جعل قصیدهای معروف از ملکالشعرای بهار در کتاب درسی+ عکس
«دماوندیه» از معروفترین اشعار بهار است که علاوه بر انعکاس رذالتهای سیاسی و اجتماعی سالهای استبداد، تسلط شاعر را بر فن قصیدهسرایی بهخوبی هویدا کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تعدادی از کارشناسان بر این باورند که آموزش زبان فارسی بین دانشآموزان ایرانی با اشکالاتی همراه است که در نهایت منجر به این شده که بخش قابل توجهی از دانشآموزان ایرانی پس از فراغت از مقطع متوسطه دوم، به همه مهارتهای زبانی آشنا نباشند؛ بهطوری که طبق بررسیهای صورتگرفته گاه دانشآموزان نتوانستهاند در برخی از مهارتهای تولیدی و ادراکی مانند «نوشتن» و «خواندن» به حد انتظار برسند.
برای مشکل حاضر دلایل مختلفی از سوی کارشناسان نقل شده است؛ از معلمانی که حاضر نیستند روشهای سنتی خود را تغییر دهند تا خانوادههایی که به مطالعه و تقویت مهارتهای زبانی فرزندانشان بیتوجهاند. بخشی از مشکلات طرحشده در این زمینه، به کاستیهای کتابهای درسی دانشآموزان ارتباط دارد که گفته میشود با هدفهای از پیشتعیینشده در سیستم آموزشی کشور گاه در تناقض است و گاه آن را برآورده نمیکند. از نظر این دسته از کارشناسان، روند زمان حاضر نشاندهنده لزوم تغییر در شیوه آموزش و طراحی کتابهای درسی ادبیات فارسی با شیوههای نوی آموزشی است. بهاعتقاد برخی از کارشناسان و معلمان، مرور بر کتابهای درسی حکایت از آن دارد که سالهاست این آثار نیازمند بازبینی و رفع کاستی هستند.
طی سالهای گذشته مقالاتی در نقد کتابهای درسی منتشر شده است، اما چاپ جدید این آثار نشان میدهد که عمده مشکلات طرحشده از سوی معلمان و کارشناسان، با بیتوجهی دستاندرکاران چاپ کتابهای درسی همراه بوده است. بخشی از این مقالات و نقدها به جعلیات ادبی و ضبط و انتشار نادرست آثار ادبی اختصاص دارد. یکی از جدیدترین مقالاتی که در این زمینه منتشر شده، نوشته هادی اکبرزاده، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان و محمد تازیکه دانشجوی کارشناسی آموزش زبان و ادبیات فارسی پردیس امام محمد باقر شهر بجنورد است که با عنوان «بر وی/ بر ری» در هشتاد و ششمین شماره خبرنامه گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است. نویسندگان این مقاله، قصیده معروف «دماوندیه»، اثر زندهیاد محمدتقی بهار را مورد بررسی قرار داده و نسبت به ضبط آن در کتاب درسی نقد وارد کردهاند.
بهاعتقاد نویسندگان مقاله «بر وی/ بر ری»، مؤلفان کتاب درسی نسبت به سابقه فعالیتهای سیاسی بهار و بازتاب آن در سرودههایش بیتوجه بودهاند. سرودههای بهار از همان ابتدا درد مشترک مردم ایران، وطن، را فریاد میزند؛ ازاینرو مایههای وطنی در سرودههای او بیش از هر موضوع دیگری بروز و ظهور مییابد. در اندیشههای بهار تبلور افکار و نمود مسالک فکری متعدد را میتوان دید؛ اما همه اینها حتی رفتن به حزب دموکرات و بازکردن روزنامه «نوبهار» تنها برای پرداختن به همین درد مشترک بود، شاعری که میتواند با افتخار به نسب و لقبی که از پدر به ارث برده است، زندگی بدون درگیری و مزاحمتی را تجربه کند، در کنج خلوتی بنشیند و از احوالاتش بنویسد، ترجیح میدهد که شاعر مردم باشد؛ شاید بهار اولین ملکالشعرایی باشد که شاعر مردم بود.
