شرف‌الدین: سینمای ما همواره در میان شرایط موجود و استراتژی‌های فرهنگی سرگردان بوده است / ماجرای تمجید «مصطفی عقاد» از سینمای ایران

تهیه‌کننده سینمای ایران می‌گوید که چهلمین جشنواره فیلم فجر محصول تام و تمام عملکرد دولت فعلی نیست؛ بلکه بیشتر محصول عملکرد مدیران دولت قبل است. وی معتقد است سینمای ما همواره در میانه شرایط موجود و استراتژی‌های فرهنگی، ملی و دینی‌ سرگردان بوده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جشنواره فیلم فجر به زودی وارد چهلمین منزل‌گاه خود می‌شود. عدد چهل در فرهنگ ما متضمن معنا و کارکرد ویژه‌ای است. ازجمله این معانی، کمال و پختگی است. طبیعی است که تحقق رشد و کمال، مستلزم قوام مقدمات و مقوماتی است که باید از پیش رقم خورده باشد. این قاعده درباره جشنواره فیلم فجر نیز صادق است و اگر بخواهیم در آستانه برگزاری چهلمین دوره از جشنواره، کمال و پختگی آن را به نظاره بنشینیم، نخست باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مقدمات و مقومات لازم برای تحقق کمال و پختگی جشنواره فیلم فجر فراهم شده است یا خیر.

برای بررسی این موضوع، به سراغ محمدرضا شرف‌الدین تهیه‌کننده باسابقه سینمای ایران رفتیم و نکات و نظرات او را در این زمینه جویا شدیم. در ادامه، مشروح گفت‌وگوی خبرنگار فرهنگی تسنیم با این تهیه‌کننده را از نظر می‌گذرانید:

***

شرف‌الدین در آغاز گفت‌وگو، ضمن اشاره به اهمیت و لزوم قوام هویتی مشترک میان جشنواره فیلم فجر و آرمان‌های فجر انقلاب اسلامی به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم گفت: جشنواره فیلم فجر نمادی از فجر انقلاب اسلامی است که در نوع خود یک اتفاق ویژه تاریخی به شمار می‌آید. هر پدیده‌ای اعم از جشنواره و غیره که بخواهد به این اتفاق ویژه تاریخی نسبت داده شود، باید معنا و ارزش‌های آن را هم در بطن خود داشته باشد. درصورتی که جشنواره فیلم فجر، متضمن ارزش‌ها و آرمان‌های فجر انقلاب اسلامی باشد، می‌توان آن را به این نام خواند؛ درغیراین‌صورت نمی‌توان عنوان فجر را به جشنواره اطلاق کرد.

لزوم انطباق هویت جشنواره فیلم فجر با هویت انقلاب اسلامی

وی افزود: دهه فجر با نام انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی(ره) عجین است. اندیشه حاکم بر فجر انقلاب اسلامی اندیشه‌ای برآمده از تفکر مکتبی و شیعی است؛ اندیشه‌ای است که امام خمینی(ره) به‌عنوان یک نظریه‌پرداز بزرگ و مرجع تقلید انقلابی آن را بنیان نهاد و به جهانیان معرفی کرد. حال، باید بررسی کرد که جشنواره فیلم فجر به‌عنوان جشنواره‌ای برآمده از متن مبانی و آرمان‌های فجر انقلاب اسلامی، از آغاز تا به امروز، به چه میزان واجد شاخص‌ها و ویژگی‌های قوام‌بخش هویت و تفکر فجر انقلاب اسلامی بوده است.

این تهیه‌کننده سینما بیان کرد: جشنواره فیلم فجر طی چهل سال گذشته فراز و نشیب‌های عجیب و غریب و چه‌بسا متناقضی را تجربه کرده است. طبیعی است که جشنواره چهلم را هم نمی‌توان به‌شکل تام و تمام به حساب دولت فعلی گذاشت؛ زیرا آثاری که به دبیرخانه جشنواره فجر ارائه و ارزیابی شده‌اند، محصول عملکرد دولت گذشته هستند نه دولت فعلی. بنابراین گمان می‌کنم که جشنواره سال آینده معیار ارزیابی و آینه تمام‌نمای عملکرد دولت سیزدهم خواهد بود. درست است که عدد چهل نماد پختگی و تکامل است اما بنا به دلیلی که عرض کردم، تکامل و پختگی را نه در فجر چهلم، بلکه باید در فجر چهل و یکم جست‌وجو کرد.

