بیتفاوتی مسئولان سیما نسبت به امکان سنجش تأثیر سریالهای تلویزیون با "هوش مصنوعی"/ انفعال نهادهای خیر و احسان با "نظامسازی دستی" رفع نمیشود
مدیر مؤسسه تولید سیستمهای خبره و هوشمند میگوید با طراحی یک ماشینلرنینگ، به این ارزیابی رسیدیم سریالی که مخاطب میبیند، چه اثراتی در ذهن مخاطب دارد و این اثر نسبتش با اسلام چیست که متأسفانه همکاری نکردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رشد و گسترش کمی و کیفی علوم روز متکی به بروزترین ابزارهای فنی و حرفهای دنیاست. جامعهای که از جهت دانشی خود را بینیاز از این ابزارها بداند، محکوم به سقوط در عرصههای مختلف اجتماع است. یکی از این دانشها، "فناوری هوش مصنوعی" است که امروزه کاربردهای زیادی در تسریع روند تحقیق و آمایش به ویژه در عرصه رشته علوم انسانی دارد. با توجه به گستردگی شکلی و محتوایی که در علوم مختلف به ویژه علوم انسانی وجود دارد، متأسفانه تاکنون از این فناوری استفاده بهینه و کاربردی صورت نگرفته، لذا حل مسائل روز و یا مرتبط با آن رشته را با چالشهایی مواجه کرده است؛ چرا که ذهن انسان دارای محدودیتهایی است؛ از این جهت نیاز به ذهنهای فناورانهای است تا بتوان توسط آن، شبکهی مفاهیم را با ارائه دادههای مناسب به سیستم، به یکدیگر متصل کرده، نتیجه نهایی را در کوتاهترین زمان ممکن در اختیار محقق قرار داد.
یکی از زیرشاخههای معروف هوش مصنوعی یادگیری ماشین یا "ماشین لرنینگ" Machine Learning است که این روزها به شدت مورد بحث قرار میگیرد. تأثیر ماشین لرنینگ را هر روز در زندگی روزمره خود احساس میکنید و این علم تا حدودی در زندگی روزمره ما حضور دارد. کارکرد آنها به این صورت است که دادههایی را دریافت و بر همان اساس عمل میکنند؛ به عنوان مثال برنامهای برای یک سیستم تعریف میکنید تا اقدام به شستوشو و نظافت کند. این سیستم باید تشخیص دهد چه زمانی زمین نیاز به تمیز شدن دارد و این تمیز کردن باید تا چه زمانی ادامه داشته باشد.
اهمیت هوش مصنوعی در در دیدار اخیر جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور با رهبر معظم انقلاب مورد تأکید معظمله قرار گرفت؛ معظمله در بخشی از سخنان خویش فرمود: من پیشنهاد میکنم یکی از مسائلی که مورد تکیه و توجّه و تعمیق واقع میشود، مسئلهی هوش مصنوعی باشد که در ادارهی آیندهی دنیا نقش خواهد داشت؛ حالا یا در معاونت علمی رئیسجمهور یا در دانشگاه باید کاری کنیم که ما در دنیا حدّاقل در [بین] 10 کشور اوّل در مورد هوش مصنوعی قرار بگیریم که امروز نیستیم؛ امروز کشورهایی که درجهی اوّل در مسئلهی هوش مصنوعی هستند، حالا غیر از آمریکا و چین و مانند اینها که در ردههای بالا هستند، بعضی از کشورهای آسیایی هم هستند، بعضی کشورهای اروپایی هم هستند [اما] ما نیستیم؛ البتّه کشورهای آسیایی ظاهراً بیشتر هم هستند؛ در آن ده رتبهی اوّل، تعداد کشورهای آسیایی بیشتر است. باید کاری کنیم که حدّاقل به 10 کشور اوّل دنیا در این مسئله برسیم.
در گفتوگویی با حجتالاسلام محمدعلی قدسپور مدیر مؤسسه تولید سیستمهای خبره و هوشمند، به تأثیر، کاربرد و کارکرد فناوری هوش مصنوعی در زمینه توسعه فهم آیات و روایات و نیز کاربردی کردن آن در حوزه علوم انسانی پرداختیم.
گزیده قسمت دوم این گفتوگو را در متن و مشروح آن را در ویدئوی ذیل مشاهده میکنید.