در این میان، قصیده دماوندیه از معروفترین اشعار ملکالشعرای بهار است که علاوه بر انعکاس تیرگیها و رذالتهای سیاسی و اجتماعی سالهای استبداد، تسلط شاعر را بر فن قصیدهسرایی سنتی فارسی بهخوبی هویدا کرده است. در این قصیده، پایتخت هدف اصلی شاعر بوده و تیرهای سرزنش و ملامت وی بر پایتخت و اهالی آن نشسته است، به همین جهت گاه برخی از پژوهشگران، قصیده دماوندیه بهار را «شهرآشوبی نوین» لقب دادهاند.
نویسندگان مقاله «بر وی/ بر ری» ابتدا به سابقه تحریف آثار ادبی اشاره کرده و نوشتهاند: از آغاز پیدایش کتابت و در پی آن استنساخ، یکی از مهمترین معضلاتی که بشر با آن روبهرو شد، دسترسی به نسخههای اصیل تحریفنیافته بود، اما در روزگار کنونی، پیشرفت صنعت چاپ در غرب طی سدههای گذشته و توسعه فناوری در دهههای اخیر موجب آن شده است که حداقل، کسی به خود جرئت تحریف و تصحیف آثار را ندهد؛ چه بهراحتی و بهسرعت میتوان به نسخههای اصیل دسترسی پیدا کرد و شخصی جاعل را رسوا!
اما گویا در قرن بیست و یکم ما همچنان از این عادت ناپسند خود دست برنداشتهایم و در ملأعام دست به تحریف آثار میزنیم؛ آن هم در کتابهای درسی! قاطبه نسخهپژوهان بر آناند که بیشترین تحریفات و تغییراتی که در فرایندن استنساخ رخ داده از سوی فضلا یا فاضلکهایی بوده است که به خود اجازه میدادند در اثر نویسنده دست برند و آن را مطابق با میل خویش دگرگون سازند. یکی از مهمترین پیشرانهای فکری در مجعولسازی آثار، وابستگیهای ایدئولوژیک و عقیدتی است که شخص جاعل را اطمینان میبخشد تا آزادانه در اثر ـ هر نوع آن باشد ـ دست برد و آن را بهشکلی دگرگون سازد که حتی بسیاری از چشمان مسلح به علم و دانش و تجربه هم از تشخیص و تمییز آن اظهار عجز کنند. (رک: شفیعی کدکنی، 1383، ص110ـ93) عقیده درست یا غلط، بهحق یا غیر آن، اجازه دگرگونسازی واژه یا عبارتی را در یک اثر به ما نمیدهد. ما فکر میکنیم در دنیای کنونی این مسئلهای نیست که نیاز به توضیح داشته باشد و بیگمان هر صاحبخردی را عقیده بر این است. حال با توجه به آنچه تا اینجا گفته شد، به بیتی از کتاب فارسی 3 (پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه) صفحه 34 نگاهی میاندازیم، در شعر معروف دماوندیه ملکالشعرای بهار آمده است:
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر وی بنواز ضربتی چند
هر فرد آشنا با شعر ـ البته بهجز عموم نسل جوان ـ میداند که این «وی» نیست و «ری» است؛ لکن علتجویی این تحریف را به خواننده محترم وامیگذاریم و به تشریح پیامدهای این تبدیل و دگرگونی میپردازیم.
میگویند چرا ایرانیان حافظه تاریخی ندارند. ما فکر نمیکنیم با توجه بهطریقی که پیش گرفتهایم این معضل، امری مستبعد باشد. شما خود را بهجای معلمی بگذارید که قصیده غرای دماوندیه را در کلاس میخواند و به بیت مذکور میرسد، سوای آنکه بیت از اوج شیوایی به حضیض ابتذال تصویر کشانیده شده است چیز دیگری عاید مستمعان نمیشود، حال بیایید و این بیت را دوباره بخوانید (بهار، 1391، ص287):
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر «ری» بنواز ضربتی چند
نویسندگان مقاله در ادامه به یادداشتی از بهار در توضیح این قصیده اشاره میکنند و ادامه میدهند: چرا شاعر گفته است: ری! مگر شاعر با «ری» خصومتی داشته است؟ و این خود مهمترین پل ارتباطی است که ذهن دانشآموز را با وقایع 100 سال گذشته مملکتش مرتبط میسازد و البته که شعر در کمال خود باقی میماند. در دیوان ملکالشعرای بهار یادداشتی از خود شاعر در باب دماوندیه دوم (ای دیو سپید پای در بند...) ضبط شده است که نقل آن خالی از فایده نیست:
در سال 1301 شمسی گفته شد، در این سال بهتحریک بیگانگان هرجومرج قلمی و اجتماعی و هتاکیها در مطبوعات و آزار وطنخواهان و سستی کار دولت مرکزی بروز کرده بود ـ این قصیده در زیر تأثیر آن معانی در تهران گفته شد و پایتخت هدف شاعر قرار گرفته است.
مقاله حاضر در ادامه به سابقه این اشاره در اشعار بهار میپردازد، در این بخش میخوانیم: شاعر خود فرموده است که هدف، پایتخت است. او در دیوان اشعارش جای جای با «ری» (تهران) سر کین دارد. هجوها و طعنهای ملکالشعرای بهار دراینباره فراوان است که با مطالعه دیوان شاعر میتوان آشکارا دیدگاه او را نسبت به پایتخت دریافت، در جای دیگر گوید:
در سال 1297 شمسی در اثر هرجومرج اجتماعی گفته شد:
آفت دین است و دانش، آفت ننگ است و نام
الحذر ای عاقل از طهران که طهران آفتی است
... در سال 1298 شمسی در ذم زمامداران وقت و احزاب و اخلاق عمومی در تهران سروده است:
صد سال فزون رنج کشیدیم و ملامت
گشت ایران ویران و شد آباد دهِ ری
در بیتی از قصیده «هیجان روح» که پس از دستگیری در اسفند 1299 شمسی در زندان سروده شده است، آمده است:
کاهنده مردی، ای عجوز ری
بفزای بهرامش و بهرامشگر
در سال 1300 شمسی در تهران گفته است:
شهر ری آشیانه بوم است
بوم اندر آن به مرثیهخوانی
در دماوندیه اول (1300 شمسی) نیز بر «ری» تاخته است:
ای شیر سپید خفته در وادی
آن یال فروفشان و خندان شو
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مشت
آن مشت تویی تو ای دماوند
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پسافکند
شاعر میگوید هنگامی که زمین بهعلت جور و ستمی که گردون بر او روا داشته است به خشم میآید، به او ـ یعنی گردون ـ مشتی میکوبد و آن مشت در واقع کوه دماوند است (حسن تعلیل)، بعد میگوید:
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
یعنی ای مشت زمین (ای دماوند)، ای مشتی که پیش از این بر اثر جور گردون بر آن (گردون) کوبیده شدهای، اکنون بر سر ری فرود آی. حال اگر بهجای واژه «ری»، «وی» را بگذاریم، محور عمودی خیال قصیده دچار مشکل میشود. یکبار این مشت بهسمت گردون روانه شده است و لزومی ندارد شاعر از دماوند بخواهد دوباره ضربتی چند بر گردون بنوازد، در واقع، شاعر معترضان راستین و وطنخواه را خطاب میکند که "ای کسانی که سالهای سال در خشم فروخورده خود بهسر میبرید، این مشت گرهکرده را بر عاملان این مشکل (ری) بنوازید."
این مشت که در ادبیات قبل سر به آسمان کشیده و اوج گرفته است باید بر «ری» فرود آید نه «وی» (فلک)، این مضمون را بهار در دماوندیه اول چنین آورده است:
زی اوج گرای و ناگهان بِترک
خاکستر گرم فرق دونان شو
قصیده معروف دماوندیه از حدود 30 سال پیش در کتاب زبان و ادبیات فارسی(عمومی) دوره پیشدانشگاهی به بعد با همین ضبط منتشر میشده است و احتمالاً مؤلفان کتاب فارسی 3 (دوره دوم متوسطه) بدون توجه به ضبط صحیح آن در دیوان دچار این اشتباه شدهاند، بر همین اساس، بهتر آن است که مؤلفان ضبط درست بیت را بهشکل زیر در کتاب درسی بیاورند:
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر «ری» بنواز ضربتی چند
انتهای پیام/+