حلقههای زنجیره فرآیندساز علمی دیده نمیشوند/ امتیازدهیهای دانشگاهی مبنای علمی ندارد
نظام ارزشگذاری علمی در دانشگاهها به نحوی نیست که استادان را به سمت تهیه آثار مرجع پژوهشی سوق بدهد و همین امر به تالیف کتابهای زود بازده منجر شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست برخط نقد و بررسی کتاب "واژهنامه سه زبانه علم اطلاعات" تألیف عبدالحسین طالعی و یعقوب نوروزی، روز پنجشنبه (4 آذرماه جاری) برگزار شد.
عبدالحسین طالعی، استادیار دانشگاه قم، در ابتدای این نشست عنوان کرد: در جریان کارهای علمی برخی میآیند و از مقدماتی که تاکنون موجود بوده است نتیجهای میگیرند و به جایی میرسند اما برخی فرایندساز هستند. آنها معمولا به کار مشکل و ایثارگرانهای دست میزنند که شاید کمتر به چشم میآید.
وی افزود: تدوین یک اثر مرجع جنبه فرآیندی دارد، در مقابل کارهای دیگری که جنبه فرآوردهای دارند. آثار فرآیندی چندان دیده نمیشوند. کتابهای مرجع دقیقاً از همین منظر اهمیت دارند چون این قبیل آثار فرآیندساز یا جزء حلقههای زنجیره فرآیندساز هستند برخلاف کتابهای درسی معمول که فرآورده هستند و بسیاری مجبورند آنها را بخوانند.
واژهنامه، اصطلاحنامه، سرعنوان و ... جزء کتابهای مرجع هستند. زحمتی که برای تهیه و نشر این کتابها کشیده میشود را کسی نمیبیند اما اینها زیرساخت کار تحقیقاتی را محکم میکنند و لذا تدوین آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و سهم بسیار ارزندهای در پیشبرد کاروان علمی کشور دارند.
تقویت فرهنگ شرقی ضرورتی انکارناپذیر است
استادیار دانشگاه قم در ادامه عنوان کرد: درباره این کتاب و این که چه شد ما به این فکر افتادیم که مصطلحات و معادلهای زبان عربی را کنار برابرنهادههای فارسی و انگلیسی آنها بگذاریم باید به یکی از سفرهای زیارتی خودم به عراق اشاره کنم که در مسیر بین نجف تا کوفه فرصتی پیش آمد و به"جامعه الکوفه" یا دانشگاه کوفه سری زدم تا بببینم در آنجا چه خبر است و یک راست رفتم سراغ کتابخانه آنجا. در کتابخانه به دو نفر برخوردم که برای نوشتن پایاننامه به راهنمایی نیاز داشتند و با آنها گفتوگو کردم.
در زبان عربی ما یک نوع حرف زدن عامیانه داریم که ساختار آن با حرف زدن کتابی فرق میکند. من با آن دوستان کتابی صحبت میکردم و آنها به زبان عامیانه پاسخ میدادند بنابراین برای انتقال مفهوم و شکلگیری یک محاوره علمی، گاهی به زحمت میافتادیم و لغت کم میآوردیم و مجبور میشدیم که معادل انگلیسی واژگان را به کار ببریم.
مثلا او میگفت "تصنیف الکتب" و ما در زبان کتابی "تصنیف" را "تالیف" معنا میکردیم اما او معادل انگلیسی را Classification میگفت تا من متوجه منظور او شوم. از همان جا به این فکر افتادم که چرا باید برای گفتوگو با کسی که نزدیکترین همسایه ما، هم به لحاظ جغرافیایی و هم به لحاظ دینی و مذهبی و مشترکات فرهنگی است، به دشواری بیفتیم و وقتی مراوده ما با عراقیها تا این حد سخت است، با شهروندان الجزایری و مصری و ... چگونه میتوانیم صحبت کنیم؟
من فکر میکنم که ما به شدت نیاز داریم جبهه فرهنگ شرقی خودمان را تقویت کنیم و این تقویت فرهنگ شرقی ضرورتی است که نمیشود و نباید از زیر بار آن شانه خالی کرد. این کار را هم نه برای تقابل با غرب بلکه برای تعامل با غرب و شکلگیری مفاهمه با آنها باید دنبال کنیم. از این رو دیدم که حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که یک فرهنگ سه زبانه (فارسی، انگلیسی و عربی) داشته باشیم که نیازهای مقدماتی و ضروری ما را برطرف کند.
یک روز کتابی از یک استاد لیبیایی پیدا کردم که واژه نامه عربی-انگلیسی بود. با وجودی که ویراست پنجم آن هم دست من بود اما واژگان آن کهنه و نیازمند به روزرسانی بود؛ با این همه برای برداشتن قدم اول تکیهگاه مناسبی به نظرم رسید لذا کار را شروع کردم و برای لغات آن معادلهای فارسی برگزیدم و در واقع آن را ترجمه کردم و این گونه بود که گام اول برداشته شد.
کمی که کار جلو رفت مسأله را با آقای دکتر یعقوب نوروزی مطرح کردم و ایشان پی کار را گرفتند و آن کار ناتمام را به فرجام رساندند. مراحل کار ما هم از این قرار بود که اصطلاحات کهنهای که از رده خارج شده بودند را کنار گذاشتیم و در واقع زبان عربی کتاب را ویرایش کردیم که برای این کار چندین جلسه طولانی با اساتید گروه عربی هم داشتیم.
یکی از نکاتی که کار تدوین و تبویب این کتاب را لذت بخش میکرد این بود که این یک کار ابتکاری در حوزه علم اطلاعات بود چون ما تاکنون واژهنامه سه زبانه در این حوزه نداشتهایم. نکته شیرین دیگر این بود که این کتاب وسیله و امکان خوبی برای ما فراهم کرد تا از وقتهای مرده خودمان به خوبی استفاده کنیم.
من مایلم در اینجا نکتهای را خطاب به جوانان عرض کنم که شاید به کار بستن آن برایشان مفید باشد و آن این است که هر انسانی برای خودش یک امکان ایجاد میکند و هر دو نفری و بیشتر یک امکان جدید را فراهم میکنند و از این طریق پتانسیل افراد در هم ضرب میشود، من با آقایان دکتر نوروزی و دکتر ناصری از این همافزایی بهره بردیم و یک کار میان رشتهای پدید آوردیم.
امتیازدهیهای دانشگاهی مبنای صحیحی ندارد
دکتر محمد زرهساز، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، در ادامه این نشست، تصریح کرد:شاید این اولین بار باشد که چنین موضوعی در کشور مطرح میشود و به همین دلیل اظهار نظر درباره اثری که دو استاد ارجمند دست اندر کار تدوین آن بودهاند سخت است.
وی ادامه داد: همان طور که آقای طالعی اشاره کردند، این کتاب یک اثر مرجع و بسیار با اهمیت است اما متاسفانه تالیف این قبیل کتابها در رشته "علم اطلاعات"کمی کم رنگ شده و این شاید به دلیل امتیازدهیهای بیمبنایی باشد که برای ترفیع و ارتقاء منزلت علمی استادان وجود دارد. به همین سبب هم هست که غالباً استادان تمایل به تالیف کتابهای زود بازده دارند، درحالی که آنها ماندگاری یک اثر مرجع را ندارند.
سالهاست که ما در این حوزه شاهد خلق و انتشار اثر درخوری نبودیم تا اینکه این اثر منتشر شد. ویژگی بسیار خوبی که این کتاب دارد، سه زبانه بودن آن است. نفس اهتمام و توجه به زبان عربی به دلیل تبادلات علمی و فرهنگی گستردهای که ما با کشورهای عربی داریم، بسیار ستودنی و راهگشاست اما تقاضای من از این دو استاد بزرگوار این است که آن را رها نکنند و به فکر تهیه و انتشار ویراستهای بعدی این اثر باشند.
وی در مورد معیار انتخاب واژگان توضیح داد: در یک اثر مرجع باید دستهبندی واژگان شفاف باشد. در مقدمه اثر اشاره شده که معیار انتخاب واژگان این بوده است که در حوزه "علم اطلاعات" مطرح و کاربردی باشند و از واژهنامههایی نام برده شده که انتخاب واژگان از آن مراجع صورت گرفته است با این همه در حوزه علم اطلاعات که حوزه بسیار گستردهای هم هست گاهی این سوال پیش میآید که اساساً چرا این واژه انتخاب شده؟ و یا اگر انتخاب نمیشد چه صدمهای به علم اطلاعات وارد میشد؟
زرهساز در پایان خاطرنشان کرد: در همین راستا پیشنهاد مشخصی که دارم این است که در حوزههای مشخص این رشته نظیر مجموعهسازی، سازماندهی دانش، خدمات اطلاع رسانی و ... دستهبندی موضوعی مدوّنی صورت بگیرد تا به غنای بیشتر این اثر افزوده شود.
انتهای پیام/