد اما متأسفانه بهرهبرداریهای غلط از منابع آبی منجر به خشک شدن تالابها، دریاچهها، قناتها و چشمهها در مناطق مختلف ایران شده و این وضعیت با گرمایش جهانی و تغییر اقلیم روند افزایشی پیدا کرده است.
بسیاری از خانوارهای روستایی در ایران از لحاظ اقتصادی شدیداً به کشاورزی وابستهاند و پیامدهای خشکسالی یکی از علل اصلی مهاجرت در شرق ایران، خصوصاً استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان بوده است. دلیل اصلی مشکلات زیستمحیطی ایران مدیریت ناکارآمد سرزمین است و تغییر اقلیم میتواند اثرات تخریبی این سبک از مدیریت را تشدید کند.
جدول زیر دستهبندی خشکسالیهای 10 ساله از سال ١٣٨٨ تا ١٣٩٨ را در استانهای ایران را نشان میدهد؛ بر اساس این جدول خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه در حد نرمال بوده اما دریاچه ارومیه به دلیل مدیریت غیرعلمی منابع آبی در این حوضه، در آستانه خشکی قرار گرفت که با خشک شدن دریاچه, اقلیم منطقه دچار دگرگونی خواهد شد و در این حالت اثرات تغییر اقلیم بر آن حوضه مشهودتر خواهد بود:
اثرات تغییر اقلیم بر کشاورزی دیم
مطالعات متعدد نشان میدهد با تغییر اقلیم و افزایش درجه حرارت، طول دوره خشکی افزایش مییابد. افزایش طول دوره خشکی در مناطق دیم از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا طولانی شدن این دوره باعث تخلیه ذخیره رطوبت خاک قبل از تکمیل دوره رشد شده و احتمال مصادف شدن مراحل حساس نمو گیاهان با خشکی را افزایش میدهد. بر اساس دادههای بازه زمانی ١٣٨١ تا ١٣٩٢ گزارش شده است که اثر معناداری بین متغیرهای بارندگی، دما و ارزش افزوده بخش کشاورزی، بر مهاجرت از روستاهای ایران وجود دارد و همراه با کاهش بارندگی و بروز خشکسالی، مهاجرت روستایی افزایش مییابد.
از طرف دیگر، افزایش میانگین دمای سالانه و گرم شدن زمین، با توجه به اثر منفی آن بر عملکرد محصولات کشاورزی، افزایش مهاجرت را در پی دارد. محققان بر این باورند که افزایش سالیانه ١ درجه سانتیگراد باعث کاهش 10 درصد عملکرد گندم خواهد شد. عوامل اقلیمی، اثرات مشابهی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی دارند. همچنین، ارزش افزوده بخش کشاورزی رابطه منفی با مهاجرت دارد.
مهاجرت از روستاهای ایران از دهه 40 شروع شد و با اصلاحات ارضی و توسعه شهری و اختلافات بسیار زیاد بین شهر و روستا شدت بیشتری یافت. عدم امکانات کافی رفاهی در روستا حتی کشاورزان متمول را راهی شهرها کرد و بدین سان جمعیت کشاورزان غایب (کشاورزانی که محل زندگی آنها شهرهاست) روز به روز بیشتر، و روستاها خالی از سکنه شد.
آمارها حاکی از آن است که از سال 1335 تا دهه 90، حدود 40 هزار روستا کاملاً از سکنه خالی و متروکه شدهاند؛ به طوری که سهم جمعیت روستایی از ٣٩ درصد در سال 1375 به ٢٩ درصد در سال 1395 کاهش یافته است.
در این فاصله حدود 24 میلیون نفر در داخل کشور مهاجرت کردهاند که از مهمترین دلایل این مهاجرتهای ناخواسته، میتوان به اُفت شدید سفرههای آب زیرزمینی و نابودی کاریزها، برهنگی سرزمین ناشی از فشار بیش از حد دام و افزایش کانونهای تولید گرد و خاک، وابستگی شدید معیشتی به منابع آب و خاک و عدم معرفی گزینههای جایگزین اشاره کرد. نباید فراموش کرد که نابرابریهای زیاد در درآمد و استانداردهای زندگی هم در افزایش مهاجرت از روستاها به مناطق شهری نقش مهم و پررنگی داشته است.
ادامه این روند در آیندهای نه چندان دور جامعه 20 میلیون نفر روستایی ایران را با چالش بزرگی روبهرو خواهد کرد. لذا لازم است از هماکنون دستاندرکاران بر سازگاری روستایان با شرایط جدید تمرکز کنند و برای تابآوری و سازگاری سرمایەگذاری کنند.
گزینههای سازگاری متعددی وجود دارند که میتوانند خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی بر روی محصولات را کاهش داده و باعث افزایش محصولات کشاورزی شوند. از جمله میتوان به تغییر الگوی کشت با رویکرد حرکت به سوی محصولات با نیاز آبی کمتر و مقاوم به خشکی و گرما، حفظ رطوبت خاک، تنوع بخشی به منابع کسب درآمد روستایی، توسعه جنگلها و پوشش گیاهی و مرتعی در منطقه، کنترل سیلابها و کمک به تزریق روانابها در گستره حوضه آبخیز روستا، اشاره کرد.