* تا الان در حوزه یا علوم انسانی از این فناوری استفاده نشده است؟
طی دو دهه اخیر مؤسسهای به نام "نور" تأسیس شده و خود حضرت آقا هم توجه خاصی به این مجموعه دارند. در این مجموعه، کارهای کتابخانهای انجام شده است. رهبر انقلاب "نور" را برای تولید ابزارهایی که باید دست فقیه باشد، حمایت کردند. البته کارهای بسیار خوبی انجام شده، اما از لحاظ عمق کارهای فنی نه. بیشتر، شبیه کتابخانههای مجازی است. اگر از کل مجموعه نور بپرسید آیا سامانه یا نرمافزاری که به درد یک مدیر جمهوری اسلامی بخورد، وجود دارد یا خیر؟ میگویند خیر. شما از ایشان سؤال کنید آیا بانکهایی اطلاعاتی وجود دارد تا فقیه توانایی استنتاج داشته باشد؟ متأسفانه هیچکدام از این بانکها تولید نشده است. از فناوری هوش مصنوعی به صورت خیلی نازل، آن هم در قسمتهایی مثل روایات مشابه استفاده شده است. منتها این نوع کارکرد برای مؤسسهای با 20 سال قدمت مناسب نیست. این مؤسسه 20 سال یک مدیر داشته و تقریباً هیچ نقدی هم برگزار نشده است؛ لذا وقتی میگویند چرا سیستمهای "هوش مصنوعی" در حوزه رونق نیافته است، تقریباً هیچ پاسخی وجود ندارد. الان بحث تعارض بین نظرات یک عالم وجود دارد؛ مثلاً مرحوم شیخ طوسی یک راوی را یک جا توثیق و یک جا تضعیف کرده است. تکلیف چیست؟ شما در نرمافزار نور نمیتوانید متوجه شوید که اگر یک جایی شیخ طوسی دو نظر متعارض با هم داشت، باید چهکار کرد؟
یا مثلاً در حوزه علم صرف، ماشینی وجود داشته باشد که کار صرفی را انجام دهد. ما یک صرف جزیرهای داریم. به طلبه یاد میدهیم این اسم، فعل و حرف است. اما در استنتاج او را کمک نمیکنیم؛ مثلاً در قرآن واژهای به نام المُنفق داریم، یعنی انسانهایی که انفاق میکنند و به معنای اسم فاعل است. پس یک نفر در یک حالتی قرار گرفته و فعلی را انجام داده است. اما وقتی به (الّذینَ یُنفِقُون) میرسیم، "صفتی جمع" به نام (الّذینَ) وقتی کنار فعل مضارع قرار میگیرد، افاده استمرار میکند. (الّذینَ یُنفِقُون) یعنی خیّران ما. این نوع کارکرد خیلی اثر دارد. شما اگر به ماشین یاد بدهید که این کلمات از جهت صرفی کنار همدیگر قرار میگیرند و افادههای معنایی خاص خود را دارند، بابهای دیگری به روی ما باز میشود.
حوزه باید نسبت زیرنظامهای ما با اسلام را مشخص کند
* شما در بخشی از صحبتها اشاره داشتید حوزه باید به سمت فناوری هوش مصنوعی برود تا ارکان جامعه در عرصههای مختلف نسبتشان با اسلام را پیدا کنند. در این باره توضیح میدهید؟
برخی مشکلاتی که در حوزه وجود داشت، سبب شد با ابزار دانشگاه بیشتر آشنا شوم؛ به این صورت که ما نظامی به نام جمهوری اسلامی داریم. این نظام، نرمافزاری نیاز دارد تا به صورت آفندی برنامهریزی کند و در قالب آن برنامهها، دنیا و آخرت مردم را تأمین کند. اکنون حوزه نتوانسته به صورت شایسته و بایسته به نظام جمهوری اسلامی خدمت کند؛ یعنی نظام جمهوری اسلامی زیرنظامهایی نیاز دارد: زیرنظام حقوق، زیرنظام سیاست خارجی، زیرنظام سیاست داخلی، زیرنظام دفاعی و حتی زیرنظام خبری؛ مثلاً شما اگر به عنوان متدین بخواهید در یکی از خبرگزاریها فعالیت کنید و تمام فعالیتتان اسلامی باشد، حوزه چه نظامی را برای شما تولید کرده است؟ متأسفانه هیچ.
