دولت، بازیگردان فوتبال

دولت، بازیگردان فوتبال

"واگذاری سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و دیگر هیچ". شاید این بهترین عنوان برای داستان خصوصی‌سازی در ورزش کشور باشد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، "واگذاری سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و دیگر هیچ". شاید این بهترین عنوان برای داستان خصوصی‌سازی در ورزش کشور باشد. قصه‌اش هم به طور رسمی از اسفند سال 1383 آغاز شد؛ جایی که مطابق مصوبه شماره 75951/ت 32535 هـ مورخ 24/12/1383 هیئت وزیران، دولت مجاز شد به استناد ماده 14 قانون برنامه سوم توسعه(مصوب 1379)، 100 درصد سهام شرکت فرهنگی ورزشی پیروزی (پرسپولیس) -سهامی عام- را به روش مزایده واگذار کند.

از آن سال تاکنون هم بارها سناریوهای این قصه دچار تغییر شده است؛ گاهی داستان واگذاری سرخابی‌ها را به سمت واگذاری سهام به هواداران برده‌اند و گاهی به سمت دادنش به پیشکسوتان. گاهی قرمز و آبی‌ها را از گروه یک به گروه 2 واگذاری‌ها فرستاده‌اند و گاهی هم به گروه 3؛ و گاهی هم از گروه 3 بیرونشان آورده‌اند. گاهی نمایندگان مجلس نامه نوشته‌اند که واگذاری بی‌واگذاری و گاهی هم تاکید کرده‌اند بر واگذاری این دو باشگاه. گاهی بر واگذاری سهام آنها از طریق مزایده تاکید شده و 4 مزایده ناکام هم برای واگذاری‌شان ترتیب داده‌ایم و گاهی هم تاکید و تصریح کرده‌ایم بر واگذاری سرخابی‌ها از طریق بازار پایه فرابورس.

به تازگی ها هم برنامه‌ریزی کرده‌ایم برای واگذاری سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس از طریق بازار پایه فرابورس، آن هم تا پایان 1400!

این که آیا بازار سرمایه ما بعد از تولد 54 سالگی، به بلوغ رسیده و مشکلات ساختاری آن حل شده یا نه؟ این که ارزشگذاری سرخابی‌ها بر اساس گزارشات و مستندات درستی برای عرضه در بورس رقم خورده یا نه؟ این که صورت‌های مالی سرخابی‌ها از اساس شفاف است و راست کار بورس یا نه؟ این که به صرف واگذاری 10 یا 20 درصد سهام آنها، خصوصی‌سازی واقعی به معنای انتقال مالکیت و مدیریت از دولت به بخش خصوصی برای قرمز و آبی‌ها به ثبت می‌رسد یا نه؟ و بسیاری پرسش‌دیگر در این زمینه به کنار.

در این میان اما موضوع مورد توجه و تامل این است که در کشور نه تنها برای اقتصاد، اجرای سیاست خصوصی‌سازی و اصل 44 و همچنین حیات بازار سرمایه استراتژی و برنامه منظم و مدونی وجود ندارد، بلکه در زمینه واگذاری باشگاه‌های ورزشی نیز به دنبال اقدامات مقطعی و درمان‌های سرپایی هستیم.

دلیل این ادعا را می‌توان در ساختار مالکیت و مدیریت باشگاه‌ها در کشور جستجو کرد؛ جایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت به صورت مستیم و غیرمستقیم مالکیت و مدیریت باشگاه‌های لیگ برتری را در اختیار دارد.

این در حالی است که آسیب‌شناسی ورزش و فوتبال کشور بویژه در حوزه حرفه‌ای، اقتصاد ورزش و نیز واگذاری باشگاه‌ها حکایت از این دارد که مالکیت و مدیریت باشگاه‌های ورزشی کشور عمدتا در اختیار دولت، خصولتی‌ها، نهادهای نظامی و انتظامی و در مواردی در اختیار بخش خصوصی است؛ که البته در این میان این بخش خصوصی است که همیشه کورس رقابت را به نفع بقیه ترک کرده و در میدان رقابت بازنده بوده است.

نکته جالب دیگر این که وقتی هم صحبت از واگذاری باشگاه‌های ورزشی در کشور می‌شود صرفا برای استقلال و پرسپولیس قانون تصویب می‌کنیم، جلسه می‌گذاریم، نامه می‌نویسم و تصمیم می‌گیریم!

در هر حال چه با واگذاری سرخابی‌ها و چه بی‌واگذاری آنها، ساختار فوتبال حرفه‌ای کشور دولتی است و بازیگردانش هم دولت‌ها. و نکته مسلم در این میان این است که با فرض خصوصی‌سازی درست و مناسب استقلال و پرسپولیس، با یک گل بهاری در ورزش کشور نخواهیم دید.

مهدی حاجی‌وند، نویسنده کتاب خصوصی‌سازی فوتبال

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
دهۀ «رکود، عبرت، تجربه»
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اقتصادی
اخبار روز اقتصادی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
خودرو سازی ایلیا
بانک ایران زمین
گوشتیران
triboon