تأثیر تقویت سلامت معنوی بر درمان بیماریها / کینه چگونه حافظه انسان را مختل میکند؟
افرادی که معتقد به ربوبیت خداوند هستند، از آنجا که خودشان را همیشه در محضر او و تحت حمایتش میدانند، به آنها آرامش دست میدهد؛ یعنی من پناه بردم به کسی که اگر جهان بلرزد، او نمیلرزد. این آرامش سبب تقلیل مواد شیمیایی حاصل از استرس میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مطالعات دانشمندان نشان داده که بین مذهب و معنویت، رابطهای دوسویه وجود دارد و در این مطالعات، لزوم توجه به بُعد معنویِ سلامت بهعنوان بعدی تأثیرگذار بر ارتقای سلامت مورد تأکید قرار گرفته است. سوگوارانه با غلبه نگاه مادی بر جوامع بشری، گاهی ارتباط بین معنویت با سایر ساحتهای اجتماع و ساحت سلامت به حاشیه میرود و سلامت جسمانی بدون در نظر گرفتن ابعاد معنوی و روحانی مورد توجه قرار میگیرد. در این مدل، انسان صرفاً بهعنوان موجودی بیولوژیک در نظر گرفته شده و تمرکز آن تنها بر سلامت جسمی است. در حالی که اساس بسیاری از بیماریها به جنبههای فرامادی مثل ابعاد روحی و روانی ارتباط مییابد، مسئلهای که بارها با عناوینی همچون "سلامت معنوی" (spiritual health) به اثبات علمی رسیده است. جالب اینکه در منابع دینی ما به رابطه معنویت با سلامت انسان اشاره شده است؛ ادعیهای که حاکی از رفع نوع خاصی از بیماری است و یا یکسری از اعمالی که ارتباط مستقیمی با سلامت جسمانی افراد دارد، در راستای موضوع مورد بحث قرار دارند.
برای باز شدن ابعاد مسئله سلامت و معنویت به گفتوگو با دکتر مینو اسدزندی، کارشناس ارشد بیهوشی از دانشگاه تهران و دکتری تخصصی مدیریت تحقیقات علوم پزشکی از دانشگاه بقیةالله نشستیم. وی که به عنوان عضو گروه سلامت معنوی فرهنگستان علوم پزشکی کشور و عضو هیئت مؤسس مرکز تحقیقات سلامت معنوی دانشگاه علوم پزشکی قم است، نظریه مدل "قلب سلیم" را در سطح بینالملل ارائه داد. او همچنین 80 مقاله با محوریت موضوع دین و معنویت دارد که 62 مقاله علمی پژوهشی آن به زبان انگلیسی است. «تأثیر توانمندسازی خودمراقبتی معنوی بر اساس مدل قلب سلیم بر سلامت معنوی» و «لمسدرمانی در فلسفه پوزیتیویسم و اسلام» از جمله این تحقیقات شمرده میشود.
وی در بخشی از این مصاحبه میگوید استرسها تأثیر بدی بر تمام ابعاد سلامت دارند. وقتی استرس میگیریم، در بدن ما "سندروم عمومی سازگاری" فعال میشود. در وهله اول بدن ابتدا زنگ هشدار میزند، بعد شروع به مقاومت با این نوع استرس میکند. اگر این استرسها شدید و طولانی باشند، ممکن است بدن توانایی مقاومت نداشته باشد.
اسدزندی درباره تأثیر دوری از معنویت در ایجاد استرس و بیماریها میگویدما اگر در شرایط بحران مثل بیماری و فقر قرار بگیریم و از رحمت خداوند نا امید شویم، منشأ دیسترس و افسردگی و نا امیدی میشود. فرد در چنین حالتی احساس طردشدگی، بیپناهی، اضطراب و ترس و اندوه میکند، اما اگر در بدنهای سالم غفلت از یاد خدا داشته باشیم، برای ما ایجاد دیسترس میکند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* شما از معدود پزشکانی هستند که سعی داشتید در مطالعات خود عوامل فرامادی و فرابعدی را در پایش بیماریها مورد توجه قرار دهید. تحقیق جدیدی داشتید؟
من در این مدت تئوری درد و تئوری رؤیا را از دیدگاه اسلام ارائه کردم. در این نظریه به این نکته دست یافتیم که ادراک درد توسط روح است و اگر هنگام خواب دیگران را ببخشیم و سرمان را بدون کینه روی بالش قرار دهیم، دچار مشکل سلامت نخواهیم شد. این کینه چه اثرات منفی روی ما دارد؟ کینه سبب نشخوار فکری وتخریب حافظه ما میشود. این تئوریها که بر گرفته از احادیث بودند، درمجلات انگلیسیزبان چاپ شدند. نکته دیگر اینکه حالتهای عاطفی ما میتواند حافظهمان را مختل کند. پس سلامت روحی ما میتواند سبب ارتقای سلامت جسمیمان شود. از سوی دیگر اگر بیمار بتواند سلامت معنوی خود را در شرایط بحران حفظ کند، نجاتبخش است.
* مقداری هم درباره نظریه «قلب سلیم» توضیح دهید. گویی این ایده در سطح بینالملل مطرح شده است؟
بزرگترین افتخار برای من این است که با محبت مادر سادات توانستم مفهوم قرآنی قلب سلیم (Sound Heart) را به عنوان مفهوم سلامت معنوی (Spiritual Health) به دنیا ارائه کنم تا در سایتهای بینالمللی بیاید. ویژگی عمدهای که اهل قلب سلیم دارند و خداوند در سوره احقاف به آن اشاره دارد، میفرماید «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ یعنی کسانی که استقامت در ایمان میکنند، دو ویژگی به آنها میدهم تا از یک سو ترس و اضطرابی از آینده نداشته باشند و از سوی دیگر اندوه گذشته را نخورند. برعکس آن، افرادی هستند که به دنبال ظلمت رفتند و ما میبینیم با مشکلات متعددی مثل احساس پوچی، نا امیدی، اضطراب بالا، اضطراب مرگ و اندوه از دست دادن فرصتها و نعمتها مواجه هستند که این موارد میتواند بر سلامت جسمانی آن، تأثیر بسیار منفی بگذارد و به دنبال آن، سلامت روانی اجتماعی آنها را مختل کند.
در کتاب اصول کافی، در روایتی به نام حدیث عقل و جهل از امام صادق علیهالسلام با چنین مضمونی میخوانیم: اول مخلوقی که خداوند خلق کرد، عقل بود که 75 لشکر برای آن قرار داد و بعد جهل را آفرید و به همان اندازه عقل برایش لشکر قرار داد. سپس امام به این هفتاد و پنج مورد اشاره میکنند. شیطان به عنوان موجودی که سپاه ظلمت را رهبری میکند، قدرت مانور دارد و این قدرتی که ابلیس دارد، در حد وسوسه و تسویل و تزیین و ... است. من اول تعریف کردم انسانهای سالم چه ویژگیهایی دارند، بعد بر اساس جنود عقل و جهل و خطبه متقین امیر مؤمنان، به این نکته دست یافتم و این سؤال را مطرح کردم برای افرادی که دچار مشکلات معنوی هستند، چه تشخیصهای معنوی وجود دارد؟ در واقع میتوان گفت همان ویژگیهای سپاه جهل است؛ مثلاً اهل مطالعه نیستند، انسانهای کسل و خمودهای هستند، پر حرفند و کم تفکر میکنند.
این گزارههای معنوی در انسانهای سالم نسبت به افراد بیمار با یکدیگر تفاوت داشتند. ما اگر در شرایط بحران مثل بیماری و فقر قرار بگیریم و از رحمت خداوند نا امید شویم، منشأ دیسترس و افسردگی و نا امیدی میشود. فرد در چنین حالتی احساس طردشدگی، بیپناهی، اضطراب و ترس و اندوه میکند، اما اگر در بدنهای سالم غفلت از یاد خدا داشته باشیم، برای ما ایجاد دیسترس میکند؛ خداوند در آیه20 حدید میفرماید «أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ»؛ تفسیری که ارائه دادهاند به این صورت که هشتسالههای مختلف عمر در کسانی که غافل از یاد خدا باشند، در نهایت آنها را به تکاثر میاندازد. اهل تکاثر به تعبیر قرآن شُحّ نفس دارند؛ یعنی هر اندازه هم داشته باشند، احساس کمبود میکنند، اهل بذل و بخشش هم نیستند و مدام شکوه میکنند چرا امکانات دیگری نداریم ومدام میترسند آنچه را دارند از دست بدهند.
* توصیه شما به نسل جوانی که قصد دارد هدفی را در زندگی دنبال کند چیست؟
نکتهای که باید مدنظر قرار گیرد، مسئلهی تعمق و تفکر در دین به ویژه در سطح قشر جوان است؛ یعنی نباید اینطور باشد که صرفاً موعظههای سطحی کنیم، بلکه دعوت به کار عمیق فکری شود و خود جوانان هم به ندای فطری خود پاسخ مثبت بدهند و دین و آموزهها را سرلوحه زندگی خود قرار دهند تا احیاء شوند؛ مثلاً در موضوعی مثل حجاب باید پایههای قرآنی آن استخراج شود و روی آن کار شود. در آیهای مثل نُشوز که خداوند توصیه میکند در برابر نافرمانی زنان، آنها را بزنید، مریضدلان آن را مستمسکی قرار میدهند تا دین اسلام را دین خشن نشان دهند؛ اما وقتی احادیث ذیل این آیه را میبینیم و تفسیر روایی آن را مطالعه میکنیم، وضعیت به شکل دیگری است؛ مثلاً امام صادق علیهالسلام فرموده «اضْرِبُوهُن» یعنی با نوک نرم مسواک آرام به بازوی خانم بزن تا بداند از دست او ناراحت هستید. اکنون متأسفانه فضای مجازی به گونهای طراحی شده تا انسانها را یکسو نگر کنند و بدون پشتوانه شبههپراکنی کنند.
* مقداری هم درباره کرونا صحبت کنیم. میخواستیم درباره نقش استرس در فوت بیماران کرونایی صحبت بفرمایید.
دو مقاله درباره کوید19 نوشتم که یکی از آنها داخل چاپ شد و دیگری هم در خارج از کشور. در این مقاله به توصیههای اسلام درباره ایزوله کردن اشاره کردم. برخی اندیشمندان خارجی از توصیههای اسلام درباره سلامت تعجب میکردند. اما استرسها تأثیر بدی بر تمام ابعاد سلامت دارند. وقتی استرس میگیریم، در بدن ما "سندروم عمومی سازگاری" فعال میشود. در وهله اول بدن ابتدا زنگ هشدار میزند، بعد شروع به مقاومت با این نوع استرس میکند. اگر این استرسها شدید و طولانی باشند، ممکن است بدن توانایی مقاومت نداشته باشد؛ پس ممکن است فرد بیمار شود و یا خدایی نکرده فوت کند. این مسئله یک فرآیند است و پایه علمی دارد. در این بخش بررسی میکنیم که بدن هنگام استرس چه ماده شیمیایی تولید میکند، چه اثری بر غدد فوق کلیه میگذارد و کدام هورمونها در بدن افزایش یا کاهش مییابند.
اما نکته حائز اهمیت این است که افرادی که معتقد به وجود عالم غیب و ربوبیت خداوند هستند، از آنجا که خودشان را همیشه در محضر او و تحت حمایتش میدانند، به آنها آرامش دست میدهد؛ یعنی من پناه بردم به کسی که اگر جهان بلرزد، او نمیلرزد. این آرامش سبب تقلیل مواد شیمیایی حاصل از استرس میشود. پس آنها که اهل توکل هستند، وقتی مشقتی پیش میآید، میگویند من تلاشم را انجام میدهم، اما خداوند امور را به سرانجام میرساند. یا به قدری مشکلات زیاد است که میگوید خدایا هیچ کاری از دست من بر نمیآید، خودت کمک کن و خودت اصلاح کن. کار را به تو واگذار میکنم یا به اصطلاح دینی، امور را به خداوند تفویض میکنند. این مسئله سبب آرامش، تقویت سیستم دفاعی، بهبود کارکرد غدد درونریز و سیستم عصبی فرد میشود؛ یعنی فرد مضطرب ناگهان قند خونش بالا میرود، فشار خونش که تحت تأثیر سیستم عصبی است، بالا میرود و یا دفاع ایمنی بدنش ضعیف میشود.
اتفاقا پروفسور "سلیگمن" درباره همین موضوع کار کرده بود. او بررسی کرده بود کودکانی که در مهد کودک راحت از والدین جدا میشوند، کم بیمار میشوند، اما کودکی که او را با جیغ و فریاد به مهد میآورند، به انواع و اقسام بیماریها مبتلا میشود. در حالی که آن مهد کودک شرایط محیطی یکسان داشت. تحقیقات نشان داده بود وقتی انسان تحت تأثیر استرس قرار میگیرد، سیستم ایمنی بدنش ضعیف میشود و یکسری از فعل و انفعالات در بدن رخ میدهد. پس باید مدیریت استرس در هر شرایطی مدنظر قرار گیرد.
افرادی که باورهای دینی قوی دارند، از هوش معنوی بالاتری برخوردارند و این هوش معنوی به آنها توانایی سازگاری میدهد؛ ضمن اینکه نوع نگرش آنها به جهان تغییر میکند و تبدیل به تجربه معنوی میشود. این نوع افراد با خود میگویند از آنجایی که جهان با ربوبیت خداوند اداره میشود و او یاور اهل ایمان است، این نوع نگرش آنها را سالم نگه میدارد. درباره کووید همین یافتهها به دست آمده است. به این جهت امروز در تمام دنیا معنویت و تأثیر باورهای دینی بر سلامت مورد توجه است.
حجم بالایی از روایات اختصاص به موضوع سلامت دارد
* البته هستند افرادی که اصول بهداشتی اولیه را رعایت نمیکنند و زندگی و مرگ را به خداوند نسبت میدهند.
تصور غلط و مقدسمأبانهای است. اگر اینطور بود هیچ گاه اهل بیت ما به عنوان حاملان و واجدان علم خدا دعوت به مسائل بهداشتی نمیکردند، در حالی که حجم بالایی از روایات ما اختصاص به موضوع سلامت و مراقبتهای درمانی دارد. علم و تجربه ثابت کرده که یک وقت ما خودمان اصول بهداشتی را رعایت نمیکنیم، پیامدش این است که بیمار میشویم. این بیماری، پیامد انتخاب منفی من است. اگر رعایت میکنیم و بعد بیمار میشویم، باید به عوامل آن توجه کرد؛ مثلاً سیستم ایمنی و ساختارهای ژنتیکی سلولهای من ممکن است با سایرین متفاوت بوده باشد و بدنِ مرا تحت تأثیر قرار دهد.
در نهایت اینکه تمام خوشیها و ناخوشیها را باید ابتلایی برای فرد و اطرافیان او بدانیم. این آزمایش الهی است تا خدا صبر ما را بسنجد و اجر آن را عطا فرماید. البته دعای ما این است که خدایا ما را با آنچه طاقت و تحملش را نداریم امتحان نکن، به آبروی مادر سادات سلام الله علیها.
مصاحبه: سعید شیری
انتهایپیام/