یا یکی از نظامهایی که داریم، نظام خیر و احسان است. یک نفر خیراتی را میخواهد بدهد، بخشی از مال خود را قصد دارد صرف مستمند کند. آیا درباره این مسئله ساده برنامهای تولید شده که دقیقاً منابع ذینفعان را مشخص کرده باشد؟ هشت نوع فقیر در قرآن داریم که از جمله آنها خود فقیر، مسکین، بائس، بائسِ مسکین و معترّ است. یکی میآید و میگوید در علوم غربی دهکهای مختلفی داریم. الان نهادهای انقلابی در جمهوری اسلامی در بحث خیر و احسان مثل بنیاد مستضعفان و کمیته امداد از تقسیمبندی علوم غربی استفاده میکنند یا از قرآن و روایات؟ یا مثلاً قرآن از لحاظ کمّی فقیر را به چهار دسته تقسیمبندی کرده است: فقر حداقلی، فقر حاشیهای، فقر عمومی مردمی، فقر بدون ایثار؛ حتی اگر شخصی توانایی ایثار نداشته باشد، از نظر اسلام در لایهای از فقر است. آیا اینها را از لحاظ اسلام بررسی و نظامسازی کردیم؟ اگر نظامسازی هم صورت گرفته، دستی انجام شده است. در نظامسازی دستی چگونه میتوان به این گزارهها رسید؟ هشت نوع فقیر از لحاظ کیفی و چهار نوع فقیر از لحاظ کمّی داریم؛ اینها را در انواع و اقسام منابعی که وجود دارد مثل زکات، خمس، صدقه، انفاق، احسان، اعطای مال و ... ضرب و تقسیم کنید. اتفاقاً یکی از کارهایی که شروع کردیم، در زمینه خیر و احسان است.
همین مورد را برای نظام دفاعی در نظر بگیرید. مثلاً برای پژوهشگاههایی که مربوط به ستاد کل نیروهای مسلح است، کتاب تولید میشود. شما مدیر عملیاتی دارید که نیاز دارد بداند دانه به دانه کدام اتفاق کجا میافتد و بر اساس آیات و روایات باید چه اقدامی صورت داد؟ شما ماتریسی به وسعت (n*n) از نیازها دارید؛ شما باید این ماتریس را حل کنید.
نهادهای انقلابی ما اصلاً طرف نظامهای ماشینی نمیروند. مثلاً کمیته امداد میگوید ما باید رفع فقری انجام دهیم. حدود 3 هزار آیه و روایت درگیر این مسئله است. آیا روشی که نهادهای خیر و احسان پیش گرفتند، مبتنی بر قرآن کریم است؟قرآن وارد جزئیات میشود. میفرماید «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِینِ»؛ فقیر را بر مسکین مقدم میکند. شما در سیستم چنین چیزی را تعریف کردید؟ متأسفانه هیچ کس اهمیت نمیدهد و اصلاً سراغ این مسائل نمیروند که نیاز به نظامسازی داریم. نظامسازی هم به صورت دستی امکانپذیر نیست. به قدری قرآن لایههای پیچیده دارد که اصلاً نظامسازی دستی جواب نمیدهد.
یک مثال دیگر؛ آیا فرآیند بنیاد مستضعفان برای رفع فقر همان فرآیندی است که قرآن و روایات دعوت کردهاند؟ منابع دینی ما در بحثی مثل «فِی» میگویند این فرآیند را تعریف کردیم تا «دولةٌ بین الأغنیاء» اتفاق بیفتد؛ یعنی پول فقط بین اغنیاء دست به دست نشود. آیا بنیاد مستضعفان توانسته فرآیندهای اقتصادی خود را طوری طراحی کند تا دولتٌ بین الأغنیاء اتفاق نیفتد؟ درست است؛ سالی هزاران میلیارد ممکن است بین فقرا تقسیم مال کند، اما چیزی که قرآن از او خواسته این نیست. شما که هلدینگ دارید و کار اقتصادی انجام میدهید، آیا این طراحی قرآنی را انجام دادید تا بر اساس آن، مال بین اغنیاء دست به دست نشود؟ بنیاد مستضعفان مثلاً پنج درجه فقیر را فقیرتر میکند با عملکرد هلدینگهای خود و از آن طرف یک درجه به فقرا کمک میکند. عملاً فقرا در همان حالت فقر میمانند. یا مثلاً کمیته امداد صدقهمحوری میکند. مردم مالی را برای صدقه کنار میگذارند. سال بعد 100 درصد افزایش داریم. سبد غذایی یک فقیر در طول سال 300 درصد افزایش پیدا کرده، اما صدقاتی که کمیته امداد میدهد، 100 درصد افزایش یافته است. واقعاً فقیر، فقیرتر نمیشود؟ در حالی که اگر نظام اقتصادی خیر و احسان اسلام را با محوریت زکات سامان میدادند، بهتر بود. در زکات، شما باید جنس یا پول معادل زمانِ همان جنس را بدهید. در مدلهای دیگر آیا به میزانی که تورم بالاتر رود، فقیر، فقیرتر نمیشود؟
علاوه بر نقدهایی که داریم الحمدلله در همین بنیاد مستضعفان مهندس فتاح به بنیاد علوی دستور دادند یک نظام اسلامی در منطقه محروم پیادهسازی شود. الان دوستان بنیاد علوی را کمک کردیم تا تشخیص دهند کجا محروم است؟ ما کلمات فقیر و محروم و مستضعف را در یک معنا به کار میبریم در حالی که هر کدام از اینها بار معنایی جداگانهای دارند.بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته، اما هنوز درباره یک زیرنظام ساده مثل خیر و احسان هنوز نظامسازی نکردیم. واقعاً جای تأسف دارد. چرا این حلقه اتصال برقرار نمیشود؟
یا صدا و سیما را در نظر بگیرید. برای شبکه سه که متدینترین افراد هستند، نظام خبری تعریف کردیم که از جهت رسانهای باید چه کاری انجام دهند. حتی با ماشینلرنینگی که طراحی کردیم، به این ارزیابی رسیدیم سریالی که مخاطب شما میبیند، چه اثراتی میتواند در ذهنش داشته باشد و این اثر نسبتش با اسلام چیست؟ از دل آیات و روایات، نظام رسانه را استخراج و بعد تطبیقسازی کردیم، اما متأسفانه از صدا و سیما چه کسی سراغ ما میآید؟ معاونت سیما یا بخش تولید فیلم میآید؟ یک وقتی میگفتند حوزه حضور ندارد، اما حالا که حوزه با نیروهای خبره خودش آمده و قصد نظامسازی دارد، چه مقدار استقبال میکنید؟ همین طور که نقد میکنم.
یا اینکه الان سازمان تبلیغات ما توضیح دهد که چه مقدار اتصال بین نیروهای حوزوی و انقلابی و عموم مردم وجود دارد؟ با اطمینان میگویم که رقم و درصدش کمتر از 20 درصد است؛ یعنی با عموم مردم «کانکتور» و نقطه اتصال را تعریف نکردیم. الان چیزی که در فضای مجازی برای خودمان تعریف کردیم، این است که چهار تا شبهه پاسخ بدهیم. به این رفتار، دین در فضای مجازی میگوییم، اما "دین و فضای مجازی" میگوید شما در هر پستی باید نظر داشته باشی که خوب است یا زشت؟ سیستمهای هوش مصنوعی در زمینههای مختلف مثل شناخت آسیب میتوانند ما را کمک کنند.
اکنون در مؤسسه به این فناوری دست یافتیم یک پستی که در قالب متن، فیلم، عکس و ... است، ارزیابی کنیم و از دیدگاه آیات و روایات آسیب آنها را تشخیص دهیم و سناریویی که قرآن برای آن موضوع در نظر گرفته، بیان کنیم. اگر ارتش سایبری تشکیل دهید که این سناریوها را تبدیل به بستههایی مثل ضربالمثل، جمله، داستانک و جملات کوتاه کند و این محتواها در پستهایی که در فضای مجازی قرار میدهند، در قالب کامنت یا ریتوییت برود و حتی در پیوی فرد مدنظر بارگذاری شود، چه عیبی دارد؟ این اتفاق باید صورت بگیرد. بالای 80 درصد مردم با فضای مجازی در ارتباطاند. آیا حوزه نباید حضوری مؤثر و تبلیغآمیزی در فضای مجازی داشته باشد؟ شوخیهای طوفان توییتری که برخی مطرح میکنند، دستی است و اصلاً جواب نمیدهد. در اینستاگرام حدود هزار و 80 پست در دنیا در هر ثانیه منتشر میشود. گفتند سهم ایران حدود 20 پست در ثانیه است. شما چند تا نیرو را به کار بگیری میتوانی طوفان توییتری یا اینستاگرامی برگزار کنی؟ چرا نیروی انقلابی را به سمتوسویی خاص سوق میدهیم؟ اگر میخواهیم واقعاً مفید باشیم، از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کنیم.
"هوش مصنوعی" هیچگاه اولویت معاونت علمی و وزارت علوم نبوده است
انتهایپیام/