تولید فیلم‌های دین‌ستیز، نتیجه مدیریت لیبرال‌ها بر سینمای ایران

وی ادامه داد: طی هشت سال اخیر، لیبرال‌ها در مسند امور اجرایی کشور حضور داشتند و در چین شرایطی چگونه ممکن است که مدیریت سینما از مدیریت کلان اجرایی حاکم بر کشور متأثر نشده باشد؟ متأسفانه در سال‌های اخیر، آثاری را در جشنواره فیلم فجر تماشا کردیم که به صراحت دین‌ستیز بودند. این درحالی است ‌که از جشنواره‌ای که هویت فجر انقلاب اسلامی را یدک می‌کشد، چنین انتظاری نمی‌رود. در چنین جشنواره‌ای نباید آثاری به نمایش درآیند که در تعارض با ارزش‌ها و آرمان‌های فجر انقلاب اسلامی باشند. شأن جشنواره فیلم فجر این است که در آن فیلم‌هایی اکران شوند که بازنما و مروج مرام‌نامه و ارزش‌های فجر انقلاب اسلامی باشند. آنچه باید در آثار جشنواره فیلم فجر متبلور باشد، جهان‌بینی امام خمینی(ره) به‌عنوان معمار و بنیان‌گذار فجر انقلاب اسلامی است.

شرف‌الدین تصریح کرد: من طی سال‌های اخیر به‌قدری از جشنواره فیلم فجر و فیلم‌های سینمایی حاضر در این جشنواره ناامید شده بودم که اخبار مربوط به جشنواره را هم دنبال نمی‌کردم. با این‌وجود، امسال قصد دارم به تماشای فیلم‌ها بنشینم. بی‌تردید، امیدهایی وجود دارد و خوشبختانه هنوز هم انسان‌های معتقد به اصول انقلاب اسلامی در میدان حاضرند. شک ندارم که بارقه‌هایی از امید در عملکرد فیلمسازان جوان روشن و پدیدار خواهد شد. برخی از جوانان ما در جشنواره‌های سینمایی مختلف درخشیده‌اند و اکنون به هدایت، حمایت و کمک فکری نیاز دارند.

از نظر تکنیک از بیشتر کشورهای صاحب سینما جلوتریم

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بالای شهر، پایین شهر» یادآور شد: از نظر تکنیکی به فیلم‌سازانمان بسیار امیدوارم و می‌توانم بگویم که سینمای ایران از حیث تکنیک، پیشرفت خوبی را تجربه کرده است. ما اکنون از حیث دانش فنی از بیشتر کشورهای صاحب سینما جلوتریم؛ اگرچه این پیشرفت، متوازن و هم‌پای پیشرفت فکری و فرهنگی سینما نبوده است.

وی ادامه داد: توان و تخصص فنی ما در رشته‌هایی مانند: فیلم‌برداری، تدوین، جلوه‌های ویژه بصری و موسیقی در سطح سینمای جهان می‌درخشد. بنابراین می‌توان گفت که سینمای ایران از نظر تکنیکی به بلوغ جدی و کافی رسیده است اما از حیث تفکر و اندیشه، هنوز به نقطه‌ای که باید نرسیده‌ایم.

وقتی «مصطفی عقاد» لب به تحسین سینمای ایران گشود

شرف‌الدین در بخش دیگری از سخنان خود به ذکر خاطره‌ای از مواجهه با «مصطفی عقاد» فیلم‌ساز فقید و صاحب‌نام جهان اسلام پرداخت و گفت: سال‌ها پیش قصد تهیه فیلمی را داشتم. همراه با کارگردان فیلم، تصمیم گرفتیم که از مرحوم عقاد به‌عنوان مشاور فیلم استفاده کنیم. از این‌رو او را به ایران دعوت کردیم. وی به اینجا آمد و در جلسه‌ مشترکی که به اتفاق برگزار کردیم، رشد چند رشته از رشته‌های سینمای ایران را هم‌پای استانداردهای هالیوود دانست. یکی از رشته‌های مورد تأکید عقاد، فیلم‌برداری بود. در آن مقطع، یکی از فیلمبرداران شاخص سینمای ایران که امروز هم شأن استادی دارد، محمود کلاری بود. وقتی نام و آثار آقای کلاری در آن جلسه مطرح و مرور شد، عقاد در برابر مقام هنری محمود کلاری خضوع کرد.

این تهیه‌کننده ضمن تأکید براینکه باید حساب فیلم‌های شانه‌ تخم‌مرغی را از سینمای ایران جدا کرد، گفت: در دهه 60 اولین دوره جشنواره فیلم فجر برگزار شد و هرچه جلوتر آمدیم، آدم‌های پخته‌ و باسوادتری در حوزه‌های فنی و تکنیکی سینما ظهور و بروز پیدا کردند. البته در اینجا لازم می‌دانم به این نکته اشاره کنم که ما باید حساب برخی از فیلم‌های شانه ‌تخم‌مرغی را از سینمای ایران جدا کنیم. من هر فیلمی را در دایره سینما به شمار نمی‌آورم. کمااینکه بسیاری از آثار ساخته شده در بستر شبکه نمایش خانگی هم در قلمرو سینما جای نمی‌گیرند. مقصود من صرفا آن دسته از فیلم‌های سینمایی استاندارد و قواره‌داری است که می‌توان به آنها عنوان سینما را اطلاق کرد و فیلم‌سازان تأثیرگذار و صاحب‌ سبکی مانند: مرحوم علی حاتمی، ناصر تقوایی، مجتبی راعی و... شاکله آن را شکل داده‌اند.  

طی سال‌های اخیر موجی از بی‌سوادها وارد سینما شدند

وی ضمن انتقاد از عملکرد عده‌ای از افراد که طی سال‌های اخیر وارد سینما شده و فیلم‌های سطحی و ضعیفی را ساخته و پرداخته کرده‌اند، گفت: متأسفانه طی سال‌های اخیر، موجی از افراد بی‌سواد و بی‌ربط وارد سینمای ایران شدند که جز فیلم‌های شانه‌ تخم‌مرغی کار دیگری نساختند. من عملکرد این افراد را در قلمرو سینما نمی‌دانم و اساسا درباره آنها صحبت نمی‌کنم. سینمایی که من از آن صحبت می‌کنم، سینمایی است که رئوس آن را دانش فنی، متون و موضوعات ملی و اجتماعی و تکنیک‌ روز سینمای جهان تشکیل می‌دهد؛ سینمایی که گفتمان حیاتی بشر امروز را قوام می‌بخشد. وقتی چنین پنداشتی از سینما داشته باشیم، دیگر نمی‌توانیم هر فردی را سینماگر بنامیم. هرچند ممکن است آن فرد، سابقه ساخت فیلم یا تحصیلات مرتبط دانشگاهی هم داشته باشد.

شرف‌الدین در پاسخ به این پرسش که چرا سینمای ایران از حیث فرم و تکنیک به پیشرفت خوبی دست یافت اما از حیث اندیشه و محتوا نتوانست هم‌پای فرم و تکنیک رشد کند، گفت: بخشی از دلیل این رشد نامتوازن به ماهیت سینما بازمی‌گردد. سینما هنر هفتم است و وقتی تصمیم می‌گیریم از هنر اول به سوی هنر هفتم حرکت کنیم، کیفیت حرکت ما ناخواسته تحت‌ تأثیر حرکتمان قرار می‌گیرد و از سطح مطلوب آن کاسته می‌شود. نکته مهم دیگر این است که سینمای ما همواره در میانه شرایط موجود و استراتژی‌های فرهنگی، ملی و دینی‌مان سرگردان بوده است. باید پرسید که آیا تفکر دینی و تمدن شکوه‌مند ما طی چهل سال اخیر آنچنان که باید و شاید در سینما جاری شده است یا خیر؟

علت عدم رشد اندیشه و محتوا در سینمای ایران

این تهیه‌کننده سینما مطرح کرد: سینما یک هنر عامیانه است و عوام، مصرف‌کننده اصلی آن هستند. بنابراین در وهله نخست، به متخصصانی نیاز است که بتوانند این هنر را در میان عوام توزیع و به سمع و نظر آنها برسانند. در چنین شرایطی گاهی اوقات سینمای ما به سمت فرهنگ عوامانه غلتیده است. یکی از ویژگی‌های عوام این است که خیلی زود راضی می‌شوند و در بسیاری از مواقع وقتی آنها را در موقعیت تماشای یک فیلم قرار می‌دهیم، فکر می‌کنند که فیلم خوبی دیده‌اند. اما وقتی همان فیلمی که عوام از تماشای آن خرسند شده‌اند را از منظر محتوا و اندیشه مورد نقادی دقیق و فنی قرار می‌دهیم، می‌بینیم که فیلم، فاقد بنیان غنی و قوی فرهنگی است. سینما هنر مردم کوچه و بازار است؛ هنر مردمی که شاید از سواد کافی رسانه‌ای هم برخوردار نباشند. بسیاری از کسانی که وارد سینما شدند، خود از دسته عوام بودند، نه از دسته متخصصین و اهل فن. چه‌بسا همین وضعیت باعث شد که سینمای ایران از حیث اندیشه و تفکر آنچنان که باید رشد و توسعه پیدا نکند.

وی در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: برای ورود به سینما باید از سواد نسبی حدأقلی برخوردار بود؛ کمااینکه در برخی کشورها به افرادی که فاقد صلاحیت علمی و دانش کافی باشند، اجازه ورود به سینما را نمی‌دهند. اما متأسفانه در کشور ما هرکس با هرسطحی از سواد و دانش به راحتی وارد سینما می‌شود.  شوربختانه در سینمای ما جمعیت بی‌سوادها از باسوادها بیشتر است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط