صدا و سیما با موضوع "سقط" محافظهکارانه برخورد نکند/ دوگانه مادری ـ سلامتی وجود ندارد
کارشناس و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با اشاره به اینکه وظیفه غبارزدایی از فطرتها برعهده رسانه ملی است، گفت: کاری که رسانه میتواند در این خصوص انجام دهد، نمایش محبوبیت فرزند، تکریم مادر و تقبیح سقط است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از نکاتی که همواره مورد انتقاد بوده عدم توجه به خانواده، حوزه فرزندآوری و ازدواج در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی است. البته قدمهایی را تلویزیون در قالب برنامه و بعضاً سریال برداشته اما در نمایش خانگی و حتی بسیاری از فیلمهای سینمای ایران، خانواده همچنان در مظلومیت به سر میبرد. چند درصد از کارهای ما فرزندآوری و ازدواج را به صورت درست نمایش میدهد و چند درصد به ازدواج و فرزندآوری حمله میکنند؟ چرا باید سلبریتیای که به مجردیاش میبالد در برنامهای خانوادگی دعوت بشود و حرف از خانواده بزند؟
البته بیشتر حرفهایشان القای ناامیدی در جامعه است و همهچیز را پایان دنیا میدانند. واقعاً چرا باید مجری تلویزیونی که خودش متأهل نیست برنامهای خانوادگی در صدا و سیما اجرا کند؟ اینها همه جزو دغدغههای کارشناسان و روانشناسان اجتماعی و توقعاتی است که از تلویزیون به عنوان رسانه ملّی دارند. برنامههایی مثل «زوجینو»، «کلبه عموپورنگ»، «بچهمحل» و سریالهایی مثل «نونخ»، «پایتخت» و حتی «دودکش» وارد بحث خانواده، ازدواج و فرزندآوری شد. البته «کودکشو»، «مامانها» و «اعجوبهها» به شکل رقابتی وارد بحث ترویج فرهنگ خانواده، ازدواج و فرزندآوری شدند.
اما این قدمها باید بلندتر برداشته شوند؛ همانطور که برخی از کارشناسان اعتقاد دارند ترویج سبک زندگی غربی منجر شده خانوادهها تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند یا به هر حال به یک فرزند اکتفا کنند که فرهنگسازی صحیح در این زمینه باید از طریق صداوسیما، فیلمها و آثار هنری اتفاق بیفتد. رسانه ملّی به عنوان فراگیرترین رسانه مسئولیت بیشتری برعهده دارد. همچنان که «زهره الهیان» عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی تأکید کرد براساس قانون طرح جوانی جمعیت، صدا و سیما مکلف است 10 درصد برنامههای خود را به موضوع فرزندآوری اختصاص دهد.
کارشناس دفتر زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی بر نمایش محبوبیت فرزند، تکریم مادر و تقبیح سقط از رسالتهای رسانه ملّی در حوزه فرزندآوری تأکید کرد. «زهرا موحدینیا» با اشاره به اینکه رشد و تعالی هر جامعهای نیازمند نیروی جوان و کارآمد انسانی است، عنوان کرد: متأسفانه ما در این خصوص با بحران مواجهیم و در سالهای آینده از آن محروم خواهیم بود، به همین دلیل حاکمیت این بار را بر دوش رسانه قرار میهد که در این خصوص فرهنگسازی کند. در کنار آن با توجه به اینکه دنیا، دنیای حکمرانی رسانه است به گونهای که رسانه حاکم ذهن مخاطبان شده و جنگ، جنگ روایتهاست اگر ما بتوانیم از هر چیز روایت خودمان را داشته باشیم در آن حوزه میتوانیم موفقیت کسب کنیم. بر این اساس اگر کسی از مادری چهره سیاهی ترسیم کند، ذهن مخاطب نیز نسبت به این امر منفور میشود، اما رسانهای که تصمیم میگیرد و رسالت بالادستیاش این است که این موضوع را مطلوب نشان دهد ذهن مخاطب را هم به سمتی میبرد که نسبت به آن محبوبیت ایجاد کند.
وی در ادامه تصریح کرد: بنابراین الزام این است که رسانه هر کشوری طبق رسالتهای سیاست بالادستی خودش نسبت به این موضوع اقدام کند، چنانکه اغلب کشورهای توسعه یافته که با بحران پیری دست و پنجه نرم میکنند نیز چنین میکنند؛ اما آن کشورها چند فرق اساسی با ایران دارند. یکی اینکه سالها است که به این فکر افتادند و تسهیلات و تبلیغات را شروع و در این خصوص زیرساختهای لازم را هم فراهم کردند، اما کشور ایران قبل از توسعهیافتگی به سمت پیری میرود. از طرف دیگر رسانههای امروز ظرفیت تبلیغ و ترویج به سمت یک نگاه خاص را دارند و میتوانند یک جهانبینی را هم به وجود بیاورند و هم منتشر کنند و ارتقا دهند، لذا لازم است که رسانه ملی ما هم یک ورود جدی به این امر داشته و با همه ابزارهای خودش این موضعگیری را داشته باشد.
این کارشناس حوزه جمعیت با اشاره به اینکه حاکمیت در سه سطح میتواند روی ذهن مردم اثر بگذارد، اظهار کرد: یکی اینکه تسهیلات و مشوقهای لازم را فراهم کند که سطح روئین هستند. رسانه اینجا وظیفه دارد که این تسهیلات بالادستی را به مردم معرفی کند. دومین وظیفه رسانه اقناع فکری مخاطبان و نخبگانی است، چرا که ممکن است همه مردم به این برنامهها توجه نداشته باشند، اما مهمترین وظیفه که رسانه در این خصوص میتواند اثرگذاری عمیقی داشته باشد همراه کردن قلوب مردم با این قضیه و ایجاد گفتمان و ذائقهسازی است که در این خصوص باید این موضوع را به زیرمتن برنامهها وارد کرد، در واقع سطح سوم به جای متن باید بر زیر متن سوار شده و در خیلی از برنامهها جاری و ساری شود.
موحدینیا همچنین اضافه کرد: چون ما عقیده داریم که فرزندخواهی در بطن و فطرت زن و مرد قرار دارد، اما یکسری عوامل این ذائقهها را مخدوش کرده است؛ وظیفه غبارزدایی از فطرتها وظیفه رسانه ملی است که نشان دهد این تمایل قلبی وجود دارد. کاری که رسانه میتواند در این خصوص انجام دهد نمایش محبوبیت فرزند، تکریم مادر و تقبیح سقط است، که این هم ظرایف خود را دارد یعنی نباید سختیهای داشتن فرزند را سانسور کرد، چون مخاطب دیگر فقط روایتهای صورتی و زیبای مادرانه را قبول نمیکند و روایتهای غلوآمیز را پس میزند، ولی رسانه باید دقت کند که خیلی محافظهکارانه و با احتیاط در این خصوص اقدام کند، یعنی یک نمایش واقعیت متمایل به سمت محبوبیت فرزند را نشان دهد و محبوبیت را به سمت مطلوبیت فرزند پیش ببرد، یعنی نشان دهد که با وجود سختیها، کودک هم برای خانواده و هم برای اجتماع عنصری سودمند است.
وی با تأکید بر اینکه این موضوع اهمیت دارد که با استفاده از ابزارهای رسانهای بتوانیم فرزند را یک عنصر خواستنی توسط والدین نشان دهیم به شکلی که زوجین فرزند را طلب کنند، گفت: موضوع دیگر تکریم مادران است. این مهم است که مادران هم از طرف خودشان و هم از طرف جامعه کرامت و احترام احساس کنند. تمام جامعه باید احترام مادران را داشته باشند. رسانه باید به مادران این احساس را بدهد که هویت مادری خودشان را قدر بدانند. مسئله دیگر بحران سقط است که یک بحران واقعی و جدّی است و صداوسیما تا به حال خیلی منفعلانه و محافظهکارانه با این جنایت برخورد کرده و رویکردی بسیار محافظهکارانه داشته است. ما روزانه 1000 سقط جنین داریم و این یک فاجعه است، یعنی تعداد سقطها در کشور ما روزانه برابر با سقوط سه هواپیمای مسافربری است، این در حالی است که 93 درصد این جنینها مشروع و در چارچوب خانوادهاند. در برنامههای گفتوگو محور اعلام میشود که سقط در زیر چهارماه مشکلی ندارد، در صورتی که از لحظه شکلگیری جنین، سقط حرام الهی و جنایت است و مجازات دارد.
این مادر پزشک در ادامه یادآور شد: البته تأکید ما در بحران جمعیت بر فرزند بیشتر است؛ چون طبق مطالعات، تعداد فرزندان بیشتر بر سلامت خانواده هم مؤثر است و بستر بهتری برای تربیت فرزندان فراهم میکند؛ لذا این اهمیت دارد که نکات مثبت چند فرزندی نمایش داده شود، ولی نباید سراغ الگوهای عجیب و غریب رفت و به مردمی که از تجرد میخواهند به ازدواج و تکفرزندی برسند الگوی 9 فرزندی را نشان دهیم. در این زمینه الگوهای سه تا چهار فرزندی مناسب است. همچنین نباید سراغ موارد خیلی خاص مثل مادران استاد دانشگاه یا پزشک و یا با تحصیلات عالیه برویم یعنی صرفاً به سراغ همراهی تحصیلات و مادری نرویم، چرا که مادری به اندازه کافی شرافت دارد و برنامهها را محدود به این موارد نکنیم؛ میتوانیم سراغ قالبهای فیلم، سریال، مسابقات و برنامههایی که خلاقیت بیشتری نیاز دارند رفته و قدرت فرزند را در خانوادههای پرفرزند نشان دهیم. مستندنگاریهای حرفهای نیز در این خصوص فرصت خوبیاند.
موحدینیا همچنین در خصوص تأثیر برنامههای تلویزیونی مثل «زوجینو»، «اعجوبهها»، «مامانها» و حتی سریالها و دیگر فیلمهای تلویزیونی بر فرهنگسازی در حوزه فرزندآوری نیز عنوان کرد: برنامهای مثل «اعجوبهها» به خوبی توانسته با مخاطب عام جامعه ارتباط برقرار کند و به نوعی حس عاطفه و فرزنددوستی را در زوجین قلقلک داده و روی مخاطب اثر بگذارد. همچنین اینکه شیرینی و مطلوبیت فرزند را نشان میدهد جزء نکات مثبت برنامه است. ضمن اینکه در اعجوبهها میتوان نشان داد که در خانوادهای که چند فرزند دارد، فرزندان میتوانند تعامل بهتری با دیگران برقرار کنند یا میتوان برای اینها مسابقات تیمی طراحی کرد که مخاطب ببیند، که وقتی فرزندی برادر و خواهری دارد علیالقاعده یک قدرتهایی در او به وجود آمده که دیگر بچهها از آنها برخوردار نیستند.
وی خاطرنشان کرد: به این شکل، برنامه فقط عاطفه و حس فرزند داشتن را قلقلک نمیدهد بلکه در راستای سیاست فرزند بیشتر و طبق سیاستهای بالادستی که قرار است به چند فرزندی برسیم، حرکت کرده و به نوعی ذهنها را جهتدهی میکند. چون رسالت، جهتدهی است؛ مثل اینکه در این برنامه از بچهها سؤال میشود دوست داری که خواهر و برادر داشته باشی این عالی است چون به این شکل به صورت غیرمستقیم به خانوادهها نقشه راه دادیم.
این پژوهشگر و فعال حوزه زنان و خانواده همچنین در خصوص زمانبندی برنامهها برای فرهنگسازی در زمینه فرزندآوری توضیح داد: در برنامهریزیها حتی میتوان به زمانبندی برای ارائه مطالب هم فکر کرد، مثلاً صبحها که مخاطبین بیشتر مادربزرگها هستند وظیفه حمایتگری آنها از زوجین و مادران جوان را به آنها یادآوری کنیم چون جزء شکایتهای اصلی مادران جوان این است که خانوادهها نه تنها حمایت نمیکنند بلکه سرکوفت هم میزنند و ما را برای فرزندان بیشتر سرزنش میکنند. در برنامههای عصر نیز در متن و زیرمتن میتوان رسالتها را به مادران جوان یادآوری کرد. من موافق برنامههای کارشناسمحور نیستم چون اغلب طرفدار ندارد، اما در بحثهای پزشکی باید دوگانههایی مثل اشتغال و مادری، تحصیلات و مادری و سلامت و مادری را برای آنها بازتعریف کرد.
موحدینیا در پایان افزود: لازم است پزشکانی در این خصوص به مادران یادآوری کنند که اتفاقاً شیردهی و بارداری برای شما منافع جسمی و روحی دارد و هر دورهای شما را از ریسک ابتلا به برخی سرطانها و بیماریهای قلبی و عروقی دور میکند. گفتن این موارد لازم است چون سالهاست که برعکس اینها به زنان جامعه گفته میشود. زنان جامعه ما باید بدانند دوگانهای به نام سلامت و مادری وجود ندارد و مادری میتواند ارتقا دهنده سلامت آنها باشد، در این راستا برنامههای شبانگاهی نیز میتواند به پدرها اختصاص پیدا کرده و آنها را با نقش، مسئولیت و وظیفه پدری بیشتر آشنا کند.
انتهای پیام